اخیراً، در امتداد مسیر دوچرخه‌سواری که موازی با ریل قطار است، دوچرخه‌سواری قدیمی‌ام را سوار می‌کردم که یک دوچرخه مسابقه‌ای زیبا و جدید را دیدم که قفل آن را به درختی تکیه داده بود. فکر می‌کردم مالک برای ادرار کردن به جنگل‌های مسیر رفته است. در نیاز به یک دوچرخه جدید، آنچه را که دیدم دوست داشتم و می دانستم که فوق العاده سبک است، بدون اینکه دوچرخه ام را متوقف کنم، دستم را دراز کردم، دوچرخه مسابقه را برداشتم و به سمت خانه ام حرکت کردم. دوچرخه مسابقه ای واقعاً سبک وزن بود. وقتی دوچرخه می‌زدم، حمل آن مشکلی نداشت.

وقتی به خانه رسیدم، دوچرخه را بررسی کردم و متوجه شدم که مدل بسیار گران قیمتی است. بنابراین، من می توانم مطمئن باشم که صاحب آن پولدار کثیف است و چند هزار یورویی که برای خرید یک دوچرخه جدید برای او تمام می شود را از دست نخواهد داد. او حتی ممکن است در برابر سرقت بیمه شده باشد، بنابراین هیچ هزینه ای برای او نخواهد داشت. در همین حال، وضعیت مالی من امسال چندان دیدنی نیست تا حدی به این دلیل که افرادی مانند شما من را برای انجام کارگاه های خلاقیت و صحبت های زیادی در سازمان های شما استخدام نکرده اند. بنابراین، اگر صادق باشیم، شما تا حد زیادی مقصر هر جنبه مشکوک رفتار من هستید. علاوه بر این، مالک سابق دوچرخه جدید من مطمئناً درس ارزشمندی در مورد اعتماد و قفل کردن دوچرخه خود حتی هنگام ادرار کردن در جنگل آموخته است. بنابراین، اگر چیزی باشد، من به او لطفی کرده ام.

در مجموع، من معتقدم سرقت دوچرخه تا حدی خوب و تا حدی بد بود – و قسمت بد بیشتر تقصیر شماست. من به وضوح بی تقصیر هستم.

شوخی می کنم!

همانطور که مطمئناً حدس زده اید که این داستان کاملاً واقعی نیست! قسمت اول، در مورد رد شدن از دوچرخه مسابقه ای زیبا اما بدون مراقبت، درست است. اما عمل دزدی آن ایده ای بود که تنها زمانی که در مسیر دوچرخه سواری می چرخیدم از تصوراتم گذشت. من مطمئناً دوچرخه را نمی دزدم!

با این وجود، داستان نکته ای را نشان می دهد که ما در صنعت خلاق تمایل به بوق زدن نداریم زیرا کمی خجالت آور است: افراد بسیار خلاق تمایل دارند کمتر از دیگران صادق باشند. من دروغ نمی گویم. در آزمایشات بالینی نشان داده شده است .

فرانچسکا جینو و دن آریلی در مقاله خود با عنوان “سمت تاریک خلاقیت: متفکران اصیل می توانند ناصادق تر ” باشند ، استدلال می کنند که دلیل اینکه افراد خلاق نسبت به دیگران کمتر صادق هستند این است که می توانند از خلاقیت خود برای مشروعیت بخشیدن به رفتار غیرصادقانه خود استفاده کنند.

اگر فردی خلاق هستید، احتمالاً در حال حاضر در حال انکار هستید: “من دروغگو نیستم!” شما بدون شک اعلام می کنید متأسفانه، ممکن است شما باشید. به خاطر داشته باشید که افراد خلاق آگاهانه دروغ نمی گویند. بلکه به دنبال راه هایی برای مشروعیت بخشیدن به اقداماتی هستند که کاملاً صادقانه نیستند. هنگامی که ذهن خلاق آنها بهانه ای را شناسایی می کند، آنها احساس صادق بودن می کنند – به جای اینکه خود من در داستان بالا انجام داد.

اکنون، قبل از اینکه شروع به نوشتن یک ایمیل عصبانی برای من کنید، به خاطر داشته باشید که این یک روند رفتاری است. به عبارت دیگر، این تحقیق نشان می دهد که افراد بسیار خلاق نسبت به افراد دارای خلاقیت متوسط، کمتر صادق هستند. این بدان معنا نیست که همه افراد خلاق ناصادق هستند و همه افراد خلاقانه حداقل فرشته هستند. این صرفا یک روند است.

دیدن فرصت های غیر صادقانه

من معتقدم که علاوه بر توانایی توضیح دادن رفتارهای غیر صادقانه، افراد خلاق نسبت به سایر افراد به سادگی فرصت‌هایی را برای انجام کارهای نادرست می‌بینند. وقتی از کنار دوچرخه رد شدم و لحظه ای خیال بردن از آن را داشتم، به این فکر می کردم که آیا چنین افکاری برای من عجیب است یا عادی هستند؟

بعداً از دیگران پرسیدم که با دیدن یک دوچرخه زیبا، گران قیمت، بدون مراقبت و قفل چه پاسخی خواهند داد. اکثر آنها گفتند که هرگز به ذهنشان نمی رسد که دوچرخه را ببرند. فقط تعداد کمی اذعان کردند که این ایده به ذهنشان خطور می کرد، اما آنها هم مثل من دوچرخه را نمی گرفتند. تو چطور؟ آیا در مورد مصرف آن فکر می کردید؟

این تحقیق به سختی قطعی است، اما نشان می‌دهد که دیدن فرصت‌هایی برای انجام کارهای شیطانی ممکن است به افراد خلاق مزیت بیشتری در مورد ناصادق بودن بدهد.

فرصت های نامناسب؟

همبستگی بین عدم صداقت و خلاقیت فرصت شگفت انگیزی برای مدیران ارشدی است که با اقتصاد کند دست و پنجه نرم می کنند و به دنبال فرصت های رشد هستند: متفکران بسیار خلاق را استخدام کنید و آنها را تشویق کنید که به دنبال فرصت های تجاری تاریک، غیراخلاقی و احتمالاً غیرقانونی باشند. به آنها استقلال زیادی بدهید و سپس به سمت دیگری نگاه کنید. اقدامات آنها را نادیده بگیرید. با گذشت زمان، آنها بدون شک با فعالیت های تجاری غیراخلاقی روبرو خواهند شد که سود شما را به میزان قابل توجهی بهبود می بخشد! رسوایی انرون نمونه فوق العاده ای از این موضوع است.

در بعید است حتی شما گرفتار شوید، خلاق را سرزنش کنید، او را اخراج کنید و قول دهید در آینده یک شرکت خوب را اداره کنید! نه تنها کسب و کار شما از عدم صداقت کارمند منتفع می شود، بلکه از آنجایی که خلاق تقصیر را به عهده می گیرد، شما را از دردسر دور می کنید!

اتفاقاً، اگر برنامه اقدام پیشنهادی من را دنبال می‌کنید، لطفاً به مقامات نگویید که از کجا ایده گرفته‌اید!*

این کار به هر دو صورت

جالب توجه است، طبق تحقیقات اخیر ، یک طرف دیگر در رابطه بین عدم صداقت و خلاقیت وجود دارد. ظاهراً وقتی افراد تشویق می شوند که در انجام یک کار بی صداقت نباشند، در کار بعدی که انجام می دهند خلاقیت بیشتری پیدا می کنند. محققان بر این باورند که وقتی افراد می‌بینند که می‌توانند با زیر پا گذاشتن قوانین در اولین کار کنار بیایند، ذهن آنها را برای شکستن دوباره قوانین در کار بعدی باز می‌کند. خلاقیت اغلب به دلیل شکستن قوانین وضع موجود است.

این نشان می‌دهد که اگر می‌خواهید افراد خلاقانه در مورد یک مشکل آزاردهنده خاص فکر کنند یا یک فرصت خلاقانه را شناسایی کنند، یک تمرین گرم کردن فوق‌العاده این است که اعضای تیم را تشویق کنید که ابتدا در مورد چیز دیگری دروغ بگویند!

دروغگوهای خلاق و خلاقان دروغگو

به نظر می رسد که بین خلاقیت و عدم صداقت رابطه دو طرفه قوی وجود دارد. افرادی که خلاقیت بالاتر از حد متوسط ​​دارند، بیشتر از افراد دارای خلاقیت متوسط، ناصادق هستند. با این حال، این بدان معنا نیست که همه افراد خلاق ناصادق هستند. تنها این که بین خلاقیت و عدم صداقت همبستگی آماری وجود دارد. علاوه بر این، عدم صداقت طیف وسیعی از رفتارها، از گفتن دروغ‌های سفید کوچک گرفته تا اقدامات غیرقانونی را در بر می‌گیرد. به همین ترتیب، تشویق افراد به انجام کارهای غیر صادقانه، باعث تقویت موقت خلاقیت می شود.

حالا اگر ببخشید باید بروم بانکی را دزدی کنم تا توزیع درآمد در روستای من یکسان شود. آنها بانک خیلی بیشتر از من پول دارند!*

* سلب مسئولیت

من اطمینان دارم که واضح است که بخش‌هایی از این مقاله با لذت نوشته شده است. من مطمئناً به شما پیشنهاد نمی کنم که مرا جدی بگیرید و دوچرخه بدزدید، افراد خلاق را استخدام کنید تا در سازمان خود عملیات غیرقانونی انجام دهید یا از بانک ها سرقت کنید!


بدون نظر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *