یک “مگاترند” جدید در حال ظهور این است که دانشمندان و محققان استرالیا باید نوآورتر باشند، به ویژه اگر این کشور نقش مهمی در اقتصاد جهان ایفا کند.
مگاترندها مسیرهای عمیق تغییر هستند که چشم انداز دولت، تجارت و جامعه را در 20 سال آینده تغییر می دهند. آنها منادی چالش و فرصت هستند.
این اصطلاح توسط جان نایسبیت آمریکایی در سال 1982 در کتاب خود به نام Megatrends مطرح شد. امروزه مگاترندها توسط سازمان هایی مانند CSIRO، KPMG، گروه مشاوره بوستون، پرایس واترهاوس کوپرز، شورای اطلاعات ملی ایالات متحده و بسیاری دیگر استفاده می شود.
در سال 2012، در CSIRO، ما شش روند بزرگ جهانی را شناسایی کردیم که به طور اساسی شیوه زندگی مردم در استرالیا را تغییر میدهند.
ایمیل هفتگی برای اروپایی ها توسط دانشمندان اروپایی
آنها داستانی از کمبود منابع طبیعی در دنیای در حال رشد، فشار بر تنوع زیستی و آب و هوای جهانی، اقتصاد جهانی در حال تغییر ، جمعیت سالخورده و افزایش هزینه های مراقبت های بهداشتی، ظهور اقتصاد دیجیتال و عامل تجربه بسیار مهم برای مصرف کنندگان را تعریف کردند. جوامع و افراد
بسیاری از این مضامین باقی مانده اند اما پس از سه سال داستان در حال تغییر است. موضوعات جدید عبارتند از: ظهور هوش مصنوعی، تغییرات ساختاری در اقتصاد چین و آسیای شرقی، عصر داده های بزرگ و اختلالات دیجیتال.
هفتمین مگاترند
ما یک مگاترند اضافی و هفتم را شناسایی کردهایم که به عنوان «ضرورت نوآوری» شناخته میشود، که در کتاب جدید CSIRO با عنوان مگاترندهای جهانی به تفصیل توضیح دادهام.
این ابر روند استدلال میکند که استرالیا و اقتصادهای پیشرفته در تنگنا قرار دارند و تنها راه خروج شامل ریسکپذیری، ایدههای جدید و تحقیقات علمی آسمان آبی است.
زمینه های امیدوارکننده برای چنین تحقیق و توسعه ای شامل پزشکی احیا کننده و شخصی، ذخیره انرژی، هوش مصنوعی، سیستم های خودمختار و انفورماتیک است. اما ضرورت نوآوری همه زمینه های تحقیقات علمی و تلاش های انسانی را در بر می گیرد.
چرا امروزه نوآوری اهمیت بیشتری دارد؟ دلیل اصلی این است که ما در قرن گذشته با انجام برخی کارها هوشمندانه ثروت تولید کردیم – عمدتاً کارهای اساسی مانند بهرهبرداری از ذخایر سنگ معدنی با عیار بالا و دسترسی آسان، یا باز کردن مناطق جدید زمین.
اکنون ما تمام کارهای اساسی را که باید هوشمندانه و بسیار هوشمندانه انجام دهیم، انجام داده ایم.
تایلر کاون ، استاد اقتصاد در دانشگاه جورج میسون است که معتقد است کاهش بهره وری در اقتصادهای پیشرفته اتفاق می افتد زیرا ایده های ما تمام شده است. عنوان کتاب او در سال 2011 اطلاعات زیادی در مورد پایان نامه او دارد – این کتاب رکود بزرگ نام دارد – چگونه آمریکا همه میوه های کم درآمد تاریخ مدرن را خورد، بیمار شد و (در نهایت) احساس بهتری خواهد کرد.
استخراج برای ایده ها
منبع سوخت برای رشد در اقتصاد پیشرفته دیگر زمین، مواد معدنی یا آب نیست. منبع سوخت اقتصاد مدرن ایده ها هستند. دلیلش این است که ایدهها این است که چگونه صنعت با ورودیهای یکسان یا کمتر به خروجی بیشتری میرسد.
ایدهها به ما اجازه میدهند اتاقی را با لامپهایی روشن کنیم که درخشندگی مشابه لامپهای قدیمیتر دارند، اما انرژی کمتری مصرف میکنند. ایده ها به ما این امکان را می دهند که ساختمانی با مصالح کمتر بسازیم، اما عملکردهای یکسانی دارند. ایدهها به ما امکان میدهند ماشینها، قطارها و هواپیماهایی را بسازیم که سریعتر، تمیزتر و ایمنتر سفر کنند. به عبارت دیگر، ایدهها به ما اجازه میدهند تا کارهای بیشتری را با کمتر انجام دهیم.
وقتی ایدهها در اقتصاد تکثیر میشوند، به ما امکان میدهند بهرهوری را افزایش دهیم – نسبت ورودیها به خروجیها در فرآیند تولید. بهره وری عامل اصلی ایجاد ثروت است. بهبود بهره وری در نهایت به این معنی است که ما می توانیم درآمد مردم را افزایش دهیم.
پل کروگمن ، برنده جایزه نوبل اقتصاد ، در کتاب خود به نام عصر انتظارات کاهش یافته: سیاست اقتصادی ایالات متحده در دهه 1990 به این دلیل مشهور است که می گوید:
بهره وری همه چیز نیست، اما در دراز مدت تقریبا همه چیز است. توانایی یک کشور برای بهبود استاندارد زندگی خود در طول زمان تقریباً به طور کامل به توانایی آن در افزایش تولید به ازای هر کارگر بستگی دارد.
آیا این وضعیت در مورد استرالیا صدق می کند؟ داده های گردآوری شده توسط اداره آمار استرالیا نشان می دهد که بهره وری در نیمه دوم قرن گذشته و تا آغاز قرن جاری یک دوره رشد قوی را تجربه کرده است.
اما در حدود سال 2004 به اوج خود می رسد. پس از آن شروع به کاهش می کند. سوالاتی در مورد اینکه چقدر باید نگران کاهش بهره وری باشیم و اینکه آیا این یک پدیده چرخه ای است یا یک رکود پایدار وجود دارد.
صرف نظر از اینکه چگونه به این سؤالات پاسخ داده می شود، دیدگاه غالب این است که اگر این نمودار روند صعودی را از سر بگیرد، برای اقتصاد استرالیا (و درآمد مردم) بسیار بهتر خواهد بود. و به سرعت.
و آینده به نظر می رسد…؟
اما آینده آنقدرها هم تیره و تار نیست. حداقل نیازی نیست. عنوان کتاب تایلر کاون با عبارت “… و (در نهایت) احساس بهتری خواهد کرد” به پایان می رسد. بازگشت به رشد بهره وری می تواند و در استرالیا نیز اتفاق بیفتد.
با بازگشت به نوآوری عمیق تر به دست خواهد آمد. دنیای ما که به سرعت در حال تغییر است به این معنی است که آنچه زمانی یک ایده جسورانه بود اکنون پیش پا افتاده است. ایده های جسورانه و جدید از تحقیقات بنیادی به دست می آیند که به ما کمک می کند تا نحوه عملکرد سیستم های فیزیکی و اجتماعی را درک کنیم.
این به ما امکان می دهد تا روش های کاملاً جدید و بهبود یافته تولید کالاها، استخراج منابع و انجام هر کاری که صنعت بهتر انجام می دهد را شناسایی کنیم.
این چالش پیش روی سیستم نوآوری استرالیا است. ما باید عمیقتر غواصی کنیم و مرزهای دانش را در مکانهای جدیدی پیش ببریم. همانطور که اقتصاد چین به یک اقتصاد بخش خدمات پیشرفته تبدیل می شود، استرالیا باید به یک اقتصاد بخش خدمات پیشرفته تبدیل شود.
ما باید صنایع جدیدی ایجاد کنیم که به بازارهای صادراتی جدید متصل شوند. مجمع جهانی اقتصاد استدلال می کند که فناوری های دیجیتال همراه با رشد سریع درآمد در اقتصادهای نوظهور آسیایی زمینه را برای رونق دانش و صنایع خلاق فراهم می کند.
استرالیا برای به دست آوردن این فرصت ها باید جان تازه ای به سیستم نوآوری ما بدهد. برای ادامه رشد اقتصاد و خلق ثروت برای نسلهای آینده، ما با نیاز به نوآوری مواجه هستیم که هرگز قبلاً نبوده است.
دکتر Stefan Hajkowicz در اجلاس استرالیا 2040 در مجلس پارلمان در کانبرا در 26 می 2015 در مورد روندهای بزرگ و ضرورت نوآوری صحبت خواهد کرد.
بدون نظر