این اولین مقاله از سری مقالاتی است که The Conversation Africa بر روی شمول مالی و اعتبارات خرد و نقش آنها در توسعه اقتصادی اجرا می شود.
مفهوم “شمولیت مالی” در محافل اصلی کسب و کار و توسعه به عنوان یک اصطلاح فراگیر برای نوآوری در خدمات مالی برای فقرا استفاده می شود. شمول مالی به عنوان بخشی از یک برنامه مهم توسعه اقتصادی برای حل فقدان دسترسی به خدمات مالی رسمی برای میلیاردها نفر در سراسر جهان ترویج می شود.
موفقیت گنجاندن مالی بر حسب تراکم مکانهای خدمات مالی (مانند تعداد دستگاههای خودپرداز)، نفوذ محصول (تعداد حسابهای بانکی باز شده) و دسترسی جغرافیایی (نزدیک بودن خدمات مالی به مردم) اندازهگیری میشود.
این اهداف نشان می دهد که شمول مالی بر افزایش جریان نقدی افراد فقیر متمرکز شده است. یا به عبارت دیگر، شمول مالی به دنبال حل فقر درآمدی است.
ایمیل هفتگی برای اروپایی ها توسط دانشمندان اروپایی
اما این کافی نیست. این به این دلیل است که روشی که در آن نیازهای درآمدی کوتاه مدت افراد برطرف می شود، گاهی اوقات می تواند منجر به پیامدهای ناخواسته تخریب دارایی شود. چنین پیامدهایی ناشی از این واقعیت است که در حالی که مردم تشویق می شوند تا وارد سیستم مالی رسمی شوند، توجه کافی به تشویق آنها به ساخت دارایی نمی شود.
خوشبختانه این مورد برای همه پروژه های شامل مالی صدق نمی کند. چند تلاش قابل توجه برای ایجاد دارایی ها وجود دارد. بیشتر آنها بر کمک به مردم برای افزایش جریان نقدی خود تمرکز می کنند. این رویکرد امکان حل هر دو فقر درآمد و دارایی را فراهم می کند.
شمول مالی به معنای محدود آن
تقریباً 2 میلیارد نفر در سراسر جهان به خدمات مالی رسمی دسترسی ندارند . چنین خدماتی می تواند حساب بانکی، اعتبار، بیمه، مکانی امن برای نگهداری پس انداز و روشی مطمئن و کارآمد برای انجام و دریافت پرداخت از طریق یک موسسه مالی ثبت شده باشد.
این اقدامات بر مشغلهای از سوی محققان و متخصصان در مورد نحوه دسترسی و استفاده مردم از خدمات مالی رسمی تأکید میکند. از این منظر، شمول مالی زمانی حاصل میشود که به اعضای یک اقتصاد محلی حسابهای بانکی با ابزارهای الکترونیکی داده شود تا پول را جابهجا کنند و پرداختها را با تسهیل شبکههای خردهفروشی یا تلفنهای همراه انجام دهند. بنابراین، شمول مالی به یک پروژه نوسازی تبدیل می شود – یک مشکل فنی که باید راه حل های فنی برای آن یافت شود.
دسترسی به اعتبار به عنوان معیاری برای شمول مالی پیچیده تر است. این به این دلیل است که مردم زمانی که از نظر مالی از طریق وام در نظر گرفته میشوند، وضعیت بدتری خواهند داشت، که شاید به بهترین نحو در رویدادهای آندرا پرادش نشان داده شود. هزاران کشاورز که در چرخه بدهی، خشکسالی و شکست محصول گرفتار شده بودند، طی 10 سال خودکشی کردند. این به معنای شمول نامطلوب است.
این مورد برای تعداد زیادی از معدنچیان در منطقه Marikana در آفریقای جنوبی بود. یکی از بزرگترین وام دهندگان به معدنچیان، بانک آفریقایی بود . تا پایان سال 2014، بانک به دلیل بدتر شدن دفتر اعتباری خود دچار مشکل شده بود. این بانک با اعطای وام های بیشتر به مشتریان خود بیش از حد توان بازپرداخت خود را گسترش داده بود.
مشکل اصلی این بود که این وامهای بدون وثیقه بودند که برای افزایش جریان نقدی در حین ساخت داراییها داده نمیشدند. مارپیچ نزولی بدهی می تواند شدید باشد. وام های چندگانه و بهره مرکب در وام های معوق به جریان نقدی منفی اضافه می شود. برخی از وام گیرندگان با وام مبلمان شروع کردند، اما در نهایت بسیاری از مردم برای خرید مواد غذایی و سایر مایحتاج اولیه به وام نیاز داشتند .
پس چالش بازنگری در شمول مالی است. آیا می توان فراتر از مدیریت درآمد و جریان نقدی فکر کرد و دیدگاه هایی را در مورد دارایی های ساختمان گنجاند؟ برای افراد، این به عنوان ارزش خالص یا تفاوت بین دارایی ها و بدهی ها اندازه گیری می شود.
ترسیم از فوکو
کار میشل فوکو مربوط به این بحث است.
فیلسوف فرانسوی توجه را به کنترل اجتماعی از طریق تأثیر متقابل قدرت و دانش در نهادهای اجتماعی جلب کرد. او به دنبال این بود که بررسی کند که جامعه چگونه مرزهای خود را ترسیم می کند. مفهوم سوژهشدن او برای کاوش در خود مدیریتی فرد در ساختارهای اجتماعی باز میشود.
از دیدگاه او، ما باید به موقعیتهای اصلی اقتصادی و مالی که افراد برای خود در نظر میگیرند، چگونگی شناسایی مشکلات مربوط به آن موقعیت، اقدامات استراتژیک برای غلبه بر مشکلات و اشکال کنترلی که برای حاکمیت خود اعمال میکنند، بپردازیم. شیوه های مالی مطابق با تفاسیر آنها از هنجارهای اجتماعی و اخلاقی.
این بدان معناست که وقتی فکر میکنیم افراد چگونه خدمات مالی را درگیر میکنند، باید از روابط دوتایی ساده که افراد را بهعنوان مصرفکنندگان خدمات ارائهشده توسط صنعت مالی معرفی میکنند، فراتر برویم. یکی از نمونه های آن آموزش مالی است. آموزش مردم برای اینکه مصرف کنندگان قابل اعتماد خدمات مالی باشند با درگیر کردن آنها برای حفظ و ایجاد ثروت خانواده متفاوت است. با پیروی از منطق فوکو، القای نقش های مالی مانند «مالک» یا «سرمایه گذار» می تواند مردم را به رد پیشنهاد بعدی اعتبار تشویق کند.
چنین رویکردی دیدگاه فرد را بهعنوان یک «مالک» و نه صرفاً بهعنوان «مصرفکننده» تشویق میکند.
مدیریت ثروت برای فقرا
چهار پروژه شمول مالی قابل توجه با درگیر شدن با افراد به عنوان مالک و نه صرفاً مصرف کننده، از دیدگاه دارایی پشتیبانی می کنند.
در ایالات متحده، قانون دارایی برای استقلال سال 1998 از شبکه ای از نزدیک به 650 برنامه ایجاد دارایی مبتنی بر جامعه برای افراد کم درآمد پشتیبانی می کند . این برنامه برای حل فقر دارایی در کنار فقر درآمدی کار می کند و در عین حال استفاده از خدمات رسمی بانکی را تشویق می کند. از شهروندان برای سرمایه گذاری در آموزش، خانه ها و مشاغل کوچک حمایت می کند.
خدمات مالی Kshetriya Gramin در هند خود را به عنوان یک خدمات مدیریت ثروت برای فقرای روستایی معرفی می کند.
Fundación Paraguaya، با Poverty Stoplight ، مشتریان را در صندلی راننده سرنوشت مالی خود قرار می دهد. Fundación Paraguaya مستقیماً با افراد کم درآمد کار می کند به گونه ای که اطمینان حاصل می کند که تصمیم می گیرند در مورد زندگی خود چه چیزی را تغییر دهند.
سرانجام، محمد یونس در سال 2006 جایزه صلح نوبل را به دلیل دسترسی میلیون ها وام گیرنده به منابع مالی دریافت کرد. کمتر گزارش شده این واقعیت است که او همچنین 7.5 میلیون سهامدار در یک بانک جدید ایجاد کرد. وام گیرندگان 95 درصد از بانک و دولت بنگلادش 5 درصد مالکیت بانک را در اختیار دارند.
اینها تنها چند نمونه از مداخلات هیجان انگیز در شمول مالی هستند که از مرز فقر درآمدی فراتر می روند. در حالی که من مخالف تلاشهای مشمول مالی در حال انجام نیستم، من برای گسترش تلاش برای اتصال مجدد به ماموریت اساسی اجتماعی فقرزدایی با افزودن ایجاد دارایی در کنار افزایش درآمد بحث میکنم.
بدون نظر