اخیراً یک متخصص منابع انسانی از من در مورد نحوه برگزاری مسابقه ایده در شرکتش پرسید. از آنجایی که مشاوره به جای بخشی از یک قرارداد، آزادانه ارائه شده است، من آزادانه آن را در اینجا نیز به اشتراک خواهم گذاشت.
تیم ها در مقابل تیم ها
اولاً، به جای اینکه افراد ایدههای خود را ارسال کنند و به بهترین ایدهها پاداش دهند، توصیه میکنم که تیمها پیشنهادات یا خلاصه پروژهها را ارسال کنند. برای این سه دلیل وجود دارد. اولاً، گروه کوچکی که روی یک مشکل همکاری می کنند، پتانسیل خلاقیت بالاتری نسبت به یک فرد ارائه می دهند. علاوه بر این، وقتی تیمها با هم رقابت میکنند، شما اعضای تیم انگیزه میگیرید تا برای ایدهسازی با یکدیگر همکاری کنید. وقتی افراد با یکدیگر رقابت می کنند، به آنها انگیزه می دهید که به جای همکاری برای ایجاد ایده، رازهای یکدیگر را حفظ کنند. به هر حال، اگر فردی ایده ای را با شخص دیگری به اشتراک بگذارد، ممکن است آن شخص دیگر ایده را بدزدد. در نهایت، اگر یک رقابت ایده بین افراد دارید، می توانید انتظار داشته باشید که حدود 20 تا 30 درصد از شرکت کنندگان واجد شرایط ایده های خود را ارسال کنند. 70-80 درصد دیگر مزاحم نمی شوند. اگر به آنها فشار بیاورید، ممکن است ایده های متوسطی را به اشتراک بگذارند تا بتوانند مسئولیت های خود را انجام دهند. با این حال، اگر افراد را در تیم های نسبتاً کوچک قرار دهید، احتمال بیشتری وجود دارد که هر یک از اعضای تیم برای کمک به تیم خود شرکت کند.
بیشتر از ایده بخواهید
بهجای اینکه از مردم بخواهید ایدههای سادهای را برای یک مشکل ارائه کنند، از آنها بخواهید چیز دقیقتری مانند خلاصه پروژه، یک پیشنهاد یا طرح ارائه دهند. مشکل ایدههای خام این است که معمولاً خیلی کم اتفاق میافتد. بسیاری از ایده ها برای مدیریت دردسر هستند، اکثر آنها رد می شوند و ایده هایی که برای توسعه بیشتر انتخاب شده اند به ندرت بیشتر توسعه می یابند! (و هیچ کدام از اینها به ویژه انگیزه ای نیست!) از طرف دیگر، یک پروژه پیشنهادی جدی تر گرفته می شود، می تواند به طور مفصل مورد بحث قرار گیرد و می تواند برای رفع نیازهای تجاری اصلاح شود. اگر می خواهید خلاقیت بالایی در راه حل ها داشته باشید، ایده نخواهید و امیدوار باشید که برخی از آنها خلاق باشند. در عوض، یک چالش تحریک آمیز را فرموله کنید که افراد را وادار کند متفاوت از آنچه معمولا فکر می کنند فکر کنند. برای مثال، به جای اینکه از آنها بخواهید محصولات مخابراتی جدیدی برای ارائه به مشتریان ارائه دهند، از آنها بخواهید بدترین محصول ممکن را طراحی کنند — که رقیب شماره یک شما می تواند عرضه کند! (برای اطلاعات بیشتر در مورد این، به مقاله من در مورد مراجعه کنیدتفکر ضد متعارف
معیارهای ارزیابی
تکرار می کنم به مردم نگویید که “بهترین ایده” یا “بهترین پیشنهاد” را انتخاب خواهید کرد. این باعث می شود افراد برای ارائه پیشنهادهایی که بسیار شبیه به محصولات، خدمات یا فرآیندهای موجود هستند، انگیزه دهند. بلکه مجموعه ای از معیارها را برای ارزیابی پیشنهادات تعریف کنید و شرکت کنندگان را از این معیارها آگاه کنید. اگر ایدههای بسیار خلاقانه میخواهید، مطمئن شوید که «خلاقانه» یا «دیوانهکننده» یا «ظالمانه» اولین معیار است. اگر تیمها احساس کنند که باید «بهترین پیشنهاد» را توسعه دهند، از بهترین روش معمول شرکت شما در ایجاد راهحل قابل پیشبینی پیروی خواهند کرد. با این حال، اگر تیم ها بدانند که به یک پیشنهاد بسیار خلاقانه نیاز دارند که سهم بازار را افزایش دهد و به شرکت شما کمک کند تا برای محصولات نوآورانه شهرت پیدا کند، مطابق با آن پاسخ خواهند داد.
تیم ها را به صورت تصادفی تعریف کنید
وقتی از افراد بخواهید تیم تشکیل دهند، طبیعتاً با افراد دیگری که می شناسند و با آنها راحت کار می کنند، تیم تشکیل می دهند. اگر سطح پایینی از خلاقیت می خواهید، خوب است. اگر سطح بالایی از خلاقیت می خواهید، به تنوع و کمی تنش نیاز دارید. ساده ترین راه برای انجام این کار، ابداع ابزاری برای اختصاص افراد به تیم ها به صورت تصادفی است. اگر رقابت شامل چندین بخش در شرکت شما می شود، پس اطمینان حاصل کنید که حداقل یک نفر از هر بخش در هر تیم باشد (البته با فرض اینکه از نظر ریاضی امکان پذیر باشد). مردم ممکن است در ابتدا از این موضوع ناراحت باشند. اما، این ناراحتی و تنوع از نظر نتایج سودمندی خواهد داشت. به عنوان یک مزیت اضافی، به افراد شرکت خود کمک میکنید تا شبکههای داخلی جدیدی ایجاد کنند که در آینده به نفع آنها باشد.
دو جایزه
تیم برنده باید دو جایزه برنده شود. پاداش اول باید بیشتر نمادین باشد و ارزش مادی زیادی نداشته باشد. یک جایزه یا یک لوح کفایت می کند. یک ناهار جشن با هم در یک رستوران خوب نیز خوب است. هدف از این جایزه قدردانی از تلاش ها و ایده های تیم برنده است. پاداش دوم مهمتر است. این اجازه دادن به تیم برای توسعه پیشنهاد خود به یک پروژه واقعی است. با این حال، توجه داشته باشید که اگر پیشنهاد بسیار خلاقانه باشد، ممکن است اجرای آن چالش برانگیز باشد، به خصوص اگر شرکت شما فرهنگ اجرای پروژه های بسیار نوآورانه را نداشته باشد. در این صورت، اولین گامی که تیم برنده باید انجام دهد، تهیه یک طرح اجرایی است که به موانع احتمالی رسیدگی می کند و رویکردهایی را برای جهش از آن موانع تعریف می کند.
نتیجه گرا
خودشه! این رویکرد با رقابت معمول مبتنی بر ایده با استفاده از یک پیشنهاد یا ابزار مدیریت ایده بسیار متفاوت است. با این حال، هدف آن ایجاد فهرستی از ایده های خلاقانه نیست. هدف آن این است که تیمها را قادر سازد تا ایدههای خلاقانهای را اجرا کنند تا شرکت شما را نوآورتر کند.
بدون نظر