در حالی که راه اندازی آن در گرماگرم نبرد انتخاباتی به سختی مساعد بود، بیانیه جدید صنعت و نوآوری دولت فدرال، برنامه ای برای مشاغل استرالیا ، نتیجه مدت ها مورد انتظار بررسی جدی و سنجیده چالشی است که صنایع در معرض تجارت استرالیا، به ویژه با آن مواجه هستند. تولید.
این چالش که در گزارش سال گذشته اعضای غیردولتی کارگروه تولیدی نخستوزیر برجسته شد، دستیابی به چیزی کمتر از تغییر در رقابتپذیری و بهرهوری بنگاههای تولیدی در شرایط اقتصادی پرهزینه است.
اهمیت تولید در این است که نوآوری های تکنولوژیکی را هدایت می کند و بیش از یک چهارم هزینه های تحقیق و توسعه استرالیا توسط شرکت ها را به خود اختصاص می دهد و با انجام این کار مشاغل با مهارت بالا را نه تنها در خود بخش تولید بلکه در خدمات و زیرساخت های مرتبط فراهم می کند. علاوه بر این، به حساب خارجی کمک میکند و ما را قادر میسازد تا برای وارداتی که در غیر این صورت توان پرداخت آن را نداشتیم، بپردازیم.
از هم اکنون آشکار است که این چالش با اقدام همزمان سه نیروی جداگانه اما مرتبط در اقتصاد تشدید شده است.
اول، همانطور که تعدادی از مفسران هشدار داده اند، شرایط اثر تجاری مرتبط با افزایش قیمت کالاها، که حدود نیمی از رشد درآمد ملی استرالیا در سال های اخیر را به همراه داشته است، در حال کاهش است. این بدان معناست که باید منابع رشد دیگری برای ایجاد تعادل مجدد اقتصاد با تاکید بر افزایش عملکرد بهرهوری ما پیدا شود.
دوم، علیرغم بهبود خوشایند رشد بهرهوری در سال گذشته، روند طی دهه 2000 در مقایسه با دهه 1990 کاهشی بوده است. بدون مداخله سیاست چابک، تصور اینکه عملکرد بهره وری استرالیا به اندازه کافی در آینده قابل پیش بینی بهبود یابد تا کاهش پیش بینی شده بیشتر در شرایط تجارت جبران شود، دشوار است.
سوم، در حالی که در دهه 1980 چنین کاهشی با کاهش قابل توجه ارزش دلار استرالیا همراه بود، دلار اکنون به یک ارز “منبع امن” تبدیل شده است و به دلیل خرید موسسات مالی خارج از کشور ، به ویژه سوئیس و سوئیس، سرسختانه بالا باقی مانده است. بانک های مرکزی روسیه واضح است که این امر چالش رقابتی را حتی سختتر میکند، اما غیرممکن نیست.
بیانیه صنعت دولت اذعان دارد که سایر کشورها با این چالش روبرو بوده و با موفقیت به آن پرداخته اند. برای مثال، علیرغم محدودیتهای سیاستهای کلان اقتصادی منطقه یورو، آلمان و کشورهای شمال اروپا به دلیل نوآوریهای بیامان و تمرکز بر ایجاد مشاغل با مهارت بالا و بهرهوری بالا، وضعیت بهتری نسبت به بسیاری از کشورهای اسکاندیناوی از بحران مالی جهانی داشتند و دولت پرزیدنت اوباما نیز به همین ترتیب آغاز شده است. تلاشی بزرگ برای تقویت مجدد بخش تولیدی بیمار ایالات متحده.
بیانیه صنعت مبتنی بر استراتژی بلندمدت تعیین شده در استرالیا در قرن آسیایی است تا یک چشم انداز اساساً خوش بینانه از “اقتصاد استرالیایی سازنده تر، پویاتر و در سطح جهانی مرتبط تر” با “یک سیستم نوآوری در 10 کشور برتر جهان تا سال 2025” ارائه کند. . با این حال، ناامید کننده است که دولت قصد دارد این کار را با تأمین مالی طرح های جدید خود از اعتبارات مالیاتی تحقیق و توسعه در دسترس برخی از بزرگترین و نوآورترین شرکت های استرالیا انجام دهد.
این کاهش، وسواس نابجا برای دستیابی به مازاد بودجه به هر قیمتی را ادامه میدهد و برای کشوری با بدهی عمومی کم و دسترسی به استقراض با بهره کم برای سرمایهگذاری در رشد آتی، نکتهای دردناک است. هرگز در تغییرات قبلی در رژیم مالیاتی که به منظور از بین بردن ضایعات و تخلفات بود، پیشنهاد نشده بود که چنین اعتبارات مالیاتی به طور کلی حذف شوند.
