چارچوب های روایی برای یکپارچه سازی ایدئولوژی ها اساسی هستند. آنها ممکن و غیرممکن را چارچوب بندی می کنند، کدام ایده ها را می توان پذیرفت و کدام را باید رد کرد. نانجلا نیابولا، داستاننویس و تحلیلگر سیاسی ، در کتاب خود، دموکراسی دیجیتال، سیاست آنالوگ ، چارچوببندی روایت انقلاب صنعتی چهارم را در این راستا بررسی میکند.
او استدلال میکند که نخبگان جهانی از آن استفاده میکنند تا از محرکهای نابرابری منحرف شوند و فرآیندهای مستمر سلب مالکیت، استثمار و طرد را فراهم کنند. او در خلال یک گفتگوی سیاستی اخیر در مورد آینده کار (کارگران) اظهار داشت:
فریبنده واقعی این ایده غیرسیاسی بودن آن است. ما می توانیم از توسعه و پیشرفت صحبت کنیم، بدون اینکه مجبور باشیم با قدرت دست و پنجه نرم کنیم.
ایدئولوگ اصلی انقلاب صنعتی چهارم، کارل شواب ، رئیس مجمع جهانی اقتصاد است که کتابی تأثیرگذار به همین نام منتشر کرد. او در آن استدلال میکند که نوآوریهای دیجیتال روشهای زندگی، کار و ارتباط مردم با یکدیگر را تغییر میدهند. اینها شامل هوش مصنوعی و روباتیک، محاسبات ابری کوانتومی و فناوری زنجیره بلوک است.
او معتقد است که در مقایسه با انقلابهای صنعتی قبلی، انقلاب صنعتی چهارم با سرعتی تصاعدی در حال تحول است و سیستمهای تولید، مدیریت و حکمرانی را به روشهای بیسابقهای سازماندهی میکند.
اما انتقادهای فزاینده ای، به ویژه از سوی جنوب جهانی، از این چارچوب سرمایه پسند انقلاب صنعتی چهارم وجود دارد. خیلی ها این سؤال را مطرح می کنند که آیا اصلاً باید آن را یک انقلاب تلقی کرد؟
شواهد موجود نشان می دهد که تکثیر فناوری های دیجیتال به شدت نابرابر بوده است، که توسط نسل قدیمی تر از نوآوری های تکنولوژیکی هدایت می شود و برای بازتولید به جای تغییر روابط اجتماعی نابرابر استفاده می شود.
ما این دیدگاه را به اشتراک می گذاریم که هیچ چیز از پیش تعیین شده یا خطی در مورد اینکه چه فناوری دیجیتالی توسعه یافته، چگونه از آن استفاده می شود و برای چه هدفی وجود دارد، وجود ندارد. چالش این است که چگونه می توان از نوآوری های دیجیتال برای بهبود شرایط کار و زندگی استفاده کرد و در عین حال سرمایه را پاسخگو دانست.
استدلال علیه
ایان مول، مورخ ، این سؤال را مطرح میکند که آیا تعداد بیشمار نوآوریهای فناوری دیجیتال کنونی، یک انقلاب صنعتی را تشکیل میدهند؟ به هر حال، انقلاب ها تنها با تغییرات تکنولوژیکی مشخص نمی شوند. در عوض آنها توسط دگرگونی در فرآیند کار، تغییرات اساسی در روابط محل کار، تغییر در روابط اجتماعی و بازسازی اجتماعی-اقتصادی جهانی هدایت می شوند.
برای مثال، انقلاب صنعتی کارخانه هایی را به وجود آورد که نحوه کار مردم و همچنین محل زندگی آنها را تغییر داد. تمرکز محل های کار شاهد رشد شهرنشینی، عمیقتر شدن شکاف طبقاتی بین ثروتمندان و فقرا بود. همچنین شاهد ظهور اتحادیه های کارگری بود.
واضح است که فناوری های دیجیتال در حال تغییر ساختار بازار کار و شرایط کار هستند. آنها این کار را از طریق اتوماسیون و جایگزینی نیروی کار، غیر رسمی یا Uberization کار، تحمیل مدیریت الگوریتمی و کالایی سازی داده ها انجام می دهند.
اما به نظر می رسد که آنها به جای تغییر الگوهای تاریخی نابرابری در امتداد خطوط طبقاتی، جنسیتی، نژادی، شهروندی و موقعیت جغرافیایی، عمیقتر می شوند.
به قول نیابولا:
داده ها نفت جدید … اطلاعات جدیدمستخرج از داده ها همان نفت جدید یا سود هستند…
علیرغم انتقادها، اتحادیه آفریقا (AU) انقلاب صنعتی چهارم را به عنوان “لحظه ای برای توسعه آفریقا” پذیرفته است. اتحادیه اروپا آن را فرصتی برای جهش به عصر دیجیتال، افزایش رقابت جهانی و ایجاد منابع جدید اشتغال توصیف می کند.
ترور نگوان، فعال-دانشمند، در جلد ویرایش شده، انقلاب صنعتی چهارم: نقد جامعهشناختی ، استدلال میکند که نوآوری تکنولوژیک میتواند واقعاً برای طبقه کارگر مفید باشد. این می تواند مشقت بار را کاهش دهد، شرایط کار را بهبود بخشد و زمان بیشتری را برای افراد برای شرکت در سایر فعالیت های معنادار آزاد کند.
مشکل این است که ثمرات نوآوری تکنولوژیک در انحصار طبقه سرمایه دار جهانی شده است. پلتفرم های دیجیتال کار را مثال بزنید. آنها عمدتاً توسط صندوقهای سرمایهگذاری خطرپذیر در شمال جهانی تأمین مالی میشوند و بدون سرمایهگذاری در داراییها، استخدام کارمندان یا پرداخت به خزانه دولت، کسبوکارهایی را در جنوب جهانی راهاندازی کردهاند.
این فرآیند با چارچوبی تقویت می شود که شرایط فعلی نوآوری را اجتناب ناپذیر و در نتیجه غیرقابل رقیب نشان می دهد.
همانطور که نگوان در طول گفتگوی سیاست منعکس کرد :
چه کسی می تواند چیزی را که در امتداد قوانین طبیعت، تاریخ و فناوری حرکت می کند، زیر سوال ببرد؟
تنظیم پارامترها
برای پزشک جامعه تسا دوومز ، دو راه بالقوه وجود دارد :
ما می توانیم به سرمایه اجازه دهیم تا هر کاری را که می خواهد انجام دهد. یا میتوانیم دنیایی را تصور کنیم که در آن پارامترهایی را برای اینکه چه فناوری باید باشد تعیین میکنیم.
Dooms موافق است که روایت انقلاب صنعتی چهارم بیشتر آرزوست تا واقعیت. اما دقیقاً به این دلیل است که می توان شرایط آن را شکل داد. جایگاه آفریقایی ها در دنیای دیجیتالی شدن فزاینده چیست؟ فناوریها چگونه بر زندگی، هویت و دسترسی افراد به فرصتها تأثیر میگذارند؟ چگونه نوآوری ها می توانند جامعه ای عادلانه تر را پیش ببرند، جایی که مردم برای انجام کارهای معنادار آزاد می شوند؟ چگونه دولت ها می توانند از مقررات و ابزارهای دیگر برای اطمینان از تقسیم بیشتر مزایای نوآوری تکنولوژیک استفاده کنند؟
بدون نظر