این ملکه سرخ، یکی از شخصیتهای معروف فیلم «آلیس از طریق شیشهای» لوئیس کارول است . و در حالی که او بدون شک یک فرد جذاب است، کسی که ممکن است بخواهید بیشتر با او آشنا شوید، در اینجا یک توصیه وجود دارد. سعی نکنید با او شطرنج بازی کنید – خیلی زود خود را از عمق خود خارج خواهید کرد!
اگر تصمیم بگیرید که می خواهید آن را انجام دهید، سه مشکل وجود دارد که باید با آنها روبرو شوید. اول، او به تغییر قوانین ادامه میدهد، و بهطور خودسرانه آنها را در حین پیشروی میسازد. دوم، او به تغییر بازی ادامه می دهد – ممکن است فکر کنید که شطرنج بازی می کنید اما ممکن است ناگهان تصمیم بگیرید که آن را به فوتبال یا اسب دوانی تغییر دهید! و انگار اینها کافی نیست، او هم در دنیایی زندگی می کند که این نوع رفتارها کاملا طبیعی است!
در واقع دنیای Looking Glass مکان بسیار ترسناکی است – همانطور که آلیس هنگام تلاش برای گفتگو با ملکه سرخ متوجه شد. او با دویدن بسیار سریع در نهایت موفق می شود به ملکه برسد و مبادله معروف زیر را انجام دهد. آلیس که هنوز کمی نفس نفس میزند گفت: «خب، در کشور ما، معمولاً به جای دیگری میرسی – اگر برای مدت طولانی خیلی سریع بدوید، همانطور که ما انجام میدادیم.»
“یک نوع کشور کند!” گفت ملکه “حالا، اینجا، می بینید، تمام دویدنی که می توانید انجام دهید طول می کشد تا در همان مکان باقی بمانید. اگر می خواهید به جای دیگری برسید، باید حداقل دو برابر سریعتر بدوید!”
این یک استعاره قدرتمند برای دنیای نوآوری است که ما امروز سعی در کار در آن داریم. لازم نیست خیلی دور نگاه کنید تا ببینید که این یک بازی است که در آن به سادگی تشخیص اینکه باید آنچه را که ارائه میدهیم تغییر دهیم، و نحوه ایجاد و ارائه آن کافی نیست. ما همچنین باید توانایی عقب نشینی و پیکربندی مجدد رویکردهای خود را برای انجام این کار داشته باشیم، زیرا بازی تغییر می کند و قوانین زیر پای ما تغییر می کنند.
خبر خوب این است که ما تحقیقات و تجربیات زیادی برای مدیریت نوآوری داریم. خبر بد این است که این کافی نخواهد بود – ما همچنین باید مدل ها و چارچوب هایی را که استفاده می کنیم دائماً به روز کنیم. ما به «نوآوری مدل نوآوری» نیاز داریم. (لازم نیست خیلی دور نگاه کنیم تا نمونههایی از سازمانهای نوآور که زمانی مفتخر بودند را ببینیم که مدلهایشان با ورود به دنیای Looking Glass به نوعی بیربط بود – فکر کنید Kodak، Blockbuster، Borders، British Home Stores، مدلهای خود را به لیست اضافه کنید. ……)
در اینجا یک نقشه ساده از دنیای نوآوری است که در آن تلاش می کنیم کار کنیم. در سمت چپ، جهان کم و بیش همانطور که ما امیدوار بودیم رفتار می کند، قوانین بازی روشن است، ما می دانیم که بازیکنان دیگر چه کسانی هستند و برای برنده شدن باید چه کار کنیم. این دنیایی است که مدلهای نوآوری ما در آن به خوبی کار میکنند – سیستمهای دروازههای مرحله، مدیریت پروژه منظم، مدیریت پورتفولیو، تحقیق و توسعه شرطبندی بزرگ و غیره.
اما در سمت راست، دنیای Looking Glass است. ما بازی را نمی دانیم، اغلب هنوز در تلاشیم تا بفهمیم چه کسی بازی می کند و استراتژی های “برنده” مشخص نیستند، آنها در نتیجه تعامل با بازیکنان مختلف ظاهر می شوند. این یک سیستم تطبیقی پیچیده است – و سیستمی که در آن به رویکردهای بسیار متفاوتی برای مدیریت نوآوری نیاز داریم.
