خلاقیت تجاری تمایل زیادی به زبان دارد. طوفانهای فکری، کمپینهای ایدهها، طرحهای پیشنهاد همگی با بیان مشکل یا چالشهای خلاقانه شروع میشوند که مردم را به پاسخ با ایدهها دعوت میکنند. چالش ها و ایده ها همگی گفته شده یا نوشته شده اند. اکثر نرم افزارهای ایده پردازی تایپ یک ایده متنی را آسان می کنند، اما لزوما ارسال یک ایده غیر متنی چندان آسان نیست.
تا حدی این به این دلیل است که تجارت تمایل دارد بسیار مبتنی بر زبان باشد. جلسات جلسات گفتگو هستند که احتمالاً شامل اسلایدهای پاورپوینت پر از نکات مهم هستند. گزارش ها نوشته می شود. ایمیل ها متنی هستند. با این وجود، تفکر منحصراً با کلمات، خلاقیت شما را محدود می کند. به همین دلیل است که باید یاد بگیرید موقعیت هایی را که در آن ایده های خلاقانه می خواهید تجسم کنید.
به عنوان مثال، یک تولید کننده غذاهای میان وعده (مانند چیپس – یا «چیپس سیب زمینی» به انگلیسی ایالات متحده) می خواهد ایده هایی برای میان وعده های سالم تری ارائه دهد. این بلافاصله مفاهیم کاهش چربی و نمک را تداعی می کند. طعم های میوه ای؛ ویتامین ها و مواد معدنی بیشتر؛ و غیره اینها ارتباطات استاندارد و متعارفی هستند که ذهن هنگام فکر کردن به میان وعدههای سالمتر ایجاد میکند. اما تمرکز کاملاً روی کلمات است.
در کلمات ایده پردازی نکنید – به جای آن تجسم کنید
وقتی در چنین موقعیتی قرار می گیرید. بلافاصله سعی نکنید ایده ها را با کلمات فرموله کنید. در عوض، موقعیت را در ذهن خود مجسم کنید. به خوردن چیپس فکر کنید — یا یک بسته بردارید و کمی بخورید! چه چیزی را در مورد آنها دوست دارید؟ چه چیزی را دوست نداری؟ به طعم ها و بافت ها و احساسات مرتبط با خوردن چیپس فکر کنید. تصور کنید افراد دیگری در حال خوردن چیپس هستند: کودکان، بزرگسالان، نوجوانان. مادری را در حال خرید میان وعده در سوپرمارکت برای خانواده خود مجسم کنید. او به چه چیزی فکر می کند؟ قفسههایی را تصور کنید که مملو از انواع مختلف محصولات غذایی میان وعده هستند که معمولاً در یک سوپرمارکت پیدا میکنید. حالا پدری را در همین موقعیت مجسم کنید. او چه احساسی دارد؟ او به چه چیزی فکر می کند؟
حالا تصور کنید که میان وعده های سالمی مانند میوه ها بخورید – یا در واقع مقداری بخورید. مزه اش مثل چیه؟ چه حسی دارد؟ افراد را در حال خوردن غذاهای سالم تجسم کنید. آن ها چه چیزی میخورند؟ چه احساسی دارند؟
به آن مادر و پدر در سوپرمارکت فکر کنید. احساس هر کدام در مورد خرید میان وعده چیست؟ چه احساسی نسبت به خرید میوه و سبزیجات دارند. چه می شود اگر فرزندانشان در سفر خرید به آنها ملحق شده باشند. چه چیزی برای آن بچه ها جذاب است؟
خرید یک کیسه میان وعده مرموز و باز کردن آن را تجسم کنید. تصور کنید به جای چیزهای ترد، چیزهای جویدنی یا چیزهای نرم داخل کیسه وجود دارد. تصور کنید چیزهای گرم یا چیزهای سرد وجود دارد. اهرام یا کره ها را تصور کنید. هر یک از آن موقعیت ها و احساس خود را نسبت به آنها تجسم کنید.
مطمئناً هیچ کس برای سالم بودن غذای تنقلات نمی خورد، اما افرادی که به غذاهای میان وعده علاقه دارند ممکن است در صورت جذابیت آن محصولات، محصولات سالم تری بخرند. آن را مجسم کن چگونه می توانید میان وعده های سالم را جذاب کنید؟ طعم آن را شبیه روغن ترد کنید (اعترافی در اینجا، من طرفدار غذاهای میان وعده نیستم). این مسخره به نظر می رسد. طعم آن را تازه کنیم؟ اما چه کسی چیپسی می خواهد که طعمی شبیه سیب و پرتقال داشته باشد — به خصوص اگر بتواند چیزهای واقعی را بخرد؟ آن را سرگرم کننده؟ این یک احتمال است. چیپس های کوچکی را به شکل میوه تصور کنید. میوه های خشک در شکل های سرگرم کننده چطور؟
با تجسم نه تنها چالشها، بلکه موقعیتی که الهامبخش چالش است، ذهن خود را به روی احتمالات بیشتری باز میکنید تا اینکه به سادگی به چالش پاسخ دهید. در واقع، در تفکر ضد متعارف (ACT) باید قبل از تدوین یک هدف سکسی (همانطور که ما چالش را در ACT می نامیم) موقعیت را تجسم کرده و با آن بازی کنید. اما، اگر در موقعیتی هستید که با چالش مواجه شده اید و از شما انتظار می رود که ایده هایی داشته باشید، همچنان می توانید وضعیت را از دیدگاه های مختلف تجسم کنید، همانطور که در اینجا انجام داده ایم.
چنین تجسمی به شما کمک می کند تا موقعیت را با عمق بیشتری درک کنید و به ذهن شما کمک می کند تا بین چالش و بسیاری از مفاهیم دیگر که در حافظه خود ذخیره کرده اید ارتباط برقرار کند. این به نوبه خود به شما کمک میکند تا دیدگاههای خلاقانهتری نسبت به زمانی که فقط به کلمات موجود در چالش و تداعیهای فوری که به ذهنتان میآید فکر کنید بسازید.
حواس دیگر
در صورت لزوم، خود را به دیدن یک موقعیت محدود نکنید. همچنین به احساس، بویایی، چشایی، حواس دیگر و حتی احساسات فکر کنید. بسیاری از حواس در این مثال از یک غذای میان وعده نقش دارند. اما حواس تقریباً در هر موقعیتی مرتبط هستند. اگر در حال برنامه ریزی هر نوع محصول جدیدی هستید، مهم است که به احساس آن در دستان مشتری فکر کنید. اگر به تجربیات مشتری فکر می کنید، حواس مانند بویایی و احساسات می تواند مهم باشد. یاد بگیرید که همه این موارد را تجسم کنید.
شما حتی می توانید و باید حواس و احساسات را زمانی که مرتبط به نظر نمی رسند وارد بازی کنید. هنگام کار با مشتریان برای تجسم موقعیتها، اغلب در مورد حواس سؤالاتی میپرسم که ممکن است مرتبط به نظر نرسند، اما به آنها کمک میکند خلاقانهتر فکر کنند. پرسیدن بوی یک سرویس می تواند بسیار الهام بخش باشد!
چگونه انجامش بدهیم
چندین رویکرد وجود دارد که می توانید برای تجسم موقعیت ها استفاده کنید. اینجا چندتایی هستند.
- اگر به تنهایی کار می کنید، یاد بگیرید که خود را در حالت مراقبه قرار دهید و سپس موقعیت را تجسم کنید. در کارگاههایم، به افراد کمک میکنم تا در حالت مدیتیشن قرار گیرند و آنها را از طریق تمرینهای تجسمی که بسیار قدرتمند هستند، هدایت کنم. اما شما همچنین می توانید فضای آرامش بخشی پیدا کنید، احتمالاً نه پشت میز کارتان، که بتوانید به ذهن خود اجازه دهید در آن سرگردان شود. استراحت کنید، روی چیزی در دوردست تمرکز کنید – یا چشمان خود را ببندید – و موقعیت را تجسم کنید. سپس، فقط اجازه دهید ذهن خود به جایی که می خواهد برود سرگردان شود. سعی نکنید آن را کنترل کنید.
- اگر گروهی را رهبری می کنید و می دانید که چگونه یک تمرین مدیتیشن را رهبری کنید، آن را امتحان کنید. هنگامی که گروه در حال مدیتیشن است، با استفاده از زبان بصری و حسی با آنها در مورد موقعیت صحبت کنید. سپس آنها را رها کنید تا در ذهن خود با موقعیت بازی کنند.
- دوباره با یک گروه: با تیم خود از طریق تمرین های تجسم مختلف صحبت کنید، همیشه سوال بپرسید و یادداشت برداری کنید. انعطاف پذیر باشید، اگر کسی چیزی غیرمنتظره می گوید، با ایده های او بازی کنید. به عنوان مثال، در مثال غذای میان وعده بالا، تصور کنید یکی از همکارانتان در مورد یک ماشین اسباب بازی خوراکی صحبت می کند. در مورد آن بپرسید. چه نوع ماشینی است؟ آیا رنگارنگ است؟ مزه اش مثل چیه؟ وقتی کودک بسته را باز می کند و ماشین را داخل آن می بیند چه فکری می کند.
- بازی های نقش آفرینی کنید – برای مثال خانواده ای در سوپرمارکت که در مورد اینکه کدام محصول غذایی میان وعده بخرند بحث می کنند. یا یک پدر آگاه به سلامت در سوپرمارکت توسط شخصی که نمونه های رایگان چیپس را ارائه می دهد متوقف می شود.
- مردم را به ارائه ایده های غیر کلامی تشویق کنید. به عنوان مثال، عکس، مدل یا حتی رقص.
تجسم کنید کلامی نکنید
به طور خلاصه، اگر موقعیتی دارید که در آن باید ایده خلاقانه ای داشته باشید، یاد بگیرید که موقعیت را تجسم کنید. آن و تمام احساسات مرتبط را تصور کنید. باهاش بازی کن. و در حین انجام این کار یادداشت برداری کنید. تجسم یک موقعیت قبل از اینکه شروع به نگرانی در مورد ایده ها کنید به شما امکان می دهد موقعیت را بهتر درک کنید و اطلاعات بیشتری را در اختیار ذهن شما قرار می دهد که بتواند از آنها برای ساختن ایده ها استفاده کند.
پیام تبلیغاتی: به تیم خود بیاموزید که موقعیت ها را تجسم کند
تجسم یک موقعیت از طریق مدیتیشن و پرسش بخشی کلیدی از فرآیند تفکر ضد متعارف (ACT) است. این افراد را قادر میسازد نه تنها در جلسات ایدههای مشترک (مانند ACT) ایدههای بهتری داشته باشند، بلکه به آنها مهارتهای حل مسئله قدرتمندی میدهد که میتواند در انواع موقعیتها استفاده شود.
به تیم خود ACT را با تمرکز بر تجسم آموزش دهید – این یک سرمایه گذاری کوچک در زمان برای بازدهی عظیم در خلاقیت و نوآوری است!
بدون نظر