همه ما درگیر مدیریت و درک ابزارهای مختلف مدیریت هستیم. اعداد در حال افزایش هستند، و اگر چیزی وجود داشته باشد، سردرگمی بیشتری را به انبوهی که در حال حاضر داریم اضافه می کند. پس بیایید ببینیم آیا میتوانیم در اینجا کمک کنیم، کمی از ابزار مورد علاقه خود عقبنشینی کنیم و کمی عمیقتر به این موضوع نگاه کنیم.
چگونه همه ابزارها را انتخاب کنیم، چه رسد به اینکه با همه ابزارهای جدید که در حال ظهور هستند، همگام باشیم؟
ابزارهای مدیریتی وجود دارند که در سازمانها «حکم» شدهاند و بسیاری از مدیران به آنهایی که برای یادگیری و یا به ظاهر انجام کار زحمت کشیدهاند، رضایت میدهند.
مشکلی که ما داریم، بسیاری از ابزارهای سنتی، بسیاری از آنها که هنوز در بسیاری از مدارس مدیریت تدریس میشوند، از بازار در حال تغییری که ما در آن فعالیت میکنیم عقب ماندهاند. به همان اندازه، حرکت رو به رشدی در اتخاذ ابزارهای جدید وجود دارد، بسیاری هنوز در آن بهانه دوست داشتنی “بودن” هستند. در بتا» که گیج کننده می شود.
ردیابی روندها در ابزارهای مدیریت
یکی از شرکتهای مشاوره، Bain & Co، از سال 1993 بررسی ابزارها و روندهای مدیریت Bain را انجام داده است. آخرین مورد برای سال 2015 اینجا است . آنها در طول سال ها 15 نظرسنجی انجام داده اند و در مورد 25 ابزار برتر هر سال گزارش داده اند. برای گنجاندن آنها باید با مدیریت ارشد مرتبط، موضوعی و قابل اندازه گیری باشند. هدف از این نظرسنجی ردیابی آنچه «روند» است، تحت چه شرایطی استفاده میشود و مدیران تا چه اندازه از نتایج راضی هستند. همچنین به ارائه انتخابهای بهتر در انتخاب، پیادهسازی و ادغام ابزارهای مختلف کمک میکند تا امیدوارانه عملکرد سازمان را بهبود بخشد. در نهایت هنگامی که Bain این نظرسنجی را انجام می دهد، نظرات را در مورد طیف وسیعی از مسائل تجاری جمع آوری می کند و اولویت های مدیریتی در حال تغییر را گزارش می دهد.
من چندین سال این موضوع را دنبال کردهام و با این حال دائماً تعجب میکنم که چقدر به نظر میرسد این واقعاً تغییر کرده است یا ابزارهای مورد استفاده قرار گرفتهاند، با این حال ما چنین انبوهی از سازندگان ابزار مدیریت داریم یا ما معتقدیم. اگر میخواهیم مدیران ارشد را وادار کنیم تا ابزارهای مورد علاقهشان را تغییر دهند ، فکر میکنم ممکن است نسل دیگری طول بکشد تا گارد قدیمی را از بین ببرد و ابزار جدید را وارد کند.
با این حال نشانه هایی از تغییر مدیریت ابزار وجود دارد
یکی از شرکتهایی که در تغییر ابزارها پیشگام است، Strategyzer است که توسط الکس اوستروالدر از شهرت Business Model Canvas تأسیس شد. آنها در حال کار به سمت جعبه ابزار Strategyzer از ابزارهای تجاری مفید هستند.
آنها با ایجاد مجموعه ای از ابزارها برای استراتژی کسب و کار، طراحی کسب و کار و نوآوری، خود را در مأموریتی برای یافتن راه حل مناسب برای طراحی موتورهای رشد آینده قرار می دهند. هر یک از آنها بر حل یک مشکل تجاری خاص تمرکز دارند. من احساس می کنم که آنها راه درازی در پیش دارند اما مطمئناً در مسیری امیدوارکننده هستند.
برای Strategyzer آنها یک ابزار تجاری را از طریق تعریف الکس اوستروالدر تعریف می کنند:
“ابزارهای کسب و کار” چارچوب های مفهومی هستند که به طور خاص برای کمک به دست اندرکاران کسب و کار در حل یک مشکل تجاری مشخص (و محدود) در یک زمینه دنیای واقعی طراحی شده اند. بهترین ابزارها از نظر مفهومی سالم، ساده، کاربردی، بصری هستند، دارای یک رابط کاربری عالی (UI) و یک تجربه کاربری عالی (UX) هستند. این ویژگیها است که آنها را برای دنیای واقعی «مناسب» میسازد و پذیرش آنها را توسط شاغلین کسبوکار افزایش میدهد.
با توجه به Strategyzer Business Tools به استراتژیستها کمک میکند تا چالشهای پیچیده امروزی را از دو طریق بررسی کنند: با ارائه یک رویکرد ساختاریافته و یک زبان مشترک.
- رویکرد ساختاریافته : ابزارها مکالمات استراتژیک را چارچوب میدهند و اطمینان میدهند که تمام جنبههای مهم یک مشکل بررسی میشوند. آنها به سازماندهی اطلاعات و اولویت بندی کار کمک می کنند.
- زبان مشترک : ابزارها تیم ها را حول یک مفهوم بصری تراز می کنند و ایده های پیچیده را با یک تصویر واضح تر می کنند.
از دیدگاه Strategyzer به وضوح بین ابزارهایی که یک شرکت برای اجرای یک مدل کسب و کار شناخته شده استفاده می کند و ابزارهایی که برای طراحی موتورهای رشد آینده استفاده می کنند، فاصله وجود دارد.
بازگشت به توصیههای Bain ممکن است به ما کمک کند تا از طریق ابزار “میل و نیاز” کار کنیم.
از آنجایی که شرکتها به دنبال رشد و نوآوری در عصر تغییرات سریع فناوری هستند، چهار پیشنهاد زیر را بر اساس تحقیقات خود ارائه میکنند تا به مدیران کمک کنند از ابزارهایی که انتخاب میکنند بیشترین بهره را ببرند.
- حقایق را دریافت کنید : هر ابزاری دارای نقاط قوت و ضعف است. و مفید بودن ابزارها می تواند در طول زمان تغییر کند. برای موفقیت، شرکت ها باید اثرات کامل هر ابزار را درک کنند و سپس ابزارهای مناسب را به روش های مناسب در زمان های مناسب ترکیب کنند. تحقیق را بررسی کنید و با سایر کاربران ابزار صحبت کنید. ساده لوحانه راه حل های بیش از حد و ساده انگارانه را نپذیرید.
- استراتژیهای بادوام قهرمان، نه مدهای زودگذر : مدیران خط و کارشناسان ابزار همیشه برنامههای کاملاً هماهنگی ندارند. کارشناسان ابزار ممکن است دیدگاه جذابی داشته باشند، اما مدیران باید مدیریت کنند. شرکتها باید از جهتهای استراتژیک واقعبینانه حمایت کنند و ابزارها را بهعنوان یک دستیار ببینند، نه یک دارو.
- بهترین ابزارها را برای کار انتخاب کنید : مدیران باید رویکردی منطقی برای انتخاب و اجرای ابزار داشته باشند. یک ابزار فقط تا حدی نتایج را بهبود میبخشد که نیازهای برآورده نشده مشتریان را شناسایی کند، قابلیتهای متمایز ایجاد کند، از آسیبپذیریهای رقبا سوء استفاده کند و استراتژیهای پیشرفت را توسعه دهد.
- ابزارها را با سیستم کسب و کار خود تطبیق دهید – نه برعکس . برای مثال، تحقیقات ما نشان میدهد که تلاشهای عمده به نمرات رضایت قابل توجهی بهتر از تلاشهای محدود دست مییابند. اگر مدیریت فقط می تواند در یک تلاش محدود شرکت کند، بهتر است از استفاده از برخی ابزارها خودداری شود. همچنین مهم است که به خاطر داشته باشید که امتیازات رضایت از یک ابزار بسته به اندازه شرکت و منطقه میتواند بسیار متفاوت باشد.
Bain همچنین بینش های مهم دیگری را ارائه می دهد
با گذشت زمان، تحقیقات باین تعدادی بینش مهم را ارائه کرده است. از جمله:
- رضایت کلی از ابزارها نسبتاً مثبت است، اما میزان استفاده، سهولت اجرا، اثربخشی، نقاط قوت و ضعف بسیار متفاوت است.
- ابزارهای مدیریت زمانی بسیار مؤثرتر هستند که بخشی از یک تلاش اصلی سازمان باشند – (نقطه حیاتی این است)
- مدیرانی که به طور تصادفی از ابزاری به ابزار دیگر جهش می کنند، اعتماد کارکنان را تضعیف می کنند
- ابربولی پیرامون مدرن ترین ابزارها اغلب منجر به انتظارات غیر واقعی و نتایج ناامیدکننده می شود (تعقیب ابزارهای “بتا” به یک رویکرد محتاطانه احتمالی نیاز دارد)
- تصمیم گیرندگان با حمایت از استراتژی های واقع بینانه و نگاه کردن به ابزارها به عنوان ابزاری برای رسیدن به یک هدف استراتژیک به نتایج بهتری دست می یابند.
- هیچ ابزاری درمان کننده نیست
- به طور شگفت انگیزی در سطح جهانی، روند به سمت استفاده از ابزارهای کمتر ادامه دارد (که دقیقاً برخلاف آنچه من فکر می کردم است)
سپس وارد Tool Usage Trends می شویم
به نظر میرسد که شرکتها در حال استفاده از ابزارهای مدیریتی گسترده و همیشه در حال تغییر برای رسیدگی به چالشهای تجاری و گرفتن فرصتهای تجاری هستند. تعداد ابزارهای پذیرفته شده تا حدی با اندازه سازمان، نیازها و توانایی های آن در به کارگیری واقعی ابزارها و استفاده از آنها در شرکتشان تعیین می شود.
اندازه تلاش مدیریت برای تعیین رضایت ابزار بسیار مهم است. هر چه بیشتر از ابزار استفاده کنند و بر آن تاکید کنند، به نظر می رسد رضایت بیشتری در گرفتن و ارائه طرح ابزار ایجاد می کند. واضح است که اهمیت پیاده سازی ابزارها در سراسر سازمان نیازمند حمایت از بالا به پایین و استفاده مداوم است.
در حال حاضر بالاترین امتیاز، تجزیه و تحلیل داده های بزرگ است. بیش از نیمی از مدیران مورد بررسی می گویند که Advanced Analytics در حال تغییر استراتژی بازاریابی خود هستند.
مدیریت پیچیدگی ابزار پرکاربردی نبود، حتی اگر افزایش پیچیدگی به عنوان یکی از مهمترین چالشهای تجاری شناخته شد.
تلاش هماهنگ واقعی برای ابزار انتخابی شما، رضایت شرکت را به ارمغان می آورد
در جدول فوق می توانید ببینید که ابزارهای مختلف بر اساس میزان تلاشی که برای اجرای آنها انجام می شود، از نظر میزان رضایت متفاوت هستند. برای مثال Big Data از افزایش تلاش امتیاز 4.22 را کسب می کند و با تلاش محدود به 3.65 سقوط می کند. آزمایشگاههای نوآوری نیز تغییرات مشابهی را نشان میدهند (4.22 در مقابل 3.70). تحولات دیجیتال پتانسیل این را دارند که بسیار بد پیش بروند، با امتیاز 4.17 برای تلاش های بسیار فعال و 3.52 برای عملیات کم تلاش.
مرتب سازی از طریق ابزار نیاز به دانش واقعی از ارزش و سهم آن است
همچنین باید به خاطر داشته باشیم که ابزارهایی که انتخاب میکنید اغلب تفاوتهایی در تمرکز دارند، مثلاً بیشتر روی رشد درآمد یا کاهش هزینه، نوآوری یا روابط با مشتری است. این ممکن است یکی از دلایل محبوبیت روزافزون Big Data Analytics در حال حاضر باشد، که به شرکتها کمک میکند تا مشتریان را به طور مؤثرتری تقسیمبندی و هدف قرار دهند، زیرا شرکتها در حال حاضر به دنبال رشد بیشتر هستند.
شرکتهای معتبر بازار همچنان به استفاده از ابزارهای سنتیتری مانند معیارسنجی، کارت امتیازی متوازن و بررسیهای مشارکت کارکنان تمایل دارند، حتی اگر این ابزارها ممکن است در قالبهای مختلف از کارتهای امتیازی ساده تا پیچیده، داشبورد، ابتکارات KPI با تعداد زیادی چراغ راهنمایی، فلشهای جهتدار ارائه شوند. “افزایش” اینها
در نهایت یکی از ابزارهایی که در منطقه APAC در حال اجراست برای من بسیار علاقه مند است.
آزمایشگاه های نوآوری مخرب
در لیست 2015 Bains، آزمایشگاه نوآوری مخرب قرار دارد. اینها نوآوریهای مخرب را تقویت میکنند – پیشرفتهایی با ریسک بالا و بازدهی بالا که اغلب از انتهای بازار شروع میشوند اما در نهایت رقبای ثابت را جابجا میکنند.
بنابراین آزمایشگاه های نوآوری مخرب چه می کنند:
نوآوری های مخرب به چارچوب های زمانی، فرآیندها، معیارهای عملکرد، افراد و مهارت های متفاوتی نسبت به نوآوری های افزایشی (یا “پایدار”) نیاز دارند. شواهد نشان میدهد که آزمایشگاههای نوآوری مخرب زمانی بهتر عمل میکنند که از عملیات اصلی تجاری جدا شوند.
مزایای اصلی جدایی شامل توانایی کسب و حفظ استعدادهای استثنایی، کار در امکانات تخصصی، ارائه سطح بالاتری از آزادی برای به چالش کشیدن خرد متعارف، توجه به کاهش بوروکراسی و افزایش انعطافپذیری و ارائه فرهنگهای کارآفرینی و انگیزههای بیشتر برای ایجاد فرهنگ جستجو است. قطع.
شرکتها از آزمایشگاههای نوآوری مخرب برای موارد زیر استفاده میکنند:
تحقیقات همچنین نشان میدهد که آزمایشگاههای نوآوری مخرب از روشهای «ادغام نرم»، مانند ادغام اجتماعی تیمهای ارشد، چرخش شغلی، برنامهریزی مشارکتی، شبکههای دانش مشترک، و تیمها و گروههای وظیفه متقابل بهره میبرند. این روش ها به تمرکز تلاش های آزمایشگاه بر روی مشکلات دنیای واقعی کمک می کند. آنها همچنین تضادها را کاهش می دهند، از دارایی های موجود و صرفه جویی در مقیاس استفاده می کنند، و پذیرش و به کارگیری پیشرفت ها را تشویق می کنند.
بیشتر تیمهای مدیریتی مشتاق نوآوری «دوسوختگی» هستند – توانایی بهرهبرداری کامل از داراییهای موجود در حالی که به طور همزمان قابلیتهای جدید مورد نیاز برای موفقیت آینده را بررسی میکنند.
آزمایشگاههای نوآوری مخرب سازمانها را فراتر از پیشرفتهای تدریجی سوق میدهند. آنها اغلب در سه موقعیت مستقر می شوند:
- زمانی که شرکت ها با اشکال جدیدی از رقابت مواجه می شوند که سهم بازار را ربوده یا سودآوری را کاهش می دهد
- زمانی که روش های نوآوری سنتی در ارائه نتایج مورد نیاز ناکام هستند
- وقتی مدیریت احساس می کند که سازمان در حال رشد از خود راضی است و به نمونه های عینی از نوآوری های جسورانه نیاز دارد تا چشم انداز خود را افزایش دهد و فرهنگ را متحول کند.
پس چقدر از این روند خاص در آزمایشگاه های مخرب آگاه بودید؟
در حال حاضر در اروپا یا آمریکای شمالی روند چندانی ندارد و این باید به بسیاری از شرکتها یک یا دو زنگ هشدار در مورد نوآوری بدهد. آن را من.
بنابراین اگر میخواهید ابزار مدیریت و نظرسنجی روندها برای سال 2015 توسط Bains and Co را بیشتر بررسی کنید، در اینجا پیوند دیگری وجود دارد.
ابزارها و روندها مطمئناً در حال انباشته شدن هستند، آیا تا به حال جعبه ابزار خود را ایجاد کرده اید؟ وقت آن است که نگاهی عمیق تر به همه آن توده بیندازیم.
بدون نظر