گام برداشتن در راهاندازی آزمایشگاه نوآوری برای برادران ما در فضای فناوری و تجارت کالاهای بستهبندی مصرفی بیمعنی به نظر میرسد، اما مردم همیشه آپارتمانها و هتلها را به همان روشی که همیشه اجاره میکنند، اجاره میکنند، درست است؟ با توجه به AirBnB و سایر خدمات مشابه، پاسخ “نه” است. نکته این است که هیچ کس در برابر اخلالگران در امان نیست، مهم نیست که چقدر از صنعت و مدل کسب و کار خود محافظت می کنید.
تقریباً 2 سال پیش، شرکت من، واترتون – یک مدیر سرمایه گذاری و شرکت مدیریت دارایی با حمایت سهام خصوصی – یک ابتکار نوآوری شرکتی متمرکز را آغاز کرد و برای ایجاد و رشد آن به من اعتماد کرد. از آن زمان تاکنون، بیشتر از هر چیز دیگری که در حرفهام انجام دادهام، سؤالات و پرسشهای مطبوعاتی درباره این ابتکار دریافت کردهام. بخشی از کنجکاوی ناشی از شک و تردید در مورد یک آجر و ملات است که تلاش می کند با زمان همگام شود و بخشی از آن از بینندگان کنجکاوی ناشی می شود که فکر می کنند آیا باید همین کار را انجام دهند یا خیر.
ما مطمئناً سهم خود را از موفقیتها در این مسیر به دست آوردهایم و با روحیه نوآوری باز، میخواهم اشتباهاتم را به اشتراک بگذارم، به این امید که دیگر کارآفرینان داخلی بیباک بتوانند این کار را بهتر از من با کبودیهای کمتر انجام دهند.
در اینجا 11 چیزی است که در این راه یاد گرفتم.
-
محدوده و خرید اجرایی – اجتناب از «تئاتر نوآوری»
این یکی بدیهی به نظر می رسد، اما آهنگ آژیر اغوا کننده تامین مالی را می توان به عنوان مترادف خرید و دامنه اشتباه گرفت. اول از همه، اگر در پاسخ به سؤالات زیر توافق کاملی ندارید، ممکن است بخواهید حکمت راهاندازی آزمایشگاه در محیط فعلی خود را تجدید نظر کنید.
- مدیریت به دنبال چه نوع نوآوری هایی است – بهره برداری از فرصت ها در مناطق موجود یا کشف ایده های کاملا جدید و مخرب؟
- ایده هایی که در حال حاضر به عنوان پروژه های حیوانات خانگی در سایه شناور هستند چگونه باید مدیریت شوند – آیا آنها با صاحبان فعلی خود می مانند یا به آزمایشگاه نوآوری کشیده می شوند؟
- سطح خودمختاری برای اکتشاف شکل آزاد چقدر است؟
- چه مقدار از بودجه به خود آزمایشگاه اختصاص داده شده است و چه مقدار برای توسعه محصول/اده در نظر گرفته شده است؟
- آیا تمرکز آزمایشگاه باید روی توسعه واقعی محصول باشد یا یادگیری سریع؟
- مدیریت ارشد چه چیزی را برای آزمایشگاه برنده میداند؟
-
تفسیر نادرست از نوآوری
نوآوری سخت است و اکثریت قریب به اتفاق آن به تدریج از ایده های کوچک ناشی می شود که در نهایت منجر به تغییرات بزرگ می شود. ایدههای بزرگ عالی هستند، اما اگر در انتظار «بزرگ» بنشینید، در حالی که ایدههای کوچکی را که امروز تفاوت ایجاد میکنند نادیده بگیرید، احتمال شکست آزمایشگاه نوآوری شما وجود دارد. اگر بزرگ فکر کنید و کوچک شروع کنید، از دام پیچیدگی بیش از حد ایده های خوب و عدم پیشرفت جلوگیری خواهید کرد.
-
مدیریت انتظارات
مشارکت کردن مشکل فوقالعادهای است، اما هر ایدهای که در پشت دستمال کاغذی نوشته میشود ارزش آزمایش کردن در آزمایشگاه را ندارد. اغلب اوقات نیاز به تعریف دقیق تری از مشکل وجود دارد (من استفاده از چارچوب JTBD را دوست دارم)، اما با این وجود که به جزئیات می رسید، باید مطمئن شوید که کار سخت قبل از ایجاد چیزی انجام شده است. با ایده پردازان انتظارات روشنی داشته باشید تا بدانند چه نوع اطلاعاتی را باید به آزمایشگاه بیاورند و اطمینان حاصل کنند که برای مالکیت ایده خود آمادگی دارند وگرنه آزمایشگاه به سرعت به محل اثبات ایده های نیمه تمام تبدیل خواهد شد. در نهایت یک آزمایشگاه نوآوری اگر محصولات یا خدماتی را تولید نکند که مشکلات را حل کند اتلاف وقت است.
-
ابزار/فناوری
ابزارهای مدیریت نوآوری متعددی برای سازمانهایی در هر اندازه طراحی شدهاند. در حالی که این ابزارها چیزی نیستند که من آن را یک ضرورت مینامم، مدیریت یک برنامه نوآوری از صندوق ورودی Outlook و یک صفحه گسترده اکسل میتواند با رشد برنامه بسیار دشوار شود. ما از e-Zassi برای پورتال نوآوری جلویی خود استفاده می کنیم، اما چندین ابزار مفید دیگر مانند Tribe، Digital Ocean، Google Apps و غیره وجود دارد. با جستجوی سریع بسیاری موارد دیگر به دست می آید، اما نکته این است که از چیزی استفاده کنید که برای نیازهای شما ساخته شده است. . نگران زیرساخت های سازمان مادر نباشید زیرا برای هدف دیگری ساخته شده است، یعنی تقویت و محافظت از فرآیندهای تجاری بزرگ. هنگامی که یک ایده قابل اجرا شد، سپس بررسی کنید که چگونه آن را در فرآیندهای تجاری “عادی” بگنجانید.
-
ارتباط
آزمایشگاه نوآوری در بسیاری از سازمانهای خارج از فناوری و Fortune 500 هنوز یک مفهوم نسبتا مبهم است. ناگزیر با تردید و دسیسه مواجه خواهد شد. این مهم است که در ارتباط با آنچه در داخل برنامه اتفاق می افتد و در مورد پیروزی هایی که تیم به دست می آورد، هوشیار باشیم. یک برنامه ماهانه ارتباطات داخلی داشته باشید. این به ایجاد ایدههای ورودی و افزایش تمایل به مشارکت در میان پایگاه کارکنان شما کمک میکند. اگر یک تیم ارتباطات شرکتی دارید، آنها را زودتر در مورد یک برنامه ارتباطات خارجی درگیر کنید و در اسرع وقت برنده های خود را در اختیار مطبوعات قرار دهید. وقتی دیگر رهبران صنعت تلفن را برمیدارند تا با مدیر عامل شما در مورد آنچه آزمایشگاه انجام میدهد تماس بگیرند، این امر به تضمین تداوم بودجه و حمایت اجرایی واقعی کمک میکند.
-
کمال دشمن شماست
واترتون در درجه اول در آپارتمان ها و هتل ها سرمایه گذاری می کند. در صنعت ما (و بسیاری دیگر)، مفهوم “به اندازه کافی خوب” از نظر فرهنگی کاربرد ندارد. یک هتل نیمهساز بدون مجوز اقامت بیشتر با شکایت مواجه میشود تا تشویق. راحت کردن تیم مدیریت یا مهمتر از آن کاربران نهایی شما با حداقل محصول قابل دوام یک نبرد دشوار است. با این حال، اگر منتظر بمانید تا تمام جزئیات یک پروژه را برنامهریزی کنید و از اجرای آن تا زمانی که کامل شود خودداری کنید، نه تنها خیلی کند پیش میروید، بلکه نقطه نوآوری را کاملاً از دست دادهاید. بر اساس آنچه می دانید عمل کنید، از گام های کوچکی که برداشتید یاد بگیرید، آنچه را که آموخته اید بنا کنید و سپس تکرار کنید. با یک بیانیه مشکل شروع کنید، نه یک محصول یا خدمات. شما به انعطاف پذیری نیاز دارید تا اجازه دهید ایده شما را به سمت راه حل درست هدایت کند.
-
به دنبال ایده هایی از خارج از صنعت خود باشید
نوآوری به ندرت دنبال کردن مسیر یک نابغه خلاق است. معمولاً ناشی از تغییرات تدریجی در طرحهای تجاری، محصولات یا خدمات است که به آرامی به چیزی کاملاً جدید اضافه میشود. یک راه عالی برای تسهیل این تغییرات، ایجاد یک تیم نوآوری با سوابق حرفه ای متنوع است. اغلب اوقات صنایعی غیر از شما قبلاً مشکلی مشابه شما را حل کرده اند، اما با تمرکز لیزری امروزی بر روی صنایع خود ما تمایل داریم که فقط به دنبال راه حل های داخلی باشیم. شرکت در کنفرانسهایی مانند Consumer Electronic Show را در نظر بگیرید یا از تیم خود برای پیشنهادات منحصراً از موقعیتهای گذشتهشان بخواهید تا ایدههایی را برای مشکلات فعلی کسبوکارتان مطرح کنید.
-
تا جایی که ممکن است از برنامه خود ریسک کنید
از طریق نوآوری مبتنی بر راه اندازی، برنامه خود را از بین ببرید. در واترتون، ما به ابتکار نوآوری خود به صورت برنامه ای فکر می کنیم. یکی از راههای شرکتی که قصد بازاریابی و فروش نوآوریهای خود را برای کاهش ریسک برنامه خود ندارد، نوآوری مبتنی بر راهاندازی از طریق ایجاد یک شتابدهنده خطرپذیر است. پولی که ما بر روی طرحهای داخلی سرمایهگذاری میکنیم باید با افزایش درآمد یا پسانداز هزینه جبران شود تا پروژه خنثی/مثبت به درآمد خالص باشد. با این حال، همیشه این اتفاق نمی افتد و اینجاست که شتاب دهنده ما، elmspring ( http://elmspringaccelerator.com)، نقش مهمی دارد. با سرمایهگذاری زمان، گنج و استعداد در استارتآپهایی که به صنعت ما خدمات میدهند، ما بهطور موثر موقعیت محافظتی در هزینههای توسعه داخلی خود ایجاد میکنیم. وقتی یکی از پروژههای داخلی ما ضعیف پیش میرود، در یک استارتآپ موقعیت جبرانکنندهای داریم که از نظر مالی زیانهای ما را پوشش میدهد و برنامه نوآوری را به حالت خنثی نقدینگی بازمیگرداند. علاوه بر این، ما از قرار گرفتن در معرض فن آوری های جدید بهره مند می شویم که می توانیم به جای اینکه ما را کور و مختل کنیم، در عملیات خود ادغام کنیم. مزایای ایجاد مشارکت با یک شتاب دهنده به خوبی مستند شده و برای این مقاله بسیار زیاد است، اما خوشحال می شوم که آن را با هر کسی که به دنبال کسب اطلاعات بیشتر است در میان بگذارم.
