همانطور که ما شروع به پایان سال 2016 خود می کنیم، جدا از عجله برای پایان دادن به برخی وظایف، زمان تأمل و کمی آینده نگری برای استقبال از سال جدید است.
از نقطه نظر من من به سادگی از این که چگونه به نظر می رسد جهان سریعتر و سریعتر می چرخد شگفت زده شده ام. من متقاعد شدهام که روزهای کاری من کوتاهتر است یا ساعت سریعتر حرکت میکند. به نظر می رسد هرگز کاری را که در نظر داشتم تا پایان یک روز یا هفته به پایان نرسانم. من گرفتار اثر سرریز می شوم. همیشه چیزی مانع می شود، چیزی باید بدهد. بنابراین ما تصمیم می گیریم که چیزی را تغییر دهیم تا در این وضعیت همیشگی که در آن قرار داریم، بهبود یابد.
نوآوری دقیقاً یکسان است، نیاز به تکامل و حل دارد.
در اینجا چند فکر برای آینده ما وجود دارد. نیاز به نتایج نوآوری به میزان قابل توجهی افزایش یافته است. این باور که اصول مدیریت ناب نوآوری را سریعتر از خانه خارج می کند، یکی از آن پذیرش های مدیریتی بوده است که اغلب ما را فریب می دهد تا باور کنیم بیشتر از آنچه که هستیم به دست می آوریم، اما این تنها بخشی از فرآیند نوآوری است و نتایج نهایی اغلب یکسان باقی میماند – روند کند نوآوری.
مطمئناً در اکثر موارد ما هیچ اشتباهی در اعمال مدیریت ناب پیدا نکردهایم، زیرا منجر به بهبود در نتیجه نهایی میشود، اما آیا واقعاً روند را تسریع میکند؟ من مطمئن نیستم که انجام دهد.
برای من، فکر میکنم این تسریع در کل فرآیند نوآوری تنها مسیری است که در سال 2017 باید طی شود. ما باید کل فرآیند کاربرد سریع نوآوری را فراتر از دو مورد علاقه فعلی تفکر ناب و طراحی گسترش دهیم.
طراحی کامل فرآیند درخواست نوآوری سریع.
فن آوری های دیجیتال شروع به تأثیر واقعی بر روش ها، رویکردها و نرخ خروجی های نوآوری ما کرده اند. فناوریهای اجتماعی به ما درک زمان واقعی میدهند. ما دائماً به قیمت خود یاد میگیریم که شهود و «احساس درونی» یا تحقیقاتی که هفتهها یا ماهها پیش تنظیم و جمعآوری شدهاند، قبل از اینکه بتوانیم از آن درس بگیریم، قدیمی میشوند و گاهی اوقات پیروی یا اعتقاد به آنها بسیار خطرناک است. مبنایی برای هر گونه توجیهی برای شرط بندی با ریسک بالا. ما باید تفکر و طراحی خود را در بخش بینش دیجیتال به طور خاص در درون و در طول فرآیند نوآوری تغییر دهیم.
فناوری دیجیتال و تحول در حال تغییر «بازی» نوآوری است .
ما در گذشته، با تلاش برای دستیابی به مشکلات کاملاً تعریف شده، قرار دادن آنها در نقشههای فرآیند و کار در امتداد جدولهای زمانی، اغلب در برابر تغییر شرایط بازار در مقابل چشمان ما، از مسیر امنتری برای رسیدن به بازار تمایل داشتیم. ما همچنان به شرط بندی خود ادامه می دهیم و به راه حل هایی نزدیک می شویم که به آنچه در حال حاضر ارائه می دهیم نزدیک است و متأسفانه مسیر افزایشی را تقویت می کند.
با این حال دیجیتال این مسیر افزایشی را تهدید می کند. بازارها همچنان بدون اطمینان بیشتر هستند و ما باید به روش های بسیار متفاوتی پاسخ دهیم. رقابت در حال تغییر است، بازارها تار می شوند و مشتریان بسیار پر سر و صداتر می شوند. برای پاسخگویی، باید نوآوری را به یک رویکرد یادگیری ثابت و سریع در نظر بگیریم.
نیاز به بسیار تکراری بودن، پر از آزمایش، آزمایش و تنظیم، خود را به رویکرد حداقل محصول بادوام میرساند، جایی که ما به طور مداوم مفروضات را آزمایش میکنیم و آنچه را که در نظر داریم در برابر مفهوم ارزش به دست آمده از بازخورد مشتری یا بازار بررسی میکنیم.
دیجیتال همچنین ما را وادار می کند که از خود راضی خود را کنار بگذاریم، زیرا مشتریان به طور فزاینده ای به روش های جدید متصل می شوند و با یکدیگر تعامل می کنند، ما باید مسیرهایی را پیدا کنیم تا به آن متصل شویم و به گفتگو بپیوندیم تا به شکل گیری آن مکالمه کمک کنیم و از طریق این مبادلات تشخیص دهیم که چگونه برند چگونه است. و شهرت به طور فزاینده ای در همه چیزهای نوآورانه مهم می شود.
ابزارهای دیجیتال نحوه کشف، ارزیابی، کاوش، خرید و استفاده از محصولات و سپس نحوه واکنش، اشتراک گذاری، تعامل و ایجاد ارتباط با برندهای ما را تغییر می دهند. کل فرآیند بسیار پویا و متکی به “اثر شبکه” است، و وظیفه مبتکر ترجمه این است و به روشهای سریع، چابک و چابک پاسخ میدهد تا نیازها را برآورده کند و به روشهای پاسخگو سرمایهگذاری کند. این امر مستلزم طراحی مجدد اساسی فرآیند نوآوری است.
نیاز در سال 2017 «آزمایش برای یادگیری» و سازگاری است
- بدون شک یافتن و استفاده از تکنیکها و ابزارهای بیشتر است که به شما کمک میکند نمونهسازی، آزمایش، آزمایش و یادگیری سریعتر از این درک و نحوه تبدیل سریع آنها به فرآیند نوآوری را برای بهبود آنچه میدانید، به یکی کنید. از آنچه از آن آگاه شده اید “آزمایش برای یادگیری” به شعار جدید نوآوری و فرآیند پذیرفته شده نوآوری تبدیل خواهد شد. یک آزمایش پویا، سیال و سریع که آن را به یک یادگیری ثابت تبدیل می کند.
- ما امروز، تا حدی در این مسیر یادگیری اولیه قرار داریم، با کمک نرم افزاری که می تواند ایده ها را به تصویر بکشد، وسیله ای مناسب برای برقراری ارتباط با آنها و مکانی برای جمع آوری و تعریف راه حل های قابل پیشبرد ارائه می دهد. با این حال، ما باید مسیر تکامل ثابت را پیش ببریم و این مسیر با سرعت فزاینده ای از فناوری ادامه خواهد یافت تا به ارائه دانش جدید ادامه دهیم تا بتوانید دائماً در پیشنهاد ارزش نهایی خود پیشرفت کنید، اما این امر مستلزم یک سازمان چابک و فزاینده است. سیستم تطبیقی
- ما باید راه های مختلفی برای طراحی مجدد فرآیند تولید (برون سپاری بیشتر) پیدا کنیم تا نقاط تطبیقی بیشتری داشته باشیم که بتوانیم در آن مداخله کنیم و طراحی محصول را تغییر دهیم. ما باید راههای مختلفی برای افزایش یا تعدیل کالاهای تمامشده پیدا کنیم و این امر «چابک» را حتی بیشتر میکند. توانایی تعادل “مقیاس، سرعت و دامنه” در این امر بسیار مهم خواهد بود.
- ما باید یاد بگیریم که روی استفاده از فرصتهای نوظهور به روشهای سریعتر تمرکز کنیم، اما همچنین رویکرد بسیار سختتری برای واگذاری داشته باشیم تا منابع را از موقعیتهای مزیت رو به زوال رها کنیم. کل تفکر چرخه زندگی نیاز به چالش و تفکر دارد.
- ما باید برای «سیستمهای چابک» فشار بیاوریم تا بتوانیم برنامههای کاربردی جدید طراحی کنیم، ارتباطات بهتر و فنآوریهای اجتماعی مشارکتی را پیدا کنیم تا تأخیر در دریافت اطلاعات مناسب به افراد مناسب برای پیشبرد فرآیند و کاهش تکراری بودن کار یا جستجو را کاهش دهیم. اطلاعات مورد نیاز برای تکمیل کار برای استقرار سریعتر باید بر کاهش زمان چرخه فرآیند نوآوری تمرکز بیشتری داشته باشیم.
- ما همچنین نیاز به سرمایهگذاری در بخشهای جلویی دادهمحور بیشتری برای ایجاد یک فرآیند پیچیدهتر اکتشاف داریم. کل مفهوم آزمایشهای واگرا و آزمایشها و اعتبارسنجیهای همگرا ، راهی برای تفکر در طول فرآیند نوآوری به عنوان یک فرآیند حلقهای مجدد خواهد شد. این امر مستلزم تغییر مجموعه ذهنی انتقادی از یک ذهن خطی در نحوه تنظیم آن، در طراحی فرآیند و استفاده و استفاده از ابزارهای دیجیتالی است که برای حرکت در این فرآیند تکراری ثابت و مداوم استفاده میکنید. هیچ چیز نمی تواند “ایستا” بماند، ما باید آن را “بسیار” پویا کنیم.
نوآوری سریع اهمیت دارد، و در سال 2017 با فراگیر شدن دیجیتال، اهمیت بیشتری پیدا خواهد کرد.
تکرار سریع باید جایگزین ذهنیت تاریخ عرضه محصول ثابت شود. ما در دنیایی هستیم که توسط دیجیتال هدایت میشود و ما را ملزم میکند که دائماً با یادگیری جدیدی که از بازخورد بازار بیدرنگ به دست میآید، سازگار شویم. روشی که ما از این و فرآیند درخواست نوآوری سریع خود یاد می گیریم، تماماً مربوط به آزمایش مفروضات جدید برای بهبود پیشنهادات (نهایی) محصول و خدمات ما خواهد بود.
من معتقدم که این نیاز به بازنگری در فرآیند نوآوری دارد، زیرا ما باید روشهای موجود را تغییر دهیم و آنها را در زمان واقعی دیجیتال و اجتماعی کنیم. ما باید بر روی نرخ خروجی نوآوری از یادگیری و بهبود در ارائه نهایی تمرکز کنیم، به عنوان بار ثابت ما. این است که چگونه ما این را به شیوه ای جامع تر طراحی کنیم، در سال 2017 یک چالش واقعی خواهد بود.
من پیشبینی میکنم که سال 2017، سالی محوری برای ایجاد فرآیند سریع درخواست نوآوری باشد، بهعنوان سالی که بهطور کامل طراحی و بهعنوان فرآیند اجرایی نوآوری جدید ما طراحی و پذیرفته میشود. مسیری که مسیر ثابتی برای درک نوآوری و تکامل است که بسیار بیشتر با این دوران تحول دیجیتالی که در حال گذراندن آن هستیم مطابقت دارد.
بدون نظر