وقتی صحبت از تقویت نوآوری و تجاری سازی تحقیقات در سطح جهانی می شود، چیزی در ایالات متحده وجود دارد که ما فاقد آن هستیم. ما باید از موفقیتهای ایالات متحده در این زمینه درس بگیریم و از برنامهای که آنها پیشگام بودهاند تا به صنایع نوآورانه خودمان شروعی بسیار ضروری بدهیم، الگوبرداری کنیم.
برای دهها محقق استرالیایی که پس از کار در ایالات متحده به کشور بازگشتهاند، فقدان معادلی با طرح تحقیقات نوآوری کسبوکارهای کوچک ایالات متحده ( SBIR ) در اینجا نشاندهنده یک حفره بزرگ در اکوسیستم نوآوری ما است.
چارلز وسنر ، پروفسور دانشگاه جورج تاون و مدیر واحد سیاست نوآوری جهانی، می گوید که طرح SBIR در سال 1982 باعث ایجاد تغییری اساسی در نگرش در دانشگاه های آمریکا شد.
به گفته وسنر، قبل از SBIR، رئیس دانشکده از دانشگاهیان جوان میپرسید که چه تعداد نشریه قرار است از آخرین تحقیق آنها منتشر شود.
یک ایمیل هفتگی با تجزیه و تحلیل مبتنی بر شواهد از بهترین محققان اروپا
سی سال بعد، رئیس اکنون می پرسد که آیا می توان این تحقیق را به محصول یا خدمات تبدیل کرد و آیا آنها باید آن را از دانشگاه خارج کنند تا به بودجه SBIR دسترسی پیدا کنند. وسنر میگوید این یک تغییر عمیق ذهنیت بوده است.
ساده ولی موثر
طرح پژوهشی نوآوری کسب و کارهای کوچک (SBIR) یک طرح نسبتاً ساده است که از زمان معرفی تاکنون تغییر چندانی نکرده است. سازمان های دولتی ایالات متحده که بیش از 100 میلیون دلار تحقیق و توسعه را خارج از سازمان انجام می دهند، ملزم به اختصاص 2.8 درصد از بودجه تحقیق و توسعه خود به این برنامه ها هستند. در حال حاضر، یازده آژانس فدرال در این برنامه شرکت می کنند.
هر آژانس نقش فعالی در فراخوان تحقیق و توسعه ایفا می کند – “درخواست ها” اصطلاحی است که در ایالات متحده استفاده می شود و با چهره ای کاملاً مستقیم – برای مناطق مورد توجه آنها. به عنوان مثال، وزارت کشاورزی ایالات متحده در سال جاری خواهان اجرای پروژه در ده حوزه است. آنها زمینههای غیرمعمولی مانند «آبزی پروری» و «سوختهای زیستی و محصولات مبتنی بر زیستمحصولات» هستند، اما با ویژگیهای کمی بیشتر.
هر کسبوکار کوچک (یک تا 500 کارمند) میتواند برای اجرای پروژههایی در برابر این درخواستها پیشنهاد دهد. وزارت کشاورزی ایالات متحده سالی یک بار درخواست صادر می کند، حدود 500 درخواست برای پروژه های “فاز 1” (آنهایی که تا سقف 100000 دلار آمریکا حداکثر تا هشت ماه می رسد) دریافت می کند و حدود 15 تا 20٪ آنها را تامین می کند. اگر پروژه ای در فاز 1 موفقیت آمیز باشد، آنها می توانند برای جایزه فاز دوم درخواست دهند که می تواند تا 500000 دلار آمریکا در طول دو سال باشد. برخی از دپارتمانها دارای مراحل بیشتر و بزرگتر فاز III هستند، اگرچه USDA اینطور نیست.
برای وزارت دفاع وزارت دفاع ، 2.8 درصد از هزینههای تحقیق و توسعه خارج از مدرسه در واقع مقدار زیادی پول است. علاوه بر این، اگر وزارت دفاع در حال درخواست پیشنهادات برای کار جدید باشد، به احتمال زیاد در صورت موفقیت پروژه، اولین مشتری آن کسب و کار کوچک خواهد بود.
وزارت دفاع در حال حاضر سهمی در این محصول دارد و به نحوه عملکرد آن در اکوسیستم خود فکر می کند. با توجه به پیچیدگی شدید رویه های تدارکات نظامی، داشتن وزارت دفاع از قبل در محصول شما یک مزیت بزرگ برای یک شرکت جدید است.
ادامه بودجه فاز دوم و سپس فاز سوم، گاهی اوقات در چند سری، در مقادیر بسیار بیشتر از آژانس های بزرگتر در دسترس است و می تواند به ده ها میلیون دلار برسد.
تصور نکنید که به این معنی است که تمام پروژه های SBIR کوتاه مدت هستند یا فاقد چالش های علمی هستند. نیروی دریایی ایالات متحده سالانه حدود 1.4 میلیارد تن سوخت مصرف می کند، و رئیس برنامه انرژی آن، کاپیتان جیم گودرو، گفت که وقتی شما در مورد این مقدار سوخت صحبت می کنید، تغییرات آب و هوایی فراتر از سیاست است.
وی خاطرنشان کرد که ارتش ایالات متحده در حال حاضر از بسیاری جهات عملی تحت تأثیر تغییرات آب و هوایی قرار گرفته است، مانند داشتن روزهای تمرین آتش زنده در هر سال در کالیفرنیا. و همانطور که او هفته گذشته در جمع مخاطبان TechConnect World در واشنگتن گفت، نیروی دریایی در حال قراردادی برای تحویل مواد در سال 2040 است که باید در دهه های 2070 و 2080 موثر باشد. بنابراین باید با تغییرات آب و هوایی کنار بیاید.
بکشید و فشار دهید
در جلسه TechConnect هفته گذشته در واشنگتن، ده ها گروه فدرال ایالات متحده به معنای واقعی کلمه با جامعه علمی و تجاری در مورد نیازهای نوآوری خود صحبت می کردند. بخشهای بزرگ مانند دفاع و انرژی، توسط تیمهای تخصصی زیادی که به دنبال شرکتهایی برای کار برای آنها هستند، نمایندگی میشوند.
این “کشش مشتری” در شکل اولیه خود است. جامعه علمی در اینجا به تعداد زیادی فن آوری های جدید را به بازار ارائه می دهد. هنگامی که “فشار علم” و “کشش مشتری” با هم ترکیب شوند، شانس نوآوری موفق به سطح جدیدی افزایش می یابد.
همزمان در فیلادلفیا، کنفرانس بزرگ سالانه بیوتکنولوژی، BIO ، با بیش از 15000 شرکت کننده از سراسر جهان در جریان بود. دو آژانس بزرگ تأمین مالی علم ایالات متحده – بنیاد ملی علوم ( NSF ) و مؤسسه ملی بهداشت ( NIH ) در آنجا حضور داشتند و به شرکتهای SBIR خود کمک کردند تا با داروخانههای بزرگ و سایر همکاران خود ملاقات کنند تا فناوریها را به بازار بیاورند.
این مانند یک جشنواره علمی است که بزرگ، اما با جزئیات بسیار زیاد نوشته می شود، زیرا شرکت ها در جستجوی فرصت های جدید از جامعه تحقیقاتی گسترده آمریکا هستند.
آیا می تواند در استرالیا کار کند؟
مقاله مشترک اخیر ایان مک فارلین و کریستوفر پاین، ” تقویت تجاری سازی تحقیقات “، این ایده را مطرح کرد که استرالیا به یک طرح “شبیه SBIR” نیاز دارد. آکادمی علوم و مهندسی فناوری ( ATSE ) اغلب اشاره کرده است که فقدان چنین طرحی یک حفره در اکوسیستم نوآوری استرالیا است.
با این حال، ما برخی از طرحهای «کشش مشتری» را داریم. شرکتهای تحقیق و توسعه روستایی قطعاً در این دسته قرار میگیرند، همانطور که بسیاری از مراکز تحقیقاتی تعاونی ( CRCs ) نیز در این دسته قرار میگیرند.
پاسخ دولت به ” مرور مایلز ” اخیر برنامه CRC این بود که CRCها را بیشتر تحت رهبری صنعت قرار دهد.
رهبری صنعت شعار مراکز رشد صنعت جدید است ، اما آنها قرار نیست بودجه تحقیقاتی زیادی را تامین کنند. پروژههای پیوندی ARC و مراکز آموزشی تحول صنعتی جدیدتر و همچنین مراکز مشارکت NHMRC هر کدام تلاشهایی برای سوق دادن بیشتر سرمایهگذاری تحقیق و توسعه کشور به سمت تلاشهای بیشتر بازاری هستند.
اما هیچ یک از این طرح ها با هدف تقویت نوآوری از سوی کسب و کارهای کوچک نیست. یا حداقل، نه به طور انحصاری. آنها اغلب تشویق می شوند که این کار را انجام دهند، و تلاش های پراکنده ای برای بهبود تعامل تجاری کوچک خود انجام می دهند، اما به وضوح یک نقطه ضعف در زمینه نوآوری استرالیا است.
کسبوکارهای کوچکی که در تلاش برای گسترش با فناوریهای نوآورانه هستند، دائماً برای جمعآوری سرمایه در مراحل اولیه توسعه تلاش میکنند.
پر کردن شکاف
SBIR به خودی خود یک طرح برای همکاری نیست. کسب و کارهای کوچک درگیر می توانند تمام تحقیق و توسعه را خودشان انجام دهند. اما تجربه در ایالات متحده این است که SBIR همکاری را تقویت میکند زیرا استارتآپهای با فناوری پیشرفته به دنبال کسب تخصص از دانشگاهها و سایر آژانسهای تحقیقاتی هستند.
دانشگاهها بلافاصله نرخ خروج شرکتها را در اجرای این طرح در سال 1982 افزایش دادند. بودجه SBIR سرمایههای اولیه و سرمایهگذاری خطرپذیر بیشتری را جذب میکند، و این “دره مرگ” را بین بودجه تحقیقات اولیه و خودپایدار شدن کسبوکار پل میزند.
در نهایت، بسیاری از کسبوکارهای کوچک توسط شرکتهای بزرگ خریداری میشوند، بهویژه در حوزههای دفاعی و دارویی، جایی که برای معرفی محصولات جدید نیاز به سرمایهگذاری گسترده مداوم است.
شکی نیست که یک طرح SBIR یک شکاف بزرگ نوآوری در استرالیا را پر می کند، و بدون شک می توانیم ترتیبات اداری لازم را انجام دهیم. اما برای اینکه یک طرح SBIR واقعاً در استرالیا موفق شود، چند مانع وجود دارد که من پیشنهاد میکنم قبل از اینکه اولین دلار را خرج کنیم باید بر آنها غلبه کنیم. من این تستها را تستهای “دینکومنس منصفانه” برای اطمینان از طعم استرالیایی مینامم.
تست دینکامنس منصفانه 1
آیا حمایت سیاسی واقعی وجود خواهد داشت؟
تا زمانی که طرحی از حمایت دو حزبی برخوردار نباشد، هیچ فایده ای برای معرفی آن وجود نخواهد داشت. استرالیا با یکی از کوتاه ترین دوره های انتخاباتی در جهان، از نظر سیاست پایدار در رابطه با نوآوری در یک نقطه ضعف بزرگ قرار دارد.
اگر حمایت سیاسی وجود داشته باشد، یک طرح SBIR به سرمایه گذاری قابل توجهی از پول جدید نیاز دارد. رد کردن پول از برنامه دیگری که بودجه کمتری دارد به سادگی به معنای شکست هر دو خواهد بود. مدتی طول می کشد تا صنعت با طرح های جدید مطمئن شود و شروع به سرمایه گذاری به روشی معنادار کند. ما به تعهد واقعی نیاز داریم
تست دینکامنس منصفانه 2
آیا حمایت بوروکراسی واقعی وجود خواهد داشت؟
SBIR در ایالات متحده کار می کند زیرا یک طرح تدارکات و همچنین یک طرح تحقیق و توسعه است. بوروکراسی باید به طور جدی متعهد به استفاده از این طرح برای بهبود دانش یا خدمات بخش خود باشد.
این بدان معناست که یک گزارش درخواستی به وزارت محیط زیست در مورد مدیریت یک گونه در معرض خطر باید اجرا شود، نه اینکه فقط به کتابخانه ارسال شود. این بدان معناست که ارتش باید چکمه های بهتری را از یک تجارت کوچک استرالیایی خریداری کند.
این شاید یک تغییر ذهنیت بزرگتر از سیاستمداران یا جامعه تجاری باشد، و نیاز به نظارت دقیق دارد، حتی اگر حمایت اولیه در سطح بالا وجود داشته باشد.
برای کشور کوچکی مانند استرالیا، اغلب آسانترین راه رفتن به مسیری با کمترین خطر است – بنابراین برآوردهای سنا باید برای حمایت از ابداعات استرالیایی، بوروکراتها را کمی سست کند.
تست دینکامنس منصفانه 3
آیا تجارت استرالیا واقعاً از آن حمایت می کند؟
اگر کسبوکارهای کوچک فقط برای دسترسی به پول SBIR تشکیل میشوند و میخواهند با ارائه برخی تحقیقات به دولت زنده بمانند، وضعیت ما بهتر نیست. اگر نهادهای صنعت اوج پول را صرفاً به عنوان یک استحقاق برای اعضای خود ببینند، آنگاه هیچ اتفاق جدیدی رخ نخواهد داد.
هدف اصلی ایجاد یک نوآوری بزرگ به مشاغل کوچک تبدیل آنها به مشاغل با رشد بالا است. کسبوکارهای بزرگتر موجود باید بپذیرند که نمیتوانند به این طرح دسترسی داشته باشند، و حتی ممکن است با رقابت آنهایی که مبتکران موفقی هستند، مواجه شوند. یک طرح SBIR ماهیت خود را شامل می شود که به بازیکنان جدید در شهر کمک کند، و بازیکنان فعلی باید این وضعیت را بپذیرند.
اگر دولت فدرال متعهد به ایجاد طرحی شبیه به SBIR در استرالیا می شد، این به راحتی بزرگترین اصلاح اکوسیستم نوآوری در کشور از زمان سیاست های دولت هاوک از “کشور هوشمندانه” خواهد بود.
ممکن است با رشد آن طرح به اندازه صندوق آینده تحقیقات پزشکی نباشد، اما اجرای آن بسیار پیچیدهتر است. شکی نیست که دولت می خواهد آژانس های تجاری و تحقیقاتی بسیار نزدیک تر گرد هم آیند. یک طرح SBIR گام بزرگی در این جهت خواهد بود.
بدون نظر