جوایز اغلب جزء ضروری کمپین های ایده در نظر گرفته می شود، به نظر طبیعی می رسد که به افرادی که مفاهیم پیشرفت را ارائه می دهند، جوایز اهدا شود. به هر حال، مردم حق انتخاب دارند که ایده خود را به اشتراک بگذارند، هیچکس نمی تواند آنها را مجبور کند که وقت خود را در سیستم بگذرانند، و با کمال میل از مالکیت معنوی خود تسلیم شوند.
با این حال، پاداشها موضوع پیچیدهای هستند، آنها میتوانند اثرات کوتاهمدتی بر سطح مشارکت و علاقه داشته باشند و هیجان ایجاد کنند – اما همچنین میتوانند اثرات مضر شدیدی بر سلامت بلندمدت برنامه شما داشته باشند. برای مثال، یکی از مشتریان ما در صنعت خدمات، ابتکار عمل خود را با جوایز ملموس قابل توجهی از جمله پول نقد و تعطیلات برای برنده نویسندگان ایده آغاز کرد. این جوایز در ابتدا تأثیر مطلوبی داشتند، اما با گذشت زمان تمرکز بر پاداش دادن به ایده پردازان به این معنی بود که اظهار نظر و همکاری به طور چشمگیری کاهش یافت. مردم فقط در ارائه ایده ارزش می دیدند. متعاقباً آنها تصمیم گرفتند که صدور جوایز را متوقف کنند – نتیجه این بود که به طور کلی عدم علاقه به برنامه بود.
اثر جایگزینی
این مشکل بزرگترین هشداری را که با پاداشها کشف کردهایم خلاصه میکند – اگر آنها را وارد کنید، برای حذف آنها تلاش خواهید کرد. در روانشناسی این به عنوان اثر جایگزینی شناخته می شود. یک آزمایش به روشن شدن مشکل کمک می کند:
به گروهی از کودکان ده دقیقه فرصت داده شد تا آزادانه نقاشی بکشند، بیشتر کودکان از خلاقیت لذت بردند، و تعداد انگشت شماری آن را کسل کننده دانستند و به طور کامل درگیر نشدند – همانطور که ممکن است انتظار داشته باشید. سپس به بچه ها گفتند که برای نقاشی هایشان جایزه دریافت می کنند، یک ستاره طلایی، یک شکلات و غیره. آنها دوباره تمرین ده دقیقه ای را اجرا کردند و نتایج مشابهی داشتند. در نهایت، آنها پاداش را برداشتند، و آن را برای بار سوم اجرا کردند. اکنون، حتی آن دسته از کودکانی که در ابتدا بسیار درگیر بودند، کمتر درگیر شدند و کمتر نقاشی خلاقانه تولید کردند. خود عمل نقاشی انگیزه بچه ها بود – اما پس از دریافت جایزه برای آن، لذت جایگزین پاداش شده است و وقتی جایزه برداشته می شود، علاقه اولیه کاهش یافته است.
چالش در یافتن تعادل مناسب بین انگیزههای درونی و بیرونی، و هدایت پاداشها به سمت مرتبطترین حوزههای فرآیند نهفته است.
انگیزه های درونی
انگیزه های درونی آنهایی هستند که توسط عوامل بیرونی کنترل نمی شوند، بلکه از میل ذاتی به عمل ناشی می شوند. دن پینک، در کتاب خود درایو ، سه دسته اصلی از محرکهای درونی را توصیف میکند: استقلال، تسلط و هدف.
-
خودمختاری – داشتن آزادی انتخاب نحوه مقابله با یک کار یا چالش
-
تسلط – برای بهتر شدن در چیزی، توسعه اعتماد به نفس و تخصص
-
هدف – همسو شدن با یک هدف و چشم انداز مشترک
شرکتکنندگان در کمپینهای ایدهپردازی آنلاین از استقلال خوبی برخوردارند – آنها مجبور نیستند شرکت کنند، و اگر شرکت کنند، اغلب میتوانند زمان و میزان انجام این کار را انتخاب کنند.
تسلط می تواند خود را به خوبی به ارمغان بیاورد و به کارمندان این امکان را می دهد که از مشارکت های جالب دیگران بیاموزند و با کارشناسان سراسر شرکت درگیر شوند. توسعه ایده شما توسط دیگران، یا مشاهده اجرای آن، می تواند یک تقویت فوق العاده برای اعتماد به نفس فرد در مورد توانایی و شهرت خود باشد.
هدف یک محرک قوی در نوآوری مشارکتی است و می توان آن را در مثال های زیر مشاهده کرد:
-
این شرکت یک چشم انداز و هدف روشن برای ایده پردازی دارد – یک هدف مشترک وجود دارد که همه با آن هماهنگ هستند. اگر این هدف شایسته، جذاب و هماهنگ با افراد باشد، می تواند محرک قدرتمندی باشد.
-
میل به حل مشکلات. بسیاری از افراد به شدت برای یافتن راه حلی برای یک مشکل دشوار انگیزه دارند. کمپین های ایده راهی ایده آل برای بهره گیری از این انگیزه و ایجاد حس قانع کننده از هدف هستند.
-
تمایل به کمک به دیگران. یک حامی که به خوبی شناخته شده و مورد احترام است، می تواند با درخواست کمک، تعامل را افزایش دهد. ایده های کارکنان همکار می تواند باعث همکاری و ایجاد مفاهیم قوی تر شود.
در بیشتر سازمان ها فرهنگ به گونه ای است که انگیزه های درونی برای ایجاد و تداوم حرکت کافی است. توصیه می شود در ابتدا سعی کنید از استفاده از پاداش ها خودداری کنید و به دنبال یافتن این اهرم های ذاتی باشید که افراد را درگیر می کند، مانند موارد ذکر شده در بالا، و به علاوه:
-
یک طلسم سرگرم کننده برای برندسازی می تواند یک هویت برای برنامه ایجاد کند. مهم است که به کارکنان احساس خوشامدگویی بدهید و در عین حال تمایل به بررسی جدی ایده ها را نیز نشان دهید.
-
از حامیان مالی کلیدی که برای انجام کارها شهرت دارند، استفاده کنید و حمایت عمومی را از پایگاه کارمندان به دست آورید.
-
با پیگیری سازگار باشید، اجازه ندهید بدبینی ایجاد شود.
-
موفقیت ها را جشن بگیرید، مرتباً با آنها ارتباط برقرار کنید و مشارکت همه را به رسمیت بشناسید.
«آیا پاداش ها مهم هستند؟ نه واقعاً – چیز دیگری به شما انگیزه می دهد که درگیر شوید. یک جایزه فقط یک اثر پس از آن خوب است. آنچه مردم واقعاً بیشتر از همه میخواهند بازخورد درباره ایدههایشان است، چه اتفاقی افتاد، به کجا رسید، آیا توسط کسی انجام میشود؟»
– مدیر نوآوری در شرکت مهندسی اروپایی (HYPE Client)
جایی که پاداش بیشتر معنا دارد
هنگام اجرای جوایز، ابتدا در نظر بگیرید که کجا بیشتر مورد نیاز است.
کار ارسال ایدهها از قبل با انگیزه قوی بارگذاری شده است – اکثر مردم میخواهند ایدههای خود را با فرصتی برای انجام این کار در سیستم قرار دهند. با این حال، گاهی اوقات می توان اظهار نظر را به عنوان یک فعالیت کمتر قدردانی دانست، اما برای موفقیت به همان اندازه حیاتی است. پاداش دادن به همکاری مکرر و سازنده می تواند رفتارهای درست را در جامعه تشویق کند. ارزیابی ایدهها نیز به عنوان یک کار کمتر جذاب دیده میشود، اما کلید توسعه ایدهها و مفاهیمی است که میتواند خط لوله نوآوری را طی کند. به همین ترتیب، وظیفه اجرای ایده ها، جایی است که ایده پردازی واقعاً با نوآوری روبرو می شود. یکی از مشتری ها به ما گفت که چگونه هر ماه به ایده پرداز و مجری به طور مساوی پاداش می دهند – معمولاً آنها یک فرد نیستند، اما هر دو بخشی از داستان هستند.
دن پینک مثال هایی را ذکر می کند که در آن پاداش ها تأثیر منفی بر کارهای خلاقانه دارند، اما برای کارهای معمول و تکراری، پاداش می تواند عملکرد را افزایش دهد. مرور اغلب به عنوان یک گلوگاه در فرآیند نوآوری در نظر گرفته میشود – داوران برای یافتن زمان تلاش میکنند، ایدهها برای ارزیابی درست میتوانند پیچیده باشند، و حجم آن گاهی بسیار زیاد است. اگر بخشی از فرآیند وجود داشته باشد که بیشتر با پاداش های بیرونی سازگار است، ممکن است آن ارزیابی ها باشد.
سازمانهای حامی خلاقیت به طور مداوم به خلاقیت پاداش میدهند، اما از استفاده از پول برای «رشوه دادن» به افراد برای ارائه ایدههای نوآورانه اجتناب میکنند. از آنجایی که پاداش های پولی باعث می شود افراد احساس کنند که تحت کنترل هستند، چنین تاکتیکی احتمالاً کارساز نخواهد بود.
– چگونه خلاقیت را بکشیم ، بررسی کسب و کار هاروارد، ترزا آمابیل
پاداش های غیرمنتظره ریسک کمتری را به همراه دارد
جوایزی که انتظار می رود بیشترین پتانسیل آسیب را دارند – برای مثال جوایز نقدی برای ایده های برنده. پاداشهای غیرمنتظره میتوانند تأثیر مثبتی داشته باشند، اما ریسک کمتری دارند. یک مشتری اروپایی تدارکات ما با دادن جوایز تصادفی برای افزایش علاقه آزمایش کرده است، با مشارکت در یک نظر برای یک ایده در یک کمپین، در پایان برای دریافت جایزه در قرعه کشی قرار می گیرید. برای یک کارمند، این مهم است که به سادگی در آن حضور داشته باشد تا آن را برنده شود – یک مانع نسبتاً کوچک – اما زمانی که در سیستم قرار میگیرند، امید این است که ایدهها و مشارکتها علاقه بیشتری را برانگیخته و تعامل بیشتری را ایجاد کند. تاکتیکهایی مانند این میتواند برای تقویت آگاهی و ترغیب مردم به کمپینها مفید باشد.
امتیاز کلیدی
-
زمانی که جوایز در جای خود قرار می گیرند، حذف آنها ممکن است سخت باشد
-
از جایگزینی انگیزه های درونی با پاداش خودداری کنید
-
پاداشها میتوانند در کارهای کمتر جذاب مانند نظر دادن یا مرور کردن، بهترین کار را داشته باشند
-
انگیزه های درونی از خودمختاری، تسلط و هدف سرچشمه می گیرند
-
پاداش های پولی می تواند باعث شود افراد احساس کنند که تحت کنترل هستند
بدون نظر