دلایل متعددی وجود دارد که چرا ایده های خلاقانه به نوآوری تبدیل نمی شوند. گاهی اوقات به این دلیل است که ایده، که در مفهوم درخشان به نظر می رسد، در کاربرد ناقص است. اغلب، مشکل این است که سازمانها در طرحهای ایدهپردازی خلاقانه (که اغلب «ابتکارات نوآوری» نامیده میشوند) سرمایهگذاری میکنند، مانند رویدادهای طوفان فکری، مدیریت ایده، کمپینهای ایدهها و موارد مشابه، اما در اجرای خلاقانهترین ایدهها سرمایهگذاری نمیکنند. ابتکارات
در واقع، شما احتمالاً این سناریوی معمولی را تجربه کردهاید: یک شرکت برای تولید ایدهها از طریق رویدادهای طوفان فکری سرمایهگذاری میکند که شامل بسیاری از مدیران و محققان با دستمزد بالا میشود. تعدادی از ایده های خلاقانه امیدوار کننده تولید می شود. گاهی اوقات طرح های تجاری تدوین می شود. گاهی اوقات نمونه های اولیه ساخته می شوند. گاهی اوقات نه. اما، در نقطه ای بین شناسایی یک ایده امیدوارکننده و شروع به اجرای آن ایده، ایده کشته می شود.
دلایل زیادی برای از بین رفتن ایده های خلاقانه
دلایل زیادی برای از بین رفتن ایده های خلاقانه وجود دارد، با این حال، تقریباً همه آنها به ریسک مربوط می شوند. پیاده سازی یک ایده جدید به عنوان ریسکی تلقی می شود و افراد در شرکت تمایلی به انجام آن ریسک ندارند. بنابراین، این ایده کشته شده است. نیازی به گفتن نیست، سرمایه گذاری در یک ابتکار ایده خلاقانه به منظور ایجاد ایده های خلاقانه ای که هرگز آنها را اجرا نخواهید کرد، روشی پرهزینه برای دستیابی به هیچ چیز است.
عدم تمایل به اجرای ایده های خلاقانه تنها یک ضعف در شرکت ها نیست، افراد نیز همین مشکل را دارند. تصور کنید جوانی برای کار با Levi Strauss & Co درخواست میکند و این ایده را دارد که رزومه خود (رزومه به زبان انگلیسی آمریکایی) را روی یک شلوار جین Levis بنویسد و آن را برای کارفرمای آیندهاش بفرستد. چنین رویکرد خلاقانه ای برای درخواست شغل تقریباً مطمئناً برجسته می شود و توجه فرد استخدام کننده را به خود جلب می کند. به خوبی می تواند منجر به مصاحبه شود – به خصوص اگر شرکت مانند لوی اشتراوس برای خلاقیت ارزش قائل باشد. یا ممکن است باعث شود که شلوار جین حک شده به سرعت به عنوان مضحک از بین برود (توجه داشته باشید: من نمی دانم که لوی اشتراوس در این سناریو چگونه واکنش نشان می دهد). با توجه به تجربه من،
چنین اتلاف وقت، انرژی و پول خلاقانه برای هیچ کس فایده ای ندارد و دنیا را به مکانی خسته کننده تر از آنچه می تواند باشد تبدیل می کند.
به منظور کمک به افراد و سازمانها برای برنامهریزی منطقیتر برای اجرای ایدههای خلاقانه، به این موضوع پرداختم که چرا ایدهها (در سطح سازمانی و فردی) اجرا نمیشوند و یک طرح اجرای ایده خلاق (CIIP) تهیه کردهام. حتی می توانید یک الگوی طرح اجرای ایده خلاق و الگوی جریان نقدی همراه آن را دانلود کنید (به لینک در انتهای مقاله مراجعه کنید).
ایده
قبل از اینکه ایده خود را پیاده کنید، باید آن را با جزئیات توضیح دهید. به طور جداگانه، باید توضیح دهید که چه چیزی این ایده را خاص می کند، یعنی: نقطه فروش منحصر به فرد (USP) چیست؟ هنگامی که این کار را انجام دادید، از خود بپرسید که چگونه می توانید USP را حتی بیشتر جلو ببرید تا ایده خود را خاص تر کنید.
مزایا و خطرات
گام بعدی انجام یک تحلیل ساده ریسک در مقابل منافع است. این ممکن است پیچیده به نظر برسد، اما ممکن است به سادگی یک جدول با یک ستون با عنوان “منافع” و یکی به نام “ریسک” باشد. سپس به سادگی مزایا و خطرات را در ستون های مناسب فهرست می کند. اگر خطرات بیشتر از فواید است، باید در ایده خود تجدید نظر کنید و روی منافع بیشتر تمرکز کنید. به طور خاص USP خود را بررسی کنید.
مانع یا مشکل سرراه
مانع چیزی است که می تواند اجرای شما را قبل از کامل شدن متوقف کند، آسیب برساند یا از بین ببرد. موانع اولیه، مانند دریافت تاییدیه از یک کمیته محافظه کار بدنام، کمبود بودجه یا ریسک مدیران می تواند یک ایده خلاق را در مراحل اولیه اجرای آن از بین ببرد. برای جلوگیری از این اتفاق، باید تمام موانع احتمالی را که از هماکنون تا اجرای موفقیتآمیز ایدهتان وجود دارد، فهرست کنید. سپس به هر مانع نگاه کنید و نحوه برخورد با آن را نشان دهید. آماده بودن برای موانع نه تنها عبور از آنها را آسان تر می کند، بلکه افرادی را که مسئول این موانع هستند تحت تأثیر قرار می دهد. (و بیشتر موانع توسط افراد ایجاد می شود!)
مردم
در مورد افراد صحبت کنید، فهرستی از افراد – و همچنین سازمان ها و گروه ها – که باید در اجرای شما مشارکت داشته باشند تهیه کنید. اینها ممکن است همکارانی باشند که ایده شما را خریداری می کنند و فروش آن را به مدیریت ارشد آسان تر می کنند یا ممکن است طراحانی باشند که یک نمونه اولیه برای نشان دادن ایده شما بسازند. یک ایده تجاری پیچیده اغلب به مشارکت افراد زیادی نیاز دارد.
مجوزها
اجرای این ایده ممکن است شامل نیاز به اخذ مجوز از یک یا چند نهاد باشد. مجوزها ممکن است شامل تأیید افراد در شرکت شما، مجوزهای ادارات دولتی و گواهینامه های سازمان های حرفه ای باشد. اگر ایده ای در حوزه جدیدی است، بهتر است در مورد مقررات دولتی مربوطه تحقیق کنید – ممکن است با تعجب مواجه شوید. برای مثال، اینجا در بلژیک، مجوزها و مقرراتی که برای یک رستوران اعمال می شود بستگی به سرو سیب زمینی دارد یا خیر!
پول
هزینه های اجرای ایده خود را محاسبه کنید و درآمد احتمالی آن چقدر است. برای اکثر ایدههای تجاری، احتمالاً میخواهید یک جدول جریان نقدی برای محاسبه هزینهها و درآمد در طول زمان تهیه کنید (میتوانید الگوی ما را دانلود کنید، انتهای مقاله را ببینید). اگر بتوانید جریان نقدی را با حداقل هزینه و پتانسیل پاداش زیاد نشان دهید، متقاعد کردن مردم برای خرید ایده شما بسیار آسان تر خواهد بود.
نقاط عطف
با همه ایدهها به جز سادهترین ایدهها، باید فهرستی از نقاط عطف را تهیه کنید که باید در مسیر پیادهسازی ایدهتان به دست آورید. برای مثال، یک ایده محصول جدید ممکن است به یک مورد تجاری، نمونه اولیه، تحقیقات بازار، آزمایش محصول و غیره نیاز داشته باشد. یا برای در نظر گرفتن تغییراتی در ایده.
نقشه فرار
اغلب، هنگام بررسی اجرای یک ایده خلاقانه، کمیته ها این ایده را ضعیف می کنند و ریسک آن را کاهش می دهند. متأسفانه حذف ریسک از یک ایده مانند حذف خلاقیت است. یک ایده خلاقانه با حذف ریسک، اغلب یک ایده متوسط است. یک رویکرد بهتر این است که با یک ایده مخاطره آمیز و خلاقانه پیش بروید، اما یک برنامه فرار داشته باشید. به عنوان مثال: اگر ایده در یک بازه زمانی مشخص به نقاط عطف خاصی نرسید، شما موافقت می کنید که آن را متوقف کنید. اگر فروش پس از یک سال به هدف خاصی نرسید، آن را متوقف می کنید. و غیره. تعیین از قبل یک طرح فرار خطر را کاهش می دهد و تضمین می کند که شما یا شرکتتان به سرمایه گذاری در ایده ای که در نهایت بعید به نظر می رسد که پتانسیل آن را برآورده کند ادامه نخواهید داد.
طرح ارتباطی
یک طرح ارتباطی روشن می کند که چه کسی باید در مورد پیاده سازی یاد بگیرد، چه زمانی باید در مورد آن بیاموزد و چگونه. یک طرح ارتباطی همچنین ممکن است نشان دهد که چه کسی نباید در مورد اجرای ایده، به ویژه در مراحل اولیه، اطلاع داشته باشد. به عنوان مثال، اگر روی یک ایده پیشرفت کار می کنید، ممکن است بخواهید آن را تا زمانی که ممکن است مخفی نگه دارید تا از یادگیری کاری که شما انجام می دهید توسط رقبای خود جلوگیری کنید. از سوی دیگر، ممکن است بخواهید بلافاصله درباره ایده بسیار نوآورانه خود ارتباط برقرار کنید تا به عنوان اولین مبتکر متحرک پشت ایده جدید شناخته شوید.
حتی اگر در حال اجرای یک ایده شخصی هستید، برقراری ارتباط با آن می تواند به شما اعتماد به نفس برای تکمیل آن کمک کند. علاوه بر این، بحث در مورد این ایده با دوستان، خانواده و همکاران ممکن است ورودی ارزشمندی در مورد چگونگی نوآوری بیشتر ایده ارائه دهد.
برنامه عملیاتی
آخرین مرحله برنامه اجرایی، برنامه اقدام گام به گام است. این هر قدمی را که برمیدارید، مدت زمانی که هر قدم طول میکشد و آنچه باید به دست آورید را توضیح میدهد. بسیاری از اطلاعات بالا را شامل می شود. در واقع، ابتدا با جمعآوری اطلاعات بالا، بهتر میتوانید یک برنامه عملیاتی چدنی ایجاد کنید که احتمال اجرای مؤثر ایده شما را افزایش میدهد. و این همان چیزی است که یک ایده خلاقانه را به یک نوآوری تبدیل می کند.
نکته پایانی، CIIP یک سند جدید است – اجازه دهید آن را CIIP نسخه 1.0 بنامیم. مایلم نظرات شما را در مورد اینکه چگونه می توانیم آن را بهبود بخشیم و CIIP نسخه 2.0 را به ابزار نوآوری مفیدتری تبدیل کنیم، بشنوم.
بدون نظر