مشکل مدیریت ایده، طرحهای پیشنهادی و طوفان فکری این نیست که ایدههای زیادی تولید میکنند، بلکه این است که تعداد کمی از آن ایدهها تا به حال اجرا میشوند. اکثر مدیران نوآوری که من با آنها صحبت میکنم شکایت دارند که پایگاههای اطلاعاتی و صفحهگستردههای پر از ایدهها دارند، اما برای اکثر این ایدهها اتفاق خاصی نمیافتد. در نتیجه، ابزارهای ایدهپردازی مبتنی بر نرمافزار به مراکز هزینه تبدیل میشوند. هزینه های مستمر باید به فروشنده پرداخت شود. ترویج رویدادهای ایده پردازی زمان و هزینه می گیرد. و هر ایده جدید برای ارسال و ارزیابی هزینه دارد. بدتر از آن، از آنجایی که همکاران متوجه می شوند که ایده هایشان به ندرت از پایگاه داده فراتر می رود، بی انگیزه می شوند. در بهترین حالت آنها از ارائه ایده خودداری می کنند و در بدترین حالت،
خوشبختانه، یک راه حل وجود دارد: شما باید از همان ابتدا ابزارها و تمرین های ایده پردازی را با در نظر گرفتن اجرای ایده طراحی کنید. این مستلزم این است که شما سه کار را انجام دهید: کمپین هایی طراحی کنید که در آن ایده های زیادی قابل پیاده سازی باشند، افراد و تیم ها را برای اجرای ایده های خود توانمند کنید و با مدیران بخش مشورت کنید تا این ایده ها به نتیجه برسد. بیایید به هر یک از این موارد نگاه کنیم.
کمپین هایی با بسیاری از ایده های قابل اجرا
تصور اشتباهی وجود دارد که اگر یک کمپین ایده یا طوفان فکری را برای حل یک مشکل بزرگ اجرا می کنید – مانند ارائه ایده های جدید برای محصول یا بسته بندی – باید تعداد زیادی ایده را مستند کنید تا بتوانید آن یک ایده درخشان را که حل می کند، ثبت کنید. مشکل. متأسفانه، این تقریباً هرگز اتفاق نمی افتد. شما فقط ایده های متوسطی را از پایگاه داده کامل دریافت می کنید. و حتی اگر یک کمپین به یک ایده درخشان در بین 100 ایده ارائه شده منجر شود، به معنای رد 99 ایده است. این برای صاحبان 99 ایده نه کارآمد است و نه انگیزه دهنده.
در عوض، کمپینهایی را طراحی کنید تا ایدههای کوچک زیادی تولید کنید که به راحتی قابل اجرا باشند. بهبود فرآیند، بهبود کیفیت، ایده های خدمات مشتری همگی نمونه هایی از این کمپین ها هستند. برای مثال، پرسیدن اینکه چگونه میتوانید تجربه مشتری خود را بهبود ببخشید، مطمئناً به تعداد زیادی ایده میانجامد که میتوانند واقعاً اجرا شوند.
این در دو سطح عالی است. اولاً، کمپین هایی که تعداد زیادی ایده قابل اجرا تولید می کنند بسیار کارآمدتر از کمپین هایی هستند که 100 ایده تولید می کنند تا فقط یک یا دو ایده را اجرا کنند. ثانیاً، مردم ایده های خود را در حال اجرا می بینند و متوجه می شوند که واقعاً می توانند در نوآوری سازمان خود نقش ایفا کنند. این نگرش منجر به مشارکت بیشتر در کمپینهای آتی میشود و همچنین به افراد انگیزه میدهد تا ایدههای بزرگتر را بررسی و پیشنهاد کنند (اما توجه داشته باشید که ایدههای بزرگ خارج از طرحهای پیشنهادی توسعه مییابند و مستقیماً برای تأیید به مدیران ارائه میشوند).
خود پیاده سازی
به منظور بهبود بیشتر کارایی کمپین خود، ارائه دهندگان ایده یا تیم های آنها را توانمند کنید تا ایده های تایید شده خود را اجرا کنند. این امر مستلزم یک فرآیند تأیید ساده است که در آن یک همکار ایدهای را به کمپین ارائه میکند، مدیرش آن را بررسی میکند و اگر جالب بود، آن را تأیید میکند. ارائه دهنده ایده اکنون مجاز به تحقق ایده خود است. این فرآیند حتی ممکن است شامل بودجه کمی برای اجرا باشد.
کمپین هایی که در آن ارائه دهندگان ایده نیز مجری ایده هستند، به ایده های کمتری منجر می شود زیرا مردم ایده هایی را که نمی خواهند اجرا کنند ارائه نمی دهند. این ممکن است در ابتدا یک ضعف به نظر برسد، اما اینطور نیست. یک نقطه قوت است. اگر هوگو ایدهای دارد که نمیخواهد خودش آن را اجرا کند، احتمالاً همکارانش به همان اندازه علاقهای به اجرای آن ایده ندارند. ارائه ایده به یک طرح پیشنهادی اتلاف وقت خواهد بود.
از سوی دیگر، وقتی هوگو میداند که ممکن است مجبور شود هر ایدهای را که ارائه میکند، اجرا کند، احتمالاً ایدهاش را از طریق آن فکر میکند، آن را در عمل تجسم میکند و آن را توسعه میدهد. در نتیجه، ایدههای او احتمالاً بهتر از آنچه در غیر این صورت میشد، اندیشیده میشوند.
بعید است که هوگو ایدههای کاملاً نامربوط ارائه کند (مدیران نوآوری به من میگویند که از تعداد ایدههای نامربوط به طرحهای پیشنهادی ارائه میشوند شگفتزده میشوند؛ در واقع آنها گهگاه به من میگویند که برخی از ایدهها هیچ ارتباطی با خط کسب و کار کارفرمایانشان ندارند!) بعید است که ایدههایی را ارائه کند که در تئوری عالی به نظر میرسند، اما در عمل غیرعملی هستند – صرفاً به این دلیل که میداند در صورت تایید باید ایده را محقق کند.
چنین چالش های کمپین باید متفاوت از بیانیه مشکل معمول بیان شود. به جای اینکه بپرسید “از چه راه هایی می توانیم پایداری محیط زیستی شرکت را تقویت کنیم”، باید بپرسید “برای تقویت پایداری محیط زیست چه کاری می توانید انجام دهید؟”
اولین چالش احتمالاً به ایده هایی مانند “نصب پنل های خورشیدی روی پشت بام” و “دمای تهویه مطبوع را پایین بیاورید، مانند &%$@!! در اینجا است!”
دومی احتمالاً منجر به ایدههای کوچکی میشود مانند: «من میتوانم عادت کنم که کامپیوترم را خاموش کنم و چراغهای دفترم را در پایان روز خاموش کنم» و «میتوانم از پشت پرینتها برای یادداشتبرداری استفاده کنم. ” این ایده ها چیز خاصی نیستند، اما اگر نیمی از کارمندان شما آنها را بپذیرند، تفاوت قابل توجهی ایجاد می شود. در واقع، برای این منظور، دکمه “پیوستن به باشگاه” که سایر افراد می توانند روی آن کلیک کنند تا نشان دهند که همان کار را انجام خواهند داد، یک ویژگی عالی و راهی برای نظارت بر موثرترین ایده ها خواهد بود.
با مدیران بخش مشورت کنید
نیاز به مشورت با مدیران بخش ها نکته ای بدیهی است اما نیاز به ذکر دارد. به عنوان مدیر نوآوری، شما باید با مدیران بخش مشورت کنید تا کمپین هایی را طراحی کنید که درصد زیادی از ایده های قابل اجرا را به همراه داشته باشند و ارائه دهندگان ایده بتوانند به مجری ایده تبدیل شوند.
چنین کمپین هایی باید به صورت مشترک طراحی شوند و از نیازهای مدیران بخش و تخصص شما در زمینه نوآوری بهره ببرند. نتیجه کمپینهای بسیار مرتبطی خواهد بود که منجر به ایدههایی میشود که به جای پنهان شدن در پایگاه داده اجرا میشوند. و به سرعت خواهید دید که بسیاری از ایده های کوچک می توانند تفاوت بزرگی ایجاد کنند.
ایده های کوچک قابل اجرا تفاوت بزرگی ایجاد می کنند
بنابراین، اگر از میزان اجرای ایده در سیستم مدیریت ایدهتان ناراضی بودهاید، روش جمعآوری ایدهها را تغییر دهید: کمپینهای ایدههایی را طراحی کنید که ایدههای قابل اجرا زیادی را جمعآوری میکنند، از ارسالکنندگان ایده بخواهید ایدههای تایید شدهشان را اجرا کنند و با دیگران کار کنید. مدیران تا همه کار را انجام دهند. شما از نتایج شگفت زده خواهید شد، قول می دهم!
بدون نظر