-
هر کاری را که در حال حاضر انجام می دهید به چالش بکشید
بخش دیگری که کمتر در مورد آن صحبت می شود این است که این سوال را نمی پرسد “چه کاری باید بهتر انجام دهیم؟” این است که “ما نباید چه کار کنیم؟” به چالش کشیدن هر کاری که انجام می دهید و پرسیدن سوالات واقعا احمقانه باید بخشی از شرح وظایف هر مبتکری باشد. داشتن مجموعه ای از متفکران حرفه ای متنوع در تیم شما می تواند به اکتشافات جالبی منجر شود. وقتی متخصصان تعمیر و نگهداری دارید که از حسابداران میپرسند چرا کاری را به روشی خاص انجام میدهند، گاهی اوقات متوجه میشوید که دلیل موجهی وجود دارد، گاهی اوقات متوجه میشوید که «همین طور است که همیشه انجام میشده است».
-
اجازه ندهید پروژه ها معطل بمانند
سوگیری هزینه غرق شده واقعی است و زمانی که مجبورید پروژه را قطع کنید به درد شما می خورد. اما کشیدن پروژه ای که هرگز برای موفقیت در نظر گرفته نشده بود، در مدیریت تعهدات مالی و زمانی ضروری است. هنگام راهاندازی یک آزمایشگاه نوآوری، احتمال دارد که منابع محدودی داشته باشید و باید مراقب نحوه مدیریت آنها باشید. یکی از کلمات قصار رئیس من این است که او “پروژه ای را که دوست نداشته باشد ملاقات نکرده است.” مدیر پروژه در من نمیتوانست با صمیم قلب موافق باشد، اما اجرای یک آزمایشگاه نوآوری بر اساس اصول ناب بازی کاملاً متفاوتی است.
-
حسابداری
دو راه سریع برای از بین بردن یک برنامه نوآوری عدم خرید مستقیم از مدیر عامل و تجزیه و تحلیل مالی عمیق قبل از پروژه است. امیدواریم اولی آشکار باشد، دومی ممکن است نباشد. بخشی از وعده آزمایشگاه نوآوری سرعت و نوآوری است. برای دستیابی به آن اهداف، به انعطاف و اعتماد نیاز دارید تا ایدهها را همانطور که ارائه میکنند دنبال کنید. تلاش برای مدلسازی P/L بر اساس یک ایده واقعاً نوآورانه، تا حد زیادی یک کار احمقانه وقتگیر است که به منظور برآورده کردن نیازهای سازمان مادر بهطور سنتی اداره میشود. با این حال، زمان صرف شده برای مدلسازی جریانهای نقدی یک پروژه نوآورانه زمانبر است و سرعت تأیید و اجرا را کاهش میدهد. واضح است که من از هزینههای بیسابقه در پروژهها حمایت نمیکنم، اما از مذاکره با مدیر مالی شما حمایت میکنم. به دنبال ایجاد یک قالب گزارشدهی باریک باشید که حداقل نیازهای سازمان مادر را برآورده کند و سپس در جایگاه آن بودجه بهعنوان ریسکی که شرکت میخواهد بپذیرد تا بفهمد چه چیزی نمیداند، شفاف باشید. اگر از نظر ذهنی بودجه را به عنوان ریسک (زیانی) که سازمان پذیرفته است در نظر بگیرید، آزادی عمل لازم را ایجاد خواهید کرد تا سریع حرکت کنید و چیزهای جدید را بدون از بین بردن ایده ها در کمیته ها امتحان کنید.
در نهایت یک آزمایشگاه نوآوری اگر محصولات یا خدماتی را تولید نکند که مشکلات را حل کند اتلاف وقت است. اما برداشتن درست آن از زمین مستلزم کار سخت و سخت کوشی زیادی است. این برنامه به احتمال زیاد هرگز به منبع اصلی درآمد برای شرکت تبدیل نخواهد شد، اما بخش مهمی از رقابتی نگه داشتن یک تجارت مدرن است. اگر استعداد کارآفرینی برای مشارکت دارید، تضمین میکنم که یکی از لذتبخشترین تجربههای زندگی حرفهای شما خواهد بود.
بدون نظر