پل هابکرافت برای مدت طولانی در وبلاگ مدیریت نوآوری HYPE مشارکت داشته است که به مرور زمان به بخشی جدایی ناپذیر از آن تبدیل شد. او با پرداختن به طیف وسیعی از موضوعات، از تحول دیجیتال تا تفکر طراحی، یک متخصص بسیار مورد توجه در صنعت نوآوری است.
او اخیراً توسط سیستماتیک Inventive Thinking به عنوان یکی از 10 وبلاگ نویس برتر نوآوری انتخاب شده است. این کاملاً با موفقیت محتوای منتشر شده او در وب سایت ما مطابقت دارد، خواه این یک پست وبلاگ باشد یا یکی از گزارش های عمیق او. آخرین گزارش او که با همکاری HYPE Innovation منتشر شده است، بررسی می کند که چگونه می توانیم پتانسیل نوآوری را از طریق تفکر طراحی – یکی از موضوعات داغ در مدیریت نوآوری این روزها – بهبود بخشیم.
بنابراین، بهعنوان بخش اساسی و مشارکتکننده در جامعه نوآوریمان، ما 5 پست برتر وبلاگ پل هابکرافت را جمعآوری کردیم.
05. استفاده از چهار لنز نوآوری
روآن گیبسون کتابی به نام « چهار لنز نوآوری: ابزاری قدرتمند برای ایجاد تفکر » نوشت . ” در فهرست خواندنی پیشنهادی مدیر نوآوری ما برجسته شده است، ارزش خواندن دارد. این کتاب الگوهای تفکری را توضیح میدهد که نوآوران را به سمت ایدههای بزرگشان سوق میدهد. با تقلید از این الگوهای فکری، روآن پیشنهاد میکند که میتوانید مهارتهایی را به مردم آموزش دهید تا تمام تواناییهای خلاقانه خود را برای تولید ایده و حل مسئله تخیلی بهبود بخشند.
کلید این است که دیدگاههای ذهنی درستی ایجاد کنیم و از دریچههای مختلف نگاه کنیم که چگونه باید جهان اطرافمان را ببینیم، به ویژه در موقعیتها یا مشکلات خاصی که ممکن است داشته باشیم. این کشف روشی است که نوآوران جهان را می بینند و چگونه یاد گرفته اند با شناخت این الگوهای تفکر فرصت های بزرگ را کشف کنند.
04. همسویی استراتژیک و نوآوری – مدل آبشاری انتخاب
بنابراین بسیاری از سازمانها بین اهداف استراتژیک خود و اینکه چگونه فعالیتهای نوآوری واقعاً میتوانند برای دستیابی به سطح مشارکت مورد انتظار مناسب باشند، دست و پنجه نرم میکنند.
چرا اینطور است؟ استراتژیها باید «چگونه و کجا برنده شدن» را روشن کنند، و این اغلب به انتخابها خلاصه میشود. اینها انتخابهایی هستند که انجام آنها سخت است و همیشه تأثیر «پس زدن» را ترویج میکنند. هیچ کس دوست ندارد انتخاب هایی را زمانی انجام دهد که ریسک و عدم اطمینان را شامل می شود و تصور شما از آینده را به چالش می کشد. بنابراین چگونه استراتژی و نوآوری را هماهنگ می کنید؟ مدل انتخاب آبشار مدلی است که به ترویج تفکر یکپارچه بین استراتژی و عمل کمک می کند.
03. الهام، ایده پردازی و پیاده سازی
امروزه به نظر میرسد که هر وقت کتاب کسبوکار را انتخاب میکنیم، هر فصل بخشی در مورد تفکر طراحی دارد. میدانم، بیشتر شما آنقدر به این موضوع علاقه دارید که احساس میکنید ممکن است به مقاله بعدی «تغییر» کنید، اما آیا واقعاً هستید؟
اگر باور داشته باشیم که میتوانیم تفاوتی ایجاد کنیم و حتی یک گام فراتر رفتهایم، به نظر میرسد که بسیاری هرگز به آنجا نمیرسند ، جایی که ما یک فرآیند عمدی داریم تا ما را به راهحلهای مرتبط جدید برسانیم که در واقع تأثیر مثبتی ایجاد میکنند. سپس به «نقطه جادویی» تبدیل خودمان و آن چالشهای پیچیده به فرصتهایی برای طراحی و توسعه برای ایجاد این تفاوت نزدیکتر میشویم. اکنون این مکان چندان بدی نخواهد بود.
تفکر طراحی چه چیزی به ما میدهد؟
02. مقدمه ای بر تفکر طراحی برای مدیران نوآوری
تفکر طراحی چیست؟ و چگونه در مدیریت نوآوری نقش دارد؟
برای مبتکر، رویکرد تفکر طراحی به دنبال به حداقل رساندن عدم قطعیت و خطر نوآوری از طریق توسعه در تفکر جمعی از طریق یک سری چارچوبها، درک فزاینده از نیازهای مشتری است. همچنین با درگیر شدن فعالانه با مشتریان یا کاربران در طول فرآیند با استفاده از مجموعهای از نمونههای اولیه برای یادگیری، آزمایش و اصلاح مفاهیم، از طریق گفتگو، تبادل و صمیمیت رو به رشد برای کمک به کشف نیازهای آنها، به درک مشتری بسیار نزدیکتر میشوید. متفکران طراحی بر بینش مشتری به دست آمده از آزمایشات دنیای واقعی و تعامل مستقیم نه فقط داده های تاریخی یا تحقیقات بازار تکیه می کنند.
نکته کلیدی امروز این است که در راه رهبری، کاوش، ایجاد و نوآوری مانند یک طراح فکر کنید.
01. استفاده از چارچوب سه افق برای نوآوری
ما اغلب برای بیان فعالیت های نوآورانه خود در تلاش هستیم و سپس نمی توانیم برنامه های خود را به روش های منسجم و منسجم به آینده ارائه دهیم. اگر این موضوع در مورد فعالیت نوآوری در سازمان شما صادق باشد، در این صورت در خطر است که به عنوان رویدادهای منزوی و یکباره دیده شود که به استراتژی سازمانی شما مرتبط نیست. برای هوشیاری فزاینده نسبت به شکلدهی اجتماعی، و همچنین فناوریهای نوظهور و اکتشافاتی که ممکن است به افقهای جدیدی منتهی شود، باید «امروز» خود را با «امکانات» در آینده مرتبط کنیم. و اینجاست که روش شناسی سه افق وارد می شود.
اندیشیدن در افق های مختلف شما را ترغیب می کند که از تمرکز معمولی که برای رفع نوآوری در زمان حال است فراتر بروید. روش سه افق زمان حال را با آینده مطلوب مرتبط می کند و اختلالات «دیده شده» را که ممکن است در حرکت به سمت چشم انداز رخ دهد، شناسایی می کند.
اینها محبوب ترین پست های وبلاگی از پل هابکرافت تا به امروز هستند. او در طول زمان بیشتر از پستهای وبلاگ کمک کرده است. حتماً برخی از گزارش های او را نیز بررسی کنید. آنها ارزش یک نگاه به آن را دارند، قول می دهم!
و اگر میخواهید با اخبار جدید نوآوری بهروز باشید، فراموش نکنید که در وبلاگ نوآوری مشترک شوید.
بدون نظر