اغلب مقالات یا کتابهایی در مورد نوآوری از بالا به پایین در مقابل نوآوری از پایین به بالا و اینکه چرا یک رویکرد بهتر از دیگری است می خوانم. پس از گذراندن بیش از هفت سال در فضای نوآوری مشترک، من توصیه می کنم به سبک همبرگر بروید!
نوآوری خالص از پایین به بالا مانند
پرتاب یک بمب قطعه قطعه است
همه ما نوآوری از پایین به بالا را از روزهای قدیم به یاد داریم: آن جعبه پیشنهادی چوبی که در یک منطقه مشترک رها شده بود – التماس برای قرار دادن یک ایده درخشان، اما در واقع در درجه اول شکایات و گرد و غبار را جمع آوری می کرد. دلیل محکمی وجود دارد که چرا این کار نمی کند – این جعبه مجموعه با یک فکر ساده و شل شروع می شود. هیچ نیاز مستقیمی از سوی کسب و کار، هیچ پیگیری مبتکر ایده و هیچ صاحب کسب و کاری برای اجرا وجود ندارد. این نوآوری مشترک نیست. بیشتر شبیه پرتاب یک بمب قطعه قطعه است. اگرچه مطمئن هستید که به چیزی ضربه می زنید، اما عمدتاً در حال ایجاد خسارت های جانبی هستید. صرف (اتلاف) توجه و زمان مدیریت، باعث نارضایتی کارکنان به دلیل عدم برداشت ایدههایشان و صرف تلاش برای اجرای ایدههایی که با استراتژی شرکت همخوانی ندارد.
نوآوری خالص از بالا به پایین مانند نوشیدن یک
شراب بوردو کهنه شده مستقیماً از بطری است
نوآوری – و به خصوص بخش خلاقانه آن – در اوقات فراغت زمانی که مغز شما فعالانه “در کار” نیست شکوفا می شود. شما نمی توانید انتظار درخشش را در ضربه محکم و ناگهانی انگشتان “بالا به پایین” داشته باشید، زیرا آنها خواهان پیشرفت بزرگ بعدی در نوآوری هستند. درست مانند شراب های قدیمی بوردو، ایده ها برای رشد نیاز به هوا دارند. در حالی که یک بطری روشی عالی برای بسته بندی، ارسال و حفظ کیفیت شراب است، شما باید شراب قدیمی را برای خارج کردن انبار و اجازه دادن هوا به داخل آن برای دستیابی به پتانسیل کامل آن بریزید. مطمئناً، نوشیدن مستقیم آن از بطری به شما شراب می دهد، اما عالی نخواهد بود – اغلب شما را تشنه تمام تانن های باقی مانده می کند.
به سبک همبرگر بروید!
برای موفقیت به نوآوری از بالا به پایین و از پایین به بالا نیاز دارید. آن را به عنوان یک همبرگر ببینید، جایی که می خواهید بین مواد مختلف هماهنگی ایجاد کنید تا در کل بهترین طعم را ایجاد کنید. علاوه بر این، کل برگر باید با بقیه منو مطابقت داشته باشد.
به طور مشابه، شما می خواهید بین تلاش های نوآوری از بالا به پایین و پایین به بالا
برای ایجاد نتایجی که برای شرکت مهم هستند، هم افزایی ایجاد کنید .
به نان بالایی همبرگر خود فکر کنید که نمایانگر فضایی است که در آن به دنبال ایده هستید. از بالا به پایین، استراتژی نوآوری خود را با اهداف کلی شرکت هماهنگ می کنید. شما نیازهای خود را در تکالیف خاص نوآوری توضیح می دهید و معیارهای روشنی را برای ایده هایی که از جمعیت می خواهید تعیین می کنید. آن جماعت، نان پایینی هستند که ساختار و شالوده را از طریق دانش و تجربه خود فراهم می کنند. بالا و پایین رفتن بین این دو “نان” چیزی است که جادوی واقعی را ایجاد می کند.
همبرگر خود را هماهنگ کنید
بالا به پایین، همانطور که در بالا گفتیم، صحنه را تنظیم می کند و توضیح می دهد که شرکت می خواهد چه ایده هایی را جمع آوری کند. علاوه بر یک استراتژی کلی نوآوری، تجربه من این است که کمپین های ایده پردازی متمرکز برای تولید ایده بهترین کار را دارند. هرچه نوع ایده های مورد نظرتان را بهتر و عمیق تر توصیف کنید، اهداف کلی برای دستیابی به چه اهدافی هستند، و شرکت مایل به سرمایه گذاری (منابع و بودجه) برای تحقق ایده های انتخاب شده است، ایده ها بهتر خواهند بود. بودن. نیم تنه پایین نیاز به درک کامل بینایی بالای bun دارد.
اگر ندانند که جعبه چیست، نمی توانید انتظار داشته باشید که جمعیت نوآور شما
خارج از چارچوب فکر کنند ، درست است؟
این آمادگی ها بسیار مهم هستند و احتمالاً یکی از قدرتمندترین اقداماتی هستند که بر کیفیت ایده هایی که جمع آوری خواهید کرد تأثیر می گذارد.
قبل از راهاندازی کمپین ایدهپردازی، مطمئن شوید که یک حامی و تیمی وجود دارد که ایدهها را از طریق بلوغ و اجرا زنده میکند. اسپانسر چهره کمپین است و باید اعتماد جمعیت را افزایش دهد که ایده های آنها واقعاً اهمیت دارد. کارشناسان مسئول ارائه بازخورد اولیه در مورد ایده ها و تقویت بحث با مشارکت دادن همتایان خود هستند.
دستور پخت برگر
هنگامی که حامی و کارشناسان در محل هستند، ما – به عنوان تیم نوآوری – یک کارگاه آموزشی برای تعریف کمپین سازماندهی می کنیم. هدف تعیین دقیق چالشی است که کسب و کار با آن مواجه است. اسپانسر همیشه آنچه را که «فکر میکند» سؤال کمپین باید به کارگاه میآورد، اما زاویه دیگری ممکن است به نتایج بهتری منجر شود.
در کارگاه ما سوالات قابل تاملی را در مورد چالش تیم، جستجوی عوارض و محدودیت ها، به تیم ارسال می کنیم. به عنوان مثال، از اسپانسر میخواهیم سؤال خود را به سه روش مختلف بیان کند، این که چه زمانی ایدههای انتخابشده باید محقق شوند، یا چه چیزی قبلاً امتحان شده است و چرا موفقیتآمیز نبوده است. این پرسشها دیالوگهای عالی و درک بهتری از آنچه میدانند و نمیدانند را نشان میدهد – که به یک موضوع کمپین عالی ختم میشود.
در بیشتر موارد، این کارگاه منجر به این می شود که اسپانسر سؤالی کاملاً متفاوت از آنچه در ابتدا تصور می شد بپرسد. از طرف دیگر، ممکن است کشف کنیم که چالش آنها مستلزم کمپین های متعدد (کوچکتر) برای دریافت ایده های با کیفیت مناسب در پاسخ به مسائل خود است. اینجا جسور باش و قانع نشو. اغلب اوقات اسپانسر میترسد که با مشخص کردن سؤال، ایدههای خود را از دست بدهد، اما وظیفه مدیر نوآوری است که او را متقاعد کند که بهتر است پیشنهادات با کیفیت بالا در تعداد کمتر از بسیاری از ایدههای با کیفیت پایینتر دریافت شود.
جمع آوری انبوهی از ایده هایی که نمی توانید یا نمی توانید آنها
را انتخاب کنید، نتیجه معکوس خواهد داشت.
جدا از زمان اضافی مورد نیاز برای مدیریت همه این افکار، جمعیت دلایل عمومی غیرفعالسازی را میبینند و احساس میکنند که با مشارکت وقت خود را تلف کردهاند. با شروع کمپین با در نظر گرفتن پایان، از این اثرات ناخواسته جلوگیری کنید.
همبرگر خود را روی هم می چینید
هنگامی که تمام مقدمات تکمیل شد، می توانید کمپین ایده پردازی خود را راه اندازی کنید. از پایین به بالا، جمعیت سپس ورودی اولیه را بر اساس این درخواست خاص تعریف شده قبلی ایجاد می کند. در این مرحله، در نقش خود به عنوان مدیر نوآوری، باید مبتکران را در مورد نحوه به اشتراک گذاری ایده های خود راهنمایی کنید. از آنها بخواهید در مورد مواردی که برای مرتبط کردن ابتکاراتشان با شرکت مهم است فکر کنند. شما می توانید این کار را با تعیین الزامات خاص در مورد موضوعاتی که به ویژه در کارگاه تعریف کمپین مرتبط هستند، انجام دهید. همچنین، از الگوهای ارسال ایده استفاده کنید تا ایده ها را مجبور کنید که در قالب مورد نیاز ارسال شوند (مثلاً مشکل فعلی چیست، اثرات عملیاتی و تأثیرات مالی چیست).
اغلب آن ایدههای اولیه فقط «جرقه» هستند و باید به شعلههای تمام عیار تبدیل شوند. کارشناسان موضوع (SMEs) باید از بالا به پایین وظیفه داشته باشند تا در مورد ایده ها بازخورد ارائه کنند. سپس این بازخورد از طریق لایههای همبرگر باز میگردد و به ایدهها اجازه میدهد دوباره از پایین به بالا رشد کنند و آنها را با اهداف شرکت هماهنگتر کند.
سپس ایده های بالغ باید توسط مدیریت میانی بر اساس راهنمایی از بالا به پایین ارزیابی شود. تنها بهترین ایده ها در تلاش مشترک بین شرکت های کوچک و متوسط و نوآوران تکمیل می شوند. مدیریت ارشد در مورد انتخاب نهایی تصمیم می گیرد و وظایف اجرایی را به مدیریت میانی محول می کند – شامل و شناسایی بهترین نوآوران از میان جمعیت. همانطور که در تصویر نشان داده شده است، آن را به عنوان یک بازی پنگ بین نان بالا و پایین ببینید.
از همبرگر خود لذت می برید
این دو نان با هم تمام عظمت را می گیرند و نگه می دارند. یک همبرگر کاملا شعله پز، با برخی خدمات ارزش افزوده مانند پیاز، ترشی و البته پنیر آب شده! بدون نان بالا یا پایین، به یک آشغال کامل تبدیل می شود (شاید مبهم است؟) که لذت بردن از این غذای خوشمزه را بسیار چالش برانگیز می کند.
نوآوری مشترک تنها زمانی
سودمند است که از بالا به پایین و پایین به بالا
با هم هماهنگ باشند.
برای ایجاد این هماهنگی، مطمئن شوید که همه در یک صفحه هستند و از ابتدا تا انتها درگیر هستند. شما به تاکتیکهای تعامل قدرتمندی نیاز دارید، اما همچنان به جمعیت هوای کافی برای همکاری در همه سطوح و رشد ایدههایشان بدهید. در مراحل اولیه «نه» نگویید و پیشرفت را مجبور نکنید. درست مانند همبرگر، نباید دو نان را خیلی محکم فشار دهید. شما تمام آب میوه های فوق العاده را بیرون می آورید و حتی ممکن است یک ترشی را از دست بدهید – و اغلب این همان جایی است که شما تفاوت را ایجاد می کنید!
بدون نظر