سرعت نوآوری – مزیت رقابتی نهایی

در حالی که همه اینها هنوز دارایی های بسیار مطلوبی هستند، اما دیگر مزیت رقابتی پایدار را برای اکثر شرکت ها تضمین نمی کنند. یا همانطور که پروفسور مک گراث می گوید، دوران مزیت های رقابتی پایدار – در بیشتر موارد – به لطف جهانی شدن فزاینده و جهانی که سریعتر و سریعتر به حرکت در می آید، به پایان رسیده است.

بنابراین، برای ایجاد یک موقعیت پایدار به عنوان یک تجارت موفق چه کاری می توانید انجام دهید؟ ساده است، واقعا. شما به توانایی سازگاری با تغییرات و نوآوری سریعتر نیاز دارید.

بنابراین، برای اکثر کسب و کارها، این روزها تنها منبع واقعا پایدار مزیت رقابتی، سرعت نوآوری است.

سپس ممکن است بپرسید که این در عمل به چه معناست و چگونه سرعت نوآوری خود را تسریع کنید. خوب، این چیزی است که ما امروز در مورد آن صحبت خواهیم کرد.

سرعت سریع نوآوری، مزیت رقابتی نهایی است

فهرست مطالب

  • چرا سرعت نوآوری مهم است
  • مزایای کلیدی
  • سرعت نوآوری خود را تسریع کنید
    • رویکرد تکراری
    • سرعت بر اساس طراحی
    • اندازه بگیرش!
    • عدم تمرکز
    • قوام پادشاه است
  • نتیجه

چرا سرعت نوآوری اهمیت دارد؟

به طور خلاصه، سرعت نوآوری صرفاً سرعتی است که یک سازمان می‌تواند محصولات و خدمات موجود خود را بهبود بخشد، اما همچنین می‌تواند محصولات و خدمات جدیدی را معرفی کند تا نیازهای بازارهای دائماً در حال تحولی را که در آن فعالیت می‌کنند، جلب کند.

در چند دهه گذشته، به وضوح شاهد نمونه‌های بسیاری از شرکت‌هایی با مزیت‌های رقابتی بوده‌ایم که غلبه بر آن‌ها به طور کامل در عرض چند سال غیرممکن به نظر می‌رسید. نوکیا، کداک و بلاک‌باستر احتمالاً معروف‌ترین آنها هستند. مطالب بسیار خوبی وجود دارد که آن داستان ها را پوشش می دهد، بنابراین امروز با جزئیات بیشتر به آنها نخواهیم پرداخت.

با این حال، آنچه ما انجام خواهیم داد این است که توضیح دهیم چرا سرعت نوآوری بسیار حیاتی است.

“سرعت نوآوری به تغییراتی اشاره دارد که شما در واقع پیاده سازی کرده اید و به بازار آورده اید، نه فقط چیزهایی که توسعه داده اید.”

اما قبل از انجام این کار، بسیار مهم است که درک کنیم که سرعت نوآوری به تغییراتی اشاره دارد که شما در واقع پیاده سازی کرده اید و به بازار آورده اید ، نه چیزهایی که شما ایجاد کرده اید. تفاوت عمیق است، همانطور که به زودی خواهید دید.

ترکیب بازده

برای کاهش سرعت، نکته مهم در اینجا این است که هر گونه پیشرفتی که در یک محصول، خدمات یا کسب‌وکار موجود انجام می‌دهید، اساساً بازدهی ترکیبی دارد.

من این را با یک مثال با استفاده از یک شرکت خیالی در یک صنعت خیالی توضیح خواهم داد.بازدهی مرکب از سرعت شتابان نوآوریاول از همه، اگر شرکت کاری انجام ندهد، آنها بهتر نخواهند شد، که با آن خط نقطه چین خاکستری در نمودار بالا نشان داده شده است.

بنابراین، اگر آنها بهتر نشوند، عقب می مانند و به ناچار سهم بازار را از دست خواهند داد، زیرا رقبای آنها، که خط آبی نشان دهنده آن است، همیشه در یک محیط سرمایه داری بهتر خواهند شد. این باید کاملاً واضح باشد، و مطمئناً اکثر مردم این را دریافت می کنند.

با این حال، چیزی که اکثر مردم درک نمی کنند این است که سرعت نوآوری شما چقدر است، به عبارت دیگر، میزان پیشرفت شما واقعاً اهمیت دارد.

در این مثال خیالی، صنعت با هر کاری که برای مشتریان خود انجام می دهد، هفته ای 0.5 درصد بهتر می شود.

با این حال، اگر بخواهیم این میزان بهبود را دو برابر کنیم و به 1٪ در هفته برسانیم، تفاوت چشمگیر است.

تنها در عرض 5 سال، این شرکت 13 برابر بهتر از سطح پایه و تقریبا 4 برابر بهتر از میانگین صنعت خواهد بود. و این هنوز با سرعتی بسیار کمتر از هدف معمول کایزن 1٪ در روز است.

دلیل آن این است که سرعت نوآوری یا میزان پیشرفت شما دارای بازده ترکیبی، تصاعدی و در نتیجه مزیت رقابتی واضحی است.

تا زمانی که با آن سرعت ثابت به پیشرفت ادامه دهید، رقبای شما تنها در صورتی می توانند شما را جذب کنند که حتی سریعتر حرکت کنند – یا اگر با ایجاد اختلال در بازار، بازی را به طور کامل تغییر دهند.

گفته می‌شود که بهره مرکب قوی‌ترین نیرو در جهان است، و مطمئناً قوی‌ترین نیرو در تجارت، سرعت نوآوری است!»

و این همان چیزی است که چارچوب Flywheel of Growth که قبلاً به آن پرداختم، در مورد آن است. هنگامی که فلایویل خود را با سرعتی سریع شتاب دهید و به فشار دادن آن ادامه دهید، شتاب شما فقط افزایش می یابد.

بنابراین، همانطور که گفته شد بهره مرکب قدرتمندترین نیرو در جهان است، قدرتمندترین نیرو در تجارت مطمئناً سرعت نوآوری است!

مزایای کلیدی سرعت سریع نوآوری

اما، بیایید کمی عمیق‌تر غواصی کنیم و به مزایای سرعت سریع نوآوری در عمل نگاه کنیم.

همانطور که از نمودار بالا مشاهده کردید، سرعت نوآوری به وضوح در نوآوری افزایشی بسیار مهم است ، اما بسیاری این اشتباه را مرتکب می‌شوند که فکر می‌کنند فقط برای نوع افزایشی مرتبط است و نه چندان برای انواع مخرب و پیشرفت‌کننده نوآوری.

در واقعیت، مسلماً در این موارد حتی مهم‌تر است، و در اینجا دلیل آن است.

کاهش عدم قطعیت و کاهش پیچیدگی

واقعیت این است که وقتی روی چیزی جدید یا پیچیده کار می کنید، معمولاً غیرممکن است که همه چیز را از قبل کاملاً برنامه ریزی کنید. و حتی اگر سعی کنید این کار را انجام دهید، واقعاً زمان زیادی طول می کشد، و وقتی برنامه خود را در معرض واقعیت قرار دهید، باز هم مشکلی پیش خواهد رفت.

من بارها و بارها دیده‌ام که چگونه افراد در بسیاری از سازمان‌ها، چه بزرگ و چه کوچک، سعی می‌کنند راه‌حلی بی‌نقص بیابند، راه‌حلی که اغلب در وهله اول وجود ندارد و تنها در نهایت مشکل اشتباه را حل کرده‌اند.

از سوی دیگر، اگر بخواهید به سادگی با چیزی که ارزش واقعی ایجاد می کند و حداقل برخی از مشکلات را حل می کند، به سرعت جلو بروید، خواهید دید که کدام یک از فرضیات و نگرانی های شما واقعی است و کدامیک نه. شما همچنین خواهید دید که چه مشکلاتی را می توانید حل کنید و به کدام یک از آنها باید مستقیماً رسیدگی کنید.

این بدیهی است که بسیاری از عدم قطعیت ها را از بین می برد و پیچیدگی مرتبط با حل مشکل را کاهش می دهد، که دوباره به شما کمک می کند تلاش های نوآوری خود را بر روی آنچه مهم است متمرکز کنید – ایجاد ارزش واقعی.

بنابراین، هر چه مشکل بزرگ‌تر و پیچیده‌تر باشد، اتخاذ این رویکرد چابک و مدولار که بر سرعت پیشرفت ملموس تمرکز دارد، اهمیت بیشتری دارد.

نمونه کامل آن SpaceX است. آنها در حال کار بر روی یکی از بزرگترین و سخت ترین مشکلات موجود در جهان هستند – ساخت یک مستعمره انسانی در مریخ – اما آنها کار بر روی آن را فقط خارج از دروازه شروع نکردند.

رویکرد تکراری اسپیس ایکس به نوآوریآنها بدیهی است که متوجه شدند که این کار بسیار دشوار و پرهزینه خواهد بود، بنابراین یک رویکرد مرحله‌ای را انتخاب کردند که در آن ابتدا بر روی حل تعداد بسیار کمتری از مشکلات ساده‌تر (نسبتاً صحبت کردن) کار می‌کنند و سپس از آن قابلیت‌ها برای رسیدن به نقاط عطف به تدریج بزرگ‌تر استفاده می‌کنند. تحویل محموله و انسان به ایستگاه فضایی بین المللی.

این رویکرد به آنها اجازه می دهد:

  1. ارزش معنادار را به مشتریان ارائه دهید
  2. … که باعث درآمد و سرمایه گذاری های آتی می شود
  3. به آنها اجازه می دهد آزمایش کنند و ثابت کنند که فناوری آنها در شرایط واقعی کار می کند
  4. قابلیت های عملیاتی خود را ایجاد می کند تا شرکت فقط یک تلاش تحقیق و توسعه نباشد

ایجاد و جذب ارزش سریعتر

یکی از مزایای کلیدی سرعت سریع نوآوری این است که وقتی واقعاً تغییراتی را به بازار وارد می‌کنید، ارزش بسیار بیشتری را با سرعت بسیار بیشتری خلق خواهید کرد.

و اگر برای مشتریان ارزش ایجاد می کنید، می توانید انتظار داشته باشید که بخشی از آن ارزش را به عنوان درآمد دریافت کنید.

و همانطور که همه می دانیم، ارزش پول امروز بیشتر از آینده است. بنابراین، گرفتن مقداری پول فوراً با اطمینان 100٪، همیشه بهتر از گرفتن مقداری بیشتر در آینده است، زیرا آن پول ارزش کمتری خواهد داشت، و همیشه در مورد درآمدهای آتی، مانند بسیاری از ما، عدم اطمینان وجود دارد. باید در طول شیوع بیماری همه گیر فعلی متوجه می شدند.

و هر حاشیه ناخالصی که ایجاد می‌کنید می‌تواند به کسب و کار شما بازگردانده شود تا به شما کمک کند حتی سریع‌تر نوآوری کنید، که این چرخه را به یک چرخه با فضیلت تبدیل می‌کند. علاوه بر این، اگر بیشتر منتظر بمانید تا چیزها را وارد بازار کنید، نه تنها اکنون از درآمد و سود خود صرف نظر می کنید، بلکه هزینه های بیشتری را متحمل می شوید و در این میان به رقابت اجازه می دهید تا سهم بازار را به دست بیاورد، که باز هم از مزایای راه اندازی می شود. زودتر حتی بزرگتر

البته شرایطی وجود دارد که قیمت هر نوع شکست آنقدر بالاست که قبل از اینکه بتوانید چیزی به بازار بیاورید باید اعتماد به نفس بالایی داشته باشید، اما اگر اسپیس ایکس بتواند در پرتاب موشک بسیار پرهزینه و پیچیده به این سرعت حرکت کند. کسب‌وکاری که در آن زندگی‌ها نیز در خطر هستند، احتمال دارد که بتوانید خیلی سریع‌تر نیز نوآوری کنید.کپسول اژدها خدمه اسپیس ایکس

توانایی تطبیق سریعتر با تغییر

یک مزیت بزرگ دیگر برای سرعت سریع نوآوری وجود دارد که در واقع قبلاً در مقدمه این پست به آن اشاره کردیم.

هنگامی که فرآیندها و فرهنگ لازم را برای ارائه سریع تحولات جدید به بازار دارید، طبیعتاً می توانید نسبت به تغییرات بازار سریعتر از رقبا واکنش نشان دهید. و از آنجایی که شما در حال حاضر با نوآوری‌های خود وارد بازار شده‌اید، احتمالاً نسبت به رقیبی که در آزمایشگاه تحقیق و توسعه خود گیر کرده است، تصور بهتری از آنچه در آنجا اتفاق می‌افتد دارید.

این توانایی هم برای شناسایی تغییرات و هم واکنش سریع به آنها یک قابلیت کلیدی در صنایع به سرعت در حال تحول و جهانی امروزی است. هم مزایای تهاجمی و هم دفاعی دارد.

اولاً، وقتی می‌توانید سریع‌تر به تغییرات واکنش نشان دهید، طبیعتاً نسبت به شرکت‌هایی که فقط به سلاح‌های خود می‌چسبند و کارهایی را انجام می‌دهند که همیشه انجام می‌دهند، کمتر دچار اختلال می‌شوید. این تا حدی به ذهنیت و تا حدودی مربوط به قابلیت های عملی است. طبق تعریف، شرکت هایی که سرعت نوآوری بالایی دارند، هر دوی این موارد را پوشش می دهند.

و اگر قبل از رقابت، روندها یا تغییراتی را در بازار انجام دهید، توانایی شما در واکنش سریع به طور طبیعی به شما اجازه می دهد تا به حالت تهاجمی بروید و سهم بازار و سود حاصل از رقابت را با پیشنهادی که برای آن نیازهای در حال تغییر مناسب تر است، بدست آورید.

پیشرفت ها فقط یک چیز بزرگ نیستند

اکنون، در واقعیت، حتی بزرگ‌ترین نوآوری‌های موفقیت‌آمیز معمولاً نوآوری‌های منفرد نیستند، بلکه مجموعه‌ای از نوآوری‌های کوچک‌تر برای حل یک مشکل خاص در کنار هم قرار می‌گیرند.

فناوری باتری نمونه کاملی است. ما منتظر پیشرفت بزرگ بعدی باتری بودیم که در نهایت ذخیره انرژی در مقیاس بزرگ را از نظر فنی و اقتصادی حداقل برای ده سال امکان پذیر می کرد. بسته به مورد استفاده، باتری ها باید به اندازه کافی کوچک و سبک باشند، ارزان باشند، برای مدت طولانی دوام بیاورند و بتوانند انرژی زیادی را اغلب به یکباره ارائه دهند. و البته این یک چالش دشوار برای حل است.

واقعیت این است که هیچ یک از فناوری‌هایی که محققین روی آن کار کرده‌اند، قادر به حل همه جنبه‌های مشکل، حتی در شرایط آزمایشگاهی نبوده‌اند – و بعید است که در کوتاه مدت این کار را انجام دهند. واقع بینانه ترین طرح برای دستیابی به آن چیزی است که تسلا در روز باتری اخیر خود اعلام کرد.

شما نمی توانید فقط منتظر یک چیز عالی باشید تا امیدوارم روزی شروع به کار کنید. همانطور که ذکر شد، پیشرفت‌های واقعی تقریباً همیشه ترکیبی از بسیاری از رویکردهای مختلف است که همگی مزایای واضحی را به همراه دارند و نتیجه نهایی چیزی بسیار بزرگ‌تر و معنادارتر از هر یک از اجزای منفرد خواهد بود.

بنابراین، به‌جای انتظار برای راه‌حل عالی، این رویکرد بدیهی است که شانس موفقیت شما را افزایش می‌دهد، اما حتی اگر آن موفقیت نهایی را به دست نیاورید، همچنان احتمالاً سال‌ها جلوتر از رقبا خواهید بود، البته تا زمانی که سرعت خود را حفظ کنید. نوآوری به اندازه کافی بالا است.

به علاوه، زمانی که رقبای شما متوجه شوند که شما چه کار می‌کنید، کپی کردن ده‌ها نوآوری و ترکیب همه آنها در یک محصول یا خدمات منسجم و خوب فکر شده، به جای کپی کردن تنها یک پیشرفت، برای آنها بسیار دشوارتر خواهد بود.

چگونه می توانیم سرعت نوآوری خود را تسریع کنیم؟

اکنون، یکی از رایج‌ترین بهانه‌هایی که از افراد در سازمان‌های بزرگ می‌شنوم این است که «البته حرکت سریع برای شما آسان است، زیرا تجارت شما فقط نرم‌افزار است، اما ما نمی‌توانیم این کار را در صنعت خود انجام دهیم».

به همین دلیل است که نمونه‌هایی که در بالا ذکر کردم مربوط به شرکت‌هایی است که روی صنایع سنگین بسیار سرمایه‌بر و R&D با زنجیره‌های تامین پیچیده و الزامات تولید کار می‌کنند. اسپیس ایکس و تسلا بدون شک ثابت کرده‌اند که حتی شرکت‌های بزرگ در چالش‌برانگیزترین صنایع نیز می‌توانند سرعت نوآوری بالایی داشته باشند و به سرعت حرکت کنند.

این بدان معنا نیست که لزوماً دستیابی به آن آسان است، بلکه می توان آن را انجام داد و هدفی است که هر شرکتی باید برای رسیدن به آن تلاش کند.

تسریع سرعت نوآوری لزوما آسان نیست، اما می توان آن را انجام داد و هدفی است که هر شرکتی باید روی آن تمرکز کند.

در اینجا نکاتی وجود دارد که دیدیم برای تسریع سرعت نوآوری بدون توجه به صنعت مفید است.

رویکرد چابک و تکراری

همانطور که از مثال SpaceX ما دیدید، مهم نیست که پروژه شما چقدر بزرگ یا بلندپروازانه باشد، همیشه می‌توانید آن را به اجزای کوچک‌تری تقسیم کنید که در واقع می‌توانند برای مشتریانی که در راه رسیدن به آن هدف نهایی هستند، ارزش ایجاد کنند.

و کلید آن در بخش “ایجاد ارزش” نهفته است. همیشه هزینه های زیادی برای وارد کردن چیزها به بازار وجود دارد، اما درس هایی که از انجام این کار یاد خواهید گرفت، و در واقع در اوایل حضور در بازار، ارزش بسیار بیشتری خواهند داشت. این به شما کمک می کند تا مشکلات را در مراحل اولیه تشخیص دهید، و همچنین پیشنهادات را برای برآورده کردن بهتر نیازهای بازار اصلاح کنید. به علاوه، همانطور که قبلا ذکر شد، به شما این امکان را می دهد که سهم بازار و درآمد را خیلی زودتر به دست آورید.

بنابراین، حتی اگر کسی بتواند استدلال کند که می‌توانید با اجرای کامل آن پروژه را سریع‌تر و ارزان‌تر تحویل دهید و تنها پس از آن با یک انفجار بزرگ آن را به بازار عرضه کنید، معمولاً فقط یک توهم یا بهانه‌ای برای به تعویق انداختن کار سخت است.

در عمل، وقتی صحبت از نوآوری به میان می‌آید، بعید است که همه چیز دقیقاً مطابق برنامه‌ریزی شده با این نوع عرضه‌های بزرگ پیش برود. داستان Quibi یک نمونه بسیار جدید از آن است.

سرعت بر اساس طراحی

بنابراین، چگونه می‌توانید آن رویکرد تکراری را عملی کنید؟

نکته کلیدی این است که فرآیندهای خود را با سرعت در ذهن از همان ابتدا طراحی کنید. با این حال، این بدان معنا نیست که شما آنها را قوی نمی کنید و در مواردی مانند کیفیت، ایمنی یا امنیت به خطر می افتید.

با حذف هر گونه موانع و اصطکاک غیر ضروری در فرآیندهای تصمیم گیری، توسعه و نوآوری، می توانید به سرعت بسیار بالایی دست یابید و همچنان تمام آن الزامات کیفی را برای محصولات و خدمات خود برآورده کنید.بهترین فرآیندهای نوآوری برای صرفه جویی در زمان طراحی شده انددر دنیای نرم افزار، این به عنوان DevOps شناخته می شود . در اصل، این بدان معناست که تیم سخت تلاش می کند تا بسیاری از کارهای مربوط به تمام جنبه های طراحی، ساخت، آزمایش، تحویل، استقرار و نظارت بر نرم افزار را خودکار کند. این شیوه‌ها به تیم اجازه می‌دهد تا نرم‌افزار با کیفیت بالاتر را سریع‌تر و ارزان‌تر ایجاد کند.

SpaceX مجدداً نمونه ای عالی از اتخاذ این رویکرد و اجرای آن در تمام کارهای توسعه خود با ترکیب سخت افزار و نرم افزار است. به لطف این شیوه‌ها که به آزمایش‌های خودکار مداوم ختم می‌شود، طبق گزارش‌ها، آنها توانایی به‌روزرسانی نرم‌افزار را به تولید 17000 بار در روز دارند – با 50 برابر کمتر مهندسان نرم‌افزار نسبت به رقبای خود!

از آنجایی که این امر در چنین صنعت حیاتی ایمنی با ترکیبی از سخت افزار و نرم افزار پیچیده امکان پذیر است، قطعاً در هر صنعت دیگری نیز امکان پذیر است.

اندازه بگیرش!

همانطور که ضرب المثل قدیمی مدیریت می گوید: “شما آنچه را که اندازه گیری می کنید به دست می آورید”. بنابراین، اندازه‌گیری سرعت نوآوری، و مسئول نگه داشتن مدیران در قبال آن به عنوان یکی از شاخص‌های کلیدی عملکرد، راهی مطمئن برای بهبود آن است.

“شما آنچه را که اندازه گیری می کنید به دست می آورید، بنابراین داشتن سرعت نوآوری به عنوان یک KPI که مدیران نسبت به آن پاسخگو باشند، راهی مطمئن برای بهبود آن است.”

دو معیار کلیدی وجود دارد که باید در این زمینه روی آنها تمرکز کنید.

اولین مورد به سادگی تعداد بهبودهایی است که می توانید در یک بازه زمانی معین مانند یک هفته یا یک ماه انجام دهید.

مورد دیگر زمانی است که طول می کشد تا یک بهبود یا محصول از یک ایده به پیاده سازی یا عرضه به بازار برسد، که معمولاً به عنوان زمان چرخه شما شناخته می شود.

تعداد اولیه بهبودهایی که می توانید انجام دهید اساساً پهنای باند یا توان عملیاتی موجود را نشان می دهد و زمان چرخه نشان می دهد که چقدر در ارائه به موقع (و در نتیجه مقرون به صرفه) بهبودها مهارت دارید. KPI برای اندازه گیری سرعت نوآوری شماهنگامی که همزمان بر بهبود توان عملیاتی خود و کاهش زمان چرخه خود تمرکز می کنید، سرعت نوآوری شما – و در نتیجه نتایج کسب و کار شما – به طور اجتناب ناپذیری بهبود می یابد.

یک ایده خوب و ابزار مدیریت نوآوری ، مانند Viima ، بدیهی است که به شما کمک می کند هر دوی این معیارها را به طور خودکار پیگیری کنید.

تمرکززدایی در تصمیم گیری و توانمندسازی افراد

مشکل تصمیم گیری متمرکز این است که به سرعت به یک گلوگاه تبدیل می شود.

به عنوان مثال، در سال 2018، خدمات وب آمازون بیش از 1800 محصول و خدمات جدید و همچنین به روز رسانی های عمده موجود را راه اندازی کرد. هر یک از این نسخه‌ها به طور طبیعی شامل ده‌ها یا نه صدها تصمیم فردی است.

AWS طبیعتاً این روزها یک شرکت بسیار بزرگ است، اما با این وجود، اگر تصمیم‌گیری بسیار متمرکز بود، قطعاً نمی‌توانست محصولات را به این سرعت عرضه کند.AWS سرعت نوآوری بالایی داردبنابراین، برای دستیابی به هدف خود برای نوآوری سریع، AWS بیشتر، اگر نگوییم همه، روش‌هایی را که قبلاً در مورد آن صحبت کرده‌ایم، پذیرفته است، و در چیزهای بیشتری استفاده کرده است: Two Pizza Teams .

ایده این است که هر تیمی که روی یک محصول کار می کند، فقط باید به اندازه ای بزرگ باشد که با دو پیتزا تغذیه شود. پس از اینکه برنامه اولیه تیم توسط مدیران ارشد چراغ سبز نشان داده شد، آنها مسئول اتخاذ اکثریت قریب به اتفاق تصمیمات به صورت مستقل هستند.

این دو مزیت کلیدی دارد:

  • تصمیمات سریع گرفته می شوند و
  • … توسط افرادی ساخته می شوند که از عواقب عملی تصمیمات خود آگاه هستند

اینها با هم می توانند دوباره به طور چشمگیری نوآوری را تسریع کنند. با این حال، برای اینکه این نوع تمرکززدایی کار کند، پیش نیازهایی وجود دارد که باید وجود داشته باشد.

اول، تیم باید به وضوح تصویر بزرگی را درک کند که چگونه کار آنها با تصویر بزرگی که سازمان در حال تلاش برای رسیدن به آن است مرتبط است و تا حدی چگونه کار آنها ممکن است بر سایر تیم‌های درون سازمان تأثیر بگذارد.

و دوم، تیم به شرایط مرزی روشنی نیاز دارد که در آن بتواند آزادانه با استقلال عمل کند. با این حال، هنگامی که این مرزها عبور می کنند، تیم می داند که وضعیت را به مافوق خود تشدید کند. جان کارتر در مصاحبه اخیری که با او داشتم این را به خوبی توضیح داد .

برای مثال، یک تیم ممکن است بودجه، جدول زمانی و هدف معینی داشته باشد، و اگر به نظر می رسد که در معرض خطر شکست در هر یک از این موارد است، باید فوراً وضعیت را به مافوق خود اطلاع دهد و اقدام اصلاحی را پیشنهاد کند که مدیریت ممکن است آن را تأیید کند. ، یا یک طرح جایگزین برای رسیدگی به موضوع ارائه دهید.

قوام پادشاه است

در نهایت، مهم است که به یاد داشته باشید که سرعت بخشیدن به نوآوری شما یک دوی سرعت نیست، یک ماراتن است.

در پایان، این یک پروژه بزرگ فانتزی نیست که نوآوری را برای شما سرعت می بخشد، بلکه ثبات بهبودهای کوچک به صورت روزانه یا هفتگی است. این همان چیزی است که در نهایت منجر به آن منحنی نمایی می شود که در ابتدای مقاله دیدید.سرعت نوآوری از پیشرفت های کوچک ناشی می شودبنابراین، انتظار نداشته باشید که فقط با یک یا دو پروژه سریع به نوآوری سرعت دهید، باید متعهد شوید که آن را به یک اولویت بلندمدت برای کل سازمان خود تبدیل کنید. این همان کاری است که هر یک از شرکت‌هایی که در این مقاله درباره آن صحبت کرده‌ایم، انجام داده‌اند، و شما باید برای ادامه مسیر تلاش کنید.

نتیجه

همانطور که بحث کردیم، سرعت نوآوری مسلماً مهمترین چیز برای هر سازمانی در دنیای امروز است که در آن منابع سنتی مزیت رقابتی به سرعت منسوخ می شوند.

سرعت نوآوری به شما کمک می کند هم در اجرای کسب و کار فعلی خود برتر باشید و هم آینده سازمان خود را بسازید. آن را درست انجام دهید، و غیرقابل توقف خواهید بود. اشتباه بگیرید، و دیر یا زود به عنوان آخرین قربانی نوآوری های انجام شده توسط دیگران خواهید شد.

پذیرش سرعت نوآوری از نظر مفهومی آسان است، اما البته دستیابی به آن در عمل دشوار است.

علاوه بر این، با توجه به اینکه AWS، Tesla و SpaceX احتمالاً ساده‌ترین نمونه‌ها نیستند، ممکن است فکر کنید که سرعت سریع نوآوری چیزی است که فقط بهترین‌ها می‌توانند به آن دست یابند، و تا حدودی درست می‌گویید. تنها تعداد کمی از شرکت ها در جهان می توانند توانایی های خود را مطابقت دهند.

با این حال، هرکسی می‌تواند سرعت نوآوری خود را بهبود بخشد، و از آنجایی که این بازده‌ها ترکیب می‌شوند، حتی تغییرات به ظاهر کوچک می‌تواند تأثیر عمیقی بر مسیر سازمان شما داشته باشد. بنابراین، اگر روی هر چیز مرتبط با نوآوری کار می کنید، باید سرعت را در اولویت قرار دهید.

بدون نظر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *