نوآوری مرده است. متاسفم که این را به شما می گویم، اما فکر کردم باید بدانید.
البته منظورم این است که نوآوری تجاری مرده است، حداقل به عنوان یک مد. ما نباید شکایت کنیم. همانطور که مدهای کسب و کار پیش می رود، نوآوری یک دهه فعالیت داشته است. با این همه چیز خوب است.
کسب و کارها همچنان نوآوری خواهند کرد، اما…
البته تعداد کمی از کسب و کارها همچنان نوآوری خواهند کرد. برخی به طور مداوم محصولات و خدمات جدید خیره کننده را عرضه می کنند. دیگران فرآیندهای تجاری جدید و مدل های تجاری جدیدی را توسعه خواهند داد که سایر شرکت ها از آنها تقلید خواهند کرد و در نهایت به مواد مطالعه موردی مدرسه کسب و کار تبدیل خواهند شد. شرکت های کمتر جسورانه به طور مداوم از نوآوران کپی می کنند و همچنین محصولات، خدمات و فرآیندهای خود را به طور تدریجی بهبود می بخشند. همه اینها در سیستم سرمایهداری مبتنی بر فناوری ما ضروری است که میکوشد محصولاتی را که مردم بخرند و در عین حال هر گرم بهرهوری را که احتمالاً میتوانند از کارمندان دریافت کنند، بخرند.
به طور خلاصه، کسب و کارها همچنان نوآوری خواهند داشت. با این حال، کلمه “نوآوری” را کمتر در شعارهای شرکت، در وب سایت ها و در ادبیات چاپی آنها مشاهده خواهید کرد. به مدیران نوآوری عناوین جدیدی داده می شود که شامل i-word نباشد. سرمایهگذاری در نرمافزار مدیریت ایده و تسهیلگران طوفان فکری تا حد زیادی خشک میشود و تجارت به راه شاد خود ادامه میدهد و چیز بزرگ بعدی را دنبال میکند.
چرا نوآوری در حال مرگ است
چرا نوآوری مرده است — یا حداقل در حال مرگ است؟ چندتا دلیل داره. اول از همه، همیشه یک روند تجاری بوده است. تو اینو میدونستی می دانستم. اما در اشتیاق خود به نوآوری، این آگاهی را کنار زدیم و از یکی از سرگرم کننده ترین روندهای دنیای تجارت لذت بردیم.
ثانیاً، مد نوآوری هرگز واقعاً بر نحوه نوآوری واقعی مشاغل تأثیری نداشته است. برخی از شرکتها رهبران نوآوری بودهاند و همانطور که در گذشته نوشتهام، آنها واقعاً نگران نوآوری نیستند. بلکه نگران تلاش بی وقفه برای دستیابی به اهداف استراتژیک هستند. نوآوری به عنوان ابزاری برای کمک به آنها برای رسیدن به آنجا بود.
شرکتهای کمتر نوآوری به سمت مد نوآوری رفتهاند، اما به جای تمرکز بر نوآوری به عنوان یک ابزار، تمایل دارند نوآوری را نتیجه نهایی ببینند. چنین شرکت هایی ایده ها را در طرح های پیشنهادی، نرم افزار مدیریت ایده، کمپین های ایده و طوفان فکری جمع آوری می کنند. ایده ها، در کل، بدون تمرکز و متوسط هستند. درصد کمی اجرا می شود و معمولاً به بهبود محصول و فرآیند منجر می شود. نتیجه یک بهبود جزئی در نتیجه و احساس مشروعیت در مورد استفاده بیش از حد تجارت از کلمه “نوآوری” و انواع آن در ارتباطات شرکتی بوده است.
ابتکارات برچیدن
اکنون که نوآوری به عنوان یک مد به تدریج در حال نابودی است، این شرکت ها شروع به از بین بردن چنین ابزارهای نوآوری بدون جهت و سرمایه گذاری در مد بعدی خواهند کرد. و شاید این چیز خوبی باشد. بسیاری از مدیران نوآوری بسیار شایسته از ناتوانی خود در ایجاد تفاوت واقعی در نتایج نوآوری کارفرمایان خود ناامید هستند. بسیاری از مشاوران با استعداد با توصیه های ارزشمندی وارد شرکت هایی شده اند که عمدتا نادیده گرفته می شوند. و بسیاری از مشاوران نوآوری که به سختی توانمند هستند، شهرت افراد شایسته را از بین برده اند.
اما، همانطور که قبلا نوشتم، نوآوری تنها به عنوان یک روند مرده است. شرکت هایی که درک می کنند که نوآوری یک ابزار است، نه یک نتیجه نهایی، به نوآوری ادامه می دهند. رهبران کسبوکارهای کمنوآور، که متوجه میشوند اگر میخواهند در بازارهای خود پیشرو باشند، باید تغییرات بزرگی در نحوه کار خود ایجاد کنند، حتی اگر بیش از این حرفهای زیادی را در مورد آنها مخدوش نکنند، نوآوری را اتخاذ خواهند کرد.
بنابراین، خواننده عزیز، نگران نباشید. نوآوری ممکن است مرده باشد – به عنوان یک روند – اما به عنوان یک ابزار قوی تر و موثرتر که رهبران کسب و کار تا زمانی که سرمایه داری و فناوری وجود دارند به بهره برداری از آن ادامه خواهند داد، رشد خواهد کرد. به تعبیر انگلیسی ها در مورد مرگ یک پادشاه: “نوآوری مرده است. زنده باد نوآوری!”
مد بعدی: تندرستی
در مورد روند کسب و کار بزرگ بعدی، من معتقدم که سلامتی است . شرکتها در شوق کاهش هر گرم بهرهوری کارکنان از طریق ساعات کاری طولانی، برقراری تماس 24 ساعته از طریق دستگاههای تلفن همراه و استفاده از ابزارهای بهرهوری که مانع از آرامش کارکنان میشوند، در حال کار با کارکنان خود هستند تا از سلامتی و مرگ زودهنگام جلوگیری کنند. بیشتر و بیشتر افراد تحت استرس قرار می گیرند، زمانی برای استراحت ندارند و عادت های ناسالمی مانند خوردن غذاهای فرآوری شده، کم خوابی و ورزش نکردن را در پیش می گیرند.
البته، شرکتها میتوانند با کاهش ساعات کاری، کاهش تقاضای بهرهوری و عدم بهرهبرداری از فناوری ارتباطات برای ایجاد مطالبات از کارمندان در شب، آخر هفته و در طول تعطیلات به این امر پاسخ دهند. اما این میلیون ها هزینه در بر خواهد داشت. استخدام مربیان تمرکز حواس برای رهبری کارگاه ها و ارائه سخنرانی هزاران هزینه دارد.
بدون نظر