ما طی سالها شاهد تغییر مداومی بودهایم تا در رویکردهای نوآوری خود به سمت یک ذهنیت خلاقانهتر مهندسی و اکتشاف حرکت کنیم. ما در تولید شروع کردیم، در تدارکات و زنجیره تامین ادامه دادیم و شاهد تکامل آزمایشگاهها و تفکر خود برای ادامه پیشرفت فرآیندها، تفکر و رشد در درون سازمانهایمان بودیم. اکنون ما بیشتر به بیرون نگاه می کنیم و به نیازهای خاص مشتری متصل می شویم.
ما پیوسته یاد گرفتهایم که آنچه را که در داخل سازمان میدانستیم با چیزهایی که باید در خارج از آن بیشتر گوش کنیم، تطبیق دهیم. تأکید فزاینده ای بر پیوند مفاهیم در محصولات و خدمات جدید و جدید شده است که به طور فزاینده ای به این نیازها و خواسته های مشتری نزدیک تر است. ما از درون سازمانها را به سمت بیرون رفتهایم که بیشتر در اکوسیستمها کار میکنیم و در همکاریهای رو به رشد بیشتر با مشتری کار میکنیم. برای حمایت از این سفر مداوم، روشهای حل مسئله خود را توسعه دادهایم.
محبوب ترین روش ها
اجازه دهید قبل از اینکه به طور خاص وارد TRIZ شوم، به طور مختصر به برخی از محبوب ترین روش ها اشاره کنم، زیرا آنها نیاز به ارزیابی مجدد در پیچیدگی های در حال تغییر پیرامون نوآوری دارند.
ما باید در نظر بگیریم که چگونه داده های بزرگ و تجزیه و تحلیل، فناوری و تفکر خلاقانه تر باید به طور جمعی به کار گرفته شوند. هر یک از این موارد ذکر شده در سالهای آینده تغییری در چرخه عمر «مولد» خود خواهند داشت، زیرا ما آنها را دوباره ارزیابی میکنیم، طراحی آنها را ادغام میکنیم و آنها را به یک فرآیند نوآوری ساختاریافتهتر تبدیل میکنیم.
به طور خلاصه، ما چندین بخش داخلی (داخل به بیرون) داریم، که همه یا بخشی به “کل” کمک می کند:
مدیریت کیفیت جامع (TQM) رویکردی است که به دنبال بهبود کیفیت و عملکردی است که انتظارات مشتری را برآورده میکند یا از آن فراتر میرود.
روش Just in Time یا JIT حرکت مواد را به یک مکان خاص در زمان مورد نیاز ایجاد می کند. این تکنیک زمانی کار میکند که هر عملیات با عملیات بعدی هماهنگ شود تا آن عملیات ممکن شود.
فرض اصلی تولید ناب کاهش ضایعات است. و “ناب” به عنوان یک اصل برای فرآیندهای مختلف – نه فقط تولید – اعمال می شود. بهبود مستمر با تکرار این اصول قابل دستیابی است.
شش سیگما در طول سی سال گذشته توسعه یافته است و به روشی عملی برای حذف عیوب یک فرآیند و بهبود کیفیت فرآیند تولید تبدیل شده است. در درجه اول برای شناسایی و اصلاح خطاها و عیوب در یک فرآیند تولیدی یا تجاری استفاده می شود.
تولید ناب حتی شش سیگما را نیز تحت تأثیر قرار می دهد ، زیرا ناب شش سیگما به رویکردی برای کاهش ضایعات، بهبود کارایی و افزایش سود تبدیل شده است. بسیاری از سازمانها شش سیگما ناب را بهعنوان تکامل متدولوژی شش سیگما میبینند تا اصلاح.
از این روش تثبیت شده تولید ناب، استارتآپ ناب آمد . اریک ریس “یادگیری معتبر” را از طریق آزمایش های علمی سریع به عنوان نیاز در نظر گرفته است تا ما در جهت کوتاه کردن چرخه های توسعه محصول تلاش کنیم. این حرکت ناب بخش مهمی از ادغام یادگیری داخلی چابک تر شدن و درک آنچه که مشتریان واقعاً می خواهند بوده است. چابکی به عنوان محوری برای این تکامل از طریق یادگیری و کشف مداوم است. ما حداقل گزارههای قابل اجرا را در تفکر حل مسئله خود گنجاندهایم، نمونهسازی اولیه را در فرآیند کشف خود گسترش دادهایم، و یاد گرفتهایم که در حین حرکت چرخشی داشته باشیم.
TRIZ یک روش حل مسئله بر اساس منطق و داده است، نه شهود، که توانایی تیم پروژه را برای حل خلاقانه این مشکلات تسریع می کند. TRIZ همچنین به دلیل ساختار و رویکرد الگوریتمی خود قابلیت تکرار، پیش بینی و قابلیت اطمینان را فراهم می کند.
مهندسی مجدد فرآیند کسب و کار شامل طراحی مجدد اساسی فرآیندهای اصلی کسب و کار برای دستیابی به بهبودهای چشمگیر در بهره وری، زمان چرخه و کیفیت است. هدف BPR کمک به سازمانها برای بازنگری اساسی در نحوه انجام کارشان به منظور بهبود چشمگیر خدمات مشتری، کاهش هزینههای عملیاتی و تبدیل شدن به رقبای در سطح جهانی بود. مهندسی مجدد فرآیند کسب و کار ( BPR ) یک استراتژی مدیریت کسب و کار است که در ابتدا در اوایل دهه 1990 پیشگام شد و بر تجزیه و تحلیل و طراحی گردش کار و فرآیندهای کسب و کار با تمرکز بر طراحی پایه کسب و کار خود تمرکز دارد، جایی که آنها با یک نقطه خالی شروع می کنند. ورق کاغذ و تجدید نظر در فرآیندهای موجودبرای ارائه ارزش و اثربخشی بیشتر همچنین به عنوان طراحی مجدد فرآیند کسب و کار، تحول کسب و کار یا مدیریت تغییر فرآیند کسب و کار شناخته می شود. باید اعتراف کنم که این یکی از موارد مورد علاقه من است زیرا چند سال پیش در این “مدرسه” بودم، در استفاده از آن به مدت پنج سال در زندگی شرکتی ام.
سپس به طور فزاینده ای به خارج از سازمان (خارج از درون) تمرکز می کنیم:
تجربه مشتری ( CX ) محصول تعامل بین یک سازمان و یک مشتری در طول مدت رابطه آنهاست. این تعامل از سه بخش تشکیل شده است: سفر مشتری ، نقاط تماس برند که مشتری با آنها در تعامل است ، و محیط هایی که مشتری در طول تجربه خود تجربه می کند (از جمله محیط دیجیتال). استیو بلنک این را در مدل توسعه مشتری خود به سطح کاملا جدیدی رسانده است .
تفکر طراحی به این دلیل ایجاد شد که شرکتهای بزرگ اغلب توانایی خلاقیت نداشتند و برای ایجاد محصولات و خدمات جدید که نیازهای برآورده نشده مشتریان خود را برآورده میکردند تلاش میکردند. خلق ارزش فزاینده معمولاً از درگیر شدن کامل طراحان در فرآیند نوآوری ناشی می شود، زیرا آنها به طور طبیعی تمایل به تفکر خلاق دارند، در روش ها و ابزارهایی برای تولید ارزش های جدید و ترکیب کشف با طراحی آموزش دیده اند.
کارهایی که باید انجام شوند یا تفکر نتیجهمحور دارای اصول اساسی تفکر کارهای انجامشده است که به طور فزایندهای به یک عمل نوآوری تبدیل میشود. بحث اصلی این است که شرکتها باید تمرکز خود را بر روی محصول یا مشتری متوقف کنند و به جای آن بر فرآیند اساسی یا “کاری” که مشتری در تلاش برای انجام آن است تمرکز کنند. این چارچوب JtbD شرکتها را قادر میسازد تا کاری را که مشتریان تلاش میکنند انجام دهند را در مراحل فرآیندی خاصی تجزیه و تحلیل کنند. نقشه شغلی به دست آمده، ساختاری را ارائه میکند که برای اولین بار، دریافت تمام نیازهای مشتری را ممکن میسازد.و برای شناسایی سیستماتیک فرصتها برای رشد، با توجه به درک زمانی که مشتریان در حال اجرای یک کار هستند، آنها مجموعهای از معیارها را در ذهن دارند که اجرای موفقیتآمیز آن شغل را برای به دست آوردن بینش شرکت نسبت به نیازهای مشتری، یا کشف شکافها در ذهن دارند. نیازهای برآورده نشده برای پتانسیل رشد نوآوری
طراحی مدل کسب و کار از طریق Canvas برای کسانی که معتقدند رویاپردازان، تغییر دهندگان بازی و چالشگرانی هستند که در تلاش برای سرپیچی از مدلهای کسبوکار منسوخ شده و طراحی شرکتهای فردا هستند، جذاب است. این باعث ایجاد انواع ابزارهای بصری، بوم های مختلف به عنوان ایده ها و ابزارهای استراتژیک و عملیاتی شده است و پیاده سازی آنها را در سازمان شما آسان می کند.
برای من ظهور یک سرویس نوآوری کاربردی گسترده تر وجود دارد.
شما میتوانید به روشهای متعددی که تکنیکها یا روشهای حل مسئله خود را که به فرآیند نوآوری و کشف کمک میکنند، تکامل دادهایم و ادامه دهید. ما هنوز با حل نکردن نیازهای اساسی نوآوری (فرهنگ، محیط زیست، آب و هوا، حاکمیت، همسویی) گرفتار می شویم، اما بسیاری از این ابزارها اکنون بدنه قدرتمندی از اعتبار سنجی را ایجاد کرده اند و دانستن و تمرین آنها ضروری است.
چرخه جدیدی از نوآوری
به نظر من ، از برخی جهات، ما در نقطه ای از تکمیل یک دایره کامل برای بسیاری از نوآوری ها و مدیریت آن هستیم و از آنجایی که این نوآوری کاربردی قدرت بیشتری پیدا می کند، مجموعه ای که به طور خلاصه در بالا توضیح داده شد و سایر رشته های نظری که هنوز ظهور نکرده اند، افزایش خواهند یافت. شیوه های نوآوری را به روش های “جمعی” و منحصر به فرد “ترکیبی” تراز کنید.
نوآوری امروزه به ظاهر پیچیده تر است. ما باید به طور فزاینده ای بر تکنیک های حل مسئله تکیه کنیم. بنابراین همانطور که ما به دنبال دانش علمی کاربردی بیشتر هستیم، از آن برای پشتیبانی و توسعه برنامه های کاربردی مبتنی بر فناوری و نوآوری استفاده خواهیم کرد. در اصول خود سودمند است، به دنبال استفاده و پیاده سازی در دنیای واقعی از طریق یک محیط خلاقانه تر و مشارکتی است، که منجر به اکتشافات بیشتری می شود که به طور مشخص کاربرد آزمایشگاه را با کشف نیازهای برآورده نشده توسط مشتری ترکیب می کند.
ما در حال تشویق به تفکر انتزاعی تر هستیم زیرا به طور فزاینده ای بر روی “مهندسی کسب و کار خود به روش های جدید و متفاوت” تمرکز می کنیم و TRIZ می تواند تا حدی در کار با این اصل انتزاعی کمک کند. پس بیایید در ادامه این پست روی آن تمرکز کنیم.
TRIZ در این چرخه حیات نوآوری در حال تغییر به کجا نیاز دارد؟
TRIZ (تلفظ “درخت”) به ما کمک می کند تا یک رویکرد بسیار ساختاریافته، منطقی و سیستماتیک برای ارزیابی یک مشکل و ارائه یک راه حل منحصر به فرد یا نوآورانه داشته باشیم. ما اغلب به دنبال حل تضادها هستیم و این نیاز به یک فرآیند استدلال استقرایی-قیاسی دارد. شما از یک مسئله خاص به یک مسئله عمومی (استقرایی)، سپس از این مسئله عمومی به یک راه حل عمومی می روید، سپس از این فرآیند استدلال و شناسایی به یک راه حل خاص (قیاسی) باز می گردید.
بنابراین TRIZ یک روش حل مسئله بر اساس منطق و داده است، نه شهود، که توانایی تیم پروژه را برای حل خلاقانه این مشکلات تسریع می کند. TRIZ همچنین به دلیل ساختار و رویکرد الگوریتمی خود قابلیت تکرار، پیش بینی و قابلیت اطمینان را فراهم می کند. TRIZ بر مطالعه الگوهای مشکلات و راه حل ها تکیه دارد، نه بر خلاقیت خودانگیخته و شهودی افراد یا گروه ها. بیش از سه میلیون حق ثبت اختراع برای کشف الگوهایی که راهحلهای مهم برای مشکلات را پیشبینی میکنند، تجزیه و تحلیل شدهاند.
TRIZ مخفف روسی “نظریه حل اختراعی مسئله” است ( T heoria R esheneyva I sobretatelskehuh Zآداچ). این روشی بود که توسط Genrich Altshuller در اتحاد جماهیر شوروی سابق در مطالعه اختراعات و اصول آن شناسایی و تدوین شد تا تشخیص داده شود که مشکلات و راهحلها در صنایع و علوم تکرار میشوند، الگوهای تکامل فنی به همان ترتیب تکرار میشوند. نوآوری با استفاده از “اثرات علمی” از خارج از حوزه ای که در ابتدا در آنجا توسعه یافته بود، می آید. TRIZ سطح متفاوتی از تفکر را تشویق میکند، مسلماً مجموعه اصول «جهانی» آن، «تفکر خارج از چارچوب» را تشویق میکند تا سؤالاتی را مطرح کند، پرس و جو کند و راهحلهایی را ببیند که در جاهای دیگر به کار گرفته میشوند که میتواند قابل اجرا باشد و راهحلی برای آنچه که میتواند قابل اجرا باشد. شما سعی می کنید حل کنید
آلتشولر چندین جنبه کلیدی حل مسئله را شناسایی کرد و مشاهدات خود را در الگوریتم کاملی از نحوه تفکر نوآورانه گسترش داد. این بود دیدن « الگوهای تکامل »، طبقهبندی 40 گروه متمایز که « 40 اصل ابداعی » او شدند، تشخیص « تضادها » همیشه یک دلیل ریشهای داشت که در آن دو چیز یا ویژگی در تقابل قرار دارند و با دیدن این موضوع اساسی میتوانید واضحتر فکر کنید. و به صورت اختراعی همچنین او منابع را «چیزهایی» میدانست که در حال حاضر مورد استفاده قرار نمیگیرند، مانند ویژگیای که در حال حاضر پنهان به نظر میرسد و سپس میپرسد که آیا خوب یا مضر است و آیا با راهحل مورد نظر شما در تضاد است یا به خطر میاندازد. سپس به ایده آل نگاه می کند، مجموع همه منافع تقسیم بر مجموع تمام هزینه ها و آسیب ها (خروجی ناخواسته) در شامل شدن برای جستجوی حداکثر منفعت از افزایش خوب و کاهش بد. اتفاقاً اینها به ترتیب خاصی نیستند.
TRIZ در چندین مسیر موازی مورد استفاده شرکتی قرار می گیرد – در فرآیندهای شش سیگما، در مدیریت پروژه و سیستم های مدیریت ریسک، و در ابتکارات نوآوری سازمانی به طور فزاینده ای رایج است.
تحقیقات TRIZ با این فرضیه آغاز شد که اصول جهانی خلاقیت وجود دارد که مبنایی برای نوآوری های خلاقانه است که باعث پیشرفت فناوری می شود. اگر بتوان این اصول را شناسایی و مدون کرد، میتوان آنها را به افراد آموزش داد تا فرآیند خلاقیت را قابل پیشبینیتر کنند.
این تحقیق طی شصت سال گذشته در چند مرحله پیش رفته است. سه یافته اولیه این تحقیق به شرح زیر است:
- مشکلات و راه حل ها در سراسر صنایع و علوم تکرار می شوند. طبقه بندی تضادها در هر مسئله، راه حل های خلاقانه آن مشکل را پیش بینی می کند.
- الگوهای تکامل فنی در سراسر صنایع و علوم تکرار می شود.
- نوآوری های خلاقانه از اثرات علمی خارج از حوزه ای که در آن توسعه یافته اند استفاده می کنند.
بخش عمده ای از تمرین TRIZ شامل یادگیری این الگوهای تکراری مشکلات-راه حل ها، الگوهای تکامل فنی و روش های استفاده از اثرات علمی، و سپس اعمال الگوهای عمومی TRIZ در موقعیت خاصی است که توسعه دهنده با آن مواجه می شود.
40 اصل حل مسئله در دسترس ترین “ابزار” TRIZ است.
اینها اصولی هستند که در بسیاری از زمینه ها تکرار می شوند، به عنوان راه حلی برای بسیاری از تناقضات کلی، که در قلب بسیاری از مشکلات ما به طور مداوم به طور روزانه با آن مواجه هستیم.
اغلب TRIZ عقب مانده است زیرا می تواند پیچیده به نظر برسد، بسیار فنی است. همچنین ریشه در روسیه دارد که می تواند برخی از مردم را در درک آنها از نوآوری و روسیه ناامید کند. به مراتب بیشتر در مهندسی مورد استفاده قرار گرفته است و به عنوان یک فرآیند حل مسئله در یک سازمان جا نیفتاده است. در جیب های تخصصی باقی می ماند بنابراین در کاربرد آن محدود شده است.
همچنین TRIZ هنوز به رسمیت شناختن مفاهیم دیگر را دریافت نمی کند. این روش از برخی جهات یک روش نوآوری محبوب نیست و به ایجاد راه حل برای مشکلات فنی محدود می شود و ظاهراً علاقه به آن کاهش یافته است.
TRIZ و آینده آن شاید هنوز در گذشته خود گرفتار شده است.
در سالهای اخیر، بسیاری از «مبلغان» TRIZ که در اواخر دهه نود و اوایل دهه بیست بسیار فعال بودند، بازنشسته شدهاند یا فعالیت خود را در این زمینه کاهش دادهاند. به نظر میرسد جنبشهای ایالات متحده و بریتانیا نسبتاً ساکت بودهاند. TRIZ به تفکری تازه نیاز دارد تا به عنوان بخشی از فرآیند حل مسئله نوآوری جا افتاده و ارزشمند شود.
آینده TRIZ در پیشرفت به سمت توسعه ابزارهای TRIZ مبتنی بر تجارت در مراحل اولیه توسعه محصول/فرایند جدید تعیین خواهد شد. اگر بتواند نشان دهد که چگونه میتواند فرآیند NPD را تسریع کند و چگونه میتواند از نزدیک با بهترین شیوههای صنعتی موجود ادغام شود، میتواند دوباره ظهور کند، زیرا کارایی زیادی در حل مشکلات فنی دشوار نشان میدهد و ما به طور فزایندهای به سمت نیاز به حل پیش میرویم. چالش های فنی دشوار نقشی برای ایفا کردن دارد، اما به این قهرمان نیاز دارد تا به دیگران اجازه دهد دوباره آن را “کشف” کنند و سهم آن را تشخیص دهند.
آیا هرگز به بهترین شیوه صنعت مستقل دست خواهد یافت؟ دیدن آن سخت است. در برخی تحقیقات که در سال 2016 انجام شد، اگر به سایر روشهای حل مسئله و NPD در یک ترتیب رتبهبندی اخیر در سال 2016 در گوگل نگاه کنید، روشهای ناب بسیار محبوبترین روشها بودند، سپس شش سیگما، و پس از آن طوفان فکری. جمع سپاری و تفکر طراحی دنبال شد اما در جستجوی صفحه وب بسیار پایین تر. به طور قابل توجهی پایین تر، استیج گیت، روش کایزن و TRIZ بودند.
در برخی تحقیقات بر اساس سال 2015، رشد مداوم متخصصان دارای گواهی TRIZ در سراسر جهان مشاهده شده است. با این حال، این بسیار ناهموار است، به طوری که 65٪ از تمام متخصصان گواهی TRIZ اکنون به ظاهر در کره جنوبی هستند و 35٪ باقیمانده بیشتر در چین، آلمان و روسیه یافت می شوند. در اکثر کشورهای غربی (به غیر از آلمان) بسیار ضعیف شناخته شده است، بنابراین برای دستیابی به پذیرش در سراسر جهان چالشی باقی مانده است. من از این متعجب شدم زیرا این تصور را داشتم که ایالات متحده و بریتانیا نسبتاً در معرض TRIZ هستند. به نظر میرسد که ابزارهای کلاسیک TRIZ در هنگام استفاده از آنهایی که اخیراً توسعه یافتهاند، آموزش داده میشوند، که ممکن است مکملتر با ابزارها و روشهای دیگر باشند و TRIZ را به جلو ببرند.
TRIZ تکامل می یابد و به دنبال رویکردهای جدید است
ابزارهای جدید TRIZ در حال توسعه هستند و گروه های فعالی روی آن کار می کنند. اینها ابزارهای پیشرفته تری هستند که برای کمک به موارد زیر استفاده می شوند:
1) جستجوی عملکردی (FOS)،
2) پارامترهای اصلی تجزیه و تحلیل ارزش (MPV)،
3) صدای محصول (VOP)
با این حال، امروزه در صنعت به خوبی شناخته شده و یا از آنها استفاده می شود. از بسیاری جهات، آنها فاقد یک مبشر هستند که آنها را در فرآیند توسعه نوآوری ارزشمند نشان دهد.
توسعه هر گونه منحنی S جدید برای TRIZ بیشتر انطباق با نیازهای تجاری و بازار فعلی است که در ابزارهای جدید پیشنهاد شده است. موسسات TRIZ فعالی هستند که روی این موضوع کار می کنند، زیرا این نیاز (و تقاضا) رو به رشد برای نوآوری ساختاریافته وجود دارد یا همانطور که من احساس می کنم، این مفهوم رو به رشد خدمات نوآوری کاربردی با ترکیبی از تخصص طراحی، قدرت تحلیلی و خدمات کاربردی، اهمیت بیشتری پیدا خواهد کرد. در مورد افزایش رشته های نظری با شیوه های “خلاق” و کشفی اخیر.
TRIZ نقشی برای بازی کردن دارد، اما به یک حرکت جدید و تغییر موقعیت شاید برای جلب توجه نوآوران نیاز دارد.
این ترکیب و جذابیت است که نیاز به بازنگری اساسی دارد و در حال حاضر ممکن است در ” تضاد ” خود با سایر رویکردهای حل مسئله باشد. آینده آن در تکمیل و طراحی فرآیند خود در راههای حل مسئله خاص برای همسویی بیشتر در یک فرآیند نوآوری کامل نهفته است.
TRIZ به خودی خود نیاز به مهندسی مجدد دارد تا در فرآیند حل مسئله نوآوری ادغام شود، در غیر این صورت محبوبیت خود را کاهش خواهد داد. سهم واضحی دارد، اما در دنیای امروزی که بیشتر مشتری محور است، مورد توجه قرار نگرفته است.
بدون نظر