نشست سالانه مجمع جهانی اقتصاد در پیست اسکی سوئیس این آخر هفته به پایان می رسد. دو موضوع رشد و ثبات است. و نوآوری و صنعت. شرکت کنندگان باید مانند بیل موری در Groundhog Day احساس کنند .

نشست سال گذشته که نخست وزیر تونی ابوت در آن سخنرانی کرد، تفاوت چندانی نداشت.

پیش‌بینی اقتصادی استرالیا تا حدی بد است، تا حدی به این دلیل که ما تعداد زیادی تخم مرغ در سبدهای بسیار کمی داریم . نگران‌کننده‌تر، ما فرهنگ نوآوری و همکاری را نپذیرفته‌ایم. هدف رشد جهانی G20 که ما پیشگام بودیم – افزایش 2.1 درصدی نسبت به تجارت معمول تا سال 2018 – خیالی است مگر اینکه بتوانیم این فرهنگ را تقویت کنیم.

برای انجام این کار، باید اجازه دهیم ایده ها سفر کنند. استرالیا تنها با آزادسازی جریان ایده‌ها و باز کردن فرهنگ مشارکتی می‌تواند اقتصاد خود را برای دراز مدت راه‌اندازی مجدد کند.

ایمیل هفتگی برای اروپایی ها توسط دانشمندان اروپایی

هدف استرالیا باید تبدیل شدن به یک مرکز راه حل جهانی باشد

هیچ کس بحرانی در فضای ایده ندیده است. اما در حال وقوع است. اجازه دادن به ایده های خوب برای سفر و تقویت همکاری پیرامون بهترین آنها، کار ناتمام در دستور کار آزادسازی است.

اعتقاد به این دو مؤلفه، ایده‌های رهایی بخش و همکاری، می‌تواند استرالیا را تبدیل به مرکز راه‌حل‌های جهانی برای چالش‌های اصلی قرن بیست و یکم کند.

برای تبدیل شدن به یک مرکز راه حل، استرالیا باید در به کارگیری و به اشتراک گذاری دانش و ایده ها بهتر شود. اینها سرچشمه نوآوری هستند که به عنوان محصولات، فرآیندها و سیستم های سازمانی جدید یا اصلاح شده برای اهداف تجاری یا اجتماعی شناخته می شوند.

سیستم نوآوری استرالیا تنها 3 درصد از دانش جهان را تولید می کند، بنابراین باید در استفاده از 97 درصد باقی مانده فعال باشد. این صرفاً مربوط به خرید ایده ها از قفسه نخواهد بود. ما باید آنهایی را شناسایی کنیم که با نیازهای ما و جهانی مرتبط هستند و می توانند با ایده های بزرگ ما در خانه تطابق داشته باشند.

سیلوها همکاری فلج کننده هستند

آمارها فقدان نگران کننده همکاری در داخل و در سراسر بخش خصوصی و دولتی استرالیا را نشان می دهد. استرالیا از نظر همکاری بین کسب و کار تا تحقیق در سه ماهه پایین کشورهای OECD قرار دارد.

به زبان ساده: صنعت، دانشگاه و دولت استرالیا بیش از حد تحت فشار هستند.

اگر قدرت ایده ها و فرهنگ مشارکتی را باز کنیم، استرالیا می تواند پیشرو در توسعه راه حل های جهانی باشد. استرالیا با آب و هوای متغیر، خط ساحلی وسیع، چالش‌های تنوع زیستی، پیری جمعیت و شهرنشینی، بخش کوچکی از چالش‌ها و فرصت‌های پیش روی جهان را نشان می‌دهد.

تجزیه و تحلیل دقیق، مشاوره و مشارکت ذینفعان می‌تواند زمینه‌هایی را شناسایی کند که در آن‌ها می‌توانیم جهان را در توسعه راه‌حل‌ها رهبری کنیم، و همچنین حوزه‌هایی را که ممکن است لزوماً در آن‌ها رهبری نکنیم، اما می‌توانیم به «زنجیره‌های ارزش» راه‌حل‌های جهانی متصل شویم، شناسایی کنیم .

در حالی که استرالیا به درستی سرمایه گذاری هنگفتی در موسسات برای تقویت رقابت کرده است (مانند کمیسیون رقابت و مصرف کننده استرالیا و شورای رقابت ملی)، اما این کار را برای تقویت همکاری انجام نداده است. یک سازمان ملی همکاری (NCA) مدت زیادی است که به تاخیر افتاده است.

رقابت و همکاری می توانند به خوبی کنار هم بنشینند. بسیاری از شرکت ها همزمان با هم رقابت و همکاری می کنند. NCA می تواند اولویت های مشترکی را پیرامون راه حل های مبتنی بر آینده نگری استراتژیک ایجاد کند. تسهیل ارتباطات داخلی و بین المللی؛ تأمین بودجه بذر برای آزمایشات؛ ایجاد دیدگاه کل دولت در مورد خط مشی سیستم. و ابتکارات محلی را تحریک کند.

به غیر از NCA، ابتکارات بسیار مورد نیاز دیگری نیز وجود دارد. مدل‌های بودجه جدید برای تحقیق و فناوری باید تحقیقات آسمان آبی، پروژه‌های راه‌حل‌های خاص و ظرفیت‌سازی را برای انتشار دانش در سیلوها و حوزه‌های قضایی مختلف ترکیب و به هم متصل کنند.

معیارهای تأثیر جدید برای مؤسسات تحقیقاتی باید مکمل این مدل‌های تأمین مالی باشد. همانند سایر کشورها، تأثیر واقعی پژوهش (فراتر از کتاب‌ها و مجلات معتبر) باید یک تمرکز کلیدی باشد و «ردپای دانش» را در خارج از برج عاج اندازه‌گیری کند.

ویزاهای پروژه مبتکران جدید مرتبط با پروژه های مهم جهانی و ملی باید دیاسپورای ما را در داخل و خارج از کشور متصل کند.

دولت می تواند به شکوفایی فرهنگ ایده ها کمک کند

در نهایت، دولت ها نباید از استفاده از نقش «قدرت نرم» خود برای گسترش فضا برای برنده شدن ایده ها خجالتی باشند. این در مورد انتخاب برندگان یا بازنده ها نیست: این در مورد گسترش فضای ایده های برنده در چالش های مهم جهانی و ملی به منظور پیشرفت است، در هماهنگی با سهامداران و مؤسسات.

بحران دهه 1980 را به یاد بیاورید . اتفاق نظر وجود داشت که باز کردن اقتصاد – جریان های تجاری، جریان های مالی و نرخ ارز – به تاخیر افتاده است. سیاستمداران از هر دو طرف با آن کار کردند. کسب و کارها و رهبران جامعه مدنی که فراتر از چرخه گزارش دهی بعدی نگاه می کنند، از آنها حمایت کردند.

استرالیا اکنون نیاز به باز کردن فرهنگ مشارکتی پیرامون ایده هایی دارد که می تواند کشور را برای درازمدت تجهیز کند و دموکراسی، اقتصاد و جامعه ما را جهت دهی مجدد کند. تنها در این صورت است که می‌توانیم پیشرفت‌های ملموسی در رفاه فردی و جمعی، پایداری، انصاف و رفاه ایجاد کنیم.

این دستور کار آزادسازی افکار است. گروه استرالیایی در داووس باید در نظر داشته باشد که چگونه می تواند این دستور کار را برای راه اندازی مجدد اقتصاد ما برای قرن بیست و یکم تحقق بخشد.

بدون نظر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *