“تفکر طراحی از منطق، تخیل، شهود و استدلال سیستمی برای کشف احتمالات آنچه که می تواند باشد، و ایجاد نتایج مطلوبی که به نفع کاربر نهایی (مشتری) باشد، متکی است.
یک مجموعه ذهنی طراحی متمرکز بر مشکل نیست، بلکه متمرکز بر راه حل و اقدام محور است. هم شامل تحلیل و هم تخیل می شود. تفکر طراحی با آینده ای بهبود یافته مرتبط است و به دنبال ایجاد ایده ها است – برخلاف تفکر انتقادی که آنها را تجزیه می کند.
– لیندا نایمان، بنیانگذار خلاقیت در کار
به گفته Naiman، تفکر طراحی، به نوآوری انسان محور میپردازد. نایمن در مقاله ای برای انجمن بین المللی ارتباطات تجاری نوشت: «نوآوری انسان محور با توسعه درک نیازهای برآورده نشده یا بیان نشده مشتریان یا کاربران آغاز می شود . نایمن اشاره می کند که شرکت های بزرگ از تفکر طراحی برای تکامل روش های نوآوری خود استفاده می کنند. نایمان می نویسد: «تمرکز نوآوری از مهندسی محور به طراحی محور، از محصول محوری به مشتری محوری و بازاریابی متمرکز به تمرکز بر تجربه کاربر تغییر کرده است.
برای مبتکر، رویکرد تفکر طراحی به دنبال به حداقل رساندن عدم قطعیت و خطر نوآوری با استفاده از هوش جمعی از طریق یک سری لنزها برای افزایش درک آنها از نیازهای مشتری است. همچنین با برقراری ارتباط فعال با مشتریان یا کاربران در طول فرآیند با استفاده از مجموعهای از نمونههای اولیه برای یادگیری، آزمایش و اصلاح مفاهیم، از طریق گفتوگو، تبادل و صمیمیت بیشتر برای کمک به کشف نیازهای آنها، به درک مشتری بسیار نزدیکتر میشوید. متفکران طراحی بر بینش مشتری به دست آمده از آزمایشات دنیای واقعی و تعامل مستقیم نه فقط داده های تاریخی یا تحقیقات بازار تکیه می کنند.
نکته کلیدی امروز این است که در راه رهبری، کاوش، ایجاد و نوآوری مانند یک طراح فکر کنید
اگر میخواهید چیزی را از وضعیت فعلی به حالت ترجیحی تغییر دهید، تفکر طراحی به شما کمک میکند تا به این هدف برسید. این شما را طی یک فرآیند می برد. این به شما کمک می کند تا با تعامل با افراد داخلی و خارجی به دنبال راه حل جدیدی که نیاز، مشکل یا چالش را حل می کند، خطرات را کاهش دهید. این از طریق یک سری نمونه های اولیه برای یادگیری، آزمایش و سپس اصلاح مداوم مفاهیم به دست می آید تا آنها را به نقطه ارزش افزوده نهایی برساند و مشکلات را از بین ببرد.
یکی از بهترین تصاویر از فرآیند تفکر طراحی در اینجا نشان داده شده است:
تفکر طراحی به مبتکر کمک می کند تا وضوح بیشتری به دست آورد، ایده های قابل اجرا، عملی و مطلوب را بیابد، تفکر طراحی باید تمرکز کاربر را به عنوان محوری برای تفکر نوآوران مجبور کند. در سادهترین شکل آن، تفکر طراحی میتواند به عنوان ایجاد مجموعهای از تبدیلها در نظر گرفته شود که نیازها را برآورده میکنند، که در نهایت به راهحل تبدیل میشوند .
تفکر طراحی می تواند برای یافتن مستمر معانی جدید، هم برای محصولات و هم کاربردها یا خدمات جدید، به شدت حمایت کند. من نمیتوانم در پاسخ به این که چرا یک مشتری خرید میکند (یا چرا رفتارشان را تغییر میدهد)، کمک میکنم، این میتواند چیزها را روشن و معنا کند، و میتواند کاتالیزوری برای گردآوری بینشها و مفاهیم باشد. بنابراین، تفکر طراحی رویکردی برای حل خلاقانه مسئله است که از روش کار طراحان الهام گرفته شده است.
به نقل از تیم براون از IDEO، ” تفکر طراحی سیستمی است که از حساسیت و روش های طراح برای تطبیق نیازهای افراد با آنچه که از نظر فناوری امکان پذیر است و آنچه که یک تجارت بادوام می تواند به ارزش مصرف کننده و فرصت بازار تبدیل کند، استفاده می کند.”
چه چیزی فرآیند تفکر طراحی را برای کمک به نوآوران تشکیل می دهد؟
مدیریت توسعه محصول جدید (NPD) می تواند یک چالش دلهره آور باشد و بنابراین تمرکز بر آنچه مهم است بسیار مهم است. تفکر طراحی به یک استراتژی مشارکتی بسیار مفید و مؤثر برای شناسایی و حل خلاقانه مشکلات تبدیل می شود. از آنجایی که این یک رویکرد غیرخطی و تکراری است که بر نیازهای کاربر، بیان چارچوبها و تدوین یک استراتژی تمرکز میکند، دائماً به جهت، طراحی و توسعه میپردازد و چرخه «عمل سریع-یادگیری» را تشویق میکند.
به نقل از سورن پترسن و ارائه تصویری وی در زیر، « معیارهای طراحی بهتر و تصمیم گیری در فرآیند انتخاب محصول می تواند به طور قابل توجهی نرخ شکست توسعه محصول جدید را کاهش دهد. علاوه بر این، شامل ملاحظات طراحی قبل از انجام سرمایه گذاری های بازاریابی، واجد شرایط تغییر بازی است. ”
درک این موضوع که نیازهای جهت، طراحی و توسعه دائماً برای تأیید اعتبار در برابر نیازهای کاربر در حال چرخش هستند، برای تفکر طراحی محور است. هرچه زودتر متفکران طراحی را درگیر کنید، و به طور خاص در هر محصول مختصری مشارکت داشته باشید، بیشتر می توانید پشتیبانی ارزشمندی را در فرآیند NPD ارائه دهید.
مجموعه ای از پست های عالی توسط پترسون، مانند ” تفکر طراحی – در عمل چیست” یا ” چگونه نوآوری را با تفکر طراحی مدیریت کنیم”، اهمیت تفکر طراحی را در فرآیند توسعه نوآوری افزایش می دهد.
ارزش تفکر طراحی به میزان مشارکت آن در هر تفکر توسعه جدید بستگی دارد
ایجاد یک خلاصه طراحی الهامبخش در مراحل اولیه میتواند به هدایت فرآیند کمک کند. داشتن بخشی از هر مختصر شامل استراتژی طراحی می تواند به تسهیل استراتژی نوآوری، تشخیص، تدوین و اجرا کمک کند.
تفکر طراحی محدودیت های خود را در کار نوآوری اعمال می کند .
استفاده اولیه تفکر طراحی، تا به امروز، در توسعه نوآوری افزایشی یا کمک به حل مشکلات یا چالش های خاص بوده است. اغلب نیازهای شناخته شده ای وجود دارد که مشخص می شود یا می توان به سرعت آنها را کشف کرد، اما اگر این نیاز مختصر بازتری داشته باشد، تفکر طراحی باید از یک بخش تاکتیکی برای بازی به یک نقش استراتژیک تر تغییر کند، جایی که تعریف مسئله، قرار دادن آن در قسمت مناسب است. درک زمینه گاهی به اندازه تفکری که برای دستیابی به راه حل های بالقوه انجام می شود، پیچیده می شود. اگر مشکل به طور کامل تنظیم نشده باشد، ممکن است “پس زدن” زیادی وجود داشته باشد، زیرا راه حل ممکن است فقط عواقب ناخواسته زیادی داشته باشد.
در این گزارش اخیر توسط انجمن سلطنتی برای تشویق هنرها، تولیدات و تجارت (RSA) یک مرکز اقدام و تحقیقات به نام ” از تفکر طراحی تا تغییر سیستم : “
“طراحی عالی همیشه تاثیری ایجاد نمی کند. همانطور که در این گزارش نشان میدهیم، نوآوریهایی که در تلاش برای مقیاسبندی و ایجاد تغییرات سیستمی هستند، اغلب به موانعی برای تغییر برخورد میکنند و آنها را به نقطه اول بازمیگردانند. ما این را “پاسخ ایمنی سیستم” می نامیم. موانع خاص بسته به زمینه متفاوت خواهند بود، اما ممکن است فرهنگی، نظارتی، شخصیت محور یا موارد دیگر…
«تفکر طراحی به تنهایی کافی نخواهد بود. بینش اصلی این مقاله این است که حل پیچیده ترین مسائل ما مستلزم تقویت تفکر طراحی با رویکرد تفکر سیستمی به عنوان مبنای عمل است.
نکته مهم این است که تفکر طراحی انسان محور است
در خدمت ایجاد نتایج مثبت برای مردم است، سپس ارزش آن از طریق یک سری فعالیت ها برای الهام بخشیدن به عناصر اساسی خلاقیت است، تا بتوانیم یک ایده انتزاعی بگیریم و با آن چیزی خلق کنیم. این به شما کمک می کند تا مفاهیم و نتایج خود را به فعلیت برسانید، افزایش پذیرش را افزایش دهید، به طراحی تغییرات رفتاری و سهولت در استفاده مداوم کمک کنید. بنابراین، ابزاری برای تعامل با مردم، یافتن هدف معنادار بودن «آن» می شود و در نتیجه باید جریان نقدی مثبت ایجاد کند. ارزش، معنا و سود.
به گزارش d.school، پنج مرحله تفکر طراحی به شرح زیر است:
- با کاربران خود همدلی کنید
- تعریف – نیازهای کاربران، مشکل آنها و بینش شما
- ایده پردازی – با به چالش کشیدن مفروضات و ایجاد ایده برای راه حل های نوآورانه
- نمونه اولیه – برای شروع ایجاد راه حل
- تست – راه حل ها
توجه به این نکته مهم است که پنج مرحله، مرحله یا حالت همیشه متوالی نیستند.
طراحی تفکر با در نظر گرفتن خدمات
تفکر طراحی فقط برای محصولات نیست. می تواند در ارائه خدمات و در طراحی مدل های جدید کسب و کار کمک کند. همانطور که ما محصول و خدمات را به مراتب بیشتر با هم ترکیب می کنیم، تفکر طراحی حتی بیشتر بر روی برآوردن نیازهای کاربر و مشتری برای آن خدمات تمرکز می کند. طراحی خدمات باید برای ایجاد این تجربیات عالی برای مشتری «تغذیه» کند.
امروزه بسیاری از سازمان ها با سرمایه گذاری بر روی فناوری به دنبال ایجاد یک نقشه جامع سفر مشتری هستند که تمام نقاط تماس مشتری با سازمان را پوشش می دهد. هر یک از اینها به یک نقطه تعامل بالقوه تبدیل میشوند، اما اغلب سازمانها به دلیل نداشتن درک کامل با مشکل مواجه میشوند.
تفکر طراحی می تواند کمک کند و به عنوان بخشی از هر فرآیند، اطلاعات سازمانی و طراحی (باز) فناوری ارزشمند باشد. یکی از نقش های حیاتی آن این است که سازمان را روشن نگه دارد که نیازهای طراحی داخلی نیست. این نیازهای مشتری به عنوان مرکزی است. اغلب درک سفر مشتری جزء به جزء توسط تیم خاصی که در آن نقطه تماس درگیر هستند (خدمات مشتری، قطعات یدکی یا جایگزین، صورتحساب) ساخته میشود، اما تحویل کلی هر راهحل سرویسمحور به یک رویکرد جامع و تفکر طراحی نیاز دارد. می تواند در این امر بسیار کمک کند.
طراحی خدمات تمایل به داشتن سطح برنامه ریزی و سازماندهی بالاتری دارد. تمرکز بر درک زیرساخت، ارتباطات، و افزایش اجزای مادی است. طراحی سرویس تاکید بیشتری بر “کیفیت، زمان و تعامل” برای نتایج پاسخ دارد.
یک پرسش مداوم با هر فرآیند تفکر طراحی حول محور “آیا مفید، قابل استفاده، مطلوب، کارآمد و موثر است؟” هر چه بیشتر مشتری را درگیر کنید، راه حل هایی را برای مطابقت با این نیازها طراحی می کنید.
چگونه تفکر طراحی می تواند یک ارائه دهنده صنعت خدمات را متحول کند و چگونه درگیر و طراحی می شود
ارائه دهنده نرم افزار SAP عمیقاً درگیر تفکر طراحی شده است. این تفکر طراحی را راهی برای مقابله با چالشهای پیچیده میدانست و نرمافزار خود را بصریتر و آسانتر میکند تا از طریق تعامل درونی و بیرونی پیرامون اصول تفکر طراحی جمعآوری شود. یکی از بنیانگذاران SAP، هاسو پلاتنر، تیم خدمات طراحی SAP را به عنوان یک انکوباتور تحول سازمانی تأسیس کرد و مبلغ 35 میلیون دلار برای تأسیس مؤسسه طراحی هاسو پلاتنر در استنفورد، که اکنون در سراسر جهان به سادگی «مدرسه d.school» شناخته می شود، کمک مالی کرد.
این شرکت تعهد عمیق و مداومی برای تقویت تفکر طراحی کرد و هزاران مربی تفکر طراحی را آموزش داد و خدمات طراحی SAP را ارائه کرد تا مشتریان را قادر سازد تا به طور مساوی در طراحی تجربه مشارکت داشته باشند و به ایجاد مراکز همآفرینی در مکانهای مختلف در سراسر جهان ادامه داد.
عملکرد طراحی جهانی SAP، با مدیر ارشد طراحی، جوایز متعددی از جمله هفت جایزه Red Dot را به دست آورده است که طراحی را در طراحی محصول، مفاهیم طراحی کلی، و طرحهای ارتباطی از کار آژانس قضاوت میکند.
SAP تفکر طراحی را از طریق پلتفرم های آموزشی متعددی مانند “دوره های آنلاین باز گسترده” (MOOCs) برای آموزش مهندسان نرم افزار و نوآوری مشترک با مشتریان خود در مراکز مختلف ارائه می دهد. این شرکت مجموعه ای از ابزارهای طراحی مفید را در دسترس قرار می دهد و یک وب سایت اختصاصی به نام www.build.me دارد که در آن می توانید برنامه های سازمانی را طراحی کنید. SAP همچنین دارای یک وب سایت تفکر طراحی اختصاصی است https://designthinkingwithsap.com/en/
سه نمونه از سازمان های طراحی برتر
مؤسسه مدیریت طراحی دارای یک شاخص ارزش طراحی بر اساس 16 سهام قابل معامله عمومی است که به عنوان “طراحی محور” در نظر گرفته می شوند. این معیارها بهترین عملکرد مدیریت طراحی را منعکس میکنند و این شرکتها بازدهی ۲۱۱ درصدی را نسبت به S&P 500 نشان میدهند. این نمونهها در حال ایجاد سازمانهای طراحی بسیار کاربردی در زمان کمتری نسبت به گذشته هستند.
در گزارش اخیر از DMI، آنها این تغییر را در طراحی ارائه می دهند که در آن شتاب رو به رشدی وجود دارد:
«وقتی رهبری از تفکر طراحی عقب میافتد، یک کارکرد طراحی در سطح سازمانی شکل میگیرد و نتایج مثبت را میتوان در زمان کمتر و کمتری ایجاد کرد. همچنین طراحی در حال تبدیل شدن به یک قابلیت استراتژیک و همچنین تاکتیکی است. امروزه شاهد تلاش مشاوران خدماتی، غیرانتفاعی، مدیریتی و تلاش دولت ها برای ایجاد قابلیت های طراحی هستیم. تفکر طراحی از یک “مد” خارج شده است و با قرار دادن کاربر در مرکز مشکل یا چالش فزاینده آن، راهحلهایی ارائه میکند که به جای درون بیرون، پاسخهای بهتری را ارائه میدهند.
در DM+ جلد 27. شماره 4 شاخص ارزش طراحی بهتر از شاخص S&P 500 توسط Jeneanne Rae، بنیانگذار و مدیر عامل Motiv Strategies، Honeywell، 3M، Pepsico، Capital One و GE را به عنوان نمونه های طراحی بررسی می کند. این سازمانها توانستهاند برای معیارهای بهترین عملکرد، DMI را دنبال کنند. در حال حاضر، کسانی که واجد شرایط بهترین عملکرد مدیریت طراحی در کلاس هستند، مجموعه ای از شش معیار را برای گنجاندن آنها در شاخص ارزش طراحی برآورده می کنند:
- طراحی در مقیاس در سراسر سازمان عمل می کند.
- طراحی جایگاه برجسته ای در نمودار سازمانی شرکت دارد و یا در تیم رهبری می نشیند یا مستقیماً به یکی از اعضای تیم رهبری گزارش می دهد.
- مدیران مجرب عملکرد طراحی را مدیریت می کنند.
- طراحی سطح رو به رشدی از سرمایه گذاری را برای حمایت از نفوذ فزاینده خود می بیند.
- طراحی از حمایت رهبری ارشد از سطح بالای سازمان برخوردار است.
- این شرکت در ده سال گذشته به صورت عمومی در بورس ایالات متحده معامله شده است و در نتیجه به قوانین حسابداری GAAP پایبند است.
چگونه تفکر طراحی را در فرآیند نوآوری خود ادغام کنید
آنچه بسیار مهم است، این است که تفکر طراحی به عنوان یک روش بالقوه ایجاد قابلیت سازمان شناخته می شود. البته، متفکران طراحی سال ها طول می کشد تا به یک سطح تجربه واقعی برسند، اکثر آنها احتمالاً در حال گذراندن دوره های متعدد مدرسه طراحی هستند. اما در هر سازمانی، درک کلی از تفکر طراحی پایه جای خود را دارد.
در مقاله نحوه ادغام تفکر طراحی با حل خلاقانه مسئله برای نوآوری توسط لیندا نایمان (دوباره)، او تصویری واقعا خوب را در طول یک فرآیند هشت مرحله ای ارائه می دهد:
1. کشف
یک موضوع استراتژیک برای تمرکز و یادگیری انتخاب کنید. تفکر طراحی با یک هدف نهایی، آینده مطلوب و رویکردهایی در مورد چگونگی تحقق آن شروع می شود. موضوع باید موضوعی باشد که برای شما جذاب و انگیزه دهنده باشد. در مورد موضوع خود برای بینش تحقیق کنید. چه چیزی را باید بفهمید؟ فرصت های نهفته در مشکلات چیست؟ سوالات «چرا» را بپرسید تا عمیقتر شوید.
از داستان ها برای کشف بینش استفاده کنید. مشتریان شما چه داستان هایی در مورد تجربیات خود می گویند؟ امیدها، ترس ها و اهدافی که به آنها انگیزه می دهد چیست؟ چه بینش هایی می توانید از مشکلات و آرزوهای آنها بگیرید؟
2. قاب و قاب
قاب بندی مشکل درست تنها راه ایجاد راه حل مناسب است. با دیدن الگوها، مضامین و روابط بزرگتر بین قطعات اطلاعات، تحقیق را معنا کنید. بینش های مشتری را کشف کنید تا زمینه های مشکل را به فرصت ها تبدیل کنید.
3. جوجه کشی کنید
خلاقیت از ترکیبی از ایده های فردی و گروهی ناشی می شود. قبل از اجرای یک جلسه ایده پردازی گروهی، به افراد زمان بدهید تا در مورد ایده ها فکر کنند و خودشان انکوبه کنند.
4. ایده پردازی کنید
اکنون که بینش عمیقی در مورد مشتریان یا کاربران خود دارید، ایده هایی را برای پیشنهادهایی ایجاد کنید که ارزشی برای مشتریان شما ایجاد کند. با پرسیدن “چه چیز دیگری؟” هدف این است که فراتر از بدیهیات پیش برویم و مجموعه ای از گزینه های واقعا خوب را برای بررسی ایجاد کنیم.
5. تصمیم بگیرید
ایده های خود را روی یک دیوار نمایش دهید و به دنبال ایده هایی باشید که قدرت “وای” دارند. این شما را از تخلیه انرژی همه با بحث در مورد تک تک ایده ها نجات می دهد . به بهترین گزینه ها بر اساس معیارهایی مانند مطلوبیت، امکان سنجی فنی و دوام تجاری رای دهید. سپس تیم می تواند یک تا سه ایده را برای نمونه سازی و آزمایش انتخاب کند.
6. نمونه اولیه
ایده ها را در قالب مدل های خشن یا طرح ها ترکیب، گسترش و اصلاح کنید. از کاربران دعوت کنید تا نمونه اولیه شما را آزمایش کنند و به آن پاسخ دهند. آنها در مورد ایده های شما چه احساسی دارند؟ چه بازخوردی دارند؟ پاسخهای آنها به شما اطلاع میدهد که آیا قبل از سرمایهگذاری منابع اضافی، ایده خود را به جلو میبرید یا از بین میبرید.
7. تحویل دهید
نمونه های اولیه ای که آزمایش کرده اید، ساخته اید و راه اندازی کرده اید شانس بیشتری برای موفقیت در بازار خواهند داشت.
8. تکرار کنید
طراحی خطی نیست. این یک فرآیند تکراری است. از بازخورد برای بهبود ایده های خود استفاده کنید و به تکرار ادامه دهید تا زمانی که چیزی برای اضافه یا کم کردن وجود نداشته باشد.
چگونه قابلیت های تفکر طراحی خود را ایجاد کنید
سایت های بی شماری وجود دارند که راه هایی برای ایجاد قابلیت های تفکر طراحی شما ارائه می دهند. چیزی که من پیشنهاد می کنم توسط d.school از دانشگاه استنفورد ارائه شده است. این به شما کمک می کند تا سازمان خود را در مورد تفکر طراحی آموزش دهید و آموزش دهید و به شما آموزش می دهد که چگونه یک کارگاه تفکر طراحی موثر راه اندازی کنید. مدرسه d.school استنفورد منابعی با بینش عالی ارائه می دهد. دوره تصادف آنها مطمئناً می تواند به شما کمک کند تا از قدرت تفکر طراحی آگاه تر شوید.
در این دوره آموزشی تصادفی، “یک تسهیل کننده تفکر طراحی باشید!” ، می توانید به جامعه ای از یادگیرندگان، انجام دهندگان و معلمان بپیوندید. “سفر از طریق یک تجربه تفکر طراحی، استفاده از آن در دنیای واقعی، و پیش رفتن و آموزش روش شناسی به دیگران” وعده آن است. با مراجعه به «نمودار دوره خودتان» به تیم خود کمک کنید از یادگیری تفکر طراحی به انجام تفکر طراحی حرکت کند. آنها به شما کتاب های بازی، ویدیوها و ایده های زیادی برای شروع تفکر طراحی در سازمانتان می دهند.
این یک مقدمه ایدهآل است، اما من قویاً توصیه میکنم که یک تسهیلکننده تفکر طراحی، تحصیلکرده، در کنار شما داشته باشید که همه تفاوتها را ایجاد میکند.
باید اعتراف کنم که من طرفدار «دوره تصادف» نیستم، مگر اینکه برای آن جهت گیری «سریع تر» ضروری برای یک موضوع باشد. شما نمیتوانید طراحی را بهعنوان یک متفکر با حسن نیت طراحی کنید و با آن کار کنید. نیاز به درک عمیق تری دارد. بوت کمپ ها برای کثیف کردن دستان طراح شما به همان اندازه سرگرم کننده هستند، اما تجربه نه تنها از اشتباهات خود، آزمایش کردن و راحت شدن بیشتر با تمرین مداوم، بلکه از داشتن یک راهنمای خوب برای کمک به شما در این راه حاصل می شود.
توضیح دادن تفکر طراحی به مدیر یا هیئت مدیره ممکن است دشوار باشد. اغلب آنها آن را درک نمی کنند. با داشتن یک نفر با تجربه در کنار شما، می توانید توجه واقعی را به ارزش و قدرت تفکر طراحی جلب کنید. اما سفری دارد که برای بسیاری پیمایش آن دشوار است. تجربه تسهیل تفکر طراحی خوب به صورت دست اول الهام بخش است. به شما این امکان را می دهد که به سادگی با انجام دادن و درگیر شدن، امکانات طراحی و فکر کردن را ببینید.
در مقالهای که توسط Quartz منتشر شده است ، فیل گیلبرت، مدیر کل طراحی نرمافزار IBM، توضیح میدهد که کمپهای طراحی IBM چشماندازی شجاعانه برای آموزش کل نیروی کار خود (بیش از 377000 کارمند در سراسر جهان) دارند تا «فکر کنند، کار کنند، و مانند طراحان احساس کنند». ” در کمپهای طراحی، همدلی (توانایی درک احساسات دیگران) یک “مانترا برای گروههایی است که سعی میکنند با همکاران و مشتریان ارتباط بهتری برقرار کنند.” کارمندان در مورد نمونه سازی سریع، پویایی تیم، حل مسئله و نحوه استفاده از احساسات و نگرانی های مشتریان و همکاران خود برای دستیابی به راه حل های فنی بهتر یاد می گیرند. بر اساس مقاله:
گیلبرت توضیح میدهد: «تمرکز بر تفکر طراحی، فرهنگ مشارکتیتر و مبتنی بر جلسات گروهی را القا کرده است که ممکن است بلافاصله توسط همه کارکنان پذیرفته نشود. و اطلاعات.”
به گفته گیلبرت، این شرکت 143 میلیارد دلاری را قادر میسازد تا استراتژیکتر باشد و از اخلاق مهندسی محور «ویژگیها اول» به سمت ذهنیت «اول کاربر» برود. گیلبرت گفت: «این به ما اجازه میدهد تا به جای ایجاد چند ویژگی اینجا و آنجا، مشکلات واقعی را برای افراد واقعی حل کنیم.
در نهایت، همه ما در آینده به مهارت های متفاوتی نیاز داریم
از آنجایی که ما با عدم قطعیت مداوم روبرو هستیم که اغلب به آن جهان VUCA (فرار، نامطمئن، پیچیده و مبهم) می گویند، ماهیت قرن بیست و یکم دقیقاً زمان مناسبی برای سازمان ها برای پذیرش تفکر طراحی است.
همه ما به توسعه مهارت های تفکر طراحی نیاز داریم که به طور فزاینده ای برای آینده ما اهمیت دارد. حداقل پنج مهارت وجود دارد که در تفکر طراحی نیز مهم هستند: « 10 مهارتی که برای پیشرفت در چهارمین تکامل صنعتی» مجمع جهانی اقتصاد به آن نیاز دارید: حل مسئله پیچیده، خلاقیت، هوش هیجانی، خدمات گرایی، و انعطاف پذیری شناختی. .
کمک بیشتر در مورد تفکر طراحی
اگر تا اینجا پیش رفته اید، مطمئناً می توانید بگویید که چیزهای زیادی در مورد تفکر طراحی وجود دارد. در واقع، من یک کتاب الکترونیکی در مورد تفکر طراحی نوشتم . این به تفکر طراحی همانطور که امروزه می شناسیم عمق بیشتری می دهد و راهنمایی برای آنچه در اطراف وجود دارد برای مراجعه و بررسی ارائه می دهد. همچنین به آنچه در تکامل تفکر طراحی بحث برانگیز بوده است اشاره می کند. سپس به آینده اشاره می کند.
تفکر طراحی نوید بسیار خوبی برای کمک به سازمان ها دارد. برای اینکه نه تنها در طراحی محصول، خدمات، تجربه مشتری پیشرو باشیم، بلکه در طراحی مدلهای کسبوکار آینده و مقابله با مشکلات در حال رشد و پیچیدهای که هر یک از سازمانهای ما از آن رنج میبرند بسیار درگیر باشیم.
اگر روی تفکر طراحی سرمایه گذاری کنید چه چیزی پیش روی شماست؟
بنابراین، تفکر طراحی در حال تکامل است. تفکر طراحی نیاز به ارتقای جدید در رویکردهای تاکتیکی و استراتژیک دارد. از آنجایی که همه ما با وظیفه حل مشکلات پیچیده تری روبرو هستیم که نیاز استراتژیک دارند، این برای تفکر طراحی است که تقویت شود و بیشتر به یک جزء کلیدی در مورد چگونگی انجام این کار تبدیل شود. اینها به عنوان ارتباط و ارائه راه حل های بسیار بیشتر به نیازهای مشتری، درگیر کردن مشتری در طول طراحی، کمک به حل چالش های سازمانی یا چالش های بازار و آن مشکلات پیچیده تری است که شرکت ها و جامعه با آنها دست و پنجه نرم می کنند.
توانایی استخراج از روش های تفکر طراحی می تواند به طور قابل توجهی به نوآوران در آینده کمک کند تا به ارائه راه حل های نزدیک به نیازهای کاربر نزدیک تر شوند. امروزه آنچه به طور فزاینده ای مورد تقاضا است، حل مسائل پیچیده تر به روش های خلاقانه به عنوان ضروری است، در این صورت تفکر طراحی به طور فزاینده ای مورد نیاز خواهد بود تا در هماهنگی با بسیاری از مهارت های تفکر دیگر کار کند. نمی تواند به تنهایی بایستد، یا پتانسیل مشارکت خود را که قطعاً می تواند ارائه نخواهد کرد. به عنوان بخشی از تفکر جمعی ما نیاز به تعبیه دارد.
بدون نظر