به دنبال برخی بحث های اخیر در انجمن Imagination Clubو با برخی از دوستان در کسب و کار نوآوری، برای من آشکار شده است که حرفه نوآوری فاقد چیزی است که اکثر مشاغل دیگر آن را بدیهی می دانند: یک زبان مشترک. مثال خوبی که توسط یکی از اعضای باشگاه ارائه شده این است که دو برنامه نویس کامپیوتر در مورد کار خود صحبت می کنند. برای افرادی که دانش کمی از کامپیوتر و فناوری نرم افزار دارند، به نظر می رسد که برنامه نویسان به یک زبان خارجی صحبت می کنند. آنها از کلمات ناآشنا برای افراد غیر متخصص استفاده می کنند و از کلمات رایج به روش های عجیب و غریب استفاده می کنند. با این حال برنامه نویسان به خوبی یکدیگر را درک خواهند کرد. این به این دلیل است که هر دو متخصص اصطلاحات حرفه خود را می دانند و برای داشتن یک گفتگوی فنی عمیق نیازی به تعریف این اصطلاحات ندارند.

با این حال، در تجارت نوآوری، چنین زبان مشترکی واقعا وجود ندارد. در واقع، پیدا کردن دو مشاور که حتی در مورد تعریف کلمه “نوآوری” توافق کنند، اغلب دشوار است. که مطمئناً برای مشاوران کامپیوتر مشکلی نیست! هر دوی آنها تصور بسیار مشابهی از کامپیوتر خواهند داشت!

بدتر از همه، تعدادی از مشاوران نوآوری برای نشان دادن نوآوری خود و همچنین نشان دادن یک پیشنهاد فروش منحصر به فرد (USP) سخنان خود را می سازند. این اساساً چیز خوبی است – بالاخره اگر یک مشاور نوآوری خودش نوآور نیست، چگونه می تواند به مشتریانش کمک کند تا نوآورتر شوند؟ با این وجود، این ترکیب کلمات به سردرگمی در این زمینه می افزاید.

نتایج

فقدان یک اصطلاحات و تعاریف مشترک از اصطلاحات مرتبط با نوآوری پیامدهای جدی دارد که بر ارائه دهندگان خدمات نوآوری، که شامل مربیان، مربیان، مشاوران و ارائه دهندگان نرم افزار می شود، تأثیر می گذارد. و همچنین مشتریانی که خدمات خود را به آنها می فروشند. به طور خاص، بسیاری از ارائه دهندگان خدمات بسیار شایسته فروش خدمات خود را با مشکل مواجه می کنند. در عین حال، شرکت‌هایی که مدیران ارشدشان مشتاق پیشبرد نوآوری هستند، قادر به تصمیم‌گیری برای خرید نیستند که شرکت‌هایشان را قادر می‌سازد تا نوآورتر شوند.

بیایید شرکتی به نام Acme Inc را تصور کنیم. مدیرعامل در حال مطالعه نوآوری های تجاری بوده است، تقریباً به طور قطع در گزارش 103 مشترک است و با همکاران و دیگران صحبت می کند. در نتیجه، او ایده هایی در مورد نیازهای شرکت خود دارد. او یک مدیر، به نام مارک، را مسئول نوآوری می گذارد. مارک سپس تحقیقات خود را انجام می دهد، آنچه را که معتقد است نیازهای شرکت است ترسیم می کند و سپس با چندین مشاور تماس می گیرد و از آنها دعوت می کند تا در پروژه های مشاوره و آموزشی شرکت کنند.

هر شرکت مشاوره خدمات خود را با یک نمایش اسلاید پاورپوینت حرفه‌ای ارائه می‌کند که نقاط ضعف و قوت اصلی Acme در نوآوری و همچنین برنامه‌های اقدام توصیه‌شده را مشخص می‌کند. هر آژانس به وضوح صلاحیت دارد و فهرست چشمگیری از مشتریان دارد. با این حال، هر مشاور مشکل، رویکرد و اهداف خود را متفاوت توصیف کرده است. در برخی موارد، به نظر می رسد که آنها در مورد اعمال مشابه صحبت می کنند، اما آنها از کلمات متفاوت استفاده می کنند. در موارد دیگر، آنها از کلمات رایج برای توصیف آنچه به نظر می رسد فعالیت های کاملاً متفاوت هستند استفاده می کنند!

هیچ کس برنده نمی شود

در نتیجه، مارک اطلاعات زیادی دارد که او را بیشتر از قبل از شروع تحقیق در مورد نوآوری گیج کرده است! هیچ یک از ارائه ها با درک او از نیازهای شرکتش مطابقت نداشت. با این وجود، او گزارشی از نتایج را همراه با توصیه های خود و درخواست بودجه از مدیرعامل تهیه می کند.

او نیز گیج است. او ایده های روشن خود را در مورد نیازهای شرکتش داشت. با این حال، هیچ یک از مشاوران و مارک به چند مورد از نگرانی های اصلی او اشاره نکردند. و پیشنهادات گیج کننده و متناقض است. در پایان، مدیر عامل ممکن است به خوبی تصمیم بگیرد که هیچ یک از مشاوران نمی توانند نیازهای Acme را برآورده کنند و تصمیم بگیرند که کسی را استخدام نکنند.

با این حال، همه مشاوران ممکن است به خوبی مشکلات و اهداف مشابهی را شرح داده باشند! اما، فقدان اصطلاحات تعریف شده رایج به این معنی است که پیشنهادات آنها مشخص نیست، به ویژه در مقایسه با یکدیگر و انتظارات مارک و مدیرعامل.

بر اساس مکالماتی که داشته ام، به نظر می رسد که این اتفاق بیشتر از آنچه بسیاری از ما تصور می کنیم اتفاق می افتد. و برای هیچ کس فایده ای ندارد!

حرکت جسورانه

خوشبختانه من یک راه حل دارم! در چیزی که بدون شک به عنوان یک حرکت متهورانه از سوی من تلقی خواهد شد، من در طی چند ماه آینده در مورد مبانی نوآوری شرکتی در مجله الکترونیکی خود، گزارش 103 ، خواهم نوشت ! من برخی از اصطلاحات استفاده شده را تعریف می کنم و برخی از فرآیندهای استاندارد را شرح می دهم.

بدون نظر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *