نگرش و انتظارات مردم نسبت به داوطلبان دکترا چندین بار در آفریقا تغییر کرده است. در طول دهههای 1960 و 1970، با خروج بسیاری از قدرتهای استعماری از این قاره ، فارغالتحصیلان دکترا بهعنوان دانشپژوهان ماهر ارزش داشتند.
آنها به عنوان شکل دهندگان بومی شکست دموکراتیک کشورهایشان از شیوه های استعماری مورد ستایش قرار گرفتند. آموزش آنها در مورد عدالت، جبران خسارت و صدای مستقل تلقی می شد.
علاقه شخصی من به دنبال کردن روشهای مختلف طراحی مطالعات دکترا در دهه 1990 با این پسزمینه شکل گرفت. در آن زمان، آفریقای جنوبی به سمت استقلال خود می رفت – نه از استعمار سنتی، بلکه از حکومت آپارتاید.
تحصیل دکتری به عنوان اعتراض
اساتید ارشد دانشکده آموزش محافظهکار آفریقای جنوبی ما از جذب دانشجویان کارشناسی ارشد خودداری کردند. آنها استدلال کردند که دانشجویان آینده نگر برای این شکل از کار نظری انتزاعی در چنین سطح بالایی آماده نیستند. آنها پیشنهاد کردند که مسائل عملی تری برای معلمان آفریقای جنوبی وجود دارد که باید با آنها برخورد کنند و اصرار داشتند که ادامه تحصیل در مقطع دکترا برای کسانی که باید روی کار خود در کلاس های درس تمرکز کنند یک “تجمل” است.
ایمیل هفتگی برای اروپایی ها توسط دانشمندان اروپایی
استدلال آنها مقدار زیادی از مقاومت این اساتید در گسترش پایه باشگاه انحصاری خود را آشکار کرد. آنها همچنین به این باور که مطالعات دکترا باید شبیه سازی دیدگاه های خود استادان باشد، خیانت کردند. این نگرش ها باعث شد که تحصیلات دکترا را به عنوان پروژه مقاومت در برابر طرد شدن آپارتاید بپذیرم .
تأثیرات بین المللی باعث تغییر نگرش شد. معیارهای جهانی یک سیستم آموزشی با کیفیت به سمت افزایش ثبت نام فراگیران ابتدایی و متوسطه هدایت شدند. مؤسسات چند ملیتی از کشورهای در حال توسعه برای سرمایه گذاری انحصاری در این اهداف حمایت کردند.
در سال های اخیر تغییر دیگری رخ داده است. برخی استدلال کرده اند که احیای آموزش در آفریقا به احترام و حفظ رابطه بین یادگیری در همه سطوح متکی است. این شامل یادگیری در دانشگاه ها می شود.
این تغییر ارزش مطالعات دکترا را مجدداً ارزیابی کرده است. آنها را می توان برای توسعه سیستم های برنامه ریزی، ایجاد تفکر انتقادی در مورد شیوه های فعلی، تشکیل ستون فقرات برای توسعه سیاست و کمک به نظارت و ارزیابی استفاده کرد.
اگر فارغ التحصیلان دکترا می خواهند این نقش ها را ایفا کنند، ساختار و شکل آموزش دکتری باید اصلاح شود. چگونه می توان این کار را انجام داد؟
تغییر در همه سطوح
یکی از جنبه های این سیستم که باید به چالش کشیده شود، مدل سنتی رابطه استاد و کارآموزی بین استاد راهنما و دانشجو است. برخی از مؤسسات در حال بررسی مدلهای جدیدتر یادگیری هستند که گروههایی از دانشآموزان با سرپرست خود همکاری میکنند. همچنین وجود بیش از یک استاد راهنما که به یک فرد یا گروهی از دانشجویان دکترا کمک می کنند، رایج شده است.
روابط نظارت دکترا اکنون بخش ها، مؤسسات و مرزها را در بر می گیرد. مشارکت هایی بین دانشگاه های آفریقایی و بین دانشگاه ها شکل گرفته است. آنها همتای اروپایی و آسیایی دارند.
به عنوان مثال، موسسه من – دانشگاه کوازولو-ناتال در دوربان، آفریقای جنوبی – دو برنامه از این قبیل دارد. یکی شامل موسسه آموزش موریس است. این دانشگاه همچنین با همکاری دانشگاههای تامپره و هلسینکی در فنلاند، موسسه مدیریت اوگاندا و دانشگاه Makerere و Yaounde I در کامرون، مدرک دکترا در آموزش عالی ارائه میدهد. این مشارکت ها به مؤسسات مختلف اجازه می دهد تا منابع نظری، مالی و انسانی را به اشتراک بگذارند.
مشخصات دانشجوی دکترای آفریقایی نیز در حال تغییر است. به طور فزاینده ای، اخذ دکترا به معنای واجد شرایط بودن برای ورود به یک بخش انضباطی در دانشگاه نیست. نامزدها دیگر دانشجویان معمولی نیستند که اخیراً تحصیلات کارشناسی ارشد خود را در همان رشته به پایان رسانده باشند. آنها معمولاً مسن تر هستند و احتمالاً در حالی که با نیازهای خاص خانواده و مسیر شغلی کار می کنند، به صورت پاره وقت تحصیل می کنند.
دانش آموز طیف وسیعی از تجربیات عملی را از سال ها خدمت در زمینه های خاص به ارمغان می آورد. با این حال، اغلب آنها در حال عبور از سایر زمینه های تحصیلی هستند. این گرده افشانی متقابل می تواند مسیرهای جدیدی را برای تولید دانش جایگزین ایجاد کند.
اشکال جدیدی از دکترا برای پاسخگویی به چنین تنوعی پدید آمده است. اینها شامل یک دکترای حرفه ای است که صنعت، حرفه و دانش آکادمیک را با هم جمع می کند. دانشجویان همچنین می توانند دکترا را با انتشارات، مانند کتاب یا تک نگاری، یا از طریق سایر ژانرهای مبتنی بر هنر دنبال کنند.
دانشگاه ها با ایده پایان نامه دکترا که از نوشتن خلاقانه داستانی، نقاشی، عکس و هنرهای نمایشی مانند رقص و موسیقی استفاده می کند، راحت تر می شوند.
مراحل بعدی
برای تأمین مالی و تشویق این تغییرات به مشارکت های جدید تجارت، دولت، جامعه و دانشگاه نیاز است. دانشگاهها باید برنامههایی ایجاد کنند، استراتژیهای حاکمیتی را توسعه دهند و ساختارهای حمایتی دانشگاهی را راهاندازی کنند تا تعداد بیشتری از دانشجویان دکترا را وارد این عرصه کنند.
فارغ التحصیل دکتری آینده باید این تأثیرات متعدد را به هم مرتبط کند. همه آنها برای تسلط در نگرانی های فعلی و آرزوهای آینده خود رقابت می کنند. این وظیفه طراحان آینده آموزش دکتری است که این را در نظر داشته باشند.
بدون نظر