خوشبختانه ما سرنخ هایی داریم – از حوزه هایی مانند نظریه پیچیدگی و مهمتر از آن، از دنیای عمل و آزمایش. کار در دنیای Looking Glass باید بر اساس برخی از اصول اصلی بنا شود:
تطبیق تنوع
- تا جایی که ممکن است ذهنهای زیادی را بسیج کنید، از ورودیهای متنوع استفاده کنید، شبکهها را مهار کنید و پیوندهای جدید ایجاد کنید. مواجهه با دنیای پیچیده نیاز به ایده های بیشتری دارد. برگشت در هفدهمقرن بیستم، نیروی دریایی بریتانیا با مشکلی شرم آور روبرو بود – مدام کشتی های خود را از دست می داد. آنها گم شدند زیرا قادر به حرکت دقیق نبودند. آنها می توانستند عرض جغرافیایی را اندازه گیری کنند اما تلاش آنها برای محاسبه طول جغرافیایی به دلیل فقدان یک ساعت قابل اعتماد ناکام ماند. در نهایت دریاسالاری (با حمایت پادشاه) جایزه ای (به ارزش حدوداً 10 میلیون دلار امروز) برای هر کسی که بتواند یک کرنومتر قابل حمل قابل اعتماد ارائه کند، ارائه کرد. همه انواع ایده ها ظهور کردند و در نهایت اثر برنده جان هریسون (که اکنون در موزه نیروی دریایی گرینویچ در لندن به نمایش گذاشته شده است) پذیرفته شد. نمونه اولیه یک مسابقه نوآوری اما این روزها شما نیازی به حمایت پادشاه یا یک تیم بزرگ سازمانی ندارید. ما میتوانیم یک مسابقه نوآوری در یک بعدازظهر برپا کنیم و به صدها ذهن خلاق کمک کنیم.
- مهم این است که استفاده از چنین ابزارهایی جایگزینی برای انجام کارهای سخت فکری خودمان نیست. کریم لاکانی و همکارانش در مطالعاتی که در مورد آنچه که به عنوان «جستجوی پخش پخششده» شناخته میشود، نشان دادهاند که سازمانهای هوشمند از چنین رویکردهایی برای تقویت انواع ایدههای راهحل استفاده میکنند. هرچه شبکه را گستردهتر بسازید، بینشهای متفاوتتری در مورد مشکل خود خواهید دید.
با ظهور کار کنید
- اگر بازی به صورت همزمان در حال تکامل است، باید مطمئن شویم که در بازی هستیم ، در اوایل بازی و به صورت فعال . کارآفرینان در کار در مرحله “سیال” نوآوری تخصص دارند، جایی که همه چیز آماده است. فنآوریهایی که با آنها بازی میکنند هنوز در حال بلوغ هستند، بازارهایی که میخواهند به آنها خدمت کنند تعریفنشده است، ترکیب دقیقی از نیازها و ابزارها هنوز در حال ظهور است. دیدن “طراحی مسلط” با آینده نگری آسان است، اما در سوی دیگر این لنز، دنیایی از آزمایشات نامطمئن است که در آن ایده های مخرب به آرامی و از درون بوته ای از احتمالات متعدد ظاهر می شوند.
- مورد Devi Shetty را در نظر بگیرید، یکی از گروهی از نوآوران/پزشکان پیشگام که برای ایجاد جایگزینهای اساسی برای مشکل مراقبتهای بهداشتی در هند کار میکنند – زمینهای که با محدودیتهای شدید در منابع مالی، در دسترس بودن مهارتها و زیرساختهای کلی مشخص شده است. مدلهای آنها «جام مقدس» مراقبتهای بهداشتی کمهزینه و قابل اعتماد را بدون به خطر انداختن ایمنی یا کیفیت ارائه میدهند. معمولاً هزینهها کسری از هزینههایی است که در فعالیتهای مشابه در بیمارستانهای غربی یافت میشوند، اما با سطوح ایمنی و کیفیت اغلب در بین بهترینهای دنیا به دست میآیند. و این فقط یک روش ساده «چیدن گیلاس» نیست. مدلهای مراقبتهای بهداشتی مقرونبهصرفه اکنون شامل روشهایی از جراحی آب مروارید (سیستم مراقبت از چشم آراویند در حال حاضر بزرگترین سیستم مراقبت از چشم در جهان است که سالانه میلیونها نفر را درمان میکند) تا جراحی بای پس قلب کودکان را پوشش میدهد.
ایجاد مشترک در زمینه
- بینش کاربر هم در بخش اصلی نوآوری (ارائه ایدهها و بینشهای جدید) و هم در پاییندست (جایی که ورودیهای آنها به شکلدهی نوآوری متناسب با دنیای کاربر کمک میکند) اهمیت دارد تا از پذیرش و انتشار گسترده اطمینان حاصل شود. ما چیزهای زیادی در مورد ابزارها و تکنیکهایی میآموزیم که به فعال کردن این «همآفرینی» کمک میکنند – برای مثال با ارائه پلتفرمهایی برای آزمایش و اشتراکگذاری. در پی زلزله هائیتی که بخش اعظمی از شهر پورتو پرنس ویران شد، تلاشهای بشردوستانه به طور گسترده توسط نوآوریهای توسعهیافته توسط کاربران که در تلفنهای همراه اجرا میشوند، کمک شد. برنامههایی برای اتصال افراد آواره و متحد کردن خانوادهها، نقشهبرداری از مناطق مشکلدار و فعالسازی مجدد حملونقل، توزیع پول نقد اضطراری برای امکان دسترسی به غذا و دارو، پدید آمدند.
بررسی کنید و یاد بگیرید
- بازی جدید به رویکردهای جدید مبتنی بر آزمایش ها، شکست های سریع و هوشمندانه متعدد، یادگیری از طریق اکتشاف کارآفرینی نیاز دارد. ما در حال یادگیری هستیم که چنین رویکردهای «چابکی» بسیار فراتر از دنیای پیچیده «استارت آپ ناب» مرتبط هستند. آنها نشان دهنده فلسفه کاوش و یادگیری هستند. تداوم موفقیت پیکسار به عنوان یکی از خلاق ترین و ثابت ترین استودیوهای انیمیشن جهان، نتیجه شانس نیست، بلکه رویکردی است که «شکست مدیریت شده» و یادگیری را در قلب خود قرار می دهد.
این یک سوال مهم را ایجاد می کند …
- اگر نمونههای اولیه بهعنوان «اشیای مرزی» مهم هستند که میتوانیم پیرامون آنها یاد بگیریم و با هم خلق کنیم، پس چگونه و کجا میتوان این نوع آزمایش را انجام داد؟ نقش رو به رشد “فضاهای مرزی” – چه “فضاهای فاب”، “فضاهای سازنده” یا “کمپ های بوت” نامیده شوند – سیگنال مهمی است که ما نیاز به توسعه “فناوری” برای حمایت از کاوش و یادگیری داریم. به عنوان مثال، شرکت بزرگ چینی تولید کننده کالاهای سفید، Haier، از فضاهای سازنده محلی برای ارائه ایده های جالب و بدیع برای طیف گسترده ای از محصولات خود استفاده می کند، در حالی که دیگران (مانند غول دارویی Merck یا خودروساز BMW) میزبان بوت کمپ کارآفرینی هستند. رویدادهایی برای گسترش رویکردهای خود به نوآوری.
کار در فضای پیچیده دنیای “Looking Glass” همچنین نیاز به استفاده کامل از “بسته ابزار پیچیدگی” دارد. اکنون میتوانیم به ابزارهای مختلفی برای فکر کردن و درگیر کردن کاربران، کار با ظهور، دسترسی به ورودیهای متنوع و ادغام سریع و مکرر آنها دسترسی داشته باشیم. این روشها میتوانند از روشهای «نرم» مانند تفکر طراحی تا پشتیبانی نرمافزار قدرتمند برای ایجاد و کار با جوامع نوآوری تعاملی فعال متغیر باشند.
سرانجام چالش «دوسوختگی» وجود دارد – یادگیری پل زدن بین این دو دنیای بسیار متفاوت. مدلهای نوآورانهای که از سمت چپ تصویر ما پشتیبانی میکنند، موتور را روشن نگه میدارند و در امتداد بزرگراههای به خوبی راهاندازی میکنند. سمت راست جنگل ناشناخته، زمین کوهستانی صخرهای، باتلاقها برای پیمایش سخت است – مکانهایی که به روشهای بسیار متفاوت فوق نیاز داریم. اما در برخی مواقع باید بین این دو جهان پل بزنیم و فرصتهای کشف شده در سمت راست را به روشهای قابل اجرا و پایدار برای خلق ارزش تبدیل کنیم.
بدون نظر