طوفان فکری شفاهی مکرر جواب نمی دهد. طوفان فکری بصری، یعنی طوفان فکری با تصاویر، اشیاء و اعمال اغلب به خوبی کار می کند.

چرا طوفان فکری کلامی با شکست مواجه می شود؟

حقیقت زشت در مورد طوفان فکری این است که اغلب به نتایج متوسطی منجر می شود. در واقع، اگر در جلسات طوفان فکری شرکت کرده اید، احتمالاً بیش از سهم خود رویدادهایی را تجربه کرده اید که در آن ایده های واقعا خلاقانه کمی پیشنهاد شده است.

دلایل متعددی وجود دارد که چرا یک جلسه طوفان فکری ممکن است در ایجاد ایده های خلاقانه عالی شکست بخورد.

  1. چالش بد فرموله شده هر رویداد طوفان فکری مناسب با یک چالش خلاقانه شروع می شود که تمرکز بر تولید ایده است. متأسفانه، تعداد کمی از مردم درک می کنند که یک چالش خوب فرموله شده چقدر مهم است. آنها ترجیح می دهند مستقیماً به بخش تولید ایده از طوفان فکری بروند. متأسفانه، اگر چالش را اشتباه بگیرید، بهترین ایده های جهان احتمالاً مشکل شما را حل نمی کنند.
  2. تسهیل گری ضعیف حتی تسهیلگران آموزش دیده که حل خلاقانه مسئله (CPS) را درک نمی کنند، اغلب قادر به مدیریت صحیح یک رویداد طوفان فکری نیستند.
  3. شخصیت های مسلط اگر یک نفر بر جلسه طوفان فکری تسلط داشته باشد، ایده های او ناگزیر در کانون توجه قرار می گیرد و ایده های دیگر شرکت کنندگان به کنار گذاشته می شود. متأسفانه، این بدان معنی است که فقط یک نفر واقعاً هر طوفان فکری انجام می دهد – و این امر دور هم جمع کردن یک گروه طوفان فکری بی معنی است. بدتر از آن، افراد مسلط معمولاً بیشتر به قدرت علاقه دارند تا کشف بهترین ایده ها.
  4. تثبیت موضوع . وقتی کسی ایده‌ی بدیهی خوبی را در یک رویداد طوفان فکری پیشنهاد می‌کند، افراد دیگر تمایل دارند روی ایده‌های مشابه تمرکز کنند. نتیجه این است که دیگر راه های امکان نادیده گرفته می شوند.
  5. سر و صدای زیاد . در یک رویداد طوفان فکری خوب، افراد زیادی با صدای بلند ایده ها را به اشتراک می گذارند. این بدان معناست که همه باید قبل از به اشتراک گذاشتن ایده های خود به نظرات دیگر گوش دهند. نتیجه این است که زمان و انرژی بیشتری صرف شنیدن و تفسیر می شود تا ایده ها تا تولید ایده. بدتر از آن، افراد ساکت یا خجالتی تمایل دارند زمانی که طوفان فکری پر سر و صدا می شود، خود را حفظ کنند – بنابراین ایده های آنها را از دست می دهید.

خبر بد این است که یکی از این نقص ها می تواند یک رویداد طوفان فکری را خراب کند و منجر به ایده های ضعیف و غیرقابل تصور شود. خبر خوب این است که طوفان فکری غیرکلامی – بر اساس تصاویر، اشیاء، اعمال یا هر ترکیبی از اینها – نه تنها تقریباً از تمام ایرادات ذکر شده در بالا جلوگیری می کند، بلکه به نظر می رسد قابل اعتمادتر به ایده های بهتر و قابل استفاده تری منجر شود.

طوفان فکری تصویری

طوفان فکری بصری در مورد تولید ایده های مشترک بدون استفاده از کلام گفتاری یا نوشتاری است. ممکن است از اشیایی استفاده کنید که تیم ها برای حل مسائل کنار هم قرار می دهند. می توانید از مواد هنری و صنایع دستی مانند کاغذ ساختمانی رنگی، نوار، ریسمان، کارت، خودکار و موارد مشابه استفاده کنید. ممکن است از افراد برای ایجاد نقش های بداهه استفاده کنید.

یک مثال

بیایید تصور کنیم شرکت شما ماشین آلات کشاورزی تولید می کند. شما می‌خواهید ایده‌های بهبود محصول جدید را برای پرفروش‌ترین تراکتورهای خود مطرح کنید. به جای اجرای یک جلسه طوفان فکری که در آن افراد ایده‌ها را فریاد می‌زنند یا ایده‌هایی را روی پست می‌نویسند و آن‌ها را به دیوار می‌چسبانند، یک فعالیت طوفان فکری بصری تنظیم می‌کنید.

البته اولین قدم این است که چالش خلاقانه را چارچوب بندی کنید، به عنوان مثال: “چه ویژگی های جدیدی را می توانیم به تراکتورهای Super Bull خود اضافه کنیم؟” با انجام این کار، شما یک گروه متنوع متشکل از ده ها نفر از بخش های مختلف شرکت و همچنین چند مشتری معمولی را گرد هم می آورید. شما انبوهی از آجرهای لگو را در اختیار آنها قرار می‌دهید و از آنها می‌خواهید که با هم کار کنند تا یک تراکتور مدل با ایده‌های جدید خود بسازند. این تیم به جای فریاد زدن ایده ها، با هم کار می کنند تا یک تراکتور از لگو بسازند. همانند طوفان فکری کلامی، هر عضو باید تشویق شود که در آن شرکت کند و ایده های جدید را امتحان کند. به همین ترتیب، انتقاد باید ممنوع باشد. از طرف دیگر صحبت کردن کاملا قابل قبول است. ولی،

تراکتوری که این تیم می‌سازد احتمالاً هیچ شباهتی به تراکتورهای موجود این شرکت نخواهد داشت. اما احتمالاً پر از ایده خواهد بود. (توجه: در واقع، طبق تجربه نویسنده، تیم احتمالاً به تیم‌های فرعی تقسیم می‌شود که هر کدام تراکتورهای خود را می‌سازند – اما این اشکالی ندارد. در واقع، اگر تیم اولیه بزرگ باشد، به هر حال تسهیل‌کننده باید آن را به چندین تیم مختلف تقسیم کند) .

پس از تکمیل مدل، صحبت کردن مجاز است. تیم ایده‌های خود را ارائه می‌کند، ویژگی‌ها و در صورت لزوم، منطق پشت آن ویژگی‌ها را توضیح می‌دهد. در نهایت، تمام ایده‌ها به همراه تصاویر تراکتور لگو در یک گزارش جمع‌آوری می‌شوند – مگر اینکه مدیریت شرکت به اندازه کافی ذهنیت باز داشته باشد که یک مدل لگو را به جای گزارش بپذیرد!

مزایای طوفان فکری بصری در مثال ارائه شده عبارتند از:

  • حواس پرتی کمتر است. نیازی نیست کسی منتظر صحبت دیگران باشد. همه می توانند روی ساختن تمرکز کنند.
  • هیچ کس نمی تواند ساکت در پس زمینه بنشیند. برخلاف یک رویداد طوفان فکری کلامی که در آن افراد ساکت پشت سر و صدا پنهان می شوند، در یک رویداد طوفان فکری تصویری، مشخص است که چه کسی شرکت می کند و چه کسی نیست.
  • وقتی همه در حال ساختن تکه‌ها و قطعات هستند، تسلط برای کسی سخت‌تر است. افرادی که سعی می‌کنند به صورت صوتی تسلط داشته باشند، نمی‌توانند با رشد بصری ایده‌ها همگام شوند و بنابراین، در واقع مشارکت کمتری با نتیجه نهایی خواهند داشت.
  • در تجربه نویسنده، در طوفان فکری بصری، خفه کردن بسیار کمتری وجود دارد. احتمالاً به این دلیل است که طوفان فکری بصری سرگرم کننده است، به سطح بالایی از تمرکز شخصی نیاز دارد و انتقاد از ایده های بصری برای افراد دشوارتر از ایده های کلامی است.

رویکردهای مختلف

طوفان فکری بصری نباید به اشیاء فیزیکی مانند محصولات جدید محدود شود. همچنین می توانید از آن برای طوفان فکری فرآیندها، خدمات و فعالیت ها استفاده کنید. تنها چیزی که نیاز دارید کمی تخیل و توانایی تجسم مشکلات است. در اینجا چند نمونه هستند.

  • یک شرکت نرم‌افزاری می‌خواهد روندی را که توسط آن ویژگی‌های جدید مشخص، تأیید و پیاده‌سازی می‌شود، سرعت بخشد.مجموعه‌ای از عروسک‌های کوچک، بلوک‌های ساختمانی و چوب‌های ساتای به طوفان فکری اجازه می‌دهد تا افراد، مکان‌ها، ابزارها و گردش کار را شبیه‌سازی کند. البته عروسک ها نماینده مردم هستند. بلوک های ساختمانی را می توان برای نمایش کامپیوترها، ساختمان ها و سایر سازه ها ساخت. میله های ساتای می توانند جهت گردش کار را نشان دهند. بنابراین، تیم می‌تواند مدلی از فرآیند فعلی بسازد و آن را برای بهبود کارایی اصلاح کند. از طرف دیگر، ممکن است کل مدل را پاره کنند و از ابتدا شروع کنند.
  • یک شرکت چند ملیتی می خواهد ارتباطات داخلی را بهبود بخشد.لگو می تواند برای ایجاد نمایش هایی از تقسیمات، روش های ارتباطی و قدرت ارتباطات استفاده شود. متناوبا، می توان از کاغذ ساختمانی، نوار و ابزارهای کوچک صنایع دستی برای ساختن نمایش هایی از تقسیمات و رشته ها برای نشان دادن مسیر ارتباطات استفاده کرد. مانند مثال بالا، طوفان فکری می‌تواند مدل موجود را برای بهبود آن تغییر دهد – یا از صفر شروع کند و سیستم بهتری بسازد.
  • یک زنجیره خرده فروشی می خواهد مشتریان جوان تر را به مغازه های خود جذب کند.ایفای نقش احتمالا راهی است که باید انجام شود. از طوفان فکری بخواهید به تیم هایی تقسیم شوند، جایی که یک تیم نماینده مشتریان هدف است. دیگری نماینده شرکت است. در جایی که مشتریان با شرکت تعامل دارند، تعدادی نقش بداهه طراحی کنید. در مورد نتایج، چگونگی بهبود آنها و ایفای نقش مجدد بحث کنید. احتمالاً باید چندین بار این کار را انجام دهید. اگرچه این رویکرد کلامی است، اما بر استفاده از حرکت، اشاره و موارد دیگر نیز تمرکز دارد.

واضح است که در رویکردی که برای طوفان فکری بصری یک مشکل اتخاذ می کنید، فضای قابل توجهی برای تفکر خلاق وجود دارد. و ارزش آن را دارد که وقت خود را برای ابداع یک رویکرد خوب صرف کنید. به هر حال، یک رویکرد طوفان فکری خلاق به احتمال زیاد شرکت کنندگان را به خلاقیت بیشتر در ایده های خود ترغیب می کند.

ابزارهایی که در طوفان فکری بصری استفاده می کنید ممکن است شامل …

  • اسباب بازی های ساختمانی کودکان مانند بلوک های ساختمانی، لگو و غیره.
  • عروسک ها و فیگورهای اکشن برای نشان دادن مردم.
  • رشته، سیم، نخ برای نشان دادن اتصالات
  • Satay برای نشان دادن جهت ها می چسبد
  • مقاله ساخت و ساز
  • نوار
  • خاک رس مدلسازی
  • فنجان ها
  • تکه های پارچه، دکمه و سایر مواد خیاطی
  • پاک کننده های لوله
  • توری اهنی
  • جعبه در اندازه های مختلف
  • ماشین های اسباب بازی

و هر چیز دیگری که به دستتان می رسد. اسباب‌بازی‌های کودکان به‌ویژه می‌توانند مفید باشند و همچنین تفکر خلاق را تشویق کنند. در واقع، هنگام برنامه ریزی فعالیت طوفان فکری بصری خود، بهتر است زمانی را در یک مغازه اسباب بازی فروشی بگذرانید.

ارزیابی و اجرا

اولین گام ارزیابی ایده ها از طوفان فکری بصری این است که تیم یا تیم ها مدل های خود را – یا نتایج در مورد نقش آفرینی – را برای مخاطبان گسترده تر ارائه دهند. این باید بحث را در مورد ایده ها، قابلیت اجرا و ارزش بالقوه آنها باز کند. در این مرحله، تسهیلگر باید بازخورد مثبت را تشویق کند. به جای انتقاد از نقاط ضعف، مخاطب باید تشویق شود تا نقاط ضعف احتمالی را یادآوری کند و تیم را به چالش بکشد تا ایده های خود را بهبود بخشد. در مثال بالا، یکی از مخاطبان ممکن است بگوید: “گیربکس اتوماتیک ایده خوبی است، اما من نگرانم که آنطور که مشتریان ما انتظار دارند محصولات ما قابل اعتماد نباشد. چگونه می توانید از سطح بالایی از قابلیت اطمینان اطمینان حاصل کنید؟”

مرحله بعدی معمولاً قرار دادن نتایج در یک گزارش مکتوب است. در این مرحله، رویکردهای سنتی ارزیابی ایده مانند ماتریس های ارزیابی مبتنی بر معیار، تجزیه و تحلیل SWOT، موارد تجاری و موارد مشابه ممکن است اعمال شود.

اجرای ایده های خوب باید نتیجه هر فعالیت طوفان فکری باشد. با کمال تعجب، بسیاری از ایده های عالی هرگز به مرحله اجرا نمی رسند. اجازه ندهید این اتفاق برای ایده های شما بیفتد! طرح اجرای ایده خلاق ابزاری مفید برای برنامه ریزی اجرای ایده است .

نتیجه

من موفقیت قابل توجهی در طوفان فکری بصری دیده ام، از جمله …

  • سطوح بالاتر مشارکت
  • واگرایی بیشتر تفکر (یعنی خلاقیت بیشتر)
  • سرگرم کننده تر

با این حال، طوفان فکری بصری نیازمند خلاقیت بالاتری در مرحله برنامه ریزی از نظر ابداع رویکردی مؤثر و ابزارهای مناسب است. علاوه بر این، تاجران محافظه‌کار اجتماعی ممکن است تمایلی به بازی با اسباب‌بازی‌های کودکان نداشته باشند و ممکن است نیاز داشته باشند که ارزش این فعالیت را متقاعد کنند.

بهترین رویکرد شما اجرای برخی رویدادهای طوفان فکری بصری دنباله‌دار با دوستان، همکاران دلسوز، دانش‌آموزان یا سایر گروه‌هایی است که می‌توانند بازخورد مفیدی ارائه دهند.

بدون نظر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *