طوفان فکری بخش مهمی از هر همکاری گروهی است، اما اگر به‌درستی انجام شود، می‌تواند کاری سخت به نظر برسد. جلسات طوفان فکری ناموفق می تواند باعث شود که گروه احساس خستگی، ناامیدی و ناکامل کند. از سوی دیگر، جلسات طوفان فکری موثر، روحیه کلی، سطح انرژی و اعتماد به نفس گروه را تقویت می کند.

اگرچه ممکن است جذاب باشد که به سادگی ایده ها را به دیوار پرتاب کنید تا ببینید چه چیزی می چسبد، این می تواند منجر به سردرگمی و تمسخر در بین شرکت کنندگان شود. طوفان فکری برای اثربخشی نیاز به برنامه ریزی و ساختار دارد. در اینجا چند تکنیک محبوب و اثبات شده طوفان فکری برای گروه ها وجود دارد که می تواند منجر به همکاری قوی تر و در نتیجه نتایج بهتر شود.

 

طوفان شکل

گاهی اوقات، اعضای تیم به دلیل ترس از طرد شدن یا تمسخر، تمایلی به ارائه ایده های خود ندارند. گاهی اوقات، اعضای گروه به سادگی نمی توانند بفهمند که چگونه به یک موضوع خاص برخورد می کنند. در این موارد، طوفان تصویری می تواند یک تکنیک طوفان فکری موثر باشد. 

طوفان فیگور فرآیند انتخاب یک شخصیت برجسته از خارج از گروه و حدس و گمان در مورد چگونگی برخورد آنها با وضعیت است. این رقم می تواند از درون سازمان، مانند یک رئیس یا مدیر عامل، یا از دنیای خارج مانند یک سلبریتی، رهبر صنعت، یا شخصیت تاریخی باشد.

طوفان چهره می تواند موثر باشد زیرا اعضای تیم را مجبور می کند که دیدگاه های خارجی را سرگرم کنند. تیم‌هایی که سال‌ها با هم کار کرده‌اند ممکن است متوجه شوند که شروع به تفکر یکسان کرده‌اند و خلاقیت را دشوارتر می‌کنند. طوفان چهره می تواند موج جدیدی از خلاقیت را برای گروه به همراه داشته باشد زیرا آنها فرآیندهای فکری بیرونی را در نظر می گیرند.

 

طوفان نقش

طوفان نقشی، تکنیک طوفان فکری کاملاً مشابه با طوفان تصویری است، اما اعضای تیم به جای بحث در مورد شخصیت دیگری، در واقع سناریوهایی را مانند این چهره ها اجرا می کنند.

این یک روش طوفان فکری مفید است زیرا به افراد این امکان را می‌دهد تا در صورت عدم اطمینان به راه‌حل‌های خود ، ایده‌ها را به شخص دیگری نسبت دهند. همچنین اگر در گروه تازه وارد هستند یا جلسات طوفان فکری کهنه شده است، می تواند یک راه سرگرم کننده و محرک برای تعامل افراد با یکدیگر باشد.

 

مغزنویسی

 

بحث‌های میزگرد می‌تواند مشکل‌ساز باشد، زیرا ممکن است به نفع اعضای ارشد تیم باشد یا بر اساس روابط شخصی، تعصب را تشویق کند. با نوشتن مغز، این سوگیری ها با ارائه ناشناس بودن و زمان پخش برابر حذف می شوند – یا حداقل کاهش می یابند.

نوشتن مغز یک روش پیشرفته طوفان فکری است. تفاوت آن با طوفان فکری عمدتاً به این دلیل است که یک تکنیک تولید ایده نوشتاری و ناشناس است در حالی که طوفان فکری شفاهی است. گاهی ممکن است یکی در فرآیند ایده پردازی شما بهتر از دیگری عمل کند، بنابراین می توانید از نوشتن مغز به عنوان جایگزینی برای تکنیک طوفان فکری سنتی استفاده کنید.

نوشتن مغز به رهبر نیاز دارد تا موضوعی را به اشتراک بگذارد که اعضای تیم نظرات و ایده های خود را در مورد آن به اشتراک بگذارند. با این حال، شرکت کنندگان این ایده ها را به صورت شفاهی به اشتراک نمی گذارند. در عوض، آنها آنها را به صورت جداگانه در طول یک دوره آرام و بدون حواس پرتی یادداشت می کنند. سپس این نوشته‌ها به رهبر داده می‌شود – بدون نام پیوست – که بحث را برای هر ایده تسهیل می‌کند و ورودی هر تیم را تشویق می‌کند.

نوشتن مغز به رشد گروه کمک می کند زیرا صدایی به اعضای جدیدتر یا کم صدا می دهد. همچنین مانع از تعصبات درونی اعضا می شود که ممکن است بر اساس تصورشان از افراد خاص داشته باشند. این بدان معنی است که هر ایده به عنوان یکسان به میز آورده می شود و با هیچ مزیت یا مضرات سیستمی نسبت به دیگران شروع نمی شود.

اگر می خواهید در مورد روش نوشتن مغز و تکنیک های مختلف بیشتر بدانید، پست وبلاگ ما را بخوانید: چگونه با نوشتن مغز ایده تولید کنیم؟ .

 

مغزنویسی مشارکتی

 

با تشویق به همکاری بی‌صدا در مورد ایده‌های هر فرد، می‌توان گامی فراتر از نوشتن مغز برداشت. در مغزنویسی مشارکتی، بحث بلافاصله پس از نوشتن ایده ها شروع نمی شود. در عوض، هر ایده به صورت ناشناس به یکی دیگر از اعضای تیم منتقل می شود که برنامه خود را برای ایجاد ایده اصلی ارائه می دهد. رهبر تیم می تواند یک دوره زمانی مشخص را تعیین کند یا صبر کند تا گروه احساس کند که به اندازه کافی همکاری کرده است.

نوشتن مغز در ابتدا از تعصبات درونی خلاص می شود، اما بحث می تواند منجر به ظهور این پیشداوری ها شود. نوشتن مغزی مشارکتی ناشناس ماندن بیشتری را فراهم می کند و افراد را مجبور می کند با هر یک از اعضای تیم همکاری کنند، حتی اگر آنها به طور طبیعی در طول بحث این کار را انجام ندهند.

 

ایده پردازی سریع

 

گروه ها همیشه زمان زیادی برای طوفان فکری ندارند، بنابراین گاهی اوقات به روش های طوفان فکری کارآمدتری نیاز است. ایده پردازی سریع می تواند به تیم ها کمک کند تا با سرگرم کردن هر چه بیشتر ایده ها در مدت زمان کوتاه، بر ضرب الاجل های چالش برانگیز غلبه کنند .

برای شروع ، رهبر گروه گروه را در مورد موضوع توضیح می دهد و یک تایمر تنظیم می کند. در این مدت، اعضای گروه تا حد امکان افکار را یادداشت می کنند، مهم نیست که چقدر مرتبط به نظر می رسند یا ممکن نیست. این ها را می توان روی تخته سفید، کارت های فهرست، دفترچه یادداشت نوشت – تقریباً هر چیزی که ظرفیت نگهداری کلمات را دارد. توجه داشته باشید که ابزارهای طوفان فکری آنلاین بسیار مفیدی نیز وجود دارد که می توانید از آنها بهره مند شوید.

 

ایده پردازی سریع کمک می کند تا هر مفهوم احتمالی را به میز بیاورید – مهم نیست که چقدر دور از ذهن به نظر می رسد. با وضع یک محدودیت زمانی سخت، افراد مجبور می شوند نگرانی خود را از ایده های خود کنار بگذارند. در ایده پردازی سریع، هیچ مفهوم احمقانه ای وجود ندارد. بیشتر ایده‌ها احتمالاً در طول بحث کنار گذاشته می‌شوند، اما تمرین نوشتن تا حد ممکن ایده‌ها به این معنی است که گروه شانس بیشتری برای یافتن ایده‌هایی دارد که باعث پیشرفت می‌شوند.

این یک تکنیک طوفان فکری عالی برای گروه هایی است که اغلب درگیر جزئیات هر موضوع می شوند. این به اعضا اجازه می دهد تا نفس بکشند و از فکر کردن دست بردارند و به جای تجزیه و تحلیل عمیق، بر خلق ایده تمرکز کنند.

 

 

انفجار ستاره

 

گاهی اوقات، افراد در تلاش برای یافتن راه حل قبل از اینکه اطلاعات مرتبط کافی داشته باشند، گرفتار می شوند. این رویکرد عجولانه برای حل مسئله منجر به پاسخ های ناقص می شود و اغلب بدون هیچ راه حل واقعی به پایان می رسد. اینجاست که تکنیک ستارگان می تواند کمک کند.

انفجار ستاره شامل طرح سوالات بیشتر در مورد موضوع مورد بحث قبل از تلاش برای ارائه هر گونه پاسخی است. تیم باید روی هر جنبه ای از موقعیت تمرکز کند – چه کسی، چرا، چه چیزی، کجا، چگونه و چه زمانی. این به تیم کمک می کند تا هر زاویه ای از موضوع را بررسی کند و نگرانی های جدیدی را که ممکن است در جلسات طوفان فکری دیگر نادیده گرفته شود، مطرح کند.

بسته به طول جلسه ستارگان، رهبر ممکن است تصمیم بگیرد که گروه را تا طوفان فکری بعدی روی سؤالات بنشیند. پرش برای پاسخ دادن به سوالات خیلی سریع ممکن است باعث خستگی شود و اجازه دادن مدتی برای جذب آنها می تواند در دراز مدت مفید باشد.

 

تکنیک پله پله

 

مانند نوشتن مغز، تکنیک پله پله تلاش می کند تا از نفوذ نابرابر اعضای تیم با مسئولیت بیشتر یا با صدای بلندتر جلوگیری کند. در نظر دارد اجازه دهد تا مشارکت های فردی به طور عادلانه شنیده شود و این مشارکت ها را برای کل همکاری گرد هم آورد.

رهبر تیم یا تسهیل کننده ابتدا یک سوال، نگرانی یا موضوع را با کل تیم در میان می گذارد. پس از آن، از همه اعضای تیم به جز دو نفر خواسته می شود که اتاق را ترک کنند. دو نفری که در اتاق رها می شوند باید یک به یک در مورد موضوع بحث کنند و افکار و یافته های خود را ثبت کنند. در خارج از اتاق، افراد بی سر و صدا به نوشتن ایده های خود بدون تعامل با سایر اعضا ادامه می دهند.

پس از مدت کوتاهی، یک نفر به اتاق باز می‌گردد و آماده است تا قبل از بحث درباره ایده‌های دو عضو دیگر درباره ایده‌های خود بحث کند. اعضای تیم یکی یکی به اتاق بازمی‌گردند و ایده‌های فردی قبل از ایده‌های گروهی جدید شنیده می‌شوند.

تکنیک پله‌ای تضمین می‌کند که هر عضو تیم صدایی دارد و در عین حال از تفکر گروهی که ممکن است در یک بحث میز گرد رخ دهد، دلسرد کند. این امکان را برای بحث منصفانه در مورد یک موضوع فراهم می کند و از قدرت بیش از حد اعضای خاص در جلسه طوفان فکری جلوگیری می کند.

 

طوفان فکری معکوس

 

تکنیک طوفان فکری سنتی بر حل مشکلات درون یک سازمان متمرکز است. این، البته، بسیار مهم است، اما می تواند به یک تفکر خطی و ارتجاعی منجر شود. حل مشکلات پس از وقوع آنها کافی نیست – تیم ها باید روی جلوگیری از موقعیت هایی که منجر به این مشکلات می شود متمرکز شوند .

جلسات طوفان فکری معکوس سعی در انجام این کار دارند. رهبر از گروه می پرسد که چه کاری می توانند برای ایجاد مشکل یا بدتر کردن مشکل فعلی انجام دهند. اساساً، اعضای تیم بر روی انجام برعکس آنچه برای سازمان خوب است متمرکز هستند.

طوفان فکری معکوس می تواند برای گروه هایی مفید باشد که یافتن راه حل برای یک مشکل خاص برایشان مشکل است. با ارائه راه هایی برای بدتر کردن آن، آنها می توانند از فاجعه فرضی عقب نشینی کنند و به مسیر پیشرفت ادامه دهند. این سناریوهای فاجعه بالقوه ممکن است ایده های جدیدی در مورد چگونگی معکوس کردن آنها ایجاد کند.

 

طوفان فکری راند رابین

 

مانند یک تورنمنت دوره ای در ورزش، طوفان فکری دور رابین نیاز به مشارکت هر یک از اعضای گروه دارد. رهبر تیم موضوع یا سوالی را ارائه می‌کند و هر فرد باید یک فکر یا ایده را به اشتراک بگذارد. همه باید منتظر بمانند تا همه افراد دیگر ایده های خود را قبل از وارد کردن فکر دیگری در بحث یا ارائه نظرات خود در مورد ایده دیگران به اشتراک بگذارند.

طوفان فکری دور رابین به اعضای گروه که صدای کمتری دارند اجازه می دهد تا قبل از اینکه سایر اعضا بتوانند بازخورد بدهند، حرف خود را وارد کنند. بنابراین این یک تکنیک طوفان فکری عالی برای اعضای خجالتی یا جدیدتر است که ممکن است آماده ارائه مفاهیم جسورانه نباشند. همچنین تضمین می‌کند که اعضای ارشد برای حمله به ایده‌هایی که بلافاصله با آن موافق نیستند عجله ندارند. آنها باید منتظر بمانند تا همه نظر خود را بگویند و قبل از عقب نشینی یا لابی کردن ایده های خود.

 

تغییر منظره

 

این دقیقاً یک تکنیک طوفان فکری نیست، اما کاری است که می توان برای بهبود روحیه و تشویق خلاقیت انجام داد. نشستن در یک اتاق برای هر جلسه طوفان فکری می تواند خسته کننده و تکراری شود. با آوردن گروه به جای دیگری – بیرون به طبیعت، به یک رستوران، یا حتی فقط به قسمت دیگری از ساختمان – اعضای گروه احساس انرژی و انگیزه می کنند.

 

 

 

تجزیه و تحلیل پنج چرا

 

ساکیچی تویودا تجزیه و تحلیل 5 چرا را در دهه 1950 ایجاد کرد. این در ابتدا روشی بود که برای تویوتا ساخته شده بود و هنوز هم از آن در حل مشکلات استفاده می کنند. از آن زمان محبوبیت بیشتری پیدا کرده است و اکنون توسط برخی از بزرگترین شرکت های جهان استفاده می شود.

تجزیه و تحلیل پنج چرایی یک تکنیک عالی برای ریشه یابی موضوع است. در این روش، شما به سادگی می‌پرسید «چرا؟» تا زمانی که علت اصلی مشکل را پیدا کنید . هدف یافتن اقدام متقابل، یعنی مجموعه ای از اقدامات برای جلوگیری از تکرار موضوع است.

برای استفاده از تجزیه و تحلیل پنج چرایی، تیمی از افراد آشنا به موضوع را جمع آوری کنید و یک تسهیل کننده را انتخاب کنید. سپس، مشکلی را که قرار است حل کنید تعریف کنید. سپس وقت آن است که شروع به پرسیدن دلیل ها کنیم. ابتدا دلیل بروز مشکل را بپرسید و پاسخ را یادداشت کنید. سپس، هر چند بار که نیاز است، دوباره بپرسید چرا تا به ریشه مشکل برسید. وقتی علت مشکل را پیدا کردید، اقدامات اصلاحی لازم را برای جلوگیری از عود مشکل انجام دهید.

این تکنیک به ویژه برای شناسایی ریشه یک مشکل خوب است. همچنین یک روش بسیار آسان و موثر برای به دست آوردن راه حل های عمیق برای حل مشکلات است.

 

 

تجزیه و تحلیل SWOT

 

تجزیه و تحلیل SWOT به معنای تجزیه و تحلیل نقاط قوت، ضعف، فرصت ها و تهدیدهایی است که ممکن است با آنها روبرو شوید. چارچوب SWOT برای شناسایی آن چهار عامل اصلی، پتانسیل کسب و کار و مشکلات خارجی که ممکن است عملکرد را محدود کند، استفاده می شود.

برای اجرای یک تجزیه و تحلیل SWOT، تیمی از افراد مختلف را در سراسر شرکت جمع آوری کنید و از آنها بخواهید نقاط قوت، ضعف، فرصت ها و تهدیدها را طوفان فکری کنند. روی هر بخش از تجزیه و تحلیل به خوبی تمرکز کنید و سؤالاتی بپرسید مانند اینکه چه کاری را به خوبی انجام می دهیم، چه چیزی می تواند بهبود یابد، آیا روندهایی وجود دارد که ممکن است بر تجارت ما تأثیر بگذارد و غیره.

وقتی تجزیه و تحلیل دقیقی از همه دسته‌ها جمع‌آوری کردید، می‌توانید راه‌حل‌های طوفان فکری را برای مسائلی که پیدا کرده‌اید شروع کنید. بسیار مهم است که یک تجزیه و تحلیل SWOT انجام دهید و مرتباً آن را به روز کنید تا بدانید کسب و کار شما در کجا قرار دارد.

 

شبکه مغزی (طوفان فکری آنلاین)

 

مهم است که جلسات طوفان فکری داشته باشید، حتی اگر تیم شما از راه دور کار می کند. می توانید جلسه طوفان فکری خود را به صورت آنلاین در یک جلسه از راه دور و همچنین در یک مکان فیزیکی انجام دهید. گاهی اوقات ساده تر است که جلسه طوفان فکری را به صورت آنلاین برگزار کنید و سعی نکنید همه را همزمان در یک مکان دور هم جمع کنید.

به طور کلی شبکه مغزی یک تکنیک کاملا مشابه با طوفان فکری سنتی است. مهم است که یک ابزار طوفان فکری مجازی کاربردی و راحت پیدا کنید تا جلسه شما آسان و موثر باشد. توصیه ما برای طوفان فکری دیجیتال کارگاه Orchidea است .

 

ابزارهای مختلف طوفان فکری آنلاین و نرم افزارهای طوفان فکری و همچنین ابزارهای جلسه از راه دور وجود دارد که می توانید از آنها استفاده کنید. مزایای نرم افزار طوفان فکری این است که ایده ها ثبت می شوند. همچنین، ایده ها اغلب در زمان کمتری نسبت به یک جلسه طوفان فکری کلاسیک تولید می شوند.

بنابراین، تیم خود را جمع آوری کنید، یک نرم افزار طوفان فکری را انتخاب کنید و شروع به طوفان فکری آنلاین کنید!

طوفان فکری را با کارگاه Orchidea در اینجا به صورت رایگان شروع کنید!

 

نقشه برداری ذهن

 

نقشه ذهنی نموداری برای ساختاردهی اطلاعات مانند مفاهیم مختلف است. نقشه ذهنی ساختار سلسله مراتبی و ارتباطات بین قطعات را نشان می دهد. نقشه ذهنی یک راه بصری برای طوفان فکری است. در گروه بندی ایده ها و پیوند آنها بسیار مفید است. می توانید از نقشه های ذهنی در طول جلسات طوفان فکری برای سازماندهی و تجزیه و تحلیل بصری اطلاعات استفاده کنید.

 

برای نقشه برداری ذهنی به یک قلم و کاغذ یا تخته سفید نیاز دارید. ابتدا موضوع اصلی خود را یادداشت کنید و موضوعات و موضوعات فرعی مرتبط را اضافه کنید. سپس با اضافه کردن مسائل بیشتر به موضوعات فرعی یا با افزودن دسته‌های جدید، شروع به رشد نقشه ذهنی خود کنید. شما می توانید از نمادها، تصاویر، رنگ ها یا سایر عناصر گرافیکی استفاده کنید تا خلاقیت خود را به جریان بیندازید.

با نقشه برداری ذهنی، می توانید افکار همه را به تصویر بکشید، بر روی آنها بسازید و ارتباطات ایده ها را تجسم کنید.

 

رویه Charette

 

روش Charette یک تکنیک طوفان فکری است که وقتی یک گروه بزرگ یا چندین موضوع برای بحث دارید باید در نظر بگیرید. با یک گروه بزرگ، این خطر وجود دارد که همه مشارکت نکنند، یا کنترل جلسه زمانی که افراد زیادی ایده‌های خود را مطرح می‌کنند، دشوارتر است.

در این تکنیک افراد به گروه های کوچک تری تقسیم می شوند . گروه های کوچک شروع به طوفان فکری درباره یک موضوع خاص می کنند. پس از مدتی، گروه بعدی برای بحث در مورد آن موضوع و ایجاد ایده های موجود حرکت می کند.

هنگامی که همه گروه ها درباره موضوع یا موضوعات بحث کردند، نتایج مورد بحث قرار می گیرد و با همه به اشتراک گذاشته می شود.

 

پر کردن شکاف

 

در پر کردن شکاف یا تجزیه و تحلیل شکاف، هدف این است که راه های رسیدن به هدف را طوفان فکری کنید. پر کردن شکاف با شناسایی وضعیت فعلی و هدفی که می خواهید در آن باشید شروع می شود. سپس شروع به پر کردن شکاف بین آنها می کنید.

شرکت کنندگان برای رسیدن به آن هدف ایده های طوفان فکری می کنند و همه ایده ها جمع آوری می شوند. پس از آن، ایده ها سازماندهی می شوند و به صورت یک دوره یا عملی برای شروع به سمت هدف توسعه می یابند.

 

نتیجه

 

امیدوارم این تکنیک‌های طوفان فکری به شما در تقویت نوآوری و همکاری قوی‌تر کمک کند. به خاطر داشته باشید، اینها تنها برخی از بهترین تکنیک های طوفان فکری مورد استفاده هستند و برخی از آنها ممکن است بهتر از سایرین برای تیم شما کار کنند.

آیا تجربه استفاده از تکنیک های طوفان فکری مختلف را دارید؟ یا آیا تکنیکی را پیدا کرده اید که به خوبی کار می کند؟ نظرات و تجربیات خود را در نظرات زیر به اشتراک بگذارید.