پس از دههها در بیابان، سیاست صنعتی به طور مرکزی در دستور کار اقتصادی بریتانیا قرار گرفته است. آنچه قابل توجه است این است که چگونه این سیاست توسط شواهد قوی در مورد آنچه که از سال ها تحقیق انباشته شده توسط دانشگاه ها، دولت و اتاق های فکر کار می کند هدایت می شود. در غیاب چنین تحقیقاتی در استرالیا، علاقه فعلی ما به سیاست صنعتی با خطر اسیر شدن توسط درخواست های ویژه گروه های صنعتی مواجه است.
مشکل اقتصادی در بریتانیا واضح است. اقتصاد آن عمیقاً در بدهی است و باید از اتکای خود به بخش مالی دور شود. پاسخ دولت به مقابله با بدهی، کاهش گسترده در هزینه های عمومی است. در عین حال، نیاز به رشد و گسترش اقتصاد را تشخیص میدهد، و از تحقیقات چشمگیر فزایندهای استفاده میکند که چگونه نوآوری در تمام جنبههای بخش دولتی و خصوصی زیربنای این رشد است. یک اصل اصلی تفکر جدید این است که استراتژی صنعتی بر سیاست نوآوری متکی است.
نخست وزیر کامرون، و همکاران وزیر و مشاورانش در تجارت و پژوهش، سطحی از نگرش باز و عمل گرایی را نشان می دهند که سال ها ارتدوکس عقل گرایی اقتصادی تاچری توسط پیشینیان خود را محکوم می کند. در حالی که رویکرد آنها تا حدی تکهتکه و آزمایشی باقی میماند، بسیار مطلوب با سیاستهای صنعتی گذشته نزدیک است که عمدتاً بر اساس مقررات لمسی سبک شهر لندن استوار است.
سیاست ها شامل ایجاد نقاط قوت موجود خارج از بخش مالی است. در انگلستان، اینها شامل یک سیستم دانشگاهی در سطح جهانی است. بودجه علمی طی کاهشهای نوسانی بخش عمومی اخیر حفظ شد. این شامل حمایت از شرکت های پیشرو جهان است. ده شرکت یک سوم کل هزینه های تجاری بریتانیا در تحقیق و توسعه را تشکیل می دهند و این شرکت ها در زمینه هایی مانند داروسازی، هوافضا و نفت و گاز به دلیل نقش خود به عنوان قهرمانان ملی شناخته می شوند.
سرمایهگذاری در فناوریهای نوظهور، مانند سرمایهگذاری 75 میلیون دلاری برای تجاریسازی کشف گرافن برنده جایزه نوبل، در حال انجام است. حوزههای «اهمیت اقتصادی»، مانند آب و برق و تجارت کشاورزی، شناسایی شدهاند.
همچنین سرمایه گذاری قابل توجهی در ایجاد نهاد وجود دارد. موسسه جدید فرانسیس کریک در تحقیقات زیست پزشکی 1250 دانشمند را استخدام خواهد کرد و بودجه سالانه آن 130 میلیون دلار است. نام وحشتناک “مراکز منجنیق” شاهد سرمایه گذاری 260 میلیون دلاری در مراکز تحقیقاتی فناوری و نوآوری جدید در زمینه هایی مانند تولید با ارزش بالا و انرژی های تجدیدپذیر فراساحلی خواهد بود.
این ابتکارات در چارچوب درک بسیار پیچیدهتر از ماهیت به هم پیوسته اقتصادهای مدرن توسعه مییابند. محرک های اصلی سیاست شامل فشار برای تشویق همکاری بیشتر و استفاده از تدارکات عمومی به عنوان محرکی برای نوآوری است.
استراتژی نوآوری اخیر دولت بریتانیا به شدت تحت تأثیر گزارش عالی که توسط دپارتمان تجارت، نوآوری و مهارت های آن تهیه شده بود، قرار گرفت. با عنوان استراتژی نوآوری و تحقیق برای رشد، استدلال اقتصادی برای سیاست نوآوری را تشریح می کند. این به طور گسترده از طیف گسترده ای از یافته های تحقیقاتی از تعداد فزاینده ای از گروه های تحقیقاتی آگاه استفاده می کند. اینها شامل بنیاد ملی علوم، فناوری و هنر، و مرکز تحقیقات نوآوری بریتانیا ، سرمایه گذاری مشترک بین امپریال کالج و دانشگاه کمبریج است .. علاوه بر تعدادی از گروههای قوی مستقر در دانشگاه که در مورد نوآوری تحقیق میکنند، سازمانهای با نفوذی مانند شورای صنعت و آموزش عالی از تحقیقات در این منطقه حمایت و ترویج میکنند. ویل هاتون ، یک روزنامهنگار برجسته، مرکز بزرگ نوآوری را ایجاد کرده است و از حمایت شرکتی زیادی برخوردار شده است تا یافتههای تحقیق را فشرده و تفسیر کند.
انطباق با مشکلات اقتصادی ما در استرالیا آشکار است. ما یک مشکل بهرهوری عظیم داریم و باید اقتصاد خود را مجدداً متعادل کنیم تا اتکای خود به منابع را محافظت کنیم. رشد مبتنی بر نوآوری تنها راه رو به جلو است. با این حال، جدا از چند صدای تنها، ما هرگز ظرفیت پژوهشی جامع نوآوری در استرالیا نداشته ایم.
با توجه به اهمیت موضوع، این چیزی است که به شدت نیاز به پرداختن به آن دارد تا محتوای فکری و شواهد قانع کننده ای برای فشار ما برای سیاست های صنعتی بهتر ارائه شود. بدون این، تمایل سیاستمداران ما برای انجام کاری به جای قانعکنندهترین استدلالها، به سمت کسانی که قویترین صداها را دارند منحرف میشود.
بدون نظر