در یک ابتکار نوآوری، چهار نوع ایده وجود دارد.
- محرک های چشم انداز نوآوری
- حامیان چشم انداز نوآوری
- ایده های مفید و غیر چشم انداز
- ایده های بی فایده
درک این انواع ایده برای موفقیت هر ابتکار نوآوری بسیار مهم است. اما ابتدا اجازه دهید “دیدگاه نوآوری” را توضیح دهم.
بیانیه چشم انداز نوآوری
در بیشتر موارد، چشم انداز نوآوری شما چشم انداز استراتژیک شماست. با این حال، از آنجایی که برخی از سازمانها چشماندازی تعریف نکردهاند یا بیانیه چشماندازی دارند که بیش از حد مبهم است، ممکن است لازم باشد یک بیانیه چشمانداز نوآوری ایجاد کنید که منعکسکننده درک شما از جهتگیری و اهداف استراتژیک سازمان باشد.
انواع ایده
محرک های چشم انداز نوآوری
با ارزش ترین نوع ایده، ایده ای است که چشم انداز نوآوری شرکت شما را در یک جهش بزرگ به جلو سوق دهد. به اپل و آیفون فکر کنید. به تویوتا و مدیریت موجودی به موقع (JIT) فکر کنید. به دکمه «لایک» فیسبوک فکر کنید. همه این ایدهها شرکتهای آنها را به جلو سوق دادند و جهشی بزرگ در رقابت به آنها دادند. آیفون اپل باعث شد که هر نوع گوشی دیگر قدیمی به نظر برسد. مدیریت به موقع موجودی تویوتا به این شرکت اجازه داد تا هزینه های موجودی را به شدت کاهش دهد و نظم و انضباط را در مدیریت زنجیره تامین اعمال کند، که باعث کشف و حذف عوارض غیرضروری در زنجیره و همچنین تأثیرگذاری بر طراحی محصول برای امکان مونتاژ کارآمدتر می شود. دکمه لایک تعامل و تعامل کاربران فیس بوک را به شدت افزایش داد.
محرکهای بینش نوآوری معمولاً بسیار پرخطر هستند. آنها شامل سرمایه گذاری در یک ایده اثبات نشده است. اگر این ایده شکست بخورد، می تواند گران و حتی تحقیرآمیز باشد. اولین تلاش اپل برای ساخت تبلت نیوتن بود که در سال 1992 وارد بازار شد. این یک شکست بود. نیوتن، و به ویژه سیستم تشخیص دست خط معیوب آن، توسط کمدین ها و صاحب نظران به طور کلی مورد تمسخر قرار گرفت .
با این حال، اگر پیشروان چشم انداز استراتژیک موفق شوند، می توانند در واقع بسیار ارزشمند باشند. آیفون میلیاردها دلار ارزش دارد. مدیریت به موقع موجودی تویوتا با کاهش نیاز به ذخیره مازاد موجودی پرهزینه، میلیاردها دلار در این شرکت صرفه جویی کرده است.
ایده های پایه گذاری
زیرمجموعهای از محرکهای چشمانداز استراتژیک، ایده پایهگذاری است، که ایدهای است که اساس یک شرکت جدید را تشکیل میدهد. به برنامه تلفن همراه Uber، اولین کتابفروشی آنلاین آمازون یا اولین جاروبرقی Dyson فکر کنید. از آنجا که چنین ایده هایی اساس همه شرکت های جدید را تشکیل می دهند، به ندرت بخشی از ابتکارات نوآوری هستند. استثنا زمانی است که یک شرکت از یک ایده برای راه اندازی یک تجارت جدید استفاده می کند. نمونههایی از این موارد عبارتند از ماشین خودران Google (اکنون یک واحد تجاری جدید به نام Waymo ) یا Flikr، که در اصل یک ابزار اشتراکگذاری عکس در Neverending، یک بازی آنلاین چند نفره بود . این ابزار محبوبتر از بازی بود و به عنوان یک تجارت جداگانه و بسیار سودآور از بین رفت.
ایدههای بنیادی در سازمانها اغلب زمانی به وجود میآیند که افراد متوجه میشوند که ابزارهای ساخته شده برای سازمان از نظر تجاری قابل بهرهبرداری هستند. به عنوان مثال، آمازون تخصص خود را در ساخت سرورهای وب برای پشتیبانی از فروشگاه آنلاین خود ایجاد کرده بود. یکی از افراد بالا، احتمالاً جف بزوس، مدیر عامل شرکت، متوجه شد که این شرکت می تواند سرورهای خود را در اختیار سایر سازمان هایی قرار دهد که به فضای سرور ایمن و به خوبی مدیریت شده بر اساس انعطاف پذیری نیاز دارند. در نتیجه، وب سرورهای آمازون راه اندازی شد و موفقیت چشمگیری را به اثبات رساند.
از آنجایی که این ایدهها شرکتها را به سمتهای جدیدی سوق میدهند، ایدههای پشت آنها عموماً از بالا سرچشمه میگیرند.
حامیان چشم انداز نوآوری
حامیان چشم انداز نوآوری ایده هایی هستند که با چشم انداز نوآوری شما مطابقت دارند و به تقویت آن کمک می کنند. چنین ایدههایی شامل ایدههایی است که در ارتقای آیفون، فناوریهایی که میتوانند به موقع مدیریت موجودی را بهبود بخشند، و تنوع پاسخهای احساسی جایگزین لایک کردن یک پست فیسبوک است.
حامیان چشم انداز استراتژیک خون نوآوری هستند. آنها چشم انداز نوآوری شما را تقویت می کنند، اطمینان می دهند که شرکت شما به روز است و شما را از رقبا جلوتر نگه می دارد. آنها باید کانون ابتکار نوآوری شما باشند.
ایده های مفید و غیر چشم انداز
ایده های مفید و غیر چشم انداز ایده هایی هستند که با چشم انداز شرکت مرتبط نیستند، اما با این وجود مفید هستند. طراحی یک ابزار نرم افزاری که پردازش فاکتورها را کارآمدتر می کند، مثالی است. هزینه های عملیاتی را کاهش می دهد، کارایی را بهبود می بخشد و منجر به اشتباهات کمتر در صورتحساب می شود. اما، مگر اینکه شرکت شما نرم افزار تولید کند و بفروشد، استراتژیک نیست.
در نتیجه، باید مراقب ایده های غیر چشم انداز باشید. در مثال ما، ممکن است بهجای اختراع نرمافزار مدیریت فاکتور، به سادگی یک نرمافزار مدیریت فاکتور خارج از قفسه بخرید. ممکن است نرم افزارهای آماده به اندازه طراحی خود ایده آل نباشند، اما به اندازه کافی خوب هستند. علاوه بر این، از آنجایی که مدیریت فاکتور بخشی از چشم انداز نوآوری شما نیست، لازم نیست در این زمینه رهبر باشید.
بسیاری از ابتکارات نوآوری به جای تمرکز بر حامیان چشم انداز نوآوری، اغلب ایده های مفید و غیر چشم انداز را جذب می کنند. اگرچه این میتواند چیز خوبی باشد، اما میتواند باعث شود تیم نوآوری از اینکه نوآوریهای بزرگ و هیجانانگیزی ایجاد نمیکنند، احساس ناامیدی کند.
ایده های بی فایده
دسته آخر ایده ها ایده های بی فایده هستند. اینها ایده هایی هستند که هیچ ارتباطی با چشم انداز نوآوری ندارند و به نیازهای تجاری بی ربط هستند. اگر در فیسبوک کار میکنید و یک جاروبرقی با مارک فیسبوک پیشنهاد میکنید، این نمونهای از یک ایده بیفایده خواهد بود. فیس بوک در مورد جاروبرقی نیست. و در حالی که جاروبرقی برای نظافت دفتر شرکت مفید است، هیچ دلیل منطقی وجود ندارد که شرکت طراحی خود را انجام دهد. در حال حاضر شرکت های زیادی وجود دارند که جاروبرقی های واقعا عالی تولید می کنند.
متأسفانه، بسیاری از ابتکارات نوآوری ایدههای بیفایده زیادی را جذب میکنند، بهویژه ابتکارات در شرکتهای عظیم (که اغلب در فعالیتهای متعددی درگیر هستند) و طرحهای جمعسپاری با طراحی ضعیف که ایدهها را از عموم جمعآوری میکند.
داشتن بسیاری از ایده های بی فایده ممکن است دلیل موفقیت آمیز بودن ابتکار نوآوری شما باشد زیرا ایده های زیادی را جمع آوری کرده است، اما از آنجایی که آنها بی فایده هستند و به دلیل اینکه باید برای مدیریت ایده های جمع آوری شده زمان بگذارید، ایده های بی فایده در واقع هزینه ای را به همراه دارند بدون اینکه هیچ سود واقعی ارائه کنند. .
اگر مدیر نوآوری هستید، می خواهید ایده های بی فایده را به حداقل برسانید.
چرا باید ایده ها را به این صورت طبقه بندی کنید
در گذشته، ایده ها در سطح جهانی طبقه بندی می شدند، به عنوان مثال، ایده های محصول، ایده های فرآیند و غیره وجود دارد. موضوع این است که این روش قدیمی طبقه بندی به سازمان هایی که نوآوری آنها باید بر چشم انداز استراتژیک و نیازهای آنها متمرکز باشد، مربوط نمی شود. با طبقه بندی ایده ها بر اساس نیازهای هر شرکت، می توانید کارهای جالبی انجام دهید. شاید مهمتر از همه، شما بتوانید برای هر ایده ارزشی قائل شوید. یک پیشرو استراتژی با ارزش ترین ایده است، پس از آن یک تقویت کننده استراتژی و سپس ایده های مفید است. ایده های بی فایده در واقع ارزش منفی دارند زیرا هزینه های اداری را متحمل می شوند، اما ارزشی ندارند. بسته به اینکه یک ایده فقط یک ایده است، یک پروژه در حال توسعه است یا اجرا شده است، ارزش ها نیز می توانند تغییر کنند.
شاخص عملکرد ابتکار نوآوری
و، در واقع، این اساس شاخص عملکرد ابتکار نوآوری (IIPI – که به راحتی می تواند برای سرگرمی “yippee” تلفظ شود) را تشکیل می دهد. IIPI به مدیران نوآوری اجازه می دهد تا عملکرد خود و عملکرد ابتکارات خود را به روشی معنادار و واقع بینانه اندازه گیری کنند.
ترکیبی از طبقهبندی ایده و IIPI به مدیران اجازه میدهد تا ابتکارات خود را بر توسعه ایدههای با ارزش متمرکز کنند و سپس منابع را در آن ایدهها قرار دهند. چرا 100000 یورو برای توسعه یک ایده مفید هزینه کنید در حالی که می توان آن را روی ایده ای سرمایه گذاری کرد که از دیدگاه نوآوری شما پشتیبانی می کند یا احتمالاً آن را به جلو می برد؟
و این بدان معناست که مدیران می توانند ابتکارات نوآوری را به طور موثرتری اجرا کنند و در نتیجه ارزش بیشتری برای سازمان خود ایجاد کنند.
دوره آنلاین رایگان آموزش مدیر نوآوری برای معرفی IIPI و موارد دیگر
من یک دوره آموزشی کوتاه و آنلاین در مورد چگونگی اجرای یک ابتکار نوآوری موثر ایجاد کرده ام. در آن، شما یاد خواهید گرفت که چگونه ایدههای مرتبطتری به دست آورید، چگونه از اجرای تعداد بیشتری از ایدههای با ارزش و نحوه اندازهگیری عملکرد اطمینان حاصل کنید. این آموزش به جزئیات بیشتری در مورد IIPI، چهار نوع ایده و بیانیه های چشم انداز نوآوری خواهد پرداخت.
بهترین از همه، آموزش کاملا رایگان است. بیشتر بدانید و از اینجا شروع کنید…
کارگاه بهبود مدیریت نوآوری در شرکت شما
اگر می خواهید یک کارگاه آموزشی جامع و یک یا دو روزه ابتکار نوآوری برای تیم نوآوری خود داشته باشید، با ما تماس بگیرید. در این مدت زمان کوتاه، شما و همکارانتان یاد خواهید گرفت که چگونه خلاقیت را روی توسعه ایدههای مرتبط متمرکز کنید، چگونه از اجرای بیشتر آن ایدهها اطمینان حاصل کنید و چگونه نتایج را با استفاده از IIPI اندازهگیری کنید. کارگاه را می توان با مربیگری از راه دور پیگیری کرد. بهتر از همه، می توانید نتایج کارگاه را با استفاده از IIPI اندازه گیری کنید!
از رقابت خارج از نوآوری! با من تماس بگیرید و بیایید در مورد اینکه چگونه کارگاه بهبود مدیریت نوآوری به شما، تیم و کل سازمانتان سود می رساند صحبت کنیم .
بدون نظر