نابرابری پدیده اجتماعی، سیاسی و اقتصادی تعیین کننده عصر ماست. تنها 1 درصد از جمعیت جهان اکنون بیش از 35 درصد از کل ثروت خصوصی را در اختیار دارند، یعنی بیش از 95 درصد پایینی آنها روی هم . اگرچه این ممکن است بد به نظر برسد، اما روندها نشان می دهد که وضعیت فقط بدتر خواهد شد. پرداختن به آن مستلزم همکاری چندین استراتژی با یکدیگر است، اما یکی که کمتر شناخته شده است این است که چگونه راه حل های ساده و مقرون به صرفه برای مشکلات مردم می توانند تفاوت واقعی را از پایین به بالا ایجاد کنند.
یکی از روش های اندازه گیری نابرابری به ضریب جینی معروف است. یک عدد مفید و ساده بین صفر و یک به ما می دهد، جایی که صفر نشان دهنده برابری کامل است که در آن همه درآمد یکسانی دارند، و یک بیانگر حداکثر نابرابری است. در کشورهایی که سازمان همکاری اقتصادی و توسعه (OECD) را تشکیل می دهند، جینی در اواسط دهه 1980 0.28 بود، اما در اواخر دهه 2000 با 10 درصد افزایش به 0.31 رسید .
نابرابری یک مشکل جهانی است. در قالب فقر مطلق، در سراسر کشورها وجود دارد. حدود 4 میلیارد نفر – بیش از نیمی از جمعیت جهان – با کمتر از 9 دلار آمریکا در روز زندگی می کنند . اما نابرابری در داخل کشورها نیز یک مشکل است. در اواخر دهه 2000، نابرابری درآمدی اندازه گیری شده توسط جینی در 17 کشور از 22 کشور OECD افزایش یافته بود – در فنلاند، آلمان، اسرائیل، نیوزیلند، سوئد و ایالات متحده بیش از 4 درصد افزایش یافت .

مطالبه کردن
نابرابری نیز مشکلی است که در دو طرف تقاضا و عرضه اقتصاد وجود دارد. در سمت تقاضا: تعداد زیادی از مردم از ثمرات فرآیند اقتصادی کنار گذاشته میشوند زیرا به مراقبتهای بهداشتی اولیه، آموزش، غذای مغذی و انرژی پاک دسترسی ندارند. این تا حد زیادی یک مشکل جهانی نوظهور است، اما در جهان توسعه یافته نیز به طور فزاینده ای یک مشکل است.
تجزیه و تحلیل جهان، از کارشناسان
در سمت عرضه، تعداد زیادی از مردم از فرآیند اقتصادی کنار گذاشته میشوند، زیرا در صنایع با ارزش افزوده بالا که به شدت به مهارتها و فناوری متکی هستند، از اشتغال محروم میشوند. این تا حد زیادی یک مشکل در جهان توسعه یافته است که در آن جهانی شدن و فناوری، تولید را خالی کرده است، اما در برخی از کشورهای در حال توسعه نیز یک مشکل است.
کار من در دهه گذشته مرا به این باور می رساند که بخش مهمی از نبرد علیه نابرابری در چیزی است که می توان آن را نوآوری مقرون به صرفه نامید. به عبارت ساده، این در مورد استفاده از نبوغ انسانی برای ایجاد راه حل های سریع تر، بهتر و ارزان تر برای افراد بیشتری در زمینه های اصلی مانند خدمات مالی، بهداشت، آموزش و انرژی است. میتوانیم آن را «صرفهجو» بنامیم، زیرا این در مورد سرمایهگذاری کلان دولتی یا شرکتی نیست، بلکه در مورد توسعه و ارائه فناوریها و ایدههای مقرونبهصرفه برای برآوردن نیازهای اساسی در مقیاس است. این پتانسیل را دارد که هر دو جنبه عرضه و تقاضای نابرابری را برطرف کند.
در سمت تقاضا، توسعه این راهحلهای مقرونبهصرفه در بخشهای مختلف، نوید آن را میدهد که تعداد زیادی از مردم را که در حال حاضر به خدمات مالی مقرونبهصرفه، آموزش و مراقبتهای بهداشتی دسترسی ندارند، شامل شود. در واقع، چنین انقلاب مقتصدی در حال حاضر در بازارهای نوظهور در جنوب آسیا، آفریقا و آمریکای لاتین در حال وقوع است . در هند، چنین راه حل هایی در مراقبت های بهداشتی، خدمات رایگان یا بسیار مقرون به صرفه را برای تعداد زیادی از مردم در مناطقی مانند آب مروارید، جراحی قلب و پروتز به ارمغان می آورد. در سراسر کشور، Devi Shetty اصول پزشکی و مدیریتی را برای کاهش هزینه جراحی قلب به 1200 دلار آمریکا و در عین حال حفظ استانداردهای جهانی کیفیت اعمال کرده است. او می خواهد قیمت را به 800 دلار کاهش دهد.

در آفریقا، یک انقلاب مخابراتی قبلی، اکنون نسل دوم راه حل های مقرون به صرفه را در بخش های کلیدی مانند خدمات مالی هدایت می کند. M-Pesa ، یک سرویس دارای پیامک که به افراد غیربانکدار امکان میدهد از طریق تلفن همراه خود پول ارسال و دریافت کنند، به بیش از 25 میلیون کنیایی (که بسیاری از آنها مشاغل کوچک دارند) قدرت را برای بهبود بهرهوری و دسترسی به فرصتهای درآمدزایی داده است. چنین پرداخت های مبتنی بر تلفن همراه به نوبه خود راه حل های بازار مقرون به صرفه را در زمینه هایی مانند روشنایی خورشیدی برای کسانی که خارج از دسترس شبکه برق زندگی می کنند، هدایت می کند.
راه حلهای مقرون به صرفه مشابه در اجاقهای آشپزی تمیز، دستگاههای پزشکی، حملونقل، داروها، بهداشتی و لوازم الکترونیکی مصرفی برای رشد در آسیا و آفریقا در چند دهه آینده قرار میگیرند و به نجات میلیونها نفر از فقر مطلق در این فرآیند کمک میکنند.
کارآفرینان
در سمت عرضه، نوآوری مقرون به صرفه امکان ایجاد اشتغال با ارزش افزوده بیشتر را برای افراد بیشتر، به ویژه در اقتصادهای غربی، فراهم می کند . شرکت های بزرگ به طور فزاینده ای لاغر هستند و دیگر تعداد زیادی از افراد را که در گذشته استخدام می کردند استخدام نمی کنند. و بنابراین، کارآفرینی بیش از هر زمان دیگری یک محرک کلیدی برای رشد است، هم از نظر بازده و هم در ایجاد اشتغال. جوانانی که وارد نیروی کار می شوند دیگر نمی توانند انتظار داشته باشند که شغل گیرنده باشند. به طور فزاینده ای، انتظار می رود که آنها کارآفرین باشند.
خوشبختانه، آنها اکنون برای انجام این کار قدرت بیشتری دارند: تیمهای کوچکی از افراد میتوانند شرکتهای جدیدی راهاندازی کنند و به مقیاسی دست یابند که قبلاً ممکن نبود.

فناوریهایی مانند رایانههای ارزان قیمت، حسگرها، گوشیهای هوشمند و چاپگرهای سهبعدی به این تیمها امکان میدهند تا به روشهایی اختراع و نمونهسازی کنند که در گذشته فقط در اختیار شرکتهای بزرگ یا آزمایشگاههای دولتی بود. این به نوبه خود باعث ایجاد جنبش سازنده شده است که در آن مخترعان نوپا می توانند در Make Spaces و Fab Labs با سایر افراد همفکر خود سرهم بندی کنند و راه حل هایی برای مشکلاتی که در جوامع خود با آن مواجه هستند ایجاد کنند. ایده هایی که از Tech Shops و Make Spaces بیرون آمده اند عبارتند از Embrace Baby Warmer و Simprints، یک دستگاه بیومتریک برای مدیریت پرونده های پزشکی در این زمینه در کشورهای در حال توسعه.
اگر این «سازندگان» مایل به تجاریسازی راهحلهای خود هستند، میتوانند سرمایه مورد نیاز را جمعآوری کنند، تولید را برون سپاری کنند، محصولات خود را در amazon.com فهرست کنند تا به توزیع کمک کنند و از رسانههای اجتماعی برای انتشار این خبر استفاده کنند. در واقع، چنین «فضاهای سازنده» میتوانند به کارخانههای با فناوری پیشرفته، محلی و پایدار آینده تبدیل شوند و ارزش افزوده بالا و فرصتهای تولید خلاقانه را به شهرهایی که تولید آلاینده قرن بیستم در آنها در چند دهه گذشته به طور سیستماتیک ضعیف شده است، ارائه دهند. جایی که مشاغل از دست رفته در آن بخش ها نابرابری را تشدید کرده است.
در حالی که اکثر سیاستمداران و سیاستگذاران در تلاش برای مقابله با نابرابری فزاینده در سراسر جهان به شدت دچار تزلزل و لکنت میشوند، یک انقلاب صرفهجویانه آرام در حال حاضر درست در برابر چشمان آنها به این مشکل میپردازد. نیازی نیست که دولت نظاره گر باشد. اکنون زمان آن است که دولت ها بنشینند، توجه کنند و به این انقلاب دامن بزنند. انجام این کار می تواند به نجات جوامع و اقتصاد آنها قبل از اینکه خیلی دیر شود کمک کند.
بدون نظر