هرچه در مورد این رویکرد خنثی بودجه برای تأمین مالی گفته شود، ابتکارات جدید اعلام شده در بیانیه صنعت بسیار مثبت و آینده نگر هستند. در حالی که بیشتر توجه عمومی به فرصتهای گسترده شرکتهای استرالیایی جهت مناقصه برای پروژههای منابع اصلی معطوف شده است، تازگی واقعی بیانیه در جای دیگری نهفته است، بهویژه در پیشنهاد 10 منطقه نوآوری در کلاس جهانی.
تحقیقات و تجربه بینالمللی طی سالها نشان داده است که مزیت رقابتی میتواند برای شرکتها از طریق «خوشههای» متمرکز جغرافیایی از تخصص و توانایی در همکاری عمیق با دانشگاهها و سازمانهای تحقیقاتی عمومی ایجاد شود. برخی از خوشهها مانند دره سیلیکون به خوبی شناخته شدهاند، اما تعداد بیشمار دیگری از مینیاپولیس تا مونیخ وجود دارد.
ویژگیهای تعیینکننده خوشهها و حوزههای موفق در سراسر جهان عبارتند از «تخصص هوشمند» در فناوریهای توانمند کلیدی، ارتباطات قوی با شبکههای جهانی و زنجیرههای تأمین و درک و کاربرد اشکال غیرفناوری نوآوری مانند مدلهای تجاری جدید، تفکر طراحی و یکپارچه سازی سیستم ها آنها معمولاً توسط بودجه تحقیقات عمومی قابل توجه و “زیرساخت نرم” پشتیبانی می شوند.
اولین حوزههای نوآوری معرفیشده استرالیا برای دریافت حمایت عمومی در بخش تولید و مواد غذایی خواهند بود و سایر مناطق بر اساس پیشنهادهای مشترک صنعت، دانشگاهها و سازمانهای تحقیقاتی عمومی، از جمله CSIRO و NICTA، دنبال خواهند شد. منابع موجود برای این مناطق شامل بودجه ای است که قبلاً به برنامه هاب تحول صنعتی و مرکز نوآوری فناوری تولید اختصاص داده شده بود .
واضح است که حوزههای نوآوری چیزی نیست که بتوان به طور مصنوعی تحمیل کرد، اگرچه این امر برخی کشورها را از تلاش و اغلب نتایج ناگوار بازدارد. هیچ کس انتظار ندارد استرالیا، با تنها 2 درصد از تحقیق و توسعه جهان، در همه چیز عالی باشد، اما برای ما منطقی است که منابع محدود خود را حول قابلیت های تثبیت شده و در حال ظهور با پتانسیل برای توده های حیاتی در بازارهای جهانی و سیستم های تولید بسیج کنیم. .
برخی از این قابلیتها بدون شک در حوزههای مرتبط با تولید، مانند رباتیک و اتوماسیون، علم مواد و فناوریهای زیستمحیطی خواهند بود، اما برخی دیگر ممکن است در حوزههایی مانند صنایع دیجیتال و خلاق که بهطور ارگانیک در شهرهای بزرگ ما در حال تکامل هستند، باشد. به عنوان مثال، خوشه پر جنب و جوش کسب و کارهای بزرگ و کوچک، از جمله بسیاری از استارت آپ های کارآفرینی، در اطراف دانشگاه فناوری سیدنی است.
چه شرکتها در فعالیتهای حوزه شرکت کنند یا نه، انگیزه بهبود عملکرد بهرهوری بیشتر با افزایش مقیاس و دامنه خدمات ارائهشده توسط برنامه بسیار مؤثر Enterprise Connect کمک میکند. علاوه بر این، یک مرکز جدید برای رهبری در محل کار به سازمان ها کمک می کند تا با تأکید بر جذب استعداد و خلاقیت نیروی کار، توانایی مدیریت و نوآوری ایجاد کنند.
ارزش هر بیانیه صنعتی بر اساس تأثیر آن مورد قضاوت قرار می گیرد، و این مستلزم یک استراتژی اجرای پایدار نه تنها در یک دوره دولتی بلکه در چندین دوره است. می توان امیدوار بود که دولت بعدی، هر رنگ سیاسی که باشد، بتواند چنین استراتژی را به عنوان بخشی از چشم انداز مشترک چالش رقابتی و بهره وری ما دنبال کند.
بدون نظر