برخی از مردم نوآوری را به عنوان ایجاد Uber بعدی در صنعت خود می دانند. با این حال، نوآوری بیش از این است.این فراتر از توسعه محصولات و خدمات پیشگامانه یا تولید مفاهیم در حال تغییر جهان است که تکنولوژیک، قابل توجه و مبتکرانه هستند.در این مقاله، با  مفاهیم  و نظریه‌های نوآوری بیشتر آشنا می‌شوید که به شما در درک بیشتر نوآوری کمک می‌کند.شروع کنیم.

نوآوری چیست؟

نوآوری  فرآیند تحقق محصولات، فرآیندها، پیشنهادها یا مدل های تجاری جدید برای ایجاد ارزش افزوده برای مشتریان، سازمان و کارکنان است.

 

مردم زمانی که نیاز به ارائه ایده های تازه دارند، اغلب به نوآوری های تکنولوژیکی و سایر محصولات پیشرفته فکر می کنند. با این حال،  پیشرفت های نوآوری  ممکن است در بسیاری از زمینه ها کشف شود، زیرا نوآوری ممکن است در بخش ها و مشاغل مختلف مورد استفاده قرار گیرد.

با این حال، وقتی صحبت از نوآوری می شود، موارد خاصی وجود دارد که معمولا نادیده گرفته می شوند، مانند توسعه یک مدل مالی جدید، که اگر به درستی انجام شود، ممکن است به اندازه اختراع یک گوشی هوشمند جدید خلاقانه باشد.

انواع نوآوری چیست؟

درک  بسیاری از اشکال نوآوری  سودمند است. وقتی یک مفهوم همه آنها را در بر می گیرد، تمرکز بر روی یک حوزه واحد آسان نیست. شناخت هر شکل از نوآوری به شما کمک می کند تا با بهترین گروه ها و حامیان مالی ارتباط برقرار کنید تا بتوانید منابع خود را بهتر مدیریت کنید.

در اینجا انواع زیر از نوآوری از دیدگاه استراتژیک آورده شده است:

1. نوآوری فرآیند

نوآوری فرآیند به نحوه تولید و ارائه راه حل های تجاری توسط شرکت مربوط می شود. این موارد به هیچ وجه تغییر نمی کنند. این بیشتر در مورد فعالیت های مرتبط با فروش و توسعه آنها است.

همچنین به نوآوری مولد سود که شامل دارایی های ارزشمند سازمان است اشاره دارد. در داخل شرکت، این نوع نوآوری از قابلیت ها، تخصص و مهارت های نیروی کار  خود  در بهینه سازی فرآیندهایی که منجر به توسعه محصول و خدمات می شود، استفاده می کند.

2. نوآوری تحویل

نوآوری ارائه شامل سه جنبه است – پلت فرم، بازاریابی و  تعامل با مشتری . این نوع نوآوری بر توزیع محصولات و خدمات به یک بازار خاص یا از طریق یک شبکه جدید و در عین حال بهبود رضایت مصرف کننده متمرکز است.

امروزه، کسب‌وکارها می‌توانند نوآوری‌های خود را از طریق ارائه خط تولید به مشتریان نشان دهند. در حال حاضر چندین گزینه برای عرضه سبد محصولات به بازار وجود دارد. ممکن است از طریق B2B، B2C، آنلاین، فروشگاه‌های outlet و بسیاری از کانال‌های دیگر باشد.

3. نوآوری مالی

نوآوری مالی تا حد زیادی با چگونگی تولید پول و که شما می توانید نگران  همکاری  با به منظور دستیابی به اهداف مربوط به درآمد. این فرمت‌های جدید کسب‌وکار، روش‌های پرداخت برای کالاها و خدمات، و نحوه عملکرد زنجیره تامین را پوشش می‌دهد.

شرکت ها شروع به استفاده از روش های تجاری سازی متعددی مانند قیمت گذاری انعطاف پذیر، عضویت و خدمات اشتراک کرده اند. اینها نمونه هایی از به کارگیری این نوع نوآوری برای به دست آوردن مشتریان بیشتر و به دست آوردن وفاداری مصرف کننده است.

4. نوآوری محصول

نوآوری محصول به اقلام تولید شده توسط سازمان و همچنین خطوط تولید و خدمات آن به طور کلی مربوط می شود.

این نوع نوآوری ممکن است برای گسترش، بهبود یا دفاع از وجود سهم بازار فعلی شرکت مورد استفاده قرار گیرد و در عین حال آن را برای روندهای آتی در صنعت مقاوم کند.

علیرغم اینکه در مقایسه با انواع دیگر محبوب ترین است، نوآوری محصول لزوماً مربوط به محصول نیست، بلکه کل اکوسیستم است. این همچنین به خدمات مشتری مربوط می شود زیرا برند سعی می کند مشکلات مشتری را از طریق بهبود کلی محصول حل کند.

مفهوم مشکل ساز نوآوری چیست؟

بحث در مورد نوآوری همیشه متنوع بوده است.

حتی در سطح سازمانی، رشته هایی مانند تجارت و تولید محصولات جنبه های کم و بیش منحصر به فردی از جمله واژگان، نامگذاری، رویکردهای تحقیقاتی و مکان های توزیع را توسعه داده اند.

در نتیجه تعاریف و مفهوم سازی های متعددی از نوآوری وجود دارد. در حالی که افراد خاص به طور غریزی فرآیند نوآوری را درک می  کنند ، محدود کردن این فعالیت به خودی خود دشوار است زیرا شامل طیف گسترده ای از ایده ها و فعالیت ها است.

بسیاری از مردم نوآوری را به عنوان یک ایده، فعالیت یا محصول ملموس می دانند که به نظر می رسد در صنعت جدید باشد زیرا بسیاری از کسب و کارها از مفهوم جدید برای توصیف آن استفاده می کنند.

در این زمینه،  نوآوری سازمانی  به عنوان اجرای یک مفهوم تولید شده در داخل برای یک محصول، دستگاه، سیستم، فرآیند، خط مشی، برنامه یا خدمات تعریف می شود که به نوعی برای کارکنان منحصر به فرد یا تازه است.

علاوه بر این، از مفهوم نوآوری به عنوان یک نتیجه و یک فرآیند در حل چالش های مشتری نیز یاد می شود.

این ممکن است راه حلی باشد که توسط سازمان برای حل یک مسئله یا فرآیند ایجاد راه حلی اعمال می شود که هم برای شرکت و هم برای مشتریانش ارزش می افزاید.

چرخه حیات پذیرش فناوری چیست؟

جفری مور در ابتدا چرخه حیات پذیرش فناوری  را  در کتاب خود به نام عبور از شکاف توصیف کرد.

این بر اساس مطالعه اورت راجرز در سال 1962 در مورد یکی از به خوبی بررسی شده‌ترین ساختارهای نظری، انتشار نوآوری‌ها در شرکت‌ها و جوامع، توضیح می‌دهد که چرا محصولات و خدمات متحول کننده اغلب برای رونق در بازار اصلی تلاش می‌کنند.

نوآوری در کانال‌های خاصی در یک شرکت برای ارائه اطلاعات و کشف عواملی که بر میزان پذیرش نوآوری در جامعه تأثیر می‌گذارد، منتشر یا منتشر می‌شود.

بر اساس این نظریه، سه عامل اصلی که انتشار نوآوری را ممکن می‌سازد عبارتند از: ارتباطات، پیوند و سیستم‌های اجتماعی. عوامل دیگر عبارتند از پیچیدگی، سود نسبی، آزمایش پذیری، سازگاری و مشاهده پذیری.

سپس بازار بسته به دسته بندی های خاص و اشتیاق مشتری برای پذیرش محصولات و خدمات جدید تقسیم می شود، به طوری که هر گروه مجموعه ای از انتظارات و آرزوهای خاص خود را برای دنبال کردن شرکت دارد.

قانون 70-20-10 چیست؟

قانون 70-20-10 که توسط مدیر عامل قبلی گوگل، اریک اشمیت، ایجاد شد، یک دستورالعمل اساسی برای توزیع منابع بین فعالیت های بنیادی، مجاور و خلاق است که پارادایم سه افق را به اجرا در می آورد.

عملیات بنیادی شامل فرآیندهایی است که بیشتر فعالیت های فعلی کسب و کار را تشکیل می دهد، در حالی که فعالیت های مجاور به رویه هایی اشاره دارد که منجر به پیشرفت و توسعه سازمان می شود.

از سوی دیگر، فعالیت های خلاقانه اقداماتی هستند که توسط شرکت برای تحقق اهداف غیراصولی انجام می شود.

برای به دست آوردن بهترین نتایج، 70٪ از تلاش خود را به فعالیت های اصلی تجاری خود، 20٪ را به پروژه های مرتبط با تجارت خود (مانند بازارهای جدید) اختصاص دهید و 10٪ باقیمانده را برای تولید چیزی کاملاً جدید اختصاص دهید.

کسب‌وکارهایی که منابع خود را به این روش به کار می‌گیرند، اغلب حدود 10 تا 20 درصد از همتایان خود فراتر می‌روند. این مطالعه همچنین کشف کرد که سود بلندمدت برای هر نوع سرمایه گذاری با مقدار پول سرمایه گذاری شده نسبت معکوس دارد.

مفهوم “سه افق رشد” چیست؟

مدل سه افق رشد McKinsey & Company یک روش محبوب برای کسب و کارها است تا تلاش های خود را سازماندهی کنند و به تعادل مناسب بین پروژه های با اندازه های مختلف در زرادخانه خود دست یابند.

مدل سه افق بیان می‌کند که برای اینکه شرکت‌ها به پتانسیل کامل خود دست یابند، باید در هر سه افق به طور همزمان روی ابتکارات کار کنند.

افق 1: تلاش های مرتبط با کسب و کار اصلی

افق 2: کاوش چشم اندازهای جدید کسب و کار در صنایع در حال توسعه

افق 3: توسعه شرکت های جدید و متحول کننده

اگر به ایجاد تغییرات اندک در کسب و کار فعلی خود با فعالیت های Horizon 1 اختصاص داشته باشید، می توانید عملکرد خود را افزایش دهید. با این حال، اگر مدل‌ها و استراتژی‌های کسب‌وکار جدیدی برای کسب درآمد ابداع نکنید، در نهایت به موفقیت بلندمدت خود آسیب خواهید رساند.

اگر شما منحصراً بر نوآوری های مخرب تمرکز  کنید و کسب و کار اصلی فعلی خود را که در حال حاضر سودآور است نادیده بگیرید، همین وضعیت صدق می کند  .

شرکت ها نمی توانند بدون یافتن تعادل مناسب بین هر سه افق، در چند سال آینده وضعیت امیدوار کننده ای را تضمین کنند. و با انجام این کار، نه تنها توسعه بالقوه خود را بهینه می کنید، بلکه خطاهای موجود در پورتفولیوی سازمان خود را نیز به حداقل می رسانید.

مفهوم استیج گیت یا قیف چیست؟

در هر صنعتی، ایده های تازه، محصولات و خدمات مهم هستند. بدون نوآوری، یک شرکت وجود نخواهد داشت. یک روش برای دستیابی به این هدف، استفاده از قیف توسعه فرآیند مرحله-دروازه است.

این تکنیکی برای فشرده سازی بسیاری از مفاهیم مختلف در یک مفهوم نهایی واحد است.

در روش Stage-Gate چه مراحلی وجود دارد؟

این مفهوم یکپارچه از پنج مرحله عبور می کند که پنج دروازه تعیین کننده پیشرفت آن است. یک شرکت برای ایجاد معیارهای معنادار برای ارزیابی هر مرحله باید فرآیند را زیر نظر داشته باشد.

برای توضیح بیشتر این فرآیند،  قیف مرحله-دروازه  با چند مفهوم شروع می شود. این پیشنهادات به دروازه اول می رسد، که فقط مفاهیم خاص را مرتب می کند و به مرحله دوم می برد.

این مفاهیم قبل از ورود به دروازه دوم بیشتر اصلاح می شوند. آنها یک بار دیگر ارزیابی می شوند و روند تکرار می شود. بهترین مفهوم در نهایت به یک محصول یا خدمات جلا تبدیل می شود.

به طور خلاصه، فرآیند مرحله-دروازه تضمین می‌کند که بهترین مفهوم پیاده‌سازی شده و محصول، تغییر یا خدمات تولید شده بیشترین شانس موفقیت را دارد.

مدیریت ایده چیست؟

مدیریت نوآوری شامل  مدیریت ایده است .

هدف اصلی آن تولید بهترین مفاهیم بالقوه است که برای کسب و کار مفید باشد. هنگامی که مدیریت ایده اعمال می شود، تیم نوآوری با ایده های زیادی روبرو می شود.

آنها تصمیمات مبتنی بر اطلاعات را ایجاد می کنند و به طور مؤثر انتخاب می کنند که کدام ابتکارات را دنبال کنند و چه مفاهیمی را دنبال کنند.

جدا از به حداقل رساندن درگیری عاطفی، مدیریت ایده ها به شیوه ای سیستماتیک ارزش منطقی آنها را بهبود می بخشد. به پایان رساندن یک یا حتی چندین چالش در هر سال، حداکثر سود را از مدیریت مفهومی استخراج نمی کند. باید مستمر باشد.

سبد نوآوری چیست؟

پورتفولیو نوآوری  به مجموعه ای از مفاهیم، ​​ابتکارات، برنامه ها و فعالیت هایی اطلاق می شود که یک شرکت آن ها را به گونه ای مدیریت می کند که گویی سرمایه گذاری هستند، با هدف دستیابی به نتایج و اهداف خاص مرتبط با استراتژی های نوآوری.

این گامی در فرآیند نوآوری است که مدیریت پروژه را هدایت می کند و در عین حال منافع پیش بینی شده سازمان را در برابر سرمایه گذاری ها و ریسک ها متعادل می کند.

این یک پیشرو برای عملیات آینده است زیرا بیشترین شانس موفقیت و همچنین فرصت ها و جایگزین های جدید را برای رشد کسب و کار در نظر می گیرد.درک مفاهیم و تئوری ها در مورد نوآوری به شما کمک می کند تا ابتکارات نوآوری خود را به طور موثر اجرا کنید.

بدون نظر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *