در بسیاری از سازمان ها، کارمندانی که ایده های عالی دارند نمی دانند با آنها چه کنند. نتیجه اغلب این است که چنین ایده هایی در نهایت از طریق رکود به مرگ می میرند. این برای شرکت یا کارمند خوب نیست. از این رو، شما به یک نقشه راه برای پیاده سازی نیاز دارید که در دسترس همه کارکنان باشد. اجازه بده توضیح بدم

تصور کنید یکی از همکارانتان ایده فوق العاده ای دارد. در چند هفته گذشته، او در ذهن خود با آن بازی می کند، آن را توسعه می دهد، سوال می پرسد و بازخورد می گیرد. این یک ایده کوچک و احمقانه نیست، بلکه یک ایده بزرگ در حال تغییر است که می تواند برای شرکت شما تفاوت ایجاد کند، یک تفاوت بزرگ.

اکنون از خود بپرسید: او با ایده خود چه می تواند و باید انجام دهد؟ سازمان شما چه مسیری را ارائه می دهد که تضمین کند ایده او به طور منصفانه ارزیابی شده، بیشتر توسعه یافته و (با فرض اینکه مشکل جدی پیدا نشود) اجرا شود؟ در بسیاری از سازمان ها، چنین مسیری واقعاً وجود ندارد. مطمئناً، او می تواند این ایده را با مدیری که به او گزارش می دهد در میان بگذارد. اما این اساساً مشکل را از او به مدیرش منتقل می کند. و اگر مدیر او بیش از حد کار کند (و چند مدیر را می‌شناسید که بیش از حد کار نمی‌کنند؟)، احتمالاً این ایده را با رد کردن درست یا به تعویق انداختن انجام کاری در مورد آن، از بین می‌برد. در هر صورت، ایده قاتل توسط سازمانی که قرار بود به آن کمک کند، از بین رفته است.

“اما، ما مدیریت ایده داریم…”

اگر پلتفرم مدیریت ایده یا نوعی طرح پیشنهادی در شرکت خود دارید، ممکن است احساس کنید که لازم نیست نگران کشته شدن یک ایده قاتل باشید. همکار دارای ایده فقط می تواند آن را با استفاده از یک فرم وب آسان ارسال کند و سیستم از پردازش ایده اطمینان حاصل می کند. متأسفانه، این فرض به دو دلیل ناقص است. اولاً نرم افزار مدیریت ایده چیزی جز کد را پردازش نمی کند. این به سازمان شما بستگی دارد که فرآیندهایی را برای کارمندان فراهم کنید تا اطمینان حاصل شود که ایده‌های خلاقانه آنها شناسایی، ارزیابی منصفانه و برای اجرا در نظر گرفته می‌شود. .

ثانیاً، طبق تجربه من، وقتی یک فرد یا گروه کوچکی از افراد ایده بزرگی دارند، تمایلی به ارائه آن به نرم افزار مدیریت ایده ندارند، که بیشتر برای ایده های بهبود تدریجی و حل مشکلات خاص مورد استفاده قرار می گیرد. در عوض، صاحب ایده تمایل دارد ایده را توسعه دهد و با آن بازی کند و آن را به چیزی بیشتر تبدیل کند، مانند یک مورد تجاری یا پیشنهاد پروژه.

به طور خلاصه، مدیریت ایده در اجرای ایده های قاتل تفاوتی ایجاد نمی کند. بدتر از آن، اگر نرم‌افزار مدیریت ایده دارید، اما فرآیندی برای ارزیابی و اجرای ایده‌ها ندارید، این نرم‌افزار چیزی بیش از یک مخزن گران قیمت ایده‌ها نخواهد بود. آنچه شما نیاز دارید یک نقشه راه برای پیاده سازی است.

نقشه راه اجرا

من استدلال می‌کنم که یکی از اولین اولویت‌های یک مدیر نوآوری، ایجاد فرآیندهایی برای اجرای ایده‌ها، به‌ویژه ایده‌های کشنده است، و اولویت دوم این است که این فرآیندها را به سراسر سازمان منتقل کند تا وقتی همکاران ایده‌های قاتل دارند، بدانند چه باید بکنند. با آنها. بدون چنین نقشه‌هایی، هر کاری که برای ارتقای خلاقیت و نوآوری انجام می‌دهید اتلاف وقت است.

بهترین راه برای ایجاد یک نقشه راه، رویاپردازی یک ایده واقعا دیوانه کننده است. ایده کمی دیوانه کننده نیست، اما واقعاً دیوانه کننده است. تفکر ضد متعارف راه خوبی برای انجام این کار است. سپس سعی کنید آن را پیاده سازی کنید. تقریباً مطمئناً خیلی سریع با موانع مواجه خواهید شد. اشکالی ندارد. در هر مانع، باید وسیله ای برای عبور از آن و رسیدن به مانع بعدی ابداع کنید.

هر مرحله را که انجام می دهید مستند کنید و آن را مرور کنید. آیا می توانید راه هایی برای ساده سازی مسیری که طی کرده اید پیدا کنید؟ آیا موانع دائمی برای اجرای ایده وجود دارد که باید تغییر کند؟ اگر چنین است، چگونه می توانید آن تغییرات را ایجاد کنید یا حداقل آنها را تحریک کنید. یک نقشه راه با یک مانع بزرگ در جاده کمکی به مردم نخواهد کرد تا به مقصد برسند.

این آسان نخواهد بود. زمان قابل توجهی خواهد گرفت. اما اگر موفق شوید، نوآوری در سازمان خود را تا حد زیادی تسهیل خواهید کرد. و این مطمئنا ارزش تلاش را دارد، فکر نمی کنید؟

مطالعه بیشتر در مورد اجرای ایده ها

طرح اجرای ایده خلاق (CIIP) – این مقاله ای است که چند سال پیش نوشتم و چارچوبی برای اجرای ایده های بسیار خلاقانه ارائه می دهد.

چگونه دیدگاه خلاق خود را پیاده سازی کنید – این مقاله خلاصه ای از فرآیند برنامه ریزی پیاده سازی است که در تفکر ضد متعارف استفاده می شود.

بدون نظر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *