یک هفته پس از اعلام تعدیل نیرو توسط تویوتا در کارخانه آلتونا خود در ملبورن، هولدن از دست دادن 100 شغل معمولی در کارخانه تولیدی خود در آدلاید را تایید کرد. مایک دورو، رئیس هولدن، گفت که کاهش ها اجتناب ناپذیر است، زیرا دلار قوی استرالیا مانع از فرصت های رشد صادرات شده است. او در مورد نیاز به حمایت مالی از سوی دولت صریح بود و به رادیو ABC گفت که این شرکت «بدون سرمایه‌گذاری دولت‌های استرالیا [فدرال و ایالت] همراه با صنعت خودرو، قادر به انجام تجارت در استرالیا نخواهد بود».

نظرات Devereux بیشتر به بحث در مورد دوام صنعت تولید و نقش آن در اقتصاد استرالیا دامن می زند. اما نظر اقتصادی محترم، از طرف بانک مرکزی استرالیا، کمیسیون بهره وری، خزانه داری و مفسران بازار مالی، ادامه نزول صنعت تولید در استرالیا را با جدایی سرد مشاهده کرده اند. آنها استدلال می کنند که این نمونه ای از “تغییر ساختاری” اجتناب ناپذیر است که به وسیله آن نهاده های مولد مجدداً به بخش منابع تخصیص می یابد تا بازدهی بالاتری حاصل شود. چنین نگرش‌های عاقلانه منعکس‌کننده سوءتفاهم عمیق از تولید به‌عنوان تولیدکننده و استفاده‌کننده فناوری‌های پیشرفته است و عواقب شدیدی که افول آن بر اقتصاد استرالیا خواهد داشت.

استدلال های زیادی برای شناسایی اهمیت تولید در زندگی اقتصادی کشورها ارائه شده است. اینها عبارتند از دفاع (به ویژه با کاهش صنایع داخلی فولاد، پالایش نفت و تایر). امنیت غذایی (از سال 2005 تا 2010 صادرات مواد غذایی فرآوری شده 0.6 درصد در سال کاهش یافته و واردات 10 درصد در سال افزایش یافته است – اگر این نرخ های رشد حفظ شود استرالیا تا سال 2018 وارد کننده خالص مواد غذایی فرآوری شده خواهد شد). و «نفرین منابع» که با اختلاف درآمدهای زیاد در مناطق مختلف، جدایی‌طلبی منطقه‌ای و رشد اقتصادی شکوفا می‌شود. نروژ، کانادا و برزیل استثناهایی هستند که با داشتن سیاست هایی که هم منابع طبیعی وسیع خود را توسعه می دهند و هم پایگاه صنعتی متنوعی را حفظ می کنند، این قاعده را ثابت می کنند.

تولید و نوآوری

با این حال، مهمترین بحثی است که توسط مورخان اقتصادی و مورخان علم، مبنی بر وابستگی و تعامل متقابل صنعت تولید، علم و فناوری مطرح شده است. با توجه به اهمیت فزاینده نوآوری در استراتژی‌های رقابتی شرکت‌های تولیدی، این پیوندها حتی نزدیک‌تر شده‌اند و این نوآوری به طور فزاینده‌ای مبتنی بر بهره‌برداری از مرزهای علمی است. تولید استرالیا از طیف گسترده ای از فناوری ها و تحقیقات مانند بیوتکنولوژی، نانوتکنولوژی، الکترونیک، کامپوزیت ها، متالورژی، شیمی صنعتی، رباتیک و محاسبات پیشرفته برای فرآیندهای تولید خود استفاده و سرمایه گذاری می کند.

صنعت خودرو یک نمونه عالی در این زمینه است. تنها 13 کشور در جهان یک صنعت خودروسازی یکپارچه دارند که قادر به انجام تمام مراحل تولید خودرو – از طراحی تا نمایشگاه است. هر یک از این کشورها از طریق مکانیسم هایی مانند تعرفه ها، معافیت های مالیاتی بر سود صنعت خودرو، یارانه های تولید، سیاست های تدارکات دولتی، یارانه های سرمایه گذاری و حمایت از تحقیق و توسعه از صنعت خود حمایت مالی می کنند. آنها این کار را دقیقاً به این دلیل انجام می دهند که تولید خودروهای مدرن زیربنای یک ساختار صنعتی پیچیده و یکپارچه از جمله فولاد با مشخصات بالا، ریخته گری آلیاژی پیشرفته، الکترونیک، مواد شیمیایی، پلاستیک و محاسبات و ماشینکاری پیشرفته است. این فقط محرک علم و مهندسی نیست. صنعت خودرو همچنان در مدیریت زنجیره تامین و سازماندهی کاری در لبه پیشرو قرار دارد.

به همین دلایل، رقابت شدیدی از سوی کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه برای جذب و حفظ سرمایه گذاری صنعت خودرو وجود دارد. استرالیا مدت‌هاست که تعرفه‌های بالا را کنار گذاشته است، اما به حمایت از صنعت با اعطای یارانه به سرمایه‌گذاری در طراحی خودرو، تأسیسات جدید تولید و تحقیق و توسعه ادامه می‌دهد. طبق استانداردهای بین المللی، این پشتیبانی حداقل است. دولت ایالات متحده 260 دلار برای هر نفر جمعیت در صنعت خودرو هزینه می کند در حالی که در استرالیا فقط 18 دلار برای هر نفر است .

مشوق های سرمایه گذاری دولت

بدون تولید، مشاغل علمی و مهندسی (و تکنسین های آموزش دیده توسط TAFE) و به طور غیرمستقیم، مشاغل کمتری در شرکت هایی که خدمات مشاوره ای به تولیدکنندگان ارائه می دهند، وجود خواهد داشت. چرا مالیات دهندگان استرالیایی باید از سرمایه گذاری عمومی در علم، مهندسی و تحقیق و توسعه از طریق CSIRO ، سازمان علوم و فناوری دفاعی (DSTO) و مراکز تحقیقاتی تعاونی حمایت کنند، در حالی که تولید – به عنوان کاربر اصلی این سرمایه گذاری – دیگر وجود ندارد؟ چرا مالیات دهندگان به حمایت از دانشگاه ها برای آموزش دانشمندان و مهندسان و تأمین بودجه تحقیقات دانشگاهی ادامه می دهند، در حالی که مزایای این تحقیق به طور فزاینده ای توسط شرکت های خارج از کشور به دست می آید؟ صنعت پنل های خورشیدی چین به عنوان یک مثال گویا عمل می کند.

استخراج معادن نمی‌تواند شکاف تکنولوژیکی ناشی از کاهش تولید را پر کند. اول، تقریباً تمام ورودی‌های پیچیده تولیدی و طراحی در معدن وارد می‌شوند. طبق گزارش اداره اقتصاد کشاورزی و منابع استرالیا ، فروش سالانه خدمات و تجهیزات نرم افزاری و مشاوره محلی «نوآورانه» به صنعت معدن استرالیا و خارج از کشور، 9 میلیارد دلار یا کمی بیش از 2.2 درصد از کل فروش سالانه تولید است. دوم، گسترش سریع تحقیق و توسعه معدن زیر سوال رفته استتوسط نیک گرون، مدیر عامل Lateral Economics و بنیاد کسب و کار استرالیا، که پیشنهاد می کنند فعالیت تولید معدن به عنوان تحقیقات ادعا شده است. این واقعیت را تأیید می کند که علیرغم داشتن کل هزینه های مشابه برای تحقیق و توسعه کسب و کار، تحقیق و توسعه معدن تنها 4000 نفر را در مجموع استخدام می کند، در مقایسه با بیش از 17000 نفر در بخش تولید.

چیزی عمیقاً پست مدرن در مورد بی‌تفاوتی اقتصاددانان ارتدکس نسبت به حفظ ظرفیت تکنولوژیکی گسترده در استرالیا وجود دارد. حفظ این ظرفیت هزینه دارد – در واقع هزینه زیادی دارد، اما هزینه کاهش این ظرفیت مطمئناً بیشتر خواهد بود.

بدون نظر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *