با رشد علاقه به نوآوری، تعدادی از شرکت ها اخیراً محصولات نرم افزاری طرح پیشنهادی را راه اندازی کرده اند. این محصولات کارمندان (در سیستم‌های بسته) یا حتی عموم (در سیستم‌های باز) را برای ارائه ایده‌های خود در مورد هر چیزی آسان می‌کنند. نکته مهم در مورد چنین نرم افزارهای طرح پیشنهادی این است که با تبلیغ مناسب، می توانند 1000 ایده متنوع تولید کنند. نکته بد در مورد چنین طرح های پیشنهادی این است که اگر به درستی تبلیغ شوند، می توانند 1000 ایده متنوع تولید کنند! به هر حال، اگر واقعاً می‌خواهید نوآوری کنید، باید منابعی را برای بررسی آن 1000 ایده اختصاص دهید تا تشخیص دهید کدام ایده ممکن است به نوآوری تبدیل شود. و بدون یک فرآیند نوآوری ساختاریافته در پشت طرح پیشنهاد، هر ایده نیاز به بررسی جداگانه دارد.

چندی پیش، در یک شرکت نرم افزاری ناشناخته در جایی در جهان، برخی جرقه های درخشان این ایده را داشتند که یک سیستم رای گیری را به محصول نرم افزاری طرح پیشنهادی خود اضافه کنند. در ظاهر، منطق خوب به نظر می رسد: با این همه ایده که وارد طرح پیشنهادی می شود، چرا به کاربران سیستم اجازه ندهیم به ایده ها رأی دهند تا بهترین ایده ها را شناسایی کنند؟ بدیهی است که ایده‌هایی که بیشترین آرا را داشته باشند، بهترین خواهند بود. سپس صاحبان سیستم فقط باید ایده ها را با بیشترین رای اجرا کنند و دیوانه وار نوآوری کنند.

دو نقص در این نظریه به ظاهر دوست داشتنی وجود دارد. اولاً، تحقیقات در مورد رفتار روانشناختی اجتماعی، انگیزه های گروهی و انگیزه ها نشان می دهد که این نظریه کاملاً اشتباه است. ثانیاً، به نظر می‌رسد که هیچ‌کس واقعاً تحقیق را مطالعه نکرده است و در نتیجه، تقریباً هر شرکت نرم‌افزار طرح پیشنهادی از همان سیستم رأی‌گیری بسیار ناقص استفاده می‌کند.

بیایید به معایب نگاه کنیم.

مردم به بهترین ایده ها رأی نمی دهند. آنها از روندها پیروی می کنند

تحقیقات نشان داده است که در سیستم‌های شفافی که مردم می‌توانند در مورد موارد ارسالی رای دهند، رای آنها بیشتر بر اساس روند است تا کیفیت ارسال‌های واقعی. مطالعه اخیر متیو سالگانیک، پیتر دادز و دانکن واتس با عنوان “مطالعه تجربی نابرابری و غیرقابل پیش بینی بودن در یک بازار فرهنگی مصنوعی” بسیار جالب و مرتبط است. 1

محققان 14000 داوطلب را در یک سیستم دانلود موسیقی مبتنی بر وب شرکت کردند. شرکت‌کنندگان می‌توانستند به آهنگ‌های گروه‌های مبهم گوش دهند، در مورد میزان علاقه‌شان به آهنگ‌ها رأی دهند و سپس آن آهنگ‌ها را دانلود کنند.

کاربران به گروه ها تقسیم شدند. در گروه کنترل، کاربران نمی توانستند اعمال سایر کاربران را مشاهده کنند. آنها به سادگی گوش دادند، رای دادند و دانلود کردند. کاربران باقیمانده به هشت دنیای موازی تقسیم شدند که هر کدام از یک رابط استفاده می‌کردند که فقط برای اعضای دیگر در همان دنیای موازی در دسترس بود. در هر یک از این دنیاها، شرکت‌کنندگان می‌توانستند آهنگ‌هایی را که دیگر اعضای دنیای آن‌ها دانلود کرده‌اند، ببینند و رأی‌گیری را به‌صورت واقعی تماشا کنند.

در هر گروه، مجموعه‌ای متفاوت از آهنگ‌های موسیقی به عنوان بهترین انتخاب شد. در گروه کنترل، انتخاب‌های برتر به‌طور گسترده پخش شدند، بدون اینکه هیچ ردیابی تعداد زیادی رای به دست آورد. و فرض بر این بود که این نشان دهنده علاقه واقعی شرکت کنندگان به آهنگ های موسیقی فردی است.

در هر یک از دنیایی که کاربران می توانستند نتایج رای گیری را تماشا کنند، اتفاق جالبی افتاد. کاربران ابتدا به آهنگ هایی گوش دادند که بیشترین رای را داشتند. در بسیاری از موارد، آنها نیز به این آهنگ ها رای دادند و آنها را دانلود کردند. علاوه بر این، آنها اغلب حتی به خود زحمت گوش دادن به آهنگ های بدون رای را هم نمی دادند. این یک جلوه گلوله برفی ایجاد کرد، به طوری که تعداد کمی از آهنگ ها تعداد زیادی رای گرفتند و بسیاری از آهنگ های دیگر نادیده گرفته شدند.

از همه جالبتر، آهنگ های برتر رای داده شده در هر یک از دنیاها از جهانی به جهان دیگر بسیار متفاوت بودند. در واقع، اقتصاددانان مدت‌ها متذکر شده‌اند که این «اثر شبکه‌ای» در درون جمعیت‌ها رخ می‌دهد.

در مورد آن فکر کنید

اگر متوقف شوید و به رفتار خود فکر کنید، خواهید دید که این کار منطقی است. تصور کنید برای اولین بار از یک طرح پیشنهادی بازدید می کنید. می بینید که 100 یا 1000 یا بیشتر ایده در سیستم وجود دارد. اگرچه ایده ها دسته بندی شده اند، اما نظم منطقی برای آنها وجود ندارد. به احتمال زیاد در ابتدا به ایده هایی که بیشترین رای را دارند نگاه می کنید، با این فرض که این ایده ها بهتر هستند. و اگر ایده ها را دوست دارید، به نفع آنها رای خواهید داد. احتمالاً نمی خواهید آن را بپذیرید، اما همچنین به احتمال زیاد تصور می کنید که ایده هایی که رای بالایی دارند باید خوب باشند تا نمرات بالای خود را به دست آورند. در نتیجه، محبوبیت ایده‌های محبوب را افزایش می‌دهید، اما بعید است که حتی فرصت نگاه کردن به ایده‌های نامطلوب را داشته باشید.

اگر 100 نفر از مردم به طور مشابه رفتار کنند، جای تعجب نیست که آن ایده‌هایی که زودتر ارسال می‌شوند و چند رای مثبت دریافت می‌کنند، به سرعت محبوب‌ترین ایده‌ها می‌شوند. با این حال، محبوب‌ترین ایده‌ها لزوماً آن‌هایی نیستند که بیشترین پتانسیل نوآوری را دارند. در واقع، اگر به رفتارهای معمولی در طوفان فکری یا سایر رویدادهای ایده پردازی نگاه کنید، متوجه خواهید شد که بعید است که آنها خلاقانه ترین ایده ها باشند. و به یاد داشته باشید، این ایده های بسیار خلاقانه هستند که به احتمال زیاد به نوآوری های موفقیت آمیز تبدیل می شوند.

ایده های خلاقانه آخر می آیند

اگر تا به حال در یک تمرین طوفان فکری شرکت کرده اید، می دانید که اولین ایده ها به طور واضح ظاهر می شوند. بنابراین، طبق تعریف، آنها خلاقیت خاصی ندارند و بعید است که به نوآوری‌های موفق تبدیل شوند. تنها پس از اتمام ایده های آشکار است که مردم شروع به فشار دادن به ذهن خود و خلاق بودن می کنند.

با این حال، همانطور که دیدیم، در یک سیستم آنلاین با رای گیری مردمی، اولین ایده ها احتمالاً آرا را جذب می کنند. در نتیجه، بازدیدکنندگان بیشتری به آنها نگاه می کنند و کمتر به دومی نگاه می کنند، ایده هایی که رای زیادی دریافت نمی کنند. با این حال، در میان آن ایده های نامطلوب است که احتمالاً خلاق ترین ها می نشینند!

بنابراین، واضح است که رأی گیری در طرح های پیشنهادی، خلاق ترین ایده ها را شناسایی نمی کند و حتی ممکن است برای پنهان کردن آن ایده ها عمل کند. ولی بدتر میشه!

تثبیت موضوع

تثبیت موضوع یک خطر در هر نوع فعالیت طوفان فکری است. در طوفان فکری سنتی، زمانی اتفاق می‌افتد که فردی ایده‌ای را پیشنهاد می‌کند که سایر طوفان فکری دوست دارند. در نتیجه، آنها ایده‌های مشابهی را پیشنهاد می‌کنند و در نتیجه، تعداد زیادی ایده‌های بسیار مشابه را می‌بینید که ارائه می‌شوند و در نتیجه شرکت‌کنندگان در حال بررسی موضوعات دیگر برای ایده نیستند. این از دهه 1950 به صورت تجربی نشان داده شده است.

با این حال، تحقیقات جدیدتر نشان داده است که این اتفاق در سیستم های آنلاین نیز رخ می دهد. نیکلاس کوهن و استیون اسمیت از دانشگاه تگزاس در آرلینگتون، ایالات متحده اخیراً مقاله ای را در مورد “تثبیت مشارکتی: تأثیرات ایده های دیگران بر طوفان فکری” منتشر کردند. محققان به جای نگاه کردن به طوفان فکری سنتی در اتاق کنفرانس، داوطلبان را در مقابل آنها قرار دادند. با استفاده از نرم‌افزار پیام‌رسانی فوری AOL ایده‌هایی را پیشنهاد می‌کردند. به عبارت دیگر، آنها ایده‌های خود را به صورت آنلاین ارسال می‌کردند. آقای کوهن دریافت که «تثبیت ایده‌های دیگران می‌تواند به طور ناخودآگاه اتفاق بیفتد و به شما منجر شود که ایده‌هایی را پیشنهاد دهید که شبیه به شرکای طوفان فکری شما باشد. بنابراین، شما بالقوه کمتر خلاق می شوید.»

در حالی که این تحقیق از گروه‌های کوچک استفاده می‌کرد و رای‌گیری را شامل نمی‌شد، به نظر می‌رسد رای موافق یا مخالف ایده‌ها تثبیت موضوع را تشویق کند. به هر حال، اگر یک ایده در طرح پیشنهادی آرای زیادی به دست آورد، کاربران احتمالاً تصور می‌کنند که چنین ایده‌هایی بهترین هستند و می‌خواهند ایده‌های مشابهی را ارائه کنند – بدون اینکه متوجه شوند که بهترین ایده‌ها در نتیجه اثر شبکه رای خود را دریافت کرده‌اند. به جای اینکه آنها در واقع بهترین هستند. ( در واقع، پاداش دادن به “بهترین ایده ها” نیز یک مفهوم ناقص است که منجر به کاهش سطح خلاقیت در فعالیت های ایده پردازی می شود .)

من هنوز به تحقیق در مورد این سناریوی دقیق برخورد نکرده ام. اما، اگر به طرح‌های پیشنهادی عمومی محبوب نگاه کنید، مطمئناً می‌توانید نه تنها ایده‌های مشابه، بلکه ایده‌های تقریباً یکسانی را ببینید که بارها و بارها و بارها ارسال می‌شوند. و این فقط به حجم کاری مدیران می افزاید!

نتیجه

بنابراین، می‌توانیم ببینیم که رای دادن به ایده‌ها در نرم‌افزار طرح پیشنهاد، مردم را تشویق می‌کند تا به ایده‌هایی رأی دهند که به محبوبیت اولیه دست پیدا می‌کنند، معمولاً بدون دلیل بهتر از این که آنها اولین ایده‌های ارائه‌شده بودند. علاوه بر این، بازدیدکنندگان جدید احتمالاً فقط آن ایده‌هایی را می‌بینند که بیشترین رای را دارند، بنابراین کمتر احتمال دارد ایده‌هایی را که اخیراً ارسال شده و واقعا خلاقانه‌تر هستند ببینند، چه رسد به رأی دادن مشخص کنید که چگونه باید رای دهید و آنهایی که به شما پیشنهاد می کنند به بهترین ایده ها رأی دهید – به یادداشت بالا مراجعه کنید – به جای خلاقانه ترین یا منحصر به فرد ترین ایده ها). در نهایت، رای دادن به احتمال زیاد، اما مسلماً اثبات نشده است، برای تشویق تثبیت موضوع و منجر به بسیاری از ایده های تکراری و بسیار مشابه است.

برای مدیران نرم افزار طرح پیشنهادی، واضح است که رای دادن کار آنها را آسان نمی کند. برای ارسال‌کنندگانی که می‌دانند ایده‌هایشان خلاق‌تر است، اما متوجه می‌شوند که ایده‌هایشان نادیده گرفته می‌شود، نتیجه احتمالاً ناامیدی از نرم‌افزار و خود طرح پیشنهاد است. در نهایت، کاربرانی که هیچ ارتباطی بین آرا و اجرا نمی بینند. یا کسانی که تعجب می کنند که چرا ایده های محبوب آنها توسط مدیران نادیده گرفته می شود، احتمالاً ناامیدی و بی انگیزگی نیز وجود دارد.

به طور خلاصه، رای دادن در واقع برای طرح های پیشنهادی بسیار مضر است. با این حال، اگر می‌خواهید نوعی تعامل کاربر در مورد کیفیت داشته باشید، دو رویکرد وجود دارد که می‌توانید اتخاذ کنید. اولا، به جای رای گیری عمومی، از یک مقیاس کشویی مانند استفاده از آمازون برای بررسی کتاب استفاده کنید. کاربران در آمازون بسته به اینکه یک کتاب چقدر خوب است، می توانند بین یک تا پنج ستاره بدهند. علاوه بر این، رتبه بندی ها بر اساس تعداد ستاره ها است نه تعداد رای ها. ثانیاً روشن کنید که ستاره ها باید برای خلاقیت، منحصر به فرد بودن، ارزش افزوده یا ویژگی مشابهی که با پتانسیل نوآوری مرتبط است، اعطا شوند. در حالی که این اقدامات ساده نمی توانند جایگزین ارزیابی ساختار یافته ایده ها شوند، حداقل تعامل کاربر را با اهداف طرح پیشنهاد مرتبط تر می کنند.

بدون نظر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *