تقاضا برای نوآوری در بالاترین حد خود قرار دارد. در حال حاضر نوآوری به عنوان کلید راهبردهای رشد اقتصادی در ایالات متحده ، کانادا و کشورهای اتحادیه اروپا شناخته شده است .
در نتیجه، نیاز فزایندهای به درک آنچه که نوآوری را هدایت میکند، وجود دارد. مطمئناً تحقیق و توسعه سنتی که توسط بخش خصوصی و دولتی تأمین می شود، همچنان منبع اصلی ایده ها و محصولات جدید باقی می ماند. اما نوآوری نیازمند نوآوران است.
پس نوآوران از کجا می آیند؟ و چگونه مهارت های خود را کسب می کنند؟
یک مکان – شاید در میان بهترین ها – کالج است. در طول هفت سال گذشته، تحقیقات من تأثیر کالج را بر آماده سازی دانشجویان با ظرفیت، تمایل و قصد نوآوری مورد بررسی قرار داده است.
یک ایمیل هفتگی با تجزیه و تحلیل مبتنی بر شواهد از بهترین محققان اروپا
در این زمان ما آموخته ایم که بسیاری از تجربیات دانشگاهی و اجتماعی تا حدودی اهمیت دارند. نمرات، با این حال، آنقدرها مهم نیست.
چه چیزی بر نوآوری دانش آموزان تأثیر می گذارد؟
تحقیقات در حال انجام ما، که نمونهای از آن را میتوانید در اینجا بیابید، بیش از 10000 دانشجوی تمام وقت کارشناسی و کارشناسی ارشد را در چهار کشور – ایالات متحده، کانادا، آلمان و قطر مورد بررسی قرار داده است.
نمونه ما شامل طیف گسترده ای از دانشجویان است: آنهایی که در رشته های تحصیلی اغلب با نوآوری و کارآفرینی (به عنوان مثال، تجارت، مهندسی) و همچنین رشته های سنتی تر (مانند هنر، علوم انسانی، آموزش) مرتبط هستند. کسانی که از نژادها/قومیت ها و هویت های جنسی متفاوت هستند. کسانی که از زمینه های مختلف اجتماعی-اقتصادی و سیاسی هستند. و آنهایی از خانواده هایی که قبلاً کارآفرینان را شامل می شوند یا شامل نمی شوند.
برای کسب اطلاعات بیشتر، از دانشجویان در مورد اهداف و ظرفیتهای نوآوری، تجربیات تحصیلات عالی و ویژگیهای پیشینه آنها سؤال کردیم. ما همچنین برای پاسخ به این سؤال که آیا مبتکران متولد می شوند یا ساخته می شوند، یک «فهرست شخصیتی» اجرا کردیم .
ما مجموعهای از تحلیلهای آماری را انجام دادیم که به ما امکان میداد تأثیر هر یک از ویژگیهای فردی (مانند تجربیات کلاس، معدل، شخصیت، جنسیت و غیره) را بر نتایج نوآوری خود جدا کنیم.
در اینجا چیزی است که تجزیه و تحلیل ما تاکنون نشان داده است:
- شیوه های کلاس درس تفاوت ایجاد می کند: دانشجویانی که نشان دادند که ارزیابی های دانشگاهی آنها حل مسئله و توسعه استدلال را تشویق می کند، به احتمال زیاد تمایل به نوآوری داشتند. چنین ارزیابی اغلب شامل ارزیابی توانایی های دانش آموزان در ایجاد و پاسخ به سؤالات خود می شود. توسعه مطالعات موردی بر اساس خوانش ها در مقابل پاسخ به موارد فرضی. و/یا ارائه و دفاع از استدلال. ایجاد یک کلاس درس مساعد برای نوآوری به ویژه برای دانشجویان مقطع کارشناسی در مقایسه با دانشجویان کارشناسی ارشد مهم بود.
- اعضای هیئت علمی – بسیار مهم هستند: دانشجویانی که رابطه نزدیکی با یکی از اعضای هیئت علمی برقرار کردند یا تعاملات معنیداری داشتند (یعنی تجربیاتی که تأثیر مثبتی بر رشد شخصی، نگرشها و ارزشهای یک فرد داشت) با اساتید خارج از کلاس، احتمال بیشتری برای نوآوری داشتند. . هنگامی که یک عضو هیئت علمی بتواند به عنوان یک مربی و هیئت علمی برای ایده های دانشجویی خدمت کند، ممکن است نوآوری های هیجان انگیزی به دنبال داشته باشد.
جالب توجه است که ما حتی پس از محاسبه رشته تحصیلی دانشجو، تأثیر اساتید بر نتایج نوآوری را در تحلیلهای خود دیدیم، که نشان میدهد ارتقای نوآوری میتواند در رشتهها و برنامههای درسی اتفاق بیفتد. علاوه بر این، زمانی که مدلهای آماری خود را با استفاده از نمونهای از دانشجویان خارج از ایالات متحده اجرا کردیم، متوجه شدیم که روابط اساتید هنوز بسیار مهم است. بنابراین، آشنایی با یک عضو هیئت علمی ممکن است یک عامل کلیدی برای ترویج نوآوری در بین دانشجویان دانشگاه باشد، صرف نظر از اینکه آموزش در کجا انجام می شود یا چگونه ارائه می شود.
- شبکه های همتا موثر است: خارج از کلاس درس، دانش آموزانی که یادگیری دروس را با مسائل اجتماعی و برنامه های شغلی مرتبط می کردند نیز نوآورتر بودند. برای مثال، دانشآموزانی که بحثهای غیررسمی را درباره چگونگی ترکیب ایدههایی که در کلاسهایشان یاد میگرفتند برای حل مشکلات رایج و رسیدگی به نگرانیهای جهانی آغاز کردند، کسانی بودند که به احتمال زیاد فرصتهایی را برای ایجاد مشاغل جدید یا سرمایهگذاریهای اجتماعی غیرانتفاعی تشخیص دادند.
نوآور بودن به طور مداوم با فراهم کردن فضا و فرصتهایی برای دانشآموزان، حتی پس از در نظر گرفتن تیپ شخصیتی، مانند برونگرا بودن، همراه بود.
هنگامی که نمونه ای از دانشجویان فارغ التحصیل را تجزیه و تحلیل کردیم، شبکه سازی برجسته باقی ماند – در این مثال، کسانی که مدرک MBA را در ایالات متحده دنبال می کنند. ما این یافتهها را نشانه مثبتی میدانیم که دانشآموزان وقت «خارج از کلاس» خود را صرف یادگیری فرصتها و بحث درباره ایدههای جدید با همسالان خود میکنند.
مبتکران چه کسانی هستند؟
بر اساس یافته های ما، ما معتقدیم که کالج ها ممکن است به طور منحصر به فردی برای پرورش نسل جدیدی از مبتکران متنوع قرار گیرند.
برخلاف بورسیه Thiel ، ابتکاری که به افراد پول می دهد تا از دانشگاه خارج شوند تا کارآفرین شوند، کار ما از تلاش های کالج ها و دانشگاه ها برای ترکیب یادگیری در کلاس با فرصت های کارآفرینی و ادغام آموزش با نوآوری حمایت می کند.
یکی از جالبترین یافتههای ما این بود که با کاهش معدلها، نوآوری رو به افزایش بود. حتی پس از در نظر گرفتن رشته تحصیلی، ویژگیهای شخصیتی و ویژگیهای محیط یادگیری دانشآموز، دانشآموزان با معدل پایینتر قصد نوآوری را گزارش کردند که بهطور متوسط بیشتر از همتایان با معدل بالاتر بود.
به طور خلاصه: GPA با نوآوری همراه بود، اما شاید در جهتی که شما فکر می کنید نباشد.
چرا ممکن است این مورد باشد؟
با توجه به یافتههای ما، ما حدس میزنیم که این رابطه ممکن است با آنچه که نوآوران در محیط دانشگاهی خود در اولویت قرار میدهند مرتبط باشد: پذیرش چالشهای جدید، توسعه استراتژیها در پاسخ به فرصتهای جدید و طوفان فکری ایدههای جدید با همکلاسیها.
زمان صرف شده در این زمینه ها ممکن است واقعاً برای نوآوری مفید باشد، اما نه لزوماً GPA.
علاوه بر این، یافتههای جاهای دیگر قویاً نشان میدهد که مبتکران تمایل دارند که انگیزههای ذاتی داشته باشند – یعنی علاقهمند به انجام کارهایی هستند که شخصاً معنادار هستند، اما ممکن است بلافاصله توسط دیگران پاداش نگیرند.
ما این کار را تاییدی بر یافته های خود می دانیم – نمرات، به دلیل ماهیت خود، تمایل به منعکس کننده توانایی های افراد با دریافت اعتبار خارجی برای کیفیت تلاش هایشان دارند.
شاید به این دلایل، رئیس عملیات افراد در گوگل اشاره کرده است :
معدل به عنوان معیاری برای استخدام بی ارزش است.
تا حدودی نگرانکننده است، اگرچه مطابق با نگرانیهایی که جامعه کارآفرینی را آزار میدهد ، زنان نسبت به مردان کمتر تمایل به نوآوری نشان میدهند، زیرا همه چیز برابر است.
این یک مشکل است، بهویژه با توجه به آمارهای ناگوار مبنی بر اینکه سرمایهگذاران خطرپذیر بیش از هر گروه دیگری به مردان – بهویژه مردان سفیدپوست – کمک مالی میکنند.
چنین یافتههایی همچنین حاکی از نیاز آموزش عالی به مداخله و معرفی فعال گستردهترین طیف افراد با تجربیات آموزشی و محیطهایی است که باعث ایجاد و اجرای ایدههای جدید میشود. ایده های تازه و خلاقانه، به هر حال، به هیچ جنسیت، نژاد یا پیشینه خانوادگی محدود نمی شود.
همانطور که در یافته های مقاله آینده خود در مورد جنسیت می گوییم:
انفجار فرآیندها و محصولات جدیدی را تصور کنید که در جهانی ظهور میکنند که نیمی از جمعیت آن اجتماعی شده بودند و معتقد بودند که میتواند و باید نوآوری کند.
بدون نظر