پرسشگری محترمانه:تا حد امکان سوالات باز بپرسید
توسط دکتر سعید جوی زاده
پرسشهای محترمانه روشی برای غلبه بر دودستگی است که بر بحثهای سیاسی و اجتماعی دامن میزند که عمدتاً به بحثهای داغ تبدیل شده است که در آن هر یک از طرفین به طور فزایندهای اظهارات تفرقهانگیز و توهینآمیز را به سمت یکدیگر پرتاب میکنند. هیچ یک از طرفین فراتر از توهین به طرف مقابل توجه نمی کند. و هیچ کس ذهن کسی را تغییر نمی دهد. در واقع، تحقیقات در زمینه سوگیری تأیید نشان داده است که حتی اظهارات مستدلی که حرف شما را ثابت میکند، تنها باعث میشود طرف مقابل در باورهای خود تثبیتتر شود.
واضح است که رویکرد فعلی به بحث اجتماعی و سیاسی (اگر بتوان آن را بحث نامید) کارساز نیست. بنابراین، من راه بهتری را پیشنهاد می کنم: پرسشگری محترمانه.
از سوی دیگر، هدف از پرسشگری محترمانه، در درجه اول درک دیدگاه، ارزش ها و انگیزه های طرف مقابل است. اهداف ثانویه کمک به شما در درک دیدگاه، ارزشها و انگیزههای خودتان است. برای کمک به طرف مقابل در درک بهتر دیدگاه، ارزش ها و انگیزه خود؛ و برای یافتن مصالحه خلاقانه.
روش
روش پرسشگری محترمانه ساده است: سؤال بپرسید. تا حد امکان سوالات باز بپرسید؛ به عبارت دیگر سوالاتی که نمی توان با یک “بله” یا “نه” ساده به آنها پاسخ داد. شما فقط باید از سؤالات بسته برای تأیید یا وضوح استفاده کنید، به عنوان مثال: “آیا درک می کنم که شما فکر می کنید اصلاً نباید قانون اسلحه در آمریکا وجود داشته باشد درست است؟”
بهترین سوال آغازین در یک بحث محترمانه این است که “چرا؟” اغلب، همین سوال تک کلمه ای برای شروع کافی است. اگر کسی به تازگی اعلام کرده است که کنترل اسلحه ایمنی را کاهش می دهد، به سادگی بپرسید “چرا؟”
در صورت امکان، به بررسی سوالات چرایی ادامه دهید. اگر طرف مقابل پاسخ داد، “چون افراد بد زیادی اسلحه دارند. بنابراین، من برای محافظت از خودم و خانواده ام به اسلحه نیاز دارم”، بپرسید “چرا؟” یا “چرا اینطور فکر می کنی؟” به کند و کاو ادامه دهید تا زمانی که نتوانید جلوتر بروید. سپس سوالات خود را برای کشف راه های دیگر گسترش دهید.
اگر طرف مقابل چیزی می گوید که شما شدیداً با آن مخالف هستید، در مقابل تمایل به مخالفت خود مقاومت کنید. در عوض، اظهارات او را زیر سوال ببرید. اگر او چیزی واقعاً تکان دهنده گفته است، تأیید کنید که درست متوجه شده اید، به عنوان مثال: “آیا من به درستی می فهمم که شما معتقدید همه بلژیکی ها بوی خنده دار می دهند؟” سپس با سوالاتی دنبال کنید: “چرا فکر می کنید اینطور است؟”
از سؤالاتی که قضاوت کننده هستند اجتناب کنید، به عنوان مثال، “چگونه می توانید باور کنید که قانونی کردن تفنگ های خودکار برای هر کسی که بخرد، درست است؟” در عوض، فقط بپرسید “چرا فکر می کنید هر کسی باید بتواند یک تفنگ اتوماتیک بخرد؟” از پرسیدن سوالات اصلی خودداری کنید، به عبارت دیگر سوالاتی که پاسخ خاصی را به همراه دارند، مانند “آیا احساس نمی کنید که اگر کسی بتواند یک تفنگ بخرد، برای یک تیرانداز انبوه دستیابی به اسلحه خانه بسیار آسان خواهد بود؟”
اعتقادات خود را از بحث دور نگه دارید. این باعث می شود طرف مقابل احساس امنیت بیشتری داشته باشد و به آنها اجازه می دهد با شما بازتر باشند. اگر احساس میکنید لازم است در موضوعی به باورهای خود رجوع کنید، حتماً نشان دهید که مثلاً اعتقادات شما هستند و نه باورهای صحیح. “من می پذیرم که قانون کنترل اسلحه به همه جرایم اسلحه پایان نمی دهد، اما معتقدم که جرایم اسلحه را کاهش می دهد و این بهتر از هیچ است. شما چه اعتقادی دارید؟”
اگر طرف مقابل انگیزه های شما را زیر سوال می برد، صادق باشید و به او بگویید: “من کنجکاو هستم” یا “می خواهم تفکر شما را در مورد این موضوع درک کنم.” در نظر داشته باشید که سؤالات محترمانه را برای او توضیح دهید و از او دعوت کنید تا بعداً از شما سؤال کند.
قوانین
- شما تصدیق می کنید که هدف اصلی شما از پرسشگری محترمانه درک عمیق تا حد امکان دیدگاه طرف مقابل نسبت به موضوع، منطق دیدگاه آنها و ارزش هایی است که پشت آن دیدگاه وجود دارد.
- شما تصدیق می کنید که هدف ثانویه شما این است که طرف مقابل را قادر کنید دیدگاه خود او (یا او یا آنها، اما من از “او”) استفاده کند، منطقی که از دیدگاه حمایت می کند و ارزش هایی که در پشت دیدگاه هستند، درک کند.
- شما نسبت به طرف مقابل مودب، محترم و سپاسگزار خواهید بود، صرف نظر از اینکه در مورد نظرات او چه احساسی دارید. وقتی کارتان تمام شد، از او برای به اشتراک گذاشتن نظراتش با شما تشکر خواهید کرد.
- شما هیچ گونه بحثی را آغاز نمی کنید یا در آن شرکت نمی کنید. و صرف نظر از اینکه در مورد آن دیدگاه ها چه احساسی دارید، از نظرات طرف مقابل انتقاد نخواهید کرد.
- شما دیدگاه های خود را تبلیغ نمی کنید یا حتی به اشتراک نمی گذارید.
- سئوالات قضاوت آمیز یا راهنما نپرسید.
- شما از نظرات طرف مقابل، توضیحات او یا – به ویژه – او انتقاد نخواهید کرد، هر چقدر هم که آنها مذموم باشند.
آداب و سپاس
در حالی که محترمانه سؤال می کنید، بسیار مؤدب باشید و از طرف مقابل به خاطر به اشتراک گذاشتن نظراتش تشکر کنید. این باعث ایجاد اعتماد می شود و نوار را برای بحث تعیین می کند. در بیشتر موارد، متوجه میشوید که طرف مقابل شما را به خوبی دنبال میکند و با احترام به سؤالات شما پاسخ میدهد.
آداب و قدردانی بسیار مهم است زیرا باعث ایجاد اعتماد در طرف مقابل می شود، به خصوص اگر او بداند که شما دیدگاه مخالفی دارید. این به نوبه خود به او قدرت میدهد تا بیشتر با شما صحبت کند، که به شما امکان میدهد عمیقتر سؤال کنید و ارزشها و باورهای اساسی او را کشف کنید.
در آزمایشهایم با پرسشهای محترمانه، متوجه شدهام که بخش احترامانگیز باعث شده است که بسیاری از مردم واقعاً با من صحبت کنند و صادق باشند. در چند مورد، افرادی که من به سختی می شناسم درباره سوء استفاده جنسی که از آنها متحمل شده اند صحبت کرده اند. وقتی این اتفاق افتاد، از این که این اتفاق افتاده است ابراز ناراحتی کرده و از اینکه آنها چنین اطلاعات شخصی را با من در میان گذاشتند، سپاسگزارم.
در پایان، در پایان سؤالات محترمانه، همیشه از طرف مقابل به خاطر درمیان گذاشتن نظراتش با من تشکر می کنم.
منطق و احساس
برخی از مردم، احتمالاً بیشتر مردم، تمایل به هدایت عاطفی دارند. برخی دیگر تمایل دارند که منطق بیشتری رانده شوند. وقتی یک فرد هیجانانگیز موضوعی را با یک فرد منطقی در میان میگذارد، سوء تفاهم به راحتی رخ میدهد. به عنوان مثال ، من تمایل دارم که بسیار منطقی هدایت شوم. من حقایق را بیش از احساسات برای اثبات یک نکته ترجیح می دهم. بنابراین، هنگامی که طرف مقابل از احساسات برای استدلال کردن نظر خود استفاده می کند، من به طور غریزی آن را قانع کننده نمی دانم. با این حال، در پرسشهای محترمانه، باید این تعصب را خاموش کنم و استدلالهای عاطفی را بپذیرم (حتی اگر آنها من را متقاعد نکنند). به عنوان مثال، استدلال “تنها دفاع در برابر یک پسر بد با تفنگ، یک پسر خوب با تفنگ است” نمی تواند من را متقاعد کند. خوب به نظر می رسد ، اما کاملاً احساسی است. از سوی دیگر، اگر نظرسنجی انجام شده توسط یک مؤسسه بی طرف را به من نشان دهید که نشان می دهد افراد خوب با اسلحه با موفقیت در تیراندازی های احتمالی مداخله کرده اند، بنابراین تعداد X را نجات می دهند، این من را تحت تأثیر قرار می دهد. با این وجود، در یک پرسش محترمانه، باید این جمله را بپذیرم و آن را زیر سوال ببرم، به عنوان مثال، “در تیراندازی جمعی اخیر در لاس وگاس، چگونه ممکن است یک پسر خوب با تفنگ تفاوت ایجاد کند؟”
مسئله منطق در مقابل احساس در پرسشگری محترمانه مهم است. اگر از نظر منطقی هدایت میشوید، ممکن است پاسخهای احساسی را سطحی بیابید. اگر از نظر عاطفی هدایت میشوید، ممکن است پاسخهای منطقی را سطحی و بدون احساس بیابید. سؤال خود را بر این اساس تنظیم کنید. برای مثال، در پرسشهای محترمانه، از مردم میپرسم که در مورد نکاتی که بیان میکنند چه احساسی دارند. این می تواند فاش کننده باشد.
راه حل های خلاقانه
در پرسشهای محترمانه دو طرفه، که در آن هر دو طرف مناظره با احترام از دیگری سؤال میکنند، امکان واقعی یافتن زمینههای مشترک، به ویژه در ارزشها و انگیزه وجود دارد. به عنوان مثال، بحث اسلحه در آمریکا بسیار بحث برانگیز است، با این حال هر دو طرف خواهان امنیت برای خود و خانواده خود هستند. فقط یک طرف معتقد است که اسلحه بیشتر منجر به ایمنی بیشتر می شود در حالی که طرف دیگر معتقد است که اسلحه کمتر منجر به ایمنی می شود. اما، تا زمانی که بحث بر سر اسلحه باشد، نه ایمنی، هرگز پایان نخواهد یافت.
پرسش های محترمانه دو طرفه هر دو طرف را قادر می سازد تا زمینه های مشترک، ارزش های مشترک و گاهی اوقات انگیزه های مشترک را کشف کنند. پس از رسیدن به این هدف، می توانید برای یافتن راه حل های خلاقانه همکاری کنید. زمانی که دو طرف بحث اسلحه شروع به صحبت در مورد ایمنی کنند، من معتقدم که احتمالا راه حل هایی پیدا خواهد شد.
سوال محترمانه را تسهیل کرد
اگر واقعاً میخواهید بحث کنید و موضوع را پیدا کنید و زمینههای مشترکی پیدا کنید، یک جلسه سؤال محترمانه تسهیل شده را در نظر بگیرید که در آن هر دو طرف توافق میکنند که قوانین سؤالات محترمانه را رعایت کنند و یک مجری بر جلسه نظارت میکند و یادداشتبرداری میکند. در یک جلسه پرسش و پاسخ با احترام دو طرفه، من به شما توصیه می کنم یک سکه بیندازید تا تصمیم بگیرید چه کسی سؤال را شروع می کند. سپس نیم ساعت یا بیشتر وقت بگذارید تا یک طرف از طرف دیگر سؤال بپرسد. در پایان جلسه، استراحت کنید، سپس دوباره با پرسیدن سوال از طرف مقابل شروع کنید.
آن را امتحان کنید
بحث و گفتگوی محترمانه آسان است، اما نیاز به تفکر در مورد سؤالات شما دارد. آن را امتحان کنید. دفعه بعد که کسی چیزی خلاف عقاید شما گفت، بحث نکنید. برای حفظ آرامش ساکت نمانید. بپرس چرا؟” و به سوال کردن ادامه بده همین کار را در شبکه های اجتماعی نیز انجام دهید، به خصوص اگر شخصی چیزی را پست کند که خلاف اعتقادات شما باشد. من تضمین می کنم که شما از تمرین چیزهای زیادی یاد خواهید گرفت و به اعتقاد من، طرف مقابل نیز خواهد آموخت.
و اگر آن را امتحان کردید، به من بگویید چه اتفاقی می افتد. من کنجکاو هستم!
پرسشگری سقراطی
اگر با پرسشگری سقراطی آشنایی دارید ، احتمالاً جنبه هایی از آن را در پرسشگری محترمانه تشخیص داده اید. دلیلش این است که من با وقاحت از روش دزدی کردم. با این حال، پرسش سقراطی رویکردی بسیار غنیتر و عمیقتر برای تحقیق است و توصیه میکنم اگر به پرسشگری و درک کردن علاقه دارید، آن را بخوانید.
بدون نظر