“اوه، من هرگز به این موضوع فکر نکرده بودم!”
آیا تا به حال این را به دوست یا همکار خود در محل کار گفته اید؟ یا کسی تا به حال این را به شما گفته است؟
شاید.
ما همیشه یک عقیده یا دیدگاه یکسان را با افراد دیگر در محیط خصوصی یا تجاری خود به اشتراک نمی گذاریم. ما معمولاً سوابق، دانش، تجربیات و مهارتهای مشابهی را نیز به اشتراک نمیگذاریم. ما متفاوت هستیم.
یکی از اساسیترین چالشهایی که مدیران نوآوری با آن دست و پنجه نرم میکنند، یافتن ایدههای ارزشمند از میان انبوه ایدههایی است که دریافت میکنند.
- کدام ایده ها دارای کیفیت مناسبی هستند که به آن نیاز داریم؟
- کدامیک آماده پشتیبانی و اجرا هستند؟
- کدام ایدهها تمام اطلاعات مربوطه را مستقیماً در دسترس دارند، و کدامیک نقاط ضعف آنها را قبل از شروع اجرا شناسایی و برطرف کردهاند؟
اجرای کمپین های ایده اختصاصی کمک فوق العاده ای است (در مورد چرایی مفید بودن آنها در اینجا بیشتر بخوانید: http://www.hypeinnovation.com/innovation/idea-campaigns ).
یک تاکتیک اضافی که مشتریان ما در سالهای اخیر با موفقیت از آن استفاده کردهاند، افزایش کیفیت ایده و فیلتر کردن سریع ایدههای ضعیفتر، تشویق مخاطبان به همکاری فعال در ایدههای ارائهشده است. همکاری فعال به طور بالقوه شانس تایید ایده ها را با سطح کیفی نامناسب کاهش می دهد، که به نوبه خود خطر شکست شما را به میزان قابل توجهی کاهش می دهد. همچنین شانس شناسایی، ارزیابی و اجرای ایده های ارزشمند را افزایش می دهد.
اما آیا همه انواع همکاری موثر هستند؟
اگر صحبت از ارتباط بین مخاطبان و اجازه دادن به آنها برای همکاری باشد، باید روی چه چیزی تمرکز کنید؟
با کار با بیش از 200 سازمان چند ملیتی در سراسر جهان، ما شناسایی کردهایم که سازمانها از چه ابزارها و تاکتیکهایی میتوانند برای شناسایی و پرورش ایدههای بالقوه موفق استفاده کنند.
یک عامل موفقیت قابل توجه، و تاکتیکی که ما قویاً استفاده از آن را توصیه می کنیم، انتخاب فعالانه و سوق دادن مخاطبانی با نظرات، تجربیات و مجموعه مهارت های مختلف برای اظهار نظر و رأی دادن در مورد ایده ها است . این بدان معنی است که دیگران در مورد نظرات شما بازخورد می دهند، اما همچنین شما به نظرات و ایده های دیگران پاسخ می دهید. این رفتارها در اکثر سناریوهای کمپین مورد نظر هستند (استثناهایی وجود دارد، به عنوان مثال اگر به کمپین های مرتبط با IP مربوط می شود).
تنوع یک عنصر کلیدی است – ما می خواهیم مخاطبان مختلف با پیشینه های مختلف به طور مشترک همکاری کنند. بیایید ببینیم این چگونه کار می کند و ارزش اضافی در کجا ایجاد می شود:
آنچه در اینجا می بینید، فرآیندی است که یک ایده معمولا طی می کند تا زمانی که به حالتی برسد که یک گزاره ارزش قابل اجرا را نشان می دهد (“مفهوم نهایی”). ایدهها به یک کمپین یا کانال ایده ارسال میشوند و کاربران مختلف با دیدگاههای متفاوت در این فرآیند شرکت میکنند:
- خلاقیت ها: کاربرانی که چیز جدیدی ارائه می دهند
- Inquisitors : کاربرانی که مناطق ضعیف را شناسایی می کنند
- HELPERS : کاربرانی که به بهتر شدن ایده ها کمک می کنند
- DO-ERS : کاربرانی که تمایل به پیاده سازی دارند
انواع مختلف “شخصی” ذهنیت های متفاوتی دارند و بر اساس علایق متفاوتی هدایت می شوند:
- خلاقان دوست دارند فناوریها یا مدلهای کسبوکار جدید را بررسی کنند و ایدههای جدیدی ارائه دهند، اما علاقه محدودی به جزئیات دارند. آنها تمایل دارند سریع فکر کنند و سریع حرکت کنند.
- تفتیش عقاید نسبتاً بدبین هستند و دوست دارند جزئیات را با دقت بیشتری بررسی کنند تا نقاط ضعف را بیابند. قبل از اینکه به جلو بروند، دو بار سؤال میکنند و قبل از برداشتن گام بعدی، مشروط به شناسایی خطرات و معایب هستند. آنها ریسک گریز هستند.
- از سوی دیگر، مددکاران دوست دارند در مراحل افزایشی فکر کنند. آنها اغلب تخصص و تجربه از دست رفته را اضافه می کنند. آنها سعی می کنند بین ایده ها و بین افراد ارتباط متقابل پیدا کنند.
- انجام دهندگان به طور منظم پروژه ها را اجرا می کنند و بر جنبه های عملی تمرکز دارند. آنها به دنبال ایده های بالغ هستند و ترجیح می دهند در مراحل بعدی گفتگو شرکت کنند. آنها برای پیادهسازی یک ایده، آنچه را که گم شده است شناسایی میکنند. در دسترس بودن منابع و تناسب فناوری برای آنها موضوعات مهمی است.
جالب اینجاست که بین تنوع نظرات و موفقیتی که یک ایده به دست می آورد، همبستگی قوی وجود دارد. هر چه تیپ های شخصیتی بیشتری شرکت کنند، شانس اجرای یک ایده بیشتر می شود:
اما مخاطبان مختلف می توانند حتی بیشتر حمایت کنند.
یکی از مشتریان ما، یک تامین کننده خودرو متخصص در تولید دستگیره خودرو، اخیراً میخواست کمپینی را برای بهینهسازی تجربه باز کردن درب روی خودرو اجرا کند، که عمدتاً بر روی پیادهسازی موتورهای کوچک تمرکز دارد که میتوانند بخشهای خاصی از فرآیند را خودکار کنند.
وقتی از او پرسیده شد که راه حل عالی چگونه به نظر می رسد (با کنار گذاشتن محدودیت های عملی)، سؤالی که معمولاً در آماده سازی یک کمپین می پرسیم، بازخورد شگفت آور بود. ما تیم نوآوری را در کارگاه داشتیم (همه با پیشینه مهندسی)، و همچنین معاون بازاریابی. مهندسان به این فکر کردند که چگونه می توانید جزئیات کوچک تجربه باز کردن درب ماشین را بهینه کنید – آنها بر مراحل افزایشی تمرکز کردند.
وقتی از معاون بازاریابی این سوال پرسیده شد، او پاسخ داد:
“خب، صادقانه بگویم، در بهترین حالت شما نمی خواهید از هیچ دستگیره ای استفاده کنید. به ماشین نزدیک می شوید، درب اتوماتیک باز می شود، داخل ماشین می نشینید و درب اتوماتیک بسته می شود. هیچ تعامل فیزیکی با درب اصلا وجود ندارد.»
این برای تیم نوآوری شگفتانگیز بود، زیرا اجرای آن منجر به از دست دادن سهام اصلی تجارت اصلی فعلی آنها میشود. تیم نوآوری شک داشت که این هدف کمپین باشد و در واکنش مردد بود. اما معاون بازاریابی توضیح داد که:
«اگر واقعاً میخواهید در کسبوکار ما نوآوری کنید، باید خارج از چارچوب فکر کنید، و به ایدهها و راهحلهای کاملاً متفاوت فکر کنید و تجربههایی را خلق کنید که قبلاً دیده نشدهاند. اگر ما این کار را نکنیم، شخص دیگری این کار را خواهد کرد.»
مهندسان به سرعت فهمیدند که شکستن الگوهای فکری مکرر به چه معناست، و این که نوآوری واقعی گاهی اوقات به معنای ابتدا ساختارشکنی است.
برای همه افراد حاضر در اتاق آشکار شد که دعوت از افراد با فاصله کمی از موضوع کمپین یک فایده است. آنها می توانند به روش های متفاوتی نسبت به افرادی که به موضوع کمپین نزدیک هستند، مشارکت کنند.
خوراکی های کلیدی:
- تنوع در مخاطبان شما مهم است.
- میتواند از تیم نوآوری برای شناسایی ایدههای بالقوه ارزشمند با همکاری بر روی ایدهها و نظرات موجود، و به اشتراک گذاشتن بازخوردهای متنوع پشتیبانی کند.
- این از فرآیند “سخت کردن” ایده های خوب و عالی ساختن ایده های خوب پشتیبانی می کند، در حالی که نقاط ضعف اساسی در دیگران را شناسایی می کند. با انجام این کار، خطر صرف بودجه های کمیاب برای ایده هایی که نباید اجرا کنید، کاهش می یابد.
- اما مخاطبان متنوع نیز منبع عالی ایده های نوآورانه هستند.
- مخاطبانی که از موضوع کمپین دورتر هستند، اغلب دیدگاه متفاوتی از چالش یا فرصتی که کمپین ارائه می دهد دارند.
- آنها تمایل به ارائه ایده هایی دارند که پتانسیل بالاتری برای اجرا دارند، زیرا دیدگاه آنها به آنها اجازه می دهد تا ماهیت کمپین را متفاوت از افرادی که به موضوع کمپین نزدیک تر است، بپردازند.
- آنها با نزدیک بودن به خود موضوع محدود نمی شوند و به دلیل مشخصات متفاوتشان می توانند به شیوه های کاملاً متفاوت فکر کنند.
بدون نظر