من این آخر هفته با خواندنی ضروری آشنا شدم تا بتوانم گزیده ای از الهام بخش ترین آثار فکری و تحقیقاتی توسط محقق و متفکر مشهور مدیریت جهان، پروفسور هنری چسبرو را به شما ارائه دهم.

بیایید شیرجه بزنیم

کمی پیشینه درباره هنری چسبرو

یک جستجوی سریع در گوگل در مورد «نوآوری باز» (OI) انجام دهید و به سرعت با هنری چسبرو، محققی که این اصطلاح را در کتاب پرمخاطب خود ابداع کرده است آشنا می‌شوید:  نوآوری باز: ضرورت جدید برای ایجاد و سود بردن از فناوری.

چسبرو همچنین در رتبه  بیست و چهارمین متفکر تأثیرگذار مدیریت در سال 2015 قرار گرفت قرار گرفت و آشنایی با ایده ها و کارهای او از اهمیت بیشتری برخوردار بود.

از نظر هنری چسبرو، نوآوری باز چیست؟

نوآوری باز اساساً فلسفه ای است که به درک پایگاه دانش گسترده یک شرکت کمک می کند – معماری آن و روش های منحصر به فردی که از طریق آن دانش می تواند به کار گرفته شود تا آنچه در  مدل نوآوری بسته نامشخص و غیرقابل مدیریت بود. نامشخص و غیرقابل مدیریت  بود اکنون مشخص و مدیریت شود.

تغییر از نوآوری بسته به مدل نوآوری باز تحت تأثیر عوامل متعددی از جمله تحرک بیشتر کارکنان قرار گرفت. دانشکده‌های مهندسی مدل‌های کسب‌وکار بهتری نسبت به دانشکده‌های بازرگانی دارند (آخر است، درست است؟) وقتی نوبت به همکاری دانشگاهی، سرمایه مخاطره‌آمیز عظیم تحت مدیریت می‌رسد، و سازمان‌های کوچک و متوسط ​​که حجم فزاینده‌ای از هزینه‌های تحقیق و توسعه را به خود اختصاص می‌دهند.

“در ریشه خود، نوآوری باز مبتنی بر چشم انداز دانش فراوان است، که اگر بخواهد برای شرکتی که آن را ایجاد کرده است، ارزش ارائه کند، باید به راحتی مورد استفاده قرار گیرد.”

هنری دبلیو چسبرو

 

اجرای نوآوری باز

در مورد اجرا چطور؟ تا به امروز،  سه مدل اصلی برای دستیابی به نوآوری باز وجود دارد:

  • خارج از داخل: به عنوان مثال، جستجو، صدور مجوز، و تامین مالی استارت آپ ها.
  • داخل به بیرون: به عنوان مثال، صدور مجوز، اهدای IP، انکوباتورهای شرکتی.
  • فرآیندهای همراه: برای مثال، اتحادهای استراتژیک و کنسرسیوم.

هنری چسبرو و سابین برانسویکر در گزارش نظرسنجی مدیریت نوآوری باز در شرکت‌های بزرگ (2013)، محبوبیت این شیوه‌ها را در میان شرکت‌های بزرگ رتبه‌بندی کردند آنچه که بررسی نشان داد این است که ایجاد مشترک مشتری یا مصرف‌کننده، شبکه‌سازی غیررسمی و کمک هزینه‌های تحقیقاتی دانشگاه، شیوه‌های ورودی پیشرو هستند، در حالی که سرمایه‌گذاری مشترک مهم‌ترین شیوه‌های خروجی هستند.

به طرز جالبی، شیوه‌های «جدید»، مانند جمع‌سپاری یا خدمات واسطه‌ای نوآورانه باز تخصصی، علی‌رغم افزایش پوشش رسانه‌ای و توجه تحقیقات فراوان، نقش نسبتاً جزئی ایفا می‌کنند.

با این حال، مهم ترین جنبه نوآوری باز، ترکیب موثر همه گزینه های موجود و تنوع سالم شرکا است.

برای اجرای شیوه‌های نوآوری باز، کسب‌وکارها با شرکا و منابع مختلف نوآوری کار می‌کنند که مشتریان و دانشگاه‌ها به عنوان مهم‌ترین آنها رتبه‌بندی می‌شوند.

هر دو مدل [نوآوری بسته و باز] امروزه مورد استفاده قرار می گیرند و بسته به اهداف نوآوری شرکت، هر کدام جایگاه خود را دارند.

هنری دبلیو چسبرو

 

افکار ضروری اثر هنری چسبرو

پروفسور چسبرو بدون شک مردی عملی است. وب سایت مرکز گاروود برای نوآوری شرکتی را مرور   کنید و فهرست مفیدی از مقالات او را خواهید دید که بر اساس علاقه خوانندگان یا سطح تخصص گروه بندی شده اند.

این دسته بندی ها عبارتند از:

  • مقدماتی – برای کسانی که تازه وارد نوآوری باز هستند.
  • توصیه می شود – مقالاتی که پس از درک اصول اولیه باید بخوانید.
  • پس زمینه – مقالاتی که عمق بیشتری در مورد یک موضوع ارائه می دهند.
  • برنامه‌های افزودنی – مقالاتی که نوآوری آشکار را به سمت‌های جدید هدایت می‌کنند.
  • نوآوری عمومی – مقالاتی که فراتر از نوآوری باز است.
  • آکادمیک – مقالاتی برای خوانندگان دانشگاهی.

در اینجا برخی از مطالب مورد علاقه من در «مقدمه و توصیه شده»، «پس‌زمینه» و «افزونه‌ها» آمده است:

1. نوآوری باز همه چیز در مورد ترکیب ایده های خارجی با دانش داخلی است. 

کنترل دقیق توسعه محصول جدید ، اتکا به خود و حفاظت تهاجمی از IP، همگی باعث شد تا نوآوری موفقی در قرن بیستم اتفاق بیفتد. با این حال، در عصر نوآوری باز ، این دستورالعمل ها مضر هستند و برای سازمان ها مفید نیستند.

برای ایجاد ارزش، سازمان های بزرگ و کوچک باید ایده های خارجی را با دانش داخلی و تحقیق و توسعه ترکیب کنند کنند. به همین ترتیب، شرکت‌ها باید به هنر برنامه‌ریزی چندین حرکت پیش رو تسلط داشته باشند، بدانند چگونه منابع را تعریف کنند، و با رسیدن اطلاعات جدید سازگار شوند تا بتوانند فرآیند نوآوری خود را با موفقیت مدیریت کنند.

در مورد  اینکه چرا اتفاقات بد برای فناوری خوب رخ می‌دهد ، ایده‌های جدید فقط می‌توانند یک سازمان را تا این حد پیش ببرند. مقصر اصلی اغلب مدل کسب و کار است. استراتژی نوآوری باز باید نه تنها بر خود پیشنهاد، بلکه بر نحوه ورود آن پیشنهاد نوآورانه به بازار نیز تمرکز کند.

2. نوآوری باز همه چیز در مورد یادگیری ترفندهای جدید است.

نوآوری باز، چه یک فرآیند بیرونی، چه درون به بیرون، یا یک فرآیند توأم، مستلزم آن است که سازمان‌های قدیمی ترفندهای جدیدی بیاموزند ، ترفندهایی مانند تغییر نقش کارکنان پژوهشی نه تنها از تولید دانش، بلکه تسهیل و واسطه‌گری آن یا اطمینان از دسترسی به آن. ایده های خارجی و همچنین سود بردن از IP خود.

به طور فزاینده ای، مفاهیم OI عمدتاً به عنوان دلیلی برای کاهش هزینه یا برون سپاری عملکرد تحقیق و توسعه به کار نمی روند. در عوض، تحقیقات خارج از شرکت به عنوان یک مکمل عمل می کند.

3. نوآوری باز همه چیز در مورد مشارکت است.

ذهنیت نوآوری باز، پیوستن نیروها به شرکت های بزرگ را برای شرکت های کوچک آسان تر می کند. برای مثال، یک سازمان بزرگ ممکن است  در جستجوی مشارکت استراتژیک با استارت‌آپ‌های امیدوارکننده ، به یک انکوباتور شبکه‌ای نگاه کند. بنابراین شبکه نهادینه شده ابزار مهمی در تسریع فرآیند مشارکت و نوآوری و همچنین حفظ انگیزه کارآفرینی سالم در یک صنعت است.

4. نوآوری باز همه چیز در مورد پایداری است.

ایجاد تعادل بین خلق ارزش و جذب ارزش مستلزم مشارکت مداوم افراد مدبر، جوامع نوآور و ابتکارات مشترک است. این را می توان با کمک یک استراتژی باز متمرکز بر پایداری اکوسیستم نوآوری به بهترین نحو به دست آورد .

یکی از نمونه‌های عالی  Chez Panisse است که در آن ابتکارات نوآوری باز مانند مفهوم آشپزخانه باز، ایده‌ها را تشویق به شکوفایی و تکامل مشترک از نظر منو، طراحی غذا و تعامل با مشتری در اوایل دهه 1970 کرد.

در این مثال، آزمایش با مدل‌های کسب‌وکار، و برنامه‌های «تعطیلاتی» برای سرآشپزها، همگی بخشی از ابتکارات نوآوری باز بود که یک اکوسیستم واقعی را ایجاد کرد ، جایی که سرریزهای تحقیق و توسعه ضرر نبود، بلکه سوخت برای توسعه بیشتر و ارتباط با دنیای نوآوری غذا بود. .

مواردی مانند این به شکل دادن مرزهای نوآوری باز کمک می کند و به ایجاد استانداردهای جدید برای ایجاد و ارائه محصولات، خدمات و فرآیندهای جدید در جهان کمک می کند.  

اگر کمی زمان بیشتری در اختیار دارید، ممکن است بخواهید سایر محققان برجسته نوآوری (باز) را نیز بررسی کنید: رابرت کوپر، اریک فون هیپل، مایکل ال. توشمن، جان بسانت، کریم لاخانی، چارلز اوریلی، ویم وانهاوربکه. ، جوئل وست چند نام مهم است که باید در نظر داشت.

بدون نظر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *