این مقاله با پیوندی به تحقیق منتشر شده بازنشر شده است که در اولین انتشار موجود نبود.

سال‌هاست که دانشمندان در تلاش بوده‌اند راهی برای اندازه‌گیری فشار در مغز بیمار بدون نیاز به سوراخ کردن جمجمه فرد پیدا کنند. اگرچه این روش مطمئن ترین روش برای اندازه گیری فشار در مغز باقی می ماند، اما تهاجمی، گران است و با خطر عفونت و خونریزی همراه است.

ارزیابی فشار داخل مغز بخش مهمی از تشخیص برخی شرایط جراحی مغز و اعصاب است. اینها شامل تومورهای مغزی، ناهنجاری های جمجمه، آسیب تروماتیک مغزی و عفونت است.

چندین سال پیش فناوری تصویربرداری اولتراسوند که از پروب اولتراسوند روی چشم استفاده می‌کند، به عنوان یک روش غیرتهاجمی برای شناسایی این فشار با استفاده از تصویربرداری ساکن معرفی شد. اگرچه به جراحان مغز و اعصاب اجازه می دهد تا بیشتر موارد فشار داخل مغز را ارزیابی کنند، تصویربرداری اولتراسوند استاتیک همه موارد را تشخیص نمی دهد.

نه در مورد اخبار فوری نه در مورد نظرات بی اساس.

مطالعه ما ، روش تصویربرداری استاتیک فعلی را پیشرفته کرده است. تکنیک ما شامل تجزیه و تحلیل یک کلیپ ویدیویی کوتاه از پشت چشم برای علامت گذاری فشار در مغز است. این روش سریعتر و بالقوه دقیق تر از تکنیک موجود است.

آمار محدودی در مورد کودکان مبتلا به اختلالات جراحی مغز و اعصاب در آفریقا وجود دارد، اما تعداد کودکان مبتلا به هیدروسفالی بسیار زیاد است. هیدروسفالی نتیجه افزایش فشار مایع است که مغز را فشرده می کند و باعث بزرگ شدن جمجمه می شود. بدون درمان، می تواند منجر به مرگ شود.

بنابراین یک تکنیک قابل اعتماد برای تخمین فشار روی مغز باید بسیار دقیق باشد.

استفاده از امواج صوتی برای دیدن مغز

چشم به طور مستقیم توسط عصب بینایی که در پشت کره چشم قرار دارد با مغز مرتبط است. این اطلاعات بصری جمع آوری شده توسط شبکیه را به مغز می رساند. غلاف عصب بینایی یک ساختار بالونی شکل است. با افزایش فشار در مغز، مایعی از مغز در امتداد این غلاف قرار می گیرد. این غلاف را به همان روشی که بادکنک باد می کند، گشاد می کند.

بنابراین مسیر نوری به ما اجازه می دهد تا با استفاده از تکنیک های تصویربرداری غیرتهاجمی، اطلاعات مهمی را از مغز استخراج کنیم. پیشرفت های اخیر در فناوری تصویربرداری اولتراسوند، آن را به ابزاری بسیار جذاب برای ارزیابی فشار افزایش یافته در داخل جمجمه تبدیل کرده است. استفاده از اولتراسوند در جراحی مغز و اعصاب بسیار جذاب است زیرا بدون تشعشع، قابل حمل، به طور گسترده در دسترس و نسبتا ارزان است.

روش کار این روش به این صورت است که کاوشگر اولتراسوند روی چشم بسته قرار می‌گیرد و به ما امکان می‌دهد تا ساختارهای نوری عمیق‌تر را هنگام اتصال به مغز ببینیم.

تکنیکی که در حال حاضر مورد استفاده قرار می گیرد شامل یک عکس فوری از غلاف عصب بینایی است. سپس عرض غلاف با سایر نشانگرهای بالینی و تصویربرداری مقایسه می شود تا استنباط شود که افزایش فشار در مغز وجود دارد.

تکنیک جدید چگونه کار می کند

Llewelyn Padayachy تکنیک بهبود یافته سونوگرافی چشم برای اندازه گیری فشار در مغز را توضیح می دهد.

مطالعه ما چندین تفاوت با تکنیک تصویربرداری استاتیک موجود دارد. گذشته از اندازه گیری تغییرات قطر غلاف برای نشان دادن افزایش فشار، ما یک تکنیک دینامیکی توسعه داده ایم که نحوه حرکت غلاف را در نتیجه نبض فرد تجزیه و تحلیل می کند. سپس این حرکت با فشار داخل جمجمه مقایسه شد و ثبات قابل توجهی را نشان داد.

به عنوان یک مطالعه اولیه، ما اندازه گیری اولتراسوند را روی گروه بزرگی از کودکان انجام دادیم. مطالعات قبلی با استفاده از تکنیک اولتراسوند بر روی کودکان، آن را با فشار مستقیم اندازه گیری شده در مغز مقایسه نکرده اند. تشخیص بیماری عصبی در کودکان بسیار دشوار است زیرا علائم اغلب کاملاً ظریف هستند.

ما همچنین کاستی‌های خاصی را در تکنیک فعلی “تصویربرداری استاتیک” شناسایی کردیم که منجر به دقت محدود شد، محدودیتی که در بسیاری از مطالعات دیگر توضیح داده شده است .

اگرچه تکنیک استاتیک بین دو تا سه دقیقه طول می کشد تا تمام تصاویر مورد نیاز را جمع آوری کند، تکنیک ما می تواند به طور قابل توجهی این زمان را به حدود 30 ثانیه برای ثبت اطلاعات کاهش دهد.

همچنین این اولین مطالعه در نوع خود است که بر روی چنین گروه بزرگی از بیماران انجام می شود و نتایج قابل توجهی به همراه دارد.

استفاده از تکنیک‌های غیرتهاجمی برای اندازه‌گیری فشار داخل مغز برای تشخیص برخی بیماری‌های عصبی اخیراً مورد توجه قرار گرفته است. اینها شامل اندازه گیری جریان خون به مغز و فشار در گوش است. اما بسیاری از این مطالعات به دلیل دقت ناسازگار محدود شده اند .

در دسترس تر کردن آن

هدف ما اصلاح دقت و بهبود سادگی تکنیک است. با انجام این کار ما امیدواریم که ارزیابی فشار داخل جمجمه با استفاده از این تکنیک اصلاح شده در سطح مراقبت های بهداشتی اولیه انجام شود.

این امر تشخیص افزایش فشار در مغز مرتبط با برخی اختلالات عصبی را سرعت می بخشد.

در یک محیط چالش برانگیز منابع مانند آفریقای جنوبی، که در آن کودکان معمولی با یک بیماری عصبی دیرتر از آنچه که باید به مرکز مناسب ارجاع می‌شوند، ابزار دقیقی که امکان تشخیص زودهنگام را فراهم می‌کند، تفاوت اساسی ایجاد می‌کند.

از دیدگاه جراحی مغز و اعصاب، تشخیص زودهنگام افزایش فشار در مغز می تواند یک نشانگر مفید برای بیماری های عصبی زمینه ای باشد.

این تکنیک ساده و در عین حال موثر این پتانسیل را دارد که روش تشخیص برخی بیماری‌های عصبی را تغییر دهد. اما مهمتر از آن شاید این باشد که این امر می تواند در سطح امکانات اولیه مراقبت های بهداشتی مانند بیمارستان ها و کلینیک های روزانه انجام شود.

این مطالعه با همکاری بخش جراحی مغز و اعصاب UCT و یک موسسه تحقیقاتی پیشرو نروژی انجام شده است. یک پتنت موقت دریافت کرده است.

بدون نظر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *