آینده نگری – شیوه ها و قابلیت های پیش بینی و برنامه ریزی برای آینده – دوران طلایی خود را سپری می کند. یک جست و جوی سریع در گوگل نشان می دهد که ما چقدر کنجکاو هستیم که در ادامه چه اتفاقی می افتد. 339 میلیون نتیجه برای عبارت «آینده» برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد آینده کار، انرژی، تجربه مشتری، کشاورزی، بانکداری، مسافرت، هوافضا، مراقبت های بهداشتی، معماری، سرمایه داری وجود دارد.

در لینکدین، ۱۳۷۲۷ آینده پژوه وجود دارد که کتاب‌ها، پادکست‌ها، وبلاگ‌ها و وبلاگ‌هایشان دیدگاه‌های جایگزینی از آینده را در کنار کاغذهای سفید و گزارش‌های تحقیقاتی منتشر شده توسط مشاوران، دولت‌ها، اندیشکده‌ها و دانشگاه‌ها نشان می‌دهند.

من شرط می بندم که سازمان های زیادی وجود ندارند که آینده نگری و “آینده” در جلسات مدیریت و هیئت مدیره در طول سال گذشته ظاهر نشده باشد. سرعت تصاعدی توسعه فناوری، نوسانات، عدم قطعیت، پیچیدگی و ابهام محیط عملیاتی، و همچنین بزرگی چالش‌هایی که بشریت (و در نهایت کسب‌وکارها) با آن مواجه هستند، ما را بر آن داشته تا متوجه شویم که برای بقا و موفقیت در طولانی مدت در اصطلاح، تفسیر پیامدهای بالقوه تغییرات نیاز به اطلاع از دوره‌های اقدامات آتی در سازمان‌ها دارد. تحقیقات اخیر نیز این نتیجه را با نشان دادن اینکه شرکت‌های آماده برای آینده با 200 درصد رشد بیشتر و 33 درصد سود بیشتر از میانگین عملکرد بهتری دارند، حمایت می‌کند.

بیداری به اهمیت آینده نگری مجموعه ای از سوالات را به همراه دارد. به عنوان یک مشاور استراتژی که کار استراتژی بلندپروازانه ای را با شرکت هایی از صنایع مختلف انجام داده است، ده سوالی که اغلب در مورد تمرین آینده نگاری پرسیده می شود را شناسایی کرده ام. من در مورد هر سوال در یک سری پست وبلاگ توضیح خواهم داد.

در زیر برخی از نکات برجسته این مجموعه وجود دارد که باید دنبال شود که راهنمایی و نکات عملی و همچنین مثال هایی در مورد نحوه شروع تمرین آینده نگری و در نهایت تسلط بر آن ارائه می دهد.

امیدوارم به ساخت این سریال در یک گفتگوی مداوم کمک کنید. لطفا نظرات خود را در انتهای پست درج کنید.

آینده نگری استراتژیک در فرآیندهای نوآوری بسیار مهم است

از کجا  شروع کنیم

اگر بخواهیم در مورد آینده بیشتر بدانیم از کجا باید شروع کنیم؟

همانطور که در بالا ذکر شد، دیدگاه های جایگزین زیادی از آینده وجود دارد. و از آنجایی که آینده آشکار همیشه نتیجه تغییرات متعددی است که به طور همزمان اتفاق می‌افتند، تطبیق یک لنز به اندازه کافی گسترده برای درک آینده بسیار مهم است. برای مثال، ما می‌توانیم آینده تولید مواد غذایی را با نگاه کردن به تغییرات جمعیتی و ارزش‌های پشت انتخاب‌های غذایی مصرف‌کنندگان، شهرنشینی، تغییرات آب و هوایی، تغییرات نظارتی و پیشرفت‌های فناوری در سراسر زنجیره ارزش درک کنیم.

یک لنز گسترده به شناسایی روندها، پدیده ها و عدم قطعیت های مرتبط و معنی دار و همچنین به دست آوردن بینش استراتژیک از آنها کمک می کند.

پاسخ به سوالاتی که کجا بازی کنیم و چگونه برنده شویم

آینده‌نگری چگونه می‌تواند به کار استراتژی ما اطلاع دهد؟ و چگونه می تواند توسعه مدل های تجاری، سازمانی و افراد ما را آگاه کند؟

به زبان ساده، استراتژی پاسخ دادن به سوالاتی است که کجا بازی کنیم و چگونه برنده شویم. به گفته دکتر جوزف وروس ، کارشناس آینده‌نگاری استراتژیک در مدرسه بازرگانی Swinburne، آینده‌نگاری با تقویت «زمینه‌ای که استراتژی در آن توسعه، برنامه‌ریزی و اجرا می‌شود» به ایجاد استراتژی کمک می‌کند.

آینده‌نگاری می‌تواند برای شناسایی بازارهای نوظهور و انتقال‌ها در بازارهای تثبیت‌شده قبل از رقابت و نتیجه‌گیری آنها در مورد انتخاب‌های استراتژیک، فرصت‌های بازار، مزیت رقابتی، و در نهایت، همه چیزهای مرتبط با اجرا (مانند شایستگی، توانایی، سازمان و توسعه مدل کسب و کار).

شناسایی و استفاده از روندها

چگونه می‌توانیم روندها، پدیده‌ها و عدم قطعیت‌هایی را که در درک آینده مرتبط و معنادار هستند شناسایی کنیم و با آنها چه کنیم؟ و چگونه از آنها بینش استراتژیک به دست آوریم؟

دو اصل راهنما برای شناسایی روندها، پدیده‌ها و عدم قطعیت‌ها وجود دارد: 1) تطبیق یک لنز به اندازه کافی گسترده، و 2) فراتر از سیگنال‌های قوی.

اصل اول ما را تشویق می کند که فراتر از تغییرات در زمین بازی، صنعت و نقش شرکت در زنجیره ارزش نگاه کنیم. اصل دوم ما را به چالش می کشد تا به حاشیه ها، سیگنال های ضعیف و کارت های وحشی – علاوه بر روندها و مگاترندها – توجه کنیم.

اغلب، آینده‌نگاری به شدت بر سیگنال‌های قوی متمرکز می‌شود – به چیزهای شناخته شده، مانند روندها و ابرروندها – و پیامدهای آنها که به ندرت بینش ممتازی را برای توسعه استراتژی، افراد، سازمان و توسعه مدل کسب‌وکار ارائه می‌دهند.

روندها، پدیده‌ها و عدم قطعیت‌ها «خوب دانستن» هستند، مگر اینکه تفسیر شوند و به نتیجه‌گیری برسند. به عنوان مثال، با روند شهرنشینی، کار بر روی یافته های آن به معنای دستیابی به درک چگونگی تغییر رفتار مصرف کننده به دلیل این روند است. این بدان معناست که بدانیم کدام یک از بخش‌های مشتریان ما تحت تأثیر این روند قرار می‌گیرند و چگونه/کدام یک از خطوط محصول/خدمات ما تحت تأثیر این روند قرار می‌گیرند.

روندها، پدیده‌ها و عدم قطعیت‌ها «خوب دانستن» هستند، مگر اینکه تفسیر شوند و به نتیجه‌گیری برسند.

برنامه ریزی استراتژیک مبتنی بر تحلیل

ساختن دیدگاه های جایگزین از آینده

چگونه دیدگاه های جایگزین (مثلاً سناریوها) از آینده ایجاد کنیم؟

صحبت از آینده به صورت مفرد تصور نادرستی است. همانطور که به آینده نگاه می کنیم، همیشه آینده های متعددی وجود دارد که می توانیم مثلاً به کمک روش سناریو تصور و پیش بینی کنیم. ساختن دیدگاه‌های جایگزین از آینده به تصور آنچه ممکن و حتی ترجیح داده می‌شود کمک می‌کند.

ایجاد این دیدگاه‌های جایگزین با گرد هم آوردن روندها، پدیده‌ها و عدم قطعیت‌ها برای درک وابستگی متقابل و پیامدهای مشترک آن‌ها آغاز می‌شود که در نهایت می‌تواند به عنوان داستان‌هایی در مورد آنچه که می‌توان با مشتریان و شرکا ایجاد کرد، بیان کرد.

صحبت از آینده به صورت مفرد تصور نادرستی است.

یافتن نیازهای آینده بازار و راه حل های آنها

چگونه نیازهای بازار آینده و راه حل های بالقوه برای آنها را شناسایی کنیم؟

در حالی که روندها، پدیده‌ها و عدم قطعیت‌ها می‌توانند بینشی در مورد فرصت‌های جدید بازار ایجاد کنند، ایجاد دیدگاه‌های جایگزین از آینده به نشان دادن فرصت‌ها برای تقریباً همه آینده‌های جایگزین کمک می‌کند. از آنجایی که شرکت‌ها معمولاً منابع خود را بسیار نازک در فرصت‌های چندگانه پخش می‌کنند، به‌منظور زمینه‌سازی انتخاب فرصت‌ها برای فرصت‌های مشترک در آینده‌های متعدد جایگزین برای تخصیص منابع، تصمیم‌گیری استراتژیک را شفاف می‌کند.

شناسایی نیازهای بازار آینده و راه حل های بالقوه برای آنها و همچنین فرصت های تجاری که در پی خواهد آمد، به ویژه برای انجام همکاری و گفتگو با مشتریان و شرکا بسیار مناسب است. در یک محیط B2B، این به معنای ایجاد یک برنامه استراتژیک مشترک برای نوآوری است تا نیازهای بازار آینده را برآورده کند.

«کسب و کار، بیش از هر شغل دیگری، پرداختن مداوم به آینده است؛ این یک محاسبه مستمر است، یک تمرین غریزی در آینده نگری».  هنری آر. لوس

استفاده از آینده نگری برای به چالش کشیدن انتخاب های بالقوه جانبدارانه

هنگام تمرین آینده نگری باید از چه سوگیری هایی آگاه باشیم؟ و چگونه از آینده نگری برای به چالش کشیدن انتخاب ها و تصمیمات استفاده کنیم؟

در نهایت، آینده نگری در مورد تفکر است: توجه، تفسیر، اولویت بندی و تصمیم گیری. مانند همه فرآیندهای تفکر، ما به عنوان انسان انواع سوگیری های شناختی – نقص ها و تعصبات در مدل های ذهنی خود را – به آینده نگری می آوریم. برخی از سوگیری هایی که به راحتی به آینده نگری خزش می کنند عبارتند از:

  • خوش بینی بیش از حد در انتظارات از منافع یا نتایج
  • تمایل به ترجیح اجتناب از ضرر به کسب سود معادل
  • برای تصمیم گیری در آینده به اطلاعات اولیه تکیه کنید

ما نمی توانیم به طور کامل از این تعصبات اجتناب کنیم. اما، می‌توانیم از آنها آگاه شویم تا علاوه بر انتخاب‌ها و تصمیم‌گیری‌ها درباره آینده، از آینده نگری برای به چالش کشیدن انتخاب‌ها و تصمیم‌هایی که قبلاً اتخاذ شده‌اند، استفاده کنیم.

 

به آینده نگاه کن

تمرین آینده نگری به طور مداوم

چگونه با موفقیت آینده نگری را به یک فعالیت مستمر تبدیل کنیم؟

هیچ چیز به اندازه تغییر ثابت نیست: برای آمادگی برای تغییر، باید به طور مداوم آینده نگری را تمرین کنید. یکی از راه‌های فکر کردن به آینده‌نگاری، خدماتی است که می‌تواند بینش‌هایی را برای تقویت قابلیت‌های شرکت ارائه دهد: ایجاد استراتژی، مدیریت نوآوری، فروش، عملیات، توسعه افراد و غیره. آینده نگاری می تواند نقش ها، فرآیندها، ابزارها و روش های اختصاصی داشته باشد. بحث و گفتگو درباره آینده در انجمن های بین سازمانی که در آن اقدامات برنامه ریزی و تصمیم گیری می شود، بسیار مهم است.

برای پشتیبانی نرم افزار، استراتژی HYPE را بررسی کنید – شکاف های موجود در استراتژی خود را کشف کنید و روندها، فناوری ها و سازمان هایی را که می توانند آنها را پر کنند شناسایی کنید.

بدون نظر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *