این را تصور کنید: بالاخره تماس گرفتند! کسی می خواهد ایده شما را بشنود. تصور کنید، شاید حتی در آن سرمایه گذاری کنید. ذهن شما شروع به ایجاد سناریوهای هیجان انگیز می کند، موجی از هیجان و انتظار به دنبال دارد. در ابتدا، حتی نمی توانید شانس خود را باور کنید … بالاخره، در حالی که منتظر استیو دلسوز خود در آن قهوه خانه در گوشه ای بودید، به این ایده رسیدید. 

بعد از نیم ساعت و دوجین تماس تلفنی با دوستان و خانواده، به شما ضربه می زند – در واقع باید با مردم صحبت کنید. این فقط هر کسی نیست، بلکه سهامداران و سرمایه گذاران بالقوه است. زمین بازی شما چطور است؟

بسیاری از افراد در ارائه ایده ها، کسب و کار خود و حتی خودشان ناکام هستند. این مایه شرمساری است زیرا من حتی نمی توانم تصور کنم که تعداد ایده هایی که از بین رفتند چقدر زیاد است زیرا ارائه مفهوم به اندازه کافی خوب نبود. آنها فکر می کردند که می توانند با محتوا به تنهایی مدیریت کنند. دوباره فکر کن

وقتی نوبت به پیاده‌سازی می‌رسد، تحویل و درک همه چیز است. گاهی اوقات فقط چند ثانیه طول می کشد تا مخاطب خود را از دست بدهید. بنابراین به من اجازه دهید سه نکته کلیدی را که می تواند بازی پیتینگ را به نفع شما در نظر داشته باشید، به شما معرفی کنم.

1.  آماده کنید یا نگذرید . 

 

مانند مونتی فیتون و جام مقدس، همیشه دروازه بان هایی وجود دارند که افرادی مانند شما را با قدرت و پول از مردم دور نگه دارند. بنابراین انتظار نداشته باشید که طرح شما یک اندازه باشد. شما باید آن را در ارتباط با گیرنده تطبیق و تنظیم کنید. فرض کنید، یک شوخی «یخ را بشکن» درباره آلمانی‌ها می‌تواند سرگرم‌کننده باشد تا زمانی که متوجه شوید پانلی که در مقابل آن ایستاده‌اید، فقط از آلمانی‌ها تشکیل شده است.

توصیه من، مخاطبان خود را بشناسید. قبل از ارائه، تکالیف خود را انجام دهید – تحقیق کنید و تا آنجا که می توانید در مورد سرمایه گذاران احتمالی خود بیاموزید. از گوگل، لینکدین، توییتر، فیسبوک استفاده کنید. گوش دادن اجتماعی انجام دهید. با برنامه هایی مانند Duolingo یا Anki چند خط سریع بیاموزید. مطمئناً بخشی از مخاطب را تحت تأثیر قرار می دهد. هرچه بیشتر در مورد مخاطبان خود بدانید، بهتر می توانید با آنها ارتباط برقرار کنید. تعامل را شخصی تر کنید، این می تواند همه چیز را تغییر دهد.

2. سوال مشکل را از راه حل خود بپرسید.

به جای اینکه درست از قبل با کارهایی که انجام می دهید و سعی در ترویج آن دارید، با مشکلی که جرقه راه حل شما را ایجاد کرده است، شروع کنید. هدف شما طرح سوالی است که طرف مقابل با آن همذات پنداری کند و تعامل ایجاد کند. برای مثال:

«آیا آن پایان نامه ای را که برای کارشناسی ارشد نوشتید و دیگر هرگز استفاده نکردید، به خاطر دارید؟ شرمنده، درسته؟»

و شما منتظر “بله” هستید که به زودی پس از آن خواهد آمد. بهترین بخش آن – آنها با شما موافق هستند.

3. قلاب در.

کار خوب تا الان! اکنون باید نامزدی را حفظ کنید. اکثر VC ها بازه توجه کوتاهی دارند که باعث می شود توجه آنها را از انحراف در اولویت اصلی و بزرگترین چالش شما حفظ کنید. 

بیشتر ارائه ها مختصر نیستند و مجریان قبل از رسیدن به اصل مطلب، مخاطبان خود را از دست می دهند. در نه مورد از هر ده مورد، متن بسیار زیادی وجود دارد که هیچ کس وقت یا علاقه ای برای مرور آن ندارد.

مشکل متن بیش از حد این است که هضم آن بسیار طولانی است. علاوه بر این، کلمات جایی برای تفسیر باقی نمی گذارند زیرا توسط مغز ما به صورت خطی پردازش می شوند. آنچه می خوانید تقریباً همان چیزی است که به دست می آورید.

بنابراین آن را کوتاه، مرتبط، دقیق و مهمتر از همه به یاد ماندنی نگه دارید. استفاده از تصاویر بصری یک راه عالی برای انجام این کار است. از آنجایی که اکثر مردم یادگیرنده بصری هستند، یک تصویر می تواند (چند) هزار کلمه را بیان کند و بهترین ابزار شما برای حفظ تعامل قوی باشد. قدرت تصاویر در این است که آنها احساسات را برمی انگیزند، اجازه تفسیر شخصی را می دهند و مهمتر از همه – مشارکت و یادگیری گیرنده را تقویت می کنند. به هر حال، ارتباط و به خاطر سپردن تصاویر به جای نقاط گلوله آسان تر است. و اگر هنوز در مورد نسبت بین تصاویر و متن در زیر و بم خود شک دارید، فقط به خاطر داشته باشید که مغز ما تصاویر را 60000 برابر سریعتر از متن پردازش می کند.

آخرین توصیه من – انرژی مسری است ! زمانی که پیام خود را مخابره می کنید معتبر باشید و اشتیاق خود را به اشتراک بگذارید. انگیزه خود را برای عملی کردن ایده کسب و کار منتقل کنید و پیشنهاد شما برای سرمایه گذار جذاب تر و قانع کننده تر خواهد شد. از انگیزه و اشتیاق شخصی خود برای موفقیت استفاده کنید تا به پرونده خود برسید و شانس پاسخ مثبت را افزایش دهید. و در یک یادداشت شخصی: قبل از انجام یک بازی، همیشه ابتدا به دستشویی می روم و در آینه لبخند می زنم. بسیاری از مطالعات نشان داده اند که افراد چهره خندان را ترجیح می دهند. هنگامی که قبلاً این کار را انجام داده اید، برای مثال در حمام، با شما همدلی بیشتری نسبت به بدون لبخند انجام می شود. بنابراین، اکنون لبخند بزنید و شجاع باشید!