اکثر برنامه های نوآوری شرکتی سطوح متوسطی از خلاقیت و نوآوری را تشویق می کنند. سه دلیل برای این مشکل وجود دارد: بسیاری از ابزارها و فعالیتهای خلاقیت به کمیت ایدهها نسبت به کیفیت ایدهها پاداش میدهند. این باور گسترده که انتقاد از ایده ها برای خلاقیت مضر است. و کمیته های ریسک گریز بیایید هر یک از این مشکلات را به سرعت بررسی کنیم و سپس روشی ساده برای تقویت و نه کاهش خلاقیت با شما در میان می گذارم.
مقدار پاداش
طرحهای پیشنهاد، نرمافزار مدیریت ایده و سایر ابزارهای ایدهپردازی معمولاً برای هر ایده ارائهشده صرف نظر از سطح خلاقیت آن، به شرکتکنندگان پاداش میدهند. علاوه بر این، بسیاری از سیستمهای مدیریت ایده به کاربران این امکان را میدهند که برای ایدهها به کاربران امتیاز بدهند، که میتوانند آن را با پاداشهای مادی، مانند هدایا یا به رسمیت شناختن مبادله کنند. در نتیجه، متفکر خلاق انگیزه مییابد تا بسیاری از ایدههای کمعمق و توسعه نیافته را به جای سرمایهگذاری فکر خلاق برای توسعه یک ایده نوپا به چیزی واقعاً خلاقانه ارائه دهد.
به عنوان مثال، اجازه دهید تصور کنیم که می خواهید ایده های خلاقانه ای در مورد نحوه متمایز کردن کسب و کار خود داشته باشید و در عرض دو ساعت به این ایده ها نیاز دارید. شما از من دعوت می کنید تا به شما در تولید ایده کمک کنم و برای هر ایده یک دلار به من پیشنهاد دهید. دو رویکرد وجود دارد که می توانم اتخاذ کنم
در رویکرد اول، من تا آنجا که ممکن است ایده تولید می کنم. من مطمئن هستم که به راحتی می توانم در عرض چند ساعت بیش از 100 ایده داشته باشم. و شما هم می توانید. با این حال، این ایده ها ساده، سطحی و بداندیش خواهند بود. بسیاری از آنها بی فایده خواهند بود. شاید ایده خوبی در میان ایدههایی که عمدتاً متوسط هستند پنهان باشد، اما باید ایدهای نوپا باشد که برای عملی شدن باید به طور قابل توجهی توسعه یابد. با این وجود، من برای ارائه لیستی از ایده های عمدتا بی فایده به شما 50 دلار در ساعت درآمد دارم.
در رویکرد دوم، یک ساعت از شما در مورد کسب و کار و پیشینهتان سؤال میکنم. نیم ساعت انجام تحقیقات و 30 دقیقه یک ایده خلاقانه و توسعه یافته بنویسید که می توانید از آن برای متمایز کردن تجارت خود استفاده کنید تا واقعاً برجسته شود.
اما، از منظر خودخواهانه، چرا باید این کار را بکنم، در حالی که برای دو ساعت کارم فقط یک دلار از طرف شما میگیرم؟ این فقط 50 سنت در ساعت است! رویکرد یک به مراتب بهتر است، حتی اگر نتایج بسیار کمتر مفید باشد.
این همان کاری است که اکثر نرم افزارهای ایده پردازی انجام می دهند: به فراوانی متوسط نسبت به کیفیت خلاقانه پاداش می دهد. اگر شما یک سیستم مدیریت ایده پر از ایده های متوسط دارید، به همین دلیل است.
منع انتقاد
از زمانی که الکس آزبورن رویکرد طوفان فکری خود را منتشر کرد، علاقه مندان به خلاقیت شرکتی به اشتباه معتقد بودند که انتقاد برای خلاقیت بد است. تحقیقات ثابت کرده است که او اشتباه می کند . تجربه من ثابت کرده که او اشتباه می کند. میلیون ها هنرمند، موسیقی دان، نویسنده، دانشمندان و دیگر افراد خلاق حرفه ای به طور مرتب از یکدیگر انتقاد می کنند تا پروژه های خلاقانه بسازند. فقط در محیط شرکتی است که به دلیل کمبود خلاقیت بدنام است، ما انتقاد را ممنوع می کنیم و معتقدیم که برای آن خلاق تر هستیم.
این ممنوعیت نقد افکار سه مشکل دارد. اولاً، به خاطر داشته باشید که مشکل اکثر ایدههای پیشنهادی در سیستمهای مدیریت ایده و طوفان فکری این نیست که ایدهها خیلی عجیب و غریب هستند. این است که آنها بیش از حد خسته کننده هستند! با این حال، اگر همه ایده ها بدون انتقاد پذیرفته شوند، به شرکت کنندگان می گویید که ایده های خسته کننده خوب و شیک هستند. نیازی به کشش خود نیست. نیازی به تمرین ماهیچه های خلاقیت نیست. متوسط به اندازه کافی خوب است. در