کارشناسان اغلب توصیه می کنند که افراد در یک زمینه کاری یا تحقیقاتی تخصص داشته باشند تا شانس موفقیت خود را به حداکثر برسانند. با این حال، تحقیقات اخیر ما نشان می دهد که مبتکران موفق مسیر وسیع تری را در پیش می گیرند.
ما به کارنامه برندگان جایزه نوبل نگاه کردیم که مسلماً در میان مبتکرترین افراد جهان هستند. ما دریافتیم که آنها به طور غیرعادی به احتمال زیاد همان چیزی هستند که ما آن را “چند ریاضیات خلاق” می نامیم. به این معنا که آنها عمداً تخصص رسمی و غیررسمی را از رشته های بسیار متنوع ادغام می کنند تا ایده ها و شیوه های جدید و مفیدی را ارائه دهند.
در واقع، شهادت برندگان علم که دانشآموزان برندگان قبلی بودند، نشان میدهد که چندگانه خلاقانه مهارتی است که میتوان آن را آموخت. ما در مورد برخی از این موارد در کتاب های خود ” کشف ” و ” جرقه های نبوغ ” نوشته ایم.
بسیاری از این برندگان با نگاهی جدید به موضوعات، مشکلات را کشف میکنند یا با انتقال مهارتها، تکنیکها و مطالب از یک زمینه به حوزه دیگر، آنها را حل میکنند. آنها اغلب از ابزارهای مفهومی مانند ساختن قیاس، تشخیص الگو، تفکر بدن، بازی کردن و مدل سازی استفاده می کنند. در یک مثال قابل توجه، الکسیس کارل جایزه نوبل پزشکی خود را در سال 1912 با تطبیق تکنیک های توری و گلدوزی برای جراحی پیوند دریافت کرد .
یک روانشناس، مخترع و اقتصاددان
هربرت سایمون در سال 1978 جایزه نوبل اقتصاد را به دلیل “تحقیقات پیشگامانه خود در فرآیند تصمیم گیری در سازمان های اقتصادی ” دریافت کرد.
او استاد چندین بخش در دانشگاه کارنگی ملون بود. همکارانش اغلب او را « مرد رنسانس » میخواندند، زیرا طیف وسیعی از علایق و کنجکاوی گستردهایی داشت. او در طول زندگی حرفه ای خود، کمک های زیادی به مطالعه علوم کامپیوتر، هوش مصنوعی، روانشناسی و فلسفه و همچنین اقتصاد کرد.
فراتر از کارهای علمی سایمون، علایق اضافی او شامل نوازندگی پیانو، آهنگسازی ، طراحی، نقاشی و شطرنج بود.
او اغلب به هیجانات فکری، لذت عاطفی و بینشهای بدیعی که از ادغام سرگرمیهای فراوانش با کارش به دست آورده بود، اشاره میکرد.
او در زندگینامه خود در سال 1996 اعلام کرد : « من میتوانم هر فعالیتی را که در آن انجام میدهم به عنوان شکل دیگری از تحقیق در مورد شناخت عقلانی کنم . او در ادامه افزود: « من همیشه میتوانم سرگرمیهایم را بخشی از تحقیقاتم بدانم.»
یک متخصص ژنتیک، تصویرگر و نویسنده کتاب آشپزی
کریستین نوسلین-ولهارد طیف به همان اندازه متنوعی از مهارتها را برای برنده شدن جایزه نوبل فیزیولوژی – یا پزشکی – در سال 1995 ترکیب کرد، جایزهای که بهخاطر ” اکتشافات مربوط به کنترل ژنتیکی رشد اولیه جنین ” اعطا شد.
او در مصاحبهای در سال 2003 گفت: « من بسیار کنجکاو هستم و دوست دارم چیزها را بفهمم ، و نه تنها علم، بلکه موسیقی هم کار کردم و زبان و ادبیات و غیره انجام دادم.»
این شامل تلاش هایی به عنوان تصویرگر، طراح پازل و نویسنده یک کتاب آشپزی پرفروش بود.
Nüsslein-Volhard به عنوان یک دانشجوی علوم به همان اندازه روشن فکر بود و قبل از اینکه روی جنین شناسی تصمیم بگیرد، فیزیک، شیمی فیزیک و بیوشیمی را امتحان کرد. بسیاری از علایق حرفه ای و شخصی او در طرح پرسش ها و تکنیک های جدید و به منظور تولید نتایج جدید مفید بود. او به دانشمندان توصیه می کند که به طور مشابه گسترده و خاص شوند.
در مصاحبه ای در سال 2017، او گفت: ” شما باید تا آنجا که ممکن است از حوزه های اصلی اجتناب کنید و بعد از دکتری خود رشته های خود را تغییر دهید . برای اینکه بتوانید یک نمایه مستقل ایجاد کنید و روی یک موضوع اصلی و منتخب کار کنید.”
اهمیت چندمیتی خلاق
ما دریافتهایم که کارل، نوسلین-ولهارد و سایمون نمونهای از برندگان جایزه نوبل هستند – اما برای اکثر حرفهایها اصلاً معمولی نیستند. به عنوان بخشی از تحقیقات خلاقیت خود در 20 سال گذشته، ما اطلاعاتی در مورد کار، سرگرمی ها و علایق 773 برنده در اقتصاد، ادبیات، صلح، فیزیک، شیمی و فیزیولوژی یا پزشکی بین سال های 1901 تا 2008 جمع آوری کرده ایم.
ما دریافتیم که اکثریت قریب به اتفاق برندگان این جایزه در بیش از یک رشته تحصیلات رسمی – و اغلب غیررسمی – داشته یا داشته اند ، سرگرمی های فشرده و گسترده ای را توسعه داده اند و زمینه ها را تغییر داده اند. مهمتر از همه، ما دریافتیم که آنها عمداً به دنبال ارتباطات مفید در میان فعالیت های متنوع خود به عنوان یک استراتژی رسمی برای تحریک خلاقیت بوده اند.
تحلیل ما نشان میدهد که دانشمندانی که برنده جایزه نوبل میشوند، تقریباً ۹ برابر بیشتر از دانشمندان معمولی در صنایع دستی مانند چوبکاری و فلزکاری یا هنرهای زیبا آموزش میبینند.
و بر خلاف اکثر دانشمندان علوم اجتماعی یا سایر دانشجویان علوم انسانی، برندگان جایزه نوبل در اقتصاد تقریباً به طور جهانی در ریاضیات، فیزیک یا نجوم آموزش دیده اند. برندگان جایزه نوبل ادبیات تقریباً سه برابر بیشتر از عموم مردم، هنرمندان خوب و 20 برابر بیشتر بازیگر هستند.
برخلاف متخصصان معمولی که سرگرمی های خود را بی ربط یا حتی مضر برای کار خود می دانند، برندگان جایزه نوبل علایق و سرگرمی های متنوع خود را به عنوان محرک های مهم درک می کنند.
همانطور که داریو فو، نمایشنامهنویس و بازیگر، برنده جایزه نوبل ادبیات 1997 و همچنین یک نقاش، در مصاحبهای گفت: « گاهی نمایشنامههایم را قبل از نوشتن طراحی میکنم و گاهی اوقات، زمانی که با نمایشنامهای مشکل دارم. ، نوشتن را متوقف می کنم تا بتوانم عمل را در تصاویر برای حل مشکل ترسیم کنم.”
ما دریافتیم که اکثر برندگان جایزه نوبل اظهارات مشابهی داشته اند.
پرورش چندمیتی خلاق
ما معتقدیم که میتوان تعامل ثمربخش منافع گسترده را تقویت کرد. یک مطالعه نشان داد افرادی که در دانشگاه دو رشته میکنند، نسبت به افرادی که در یک رشته تحصیل کردهاند، به احتمال بیشتری رفتارهای خلاقانه نشان میدهند یا کارآفرین میشوند.
یک مطالعه تحقیقاتی دیگر نشان داد که داشتن یک سرگرمی مداوم و چالش برانگیز – مانند اجرای موسیقی، بازیگری، نمایشگاه هنرهای تجسمی، شطرنج رقابتی یا برنامهنویسی کامپیوتری – نسبت به نمرات، نمرات آزمون استاندارد یا IQ، پیشبینیکننده بهتری برای موفقیت شغلی در هر زمینهای است. به طور مشابه، تحقیقات خود ما نشان داده است که متخصصان علمی با سرگرمی های مداوم صنایع دستی به طور قابل توجهی بیشتر از کسانی که بدون صنایع دستی مشغول به ثبت اختراع هستند و شرکت های جدیدی راه اندازی می کنند.
به نظر ما، دنیایی که به طور فزاینده ای پیچیده و متنوع می شود، نه تنها به متخصصان متخصص، بلکه به کلی گرایان خلاق نیز نیاز دارد – انواع چند ریاضیاتی که در وسعت و یکپارچگی تخصص دارند که دانش را فراتر از آن چیزی که مردم قبلاً معتقدند ممکن است هدایت کنند.
بدون نظر