آیا تا به حال برای یک ایده گیر کرده اید؟ اگر چنین است، ادامه مطلب را بخوانید. ما قصد داریم به چند مورد که می توانید برای الهام بخشیدن به تفکر خلاق در زمانی که به ایده نیاز دارید، انجام دهید، نگاهی می اندازیم. اما ابتدا اجازه دهید در مورد اینکه چه چیزی یک ایده خلاقانه را تشکیل می دهد توافق کنیم.
یک ایده خلاق، دو یا چند ایده موجود است (من دوست دارم این ایدههای موجود را «مفاهیم» بنامم) که با هم ترکیب میشوند تا چیزی بدیع و غیرمتعارف خلق کنند. معمولاً، این مفاهیم باید به اندازه کافی متنوع باشند که هیچ کس قبلاً آنها را ترکیب نکرده باشد. به عنوان مثال، ترکیبی از چسب نه چندان چسبنده، ورق های کوچک کاغذ و گذاشتن پیام ها به ایده یادداشت های Post-It منجر شد. ترکیبی از تلفن همراه، دوربین دیجیتال و اشتراک گذاری با دوستان ایده ای را به وجود آورد که از آن زمان تاکنون باعث شده است که تقریباً همه تلفن های همراه امروزی قابلیت عکس گرفتن را داشته باشند.
بنابراین، اگر میخواهید ایدههای خلاقانه بسازید، به سادگی باید تفکر خود را متنوع کنید. در اینجا نه ترفند برای انجام این کار آورده شده است. احتمالاً با برخی از آنها آشنا هستید.
1. کلمه تصادفی
انتخاب کلمه تصادفی یکی از قدیمی ترین، ساده ترین و موثرترین نکات خلاقیت است. من معتقدم که ادوارد دی بونو آن را مطرح کرده است، اما مطمئن نیستم (اگر منبع آن را می دانید، لطفاً به من اطلاع دهید).
این کار به این صورت است: اگر برای یک ایده گیر کرده اید، فقط یک فرهنگ لغت یا کتاب دیگری را باز کنید (بعضی از افراد به آثار کامل شکسپیر سوگند می خورند)، چشمان خود را ببندید و صفحه را با ضربه محکم بزنید. چشمان خود را باز کنید و به کلمه ای که انتخاب کرده اید نگاه کنید. اکنون، سعی کنید ایده هایی را ارائه دهید که این کلمه را در خود جای دهد. اگر هرگز این روش را امتحان نکرده اید، آن را امتحان کنید. من تضمین می کنم که از نتایج شگفت زده خواهید شد و در غیر این صورت، این شماره از گزارش 103 را برای بازپرداخت کامل برای من ارسال کنید!
Google Variation
تغییر کلمه تصادفی گوگل به این صورت است که کلمات کلیدی در مورد وضعیت خود را همراه با یک کلمه تصادفی در قسمت جستجوی گوگل قرار دهید و سپس جستجو را بزنید. از نتایج الهام بگیرید. تغییرات گوگل مدرن تر به نظر می رسد، اما من احساس می کنم کمتر از کلمات تصادفی موثر است.
2. ایده های خسته کننده را ممنوع کنید
در جلسات تفکر ضد متعارف (ACT)، من اغلب علامت «ایدههای خستهکننده ممنوع است» را میزنم و به صراحت میگویم که ایدههای کسلکننده را تحمل نمیکنم. این به این دلیل است که، برای اکثر مردم، وضعیت طبیعی ایدهپردازی، تفکر متعارف و ترکیب افکار متعارف و غیرمتنوع برای ساختن ایدهها است. با ممنوع کردن ایدههای مرسوم، مردم را به تفکر متنوعتر سوق میدهید.
اگر میخواهید به تنهایی ایدههایی داشته باشید، احتمالاً نیازی به علامت ندارید. فقط این را یک قانون بگذارید که وقت خود را برای ایده های خسته کننده تلف نکنید. به محض اینکه به ذهنشان رسید آنها را رد کنید.
می توانید این ترفند را یک قدم جلوتر ببرید، به خصوص اگر به نظر می رسد شما یا تیمتان با وجود ممنوعیت، ایده های مرسوم زیادی را ارائه می کنید. یک لیست “ایده های خسته کننده” تهیه کنید و ایده های معمولی را در آن قرار دهید. سپس به هر یک از آن ایده ها نگاه کنید و سعی کنید متوجه شوید که چه چیزی مخالف آن است.
3. با افراد غیر متخصص صحبت کنید
هنگامی که برای موقعیتی که تا حدی تخصصی است نیاز به ایده دارید، در مورد موقعیت با فردی صحبت کنید که در موضوع موضوع تخصص ندارد. به عنوان مثال، اگر روی یک پروژه نرم افزاری کار می کنید، در مورد آن با فردی که در مورد نرم افزار اطلاعاتی ندارد صحبت کنید. او دیدگاهی کاملاً متفاوت از شما و همکارانتان در مورد وضعیت خواهد داشت. برای او، نرمافزار احتمالاً چیزی است که او به طور منظم بدون اینکه بفهمد چگونه کار میکند استفاده میکند و به دیدگاههای بسیار متفاوتی نسبت به یک مهندس نرمافزار منجر میشود.
موقعیت و هدف خود را توضیح دهید. به سوالات او و همچنین هر ایده ای که به شما ارائه می دهد گوش دهید و یادداشت برداری کنید. ایده های او احتمالاً راه حل کامل نخواهد بود. اما تفسیر غیر کارشناسانه او از موقعیت شما، همراه با دانش تخصصی شما می تواند تنوع مورد نیاز برای ایجاد ایده های خلاقانه را فراهم کند.
4. یک تیم متنوع ایجاد کنید
اگر امکانات لازم را برای تشکیل تیم برای کار بر روی یک مشکل دارید، تیم را تا حد امکان متنوع کنید. افرادی را با پیشینه، رنگ پوست، ملیت، جنس و سن مختلف جذب کنید. حداقل یک نفر را با تخصص کمی در این موقعیت بیاورید.
چنین تنوعی در اعضای تیم منجر به تنوع در تفکر و اجرا می شود. نتیجه تقریبا تضمین شده است که نتایج خلاقانه را به ارمغان می آورد. و اگر تیم هنوز برای ایدهها گیر میکند، یکی از نکات دیگر این مقاله را امتحان کنید.
5. یک مدل بسازید
در تجارت، بیشتر مردم به جای تجسم، مشکلات را به صورت شفاهی بیان می کنند. شما ایده ها را در طوفان فکری فریاد می زنید، ایده ها را در نرم افزار مدیریت ایده تایپ می کنید و در جلسات درباره ایده ها صحبت می کنید.
محدود کردن دیدگاه شما از یک موقعیت به کلمات، تفکر شما را نیز محدود می کند. در عوض سعی کنید مدلی از موقعیت خود بسازید. این می تواند به صورت عکس باشد. این می تواند به شکل چیزی باشد که با کاغذ، چسب، ریسمان و سایر مواد کاردستی ساخته شده است. این می تواند یک مدل فنی پیچیده باشد که توسط یک فروشگاه تخصصی ساخته شده است.
حتی ایده های انتزاعی را می توان در مدل ها قرار داد. روی ارتباطات داخلی کار می کنید؟ به جای صحبت کردن در مورد آن، تعدادی اسباب بازی بخرید (به عنوان مثال: Fisher Price Little People یا Lego Minifigures ) و آنها را با میزهای کوچک و میزهای کنفرانس و سایر مبلمان اداری بچینید. آنها را به اطراف حرکت دهید. با آنها بازی کنید. ایده ها را به صورت بصری پیدا کنید.
صرفاً تغییر دیدگاه خود در مورد مسئله از دیدگاه زبانی به تصویرسازی، افکار متنوع زیادی را به همراه دارد. علاوه بر این، بازی با موقعیتها و ایدهها احتمالاً قویترین تکنیک تفکر خلاق شناخته شده برای نژاد بشر است.
6. ایده ها را نقد کنید
متأسفانه بسیاری از کارشناسان خلاقیت معتقدند که انتقاد از ایده ها اشتباه است و خلاقیت را از بین می برد. اما این آنها هستند که اشتباه می کنند. انتقاد نکردن از ایدهها به مردم میگوید که همه ایدهها، حتی ایدههای مرسوم، ایدههای خوبی هستند و بنابراین افراد را از تنوع بیشتر در تفکرشان منصرف میکند. استیو جابز با تعریف و تمجید از هر ایده و گفتن اینکه خوب و شیک است، انقلابی در تلفن های همراه، پخش کننده های MP3 و سایر محصولات ایجاد نکرد. نه. او معروف است که بسیار انتقادی بود به نحوی که مردم را وادار به رد تفکر مرسوم و ایجاد ارتباطات متنوع و نامتعارف کرد که منجر به بسیاری از محصولات اپل امروزی شد.
البته اگر میخواهید خلاقیت ایجاد کنید، باید ایدهها را به روش درست نقد کنید. که شامل سه چیز است. اول از همه، شما باید با احترام از ایده ها انتقاد کنید، و روشن کنید که به تفکر احترام می گذارید، حتی بیشتر به شخص احترام می گذارید و مطمئن هستید که او می تواند بهتر عمل کند.
ثانیاً، شما باید ایدهها را به گونهای مورد نقد قرار دهید که منجر به تنوع بیشتر افکار شود، نه تنوع فکری کمتر. برای مثال، اگر آلیس ایده نسبتاً کسل کننده ای دارد، نگویید: “این ایده کسل کننده ای است، آلیس.” در عوض، بگویید: “من از تفکرت خوشم می آید، آلیس، اما هر دوی ما می دانیم که تو می توانی خلاق تر از آن باشی. تفکرت را بیشتر از این پیش ببر!”
ثالثاً، شما باید مشکلات بالقوه را به عنوان چالش ببینید، نه موانع. نگویید: “این ایده هرگز جواب نمی دهد، یک سال طول می کشد تا تکمیل شود و ما فقط سه ماه فرصت داریم.” در عوض، بگویید: “اگر من فکر شما را درک کنم، یک سال طول می کشد تا ایده شما را کامل کنیم. ما فقط سه ماه فرصت داریم. چگونه می توانیم ایده شما را تغییر دهیم تا به برنامه خود برسد؟” موانع مطلق خلاقیت را دلسرد می کند. چالش ها آن را تشویق می کند.
۷- پیاده روی کنید
پیاده روی راهی عالی برای اجازه دادن به ذهن شما برای سرگردانی است که منجر به تفکر عالی می شود. وقتی ذهن شما سرگردان است، نسبت به زمانی که روی یک مشکل یا در محیط کاری تمرکز می کنید، ارتباطات متنوع تری برقرار می کند.
علاوه بر این، حرکت، تحریک بصری، بوها و صداها همگی می توانند جذب شوند و تنوع افکار را القا کنند. برای من پیاده روی قوی ترین تکنیک تفکر خلاقی است که می دانم.
8. با یک دوست یا همکار خلاق صحبت کنید
برخی از افراد برای تفکر متفاوت نیازی به تلاش ندارند. آنها متفکران خلاق طبیعی هستند. احتمالاً شما هم چنین افرادی را می شناسید. آنها همیشه ایده هایی را مطرح می کنند، اگرچه برخی از این ایده ها ممکن است مضحک باشند. آنها تمایل به داشتن حس شوخ طبعی دارند و اغلب به عنوان افراد عجیب و غریب یا شورشی تلقی می شوند. همانطور که از یک متخصص راهنمایی می خواهید، از یک فرد واقعا خلاق نیز ایده بخواهید. او تقریباً مطمئناً از کمک کردن خوشحال خواهد شد. افراد خلاق عاشق چالش های خلاق هستند.
ایدههای او ممکن است بینقص نباشند، اما احتمالاً میتوانید آنها را تغییر دهید تا عملی شوند.
9. وضعیت را در پشت مشعل قرار دهید
اگر ایده ها به دست نمی آیند، وضعیت را پشت سر بگذارید و روی چیز دیگری کار کنید. تلاش بیش از حد برای ارائه ایده ها باعث می شود ذهن شما به شدت متمرکز شود و این منجر به تفکر متمرکز به جای تفکر متنوع و غیر متعارف می شود. بنابراین، اگر ایده ها به دست نمی آیند، شرایط را رها کنید. انجام کارهای غیرمرتبط دیگر در حالی که موقعیت در پشت ذهن شما نهفته است، به ذهن شما این امکان را می دهد که تداعی های جدیدی را به موقعیت بیاورد. شاید یک مکالمه در مورد یک موضوع کاملاً متفاوت جرقه یک ارتباط را ایجاد کند. شاید گوش دادن به صحبت های یک همکار که در مورد یک موقعیت به ظاهر نامرتبط صحبت می کند باعث شود متوجه شوید که وضعیت او آنقدرها هم که فکر می کنید نامرتبط نیست. شما ممکن است بتوانید یک نسخه اصلاح شده از رویکرد او را در موقعیت خود اعمال کنید.
هر چیزی که باعث تحریک جدید شود
همانطور که دیدیم، هر اقدامی که محرک های جدید و متنوعی را به همراه داشته باشد، ارتباط با مسائل به ظاهر نامرتبط را برای ذهن شما آسان تر می کند و این تداعی ها می توانند به سرعت به ایده های خلاقانه تبدیل شوند. بنابراین، دفعه بعد که برای ایدهها گیر کردید، یک یا چند پیشنهاد من را امتحان کنید و به من بگویید که چگونه برای شما کار میکند .
بدون نظر