شما نمی توانید از این واقعیت فرار کنید که داشتن محیط مناسب برای نوآوری برای افراد مختلف چیزهای متفاوتی دارد. چیزی که همه ما باید بتوانیم بر آن توافق داشته باشیم این است که محیط نوآوری بسیاری از شرایطی را که نوآوری را در ذهن مردم به هم پیوند می دهد، در خود جای داده است. محیط باید به چشم انداز پیرامون نوآوری متصل شود، باید برای هر یک از ما نیز ترجمه شود تا ارتباط برقرار کنیم. محیط شرایط رشد مناسبی را برای سازمان شما فراهم می کند تا محیط منحصر به فرد خود را برای شکوفایی و رشد تقویت کند. آن شرایط رو به رشد را انکار کنید و هر گونه ابتکار نوآوری به دلیل فقدان تغذیه اساسی ریشه های خود با مشکل مواجه می شود و در نهایت می میرد.
هر زمان که به فکر کردن در مورد محیطی برای نوآوری باز می گردم، به ریشه های مطالعات اولیه خود در زمینه نوآوری باز می گردم. اولین بخش پایان نامه نوآوری من برای مقطع کارشناسی ارشد با فکر کردن به شرایط فرهنگی و اقلیمی یک سازمان شروع شد.
ایجاد در شرایط مناسب
برای من، محیطی که برای نوآوری ایجاد می کنیم، مکان، زمان و مکان را برای تعقیب آن چالش های نوآوری ارائه می دهد. باید آن شرایط، اشتیاق، تعهدات، هویتهایی را در شما ایجاد کند که الهام بخش شما برای مقابله با چالش باشد. این باید محیطی را ارائه دهد که به شما امکان می دهد هم در بدن و هم از نظر ذهنی به دنبال چیزی ارزشمند باشید که توسط دیگران به عنوان کمک به تبدیل ایده ها به پیشنهادهای برنده ارزش دارد.
کار بر روی شرایطی که تأثیر روشنی بر طرز تفکر و رفتار مردم داشته باشد، نیاز به تفکر و تفکر دارد. محیط از آب و هوا، فرهنگ و شرایطی تشکیل شده است که به خلاقیت اجازه می دهد شکوفا شود و رشد کند.
تجسم محیط نوآوری مورد نیاز
هر وقت این سوال از من پرسیده می شود: “پس چه چیزی این محیط نوآوری را تشکیل می دهد”، به درخت و ریشه های آن فکر می کنم.
نتیجه نهایی که از ایجاد شرایط مناسب برای داشتن یک اقلیم و فرهنگ برای نوآوری نیاز داریم این است که به خلاقیت ، تولید ایدههای جدید و نوآوری ، ترجمه آن ایدهها به محصولات، خدمات جدید و مفید بسیار نزدیکتر میشویم. یا فرصت های تجاری که به ما رشد تازه می دهد.
شرایط مناسبی را فراهم می کند تا تعاملات بین فرد و ایده یا مفهوم اتفاق بیفتد تا از طریق همه عوامل توانمندی که «آن» را به توسعه و سپس ظهور به عنوان یک مفهوم تجاری نهایی ترغیب می کند، به روش های جدید «ادغام» شود. .
این فراهم کردن شرایط مناسب و عوامل توانمند به محیط نوآوری ما تبدیل می شود.
تنظیم در مورد درک محیط کار برای نوآوری تا حدی تعیین کننده موفقیت نهایی و تأثیر نوآوری بر عملکرد سازمان خواهد بود.
ما با درک خود از آنچه که جو نوآوری را تشکیل می دهد شروع می کنیم.
دیدگاه رایج این است که این اقلیم به طرق مختلف برای هر یک از ما منعکس می شود، در ادراکات و باورهای مردم در مورد ویژگی های محیطی، شکل دادن به انتظارات در مورد نتایج، الزامات و تعاملات. سطح تعدیلکنندگانی که هر یک از ما با آنها ارتباط داریم تا حدی با شرایط و نحوه مشاهده جایگاه خود در فعالیتهای نوآوری مورد نیاز تعیین میشود. به عنوان مثال، آیا اینها در زمان های آشفته تنظیم می شوند، آیا فشار رقابتی واقعی ما را مجبور به واکنش می کند و سپس آن فشارهای داخلی واقعی برای انجام چه هستند؟
همچنین آرایش شغلی که از ما خواسته شده است چگونه است؟ سطح خلاقیت و ایده پردازی مورد نیاز، نوع نوآوری مورد انتظار، مرحله کار ما در فرآیند نوآوری (اوایل، اواسط، اواخر)، میزان اختیاری که به ما داده می شود، پاداش برای هر عملکرد خلاقانه، ساخت تیم و آنچه ما احساس می کنیم سطح رضایت شخصی خودمان است، همه بر تفکر ما تأثیر می گذارند. هر کدام به اقلیم و شرایط نوآوری کمک می کنند.
سپس با آن الگوها و باورهای ماندگاری مواجه می شویم که فرهنگ ما را شکل می دهد.
فرهنگ اغلب به عنوان “برنامه ریزی جمعی ذهن” توصیف شده است، که اعضای یک گروه اجتماعی را از گروه دیگر متمایز می کند. معمولاً به دنبال این است که فرهنگ پایدار، عمیق و دائماً توسط تاریخچه تصمیمات، استفاده از قدرت و راهبردهای یادگیری برای پاسخگویی و تنظیم نحوه برخورد با سؤالات اساسی تقویت شود. ما دائماً عادتها، روالها و تصمیمگیریهای خود را به روشهای تکراری تقویت میکنیم. زمانی که بتوانیم تجربیات جدید را با الگوهای موجود جذب کنیم، بسیار راحت تر هستیم.
اولین تداعی کلمه فرهنگ روشی بود که مردم به طور خاص از خاک مراقبت می کردند، به روش ما ، و اینکه چگونه آنها با موفقیت روی خاک کار می کردند تحت تأثیر تعدادی از عوامل کلیدی بود که هدف همه آنها تولید بهترین محصول ممکن از همه بود. شرایط کمک کننده این نحوه برخورد با موقعیتهای خاص یا مواجهه با مشکلات تکراری مشابه است. فرهنگ در ما ریشه دوانده است، خنثی کردن آن، رها کردن و اصلاح آن به چیزی متفاوت، بدون شناخت قابل توجه و کار سخت بسیار سخت است.
به گفته ادگار شین، یکی از نویسندگان پراستناد در زمینه فرهنگ سازمانی، ما سه منبع اصلی داریم که فرهنگ های ما را شکل می دهند که اغلب نیاز به چالش دارند. اول، باورها، ارزشها و مفروضاتی است که از گذشته باقی مانده است، منتقل شده، تکرار میشود و پذیرفته میشود. سپس ما در معرض تجربیات یادگیری قرار می گیریم تا تکامل و رشد کنیم. سپس سوم، از تزریق ایده ها، اعضا، رهبران و شیوه های جدید است.
از آنجایی که فرهنگ مجموعهای عمیق، پایدار و پیچیده از مفروضات مشترک است که در دورههای زمانی نسبتاً طولانی در بیشتر سازمانها ایجاد شده است، انتظار یک نوآوری ناگهانی کار آسانی نیست، اگر این بخشی از این فرهنگ مداوم این تغییر الگوهای رفتار، نگرش ها و باورها است و اینها اغلب عمیقاً در ما ریشه دارند و قبل از پذیرش باعث طرد می شوند. تغییر مستلزم « بازکردن یخ – انتقال – انجماد مجدد» کلاسیک است، به عنوان سفری که اغلب مجبوریم طی کنیم.
اقلیم و فرهنگ متمایز هستند
در نهایت، اقلیم ما از فرهنگ ما متمایز است، زیرا در سطح سطحی بسیار قابل مشاهده است و به مراتب بیشتر در معرض تغییر و تلاش برای بهبود است. هرچه بیشتر بتوانیم آب و هوای خود را تغییر دهیم، به مرور زمان بر فرهنگ ما تأثیر بیشتری خواهد گذاشت. هنگامی که شما دست به تغییر می زنید، آنها یک تنش بسیار خلاقانه بین خود دارند.
نیروهای بسیار زیادی، اغلب متضاد، در درون سازمانهای ما مشغول به کار هستند. ایجاد محیطی برای تاثیرگذاری ناگهانی نوآوری، فراهم کردن شرایط برای تفکر و رفتار متفاوت، کاری چالش برانگیز است.
گام بعدی این است که واقعاً فضای خود را برای خلاقیت بیش از حد درک کنید.
من میخواهم در یک پست جداگانه به طور خاص بر فضای خلاقیت و نوآوری تمرکز کنم، اما پیشنهاد میکنم هیچ مکانی بهتر از ایجاد تغییرات برای افراد برای داشتن قدرت آزمایش، ایجاد و توسعه وجود ندارد. و برای آزمایش، صرفاً برای یادگیری نوآوری به عنوان یک حالت طبیعی.
این حالت طبیعی را می توان به طور مداوم تشویق و پیگیری کرد، نه به اجرا درآورد، بلکه به عنوان بخشی از یادگیری روزمره توسط همه افراد، در همه سطوح، انتظار می رود، همه به حل مشکلات سازمانی، اختراع، طراحی روش ها، رویکردهای جدید و کمک به تفکر استراتژیک جدید کمک می کند.
ایجاد محیط نوآوری مطمئناً به زمان اختصاص داده شده نیاز دارد
ایجاد محیطی برای نوآوری به زمان نیاز دارد، درک اختصاصی از ترکیب آن و بخش هایی که تأثیر می گذارد یا محدود می کند. در حال کار بر روی فضای خلاقانه است زیرا این امر از نسل جدید، در نظر گرفتن، جذب رویکردها، شیوه ها و مفاهیم جدید کاری پشتیبانی می کند.
تنها چیزی که من پیشنهاد می کنم این است که این باید عمدی باشد و از بالا به خوبی هدایت شود، در غیر این صورت این شرایط محیطی نوآورانه جدیدی را برای درخت ما، که در بالا نشان داده شده است، یا ریشه های آن ایجاد نمی کند تا رشد و گسترش یابد و پایه ای قوی تر برای تغییر آب و هوا ایجاد کند. شرایط و مقابله با چالش های نوآوری.
بدون نظر