در حالی که تحقیق در مورد همکاری شرکت ها و استارتاپ ها جدید نیست ، در سال های اخیر توجه فزاینده ای را به خود جلب کرده است.
در واقع، افزایش خیره کننده 81 درصدی در تعداد مقالات علمی در این زمینه بین سالهای 2016 و 2020 نسبت به سالهای 2011-2015، که مصادف با افزایش تصاعدی فناوریهای اطلاعات و ارتباطات، بهویژه Uberization، و تأثیر عظیم آنها در بسیاری از بخش های فعالیت در مدل های کسب و کار موجود مربوط به گروه های بزرگ.
در حالی که پیشرفتهای دلگرمکننده باید برجسته شوند، این نوع همکاری هنوز به تعدادی پیشرفت نیاز دارد ، بهویژه وقتی صحبت از برقراری روابط همزیستی میشود که در آن هر یک از شرکا برنده میشوند .
به طور خاص، دو سؤال مهم هنوز باید مورد توجه قرار گیرند.
اول، عوامل کلیدی ترویج نوآوری هماهنگ و پربار مشارکتی بین شرکتها و استارتآپهای فناوری چیست؟
و دوم، چگونه می توانیم شانس موفقیت پروژه های مشترک بین این شرکای نامتقارن را از همان ابتدا افزایش دهیم؟
بیایید با تمرکز بر عوامل ارتباطی و سازمانی بالادست همکاری، نگاهی دقیقتر به هر دو سؤال بیندازیم.
همکاری شرکتی-استارتاپی چیست؟
نوآوری مشترک بین شرکتهای بزرگ و استارتآپهای فناوری را میتوان نوعی مشارکت استراتژیک در نظر گرفت، «توافق داوطلبانه بین شرکتها که شامل مبادلات، اشتراکگذاری یا توسعه مشترک محصولات، فناوریها یا خدمات» است ( منبع ).
این تعریف نشان دهنده اهمیت بعد رابطه ای همکاری های استراتژیک فراتر از بعد مالی و حقوقی است که به طور گسترده در تحقیقات برجسته شده است . مدیریت این بعد رابطه ای بسیار مهم است زیرا شرکای همکاری در سطوح سازمانی و مالی نامتقارن و مستقل هستند.
هدف از همکاری شرکت و استارتاپ
نوآوری مشارکتی بین شرکتهای بزرگ و استارتآپها دو هدف کلی دارد: از یک سو، شرکا اهداف نوآوری و رشد خود را با هدف ایجاد یا حفظ مزیت رقابتی دنبال میکنند و از سوی دیگر، همکاران اهداف مشترک مرتبط با خود همکاری
برای موفقیت این همکاری، منافع درون سازمانی مورد انتظار هر شریک باید با اهداف مشترک و بین سازمانی همکاری همسو باشد.
منابع و مهارتهای مکملی که هر شریک میتواند ارائه دهد، میل به همکاری برای دستیابی به اهداف رقابتی فردی خود را برمیانگیزد. همکاری معمولاً به شکل یک راه حل نوآورانه توسعه مشترک (یک مشارکت تحقیق و توسعه) یا یک رابطه مشتری/تامین کننده بر روی یک راه حل نوآورانه توسعه یافته توسط استارت آپ (یک توافق نامه تجاری) است.
بیایید بهترینهایی را که داریم به اشتراک بگذاریم و خود را با تفاوتهای متقابلمان غنی کنیم.»
پل والری
چالش های اصلی همکاری شرکت ها و استارتاپ ها
در حالی که شرکتها و استارتآپها داراییهای مکمل زیادی دارند و به طور فزایندهای در حال مشارکت برای نوآوری هستند، اینها مشارکت طبیعی نیستند. تفاوت های درونی و سازمانی آنها می تواند فاصله شناختی قابل توجهی بین شرکا ایجاد کند و سوءتفاهم هایی را ایجاد کند که می تواند مانع یا حتی مانع تعامل و تبادل اطلاعات و دانش شود. بنابراین این عدم تقارن می تواند تعدادی چالش ایجاد کند. در حالی که فاصله شناختی برای همه برای یادگیری ضروری است، اگر خیلی قوی باشد، شرکا نمی توانند یکدیگر را درک کنند. حتی زمانی که همکاری مستلزم مشارکت مؤثر باشد، چالشهای مربوط به تفاوتهای بین شرکا همچنان میتواند رابطه را مختل کند.
عوامل اصلی موثر بر تفاوت های سازمانی عبارتند از:
- اهمیت استراتژیک داده شده به پروژه مشترک
- رابطه با ریسک (شرکت های بزرگ معمولا نسبت به استارت آپ های کوچک حساسیت کمتری نسبت به ریسک دارند)
- رابطه با زمان (شرکت های بزرگ معمولاً قادر به توسعه پروژه ها در دوره های زمانی طولانی تری هستند و فرآیند تغییر نسبت به استارت آپ ها بیشتر طول می کشد)
- چابکی سازمانی
- فرهنگ نوآوری
- ارتباطات داخلی
مراحل کلیدی فرآیند همکاری شرکت و استارتاپ
کار اخیر وجود دو مرحله اصلی همکاری بین شرکتهای بزرگ و استارتآپها را برجسته کرده است: مرحله طراحی (از جلسه تا تصمیم طرفین برای مشارکت) و مرحله فرآیند (کار مشترک روی پروژه و تعاملات تا پایان دستیابی به نتیجه مورد نظر).
قبل از این دو مرحله یک مرحله پیشبینی یا آمادهسازی ضروری وجود دارد: مرحله بالادست (عوامل موجود قبل از شروع رابطه). هدف این مرحله ایجاد شرایط مناسب برای مراحل طراحی و فرآیند همکاری و در نتیجه موفقیت همکاری است.
این تحقیق اخیر نشان داده است که آمادگی کافی برای فاز بالادستی توسط شرکت های بزرگ، داخلی و خارجی، در موفقیت همکاری های نوآورانه آنها با استارتاپ ها تعیین کننده است.
تمام موفقیت یک عملیات در آماده سازی آن نهفته است.»
سان تزو
عوامل کلیدی موفقیت همکاری شرکت و استارتاپ
بنابراین، چگونه این بازیگران نامتقارن میتوانند تفاوتهای خود را مدیریت کنند تا با یکدیگر همکاری مؤثری در پروژههای نوآورانه داشته باشند و در نهایت از مکملهای آنها بهره ببرند؟ عوامل کلیدی موفقیت همکاری آنها چیست؟
همکاران باید قبل از هر چیز آماده شوند!
با توجه به چالشهای ناشی از تفاوتهای بین گروههای بزرگ و استارتآپها، همکاری نمیتواند بداهه باشد.
عوامل کلیدی برای آمادگی داخلی
بهینهسازی رابطه مشارکتی با استارتآپها گاهی اوقات سازمان همکار را ملزم میکند تا سازگاریهای قابلتوجهی را انجام دهد که به زمان اجرایی قابل توجهی نیاز دارد.
مدیریت هوش جمعی
به اشتراک گذاشتن اطلاعات جمعی از مدیریت ارشد با بازیگران عملیاتی شرکت برای باز کردن مدل های کسب و کار نوآوری کلیدی است و به پیوندهای قوی و روان بین همکاران داخلی و خارجی نیاز دارد. این نوع مدیریت مبتنی بر به اشتراک گذاری اطلاعات و دانش و فراگیر بودن فعالیت ها، فرهنگ نوآوری را در سراسر سازمان نیز ترویج می کند.
توسعه فرهنگ نوآوری
توسعه فرهنگ نوآوری از طریق آموزش داخلی و ایجاد یک محیط کاری مطلوب، چابکی سازمانی و سرعت تصمیمگیری را افزایش میدهد و سازمانها را قادر میسازد تا بهتر با تغییرات سازگار شوند . فرهنگ نوآوری در همه سطوح، نزدیکی شناختی با استارت آپ ها را افزایش می دهد و پیشرفت پروژه های مشترک با آنها را تسهیل می کند.
عوامل کلیدی خارجی گرا برای آماده سازی
عوامل کلیدی خارجی گرا به توسعه یک استراتژی نوآوری باز مربوط می شود . عوامل اصلی در جدول زیر این ایده را برجسته می کند که ایجاد شرایط مطلوب برای همکاری با استارتاپ های بالادستی با اتخاذ یک استراتژی نوآوری باز همراه است . نوآوری باز توانایی شرکت بزرگ را برای بهره برداری از دانش خود در داخل و کشف ایده های جدید در خارج افزایش می دهد. نوآوری باز همچنین سازمان ها را قادر می سازد تا منابع داخلی و خارجی خود را به هم متصل کنند و توانایی خود را برای همکاری با استارتاپ ها افزایش دهند .
عدم تمرکز قدرت
استفاده از دفاتر منطقهای مستقل در فرآیند تصمیمگیری میتواند پیشرفت پروژههای همکاری با استارتآپها را به میزان قابلتوجهی تسریع کند و شکاف در رابطه با زمان بین استارتآپها و گروههای بزرگ را کاهش دهد. تحقیقات این رابطه مثبت و معنادار را بین تمرکززدایی و نتیجه تلاشهای نوآورانه شرکت برجسته میکند.
ادغام ذینفعان خارجی در مدل کسب و کار
ذینفعان کلیدی در اکوسیستم شرکت (شامل انکوباتورها، شتاب دهنده ها، باشگاه های نوآوری باز، مشاوران مدیریت دیجیتال و غیره) می توانند از شرکت در تحول آن حمایت کرده و او را قادر به همکاری با استارتاپ هایی کنند که با نیازهای نوآوری آن مرتبط هستند. این شرکت بزرگ همچنین می تواند تخصص خود (آموزش، کنفرانس های موضوعی و …) را به استارت آپ های موجود در اکوسیستم خود ارائه دهد.
استقرار یک رابط که داخلی و خارجی را به هم پیوند می دهد
این رابط (فرد یا تیم)، دارای مهارت در مدیریت نوآوری و با مهارت های ارتباطی اثبات شده، برای همکاری موفق بسیار ارزشمند است زیرا اعتماد و درک متقابل را ایجاد می کند و تصمیم گیری سریع را امکان پذیر می کند.
توسعه اکوسیستم محلی برای همکاری
کلید همکاری موفق بین گروههای بزرگ و استارتآپها، بیش از همه، پیشبینی استراتژیک و سازمانی برای نزدیکتر کردن بازیگران نامتقارن از ابتدا از طریق تبادل قوی و سیال دانش است. این امر جنبه های ارتباطی و انسانی همکاری را در قلب فرآیند در مرحله بالادستی قرار می دهد و پایه محکمی برای مراحل طراحی و فرآیند همکاری می گذارد.
همکاری موفقیت آمیز بین سازمان های بزرگ و استارت آپ ها نیز به اکوسیستم محلی شرکا بستگی دارد. جامعه بازیگران (شبکه ها)، زیرساخت های اکوسیستم و عوامل اقتضایی آن.
خط پایین
موفقیت یک همکاری شرکتی-استارتاپی بستگی به آمادگی هر یک از طرفین برای آن دارد. هر دو شریک باید تکالیف خود را در داخل انجام دهند و خود را از نظر فرهنگی آماده کنند و هر دو باید بدانند که می خواهند از طریق همکاری به چه چیزی برسند. و ادغام ذینفعان خارجی در اکوسیستم و ایجاد یک رابط در دسترس برای همکاری هر دو طرف حیاتی است.
پلت فرم HYPE Partnering ما دقیقاً این کار را انجام می دهد – همکاری های شما را موفق، بصری و ساده می کند. با ساختن کل اکوسیستم، ما به شما این امکان را میدهیم که نه تنها برای همکاریهای آتی آماده شوید، بلکه شریک مناسبی را نیز برای موفقیت همکاری خود پیدا کنید.
برای کاوش بیشتر آماده اید؟ با تیم ما صحبت کنید!
بدون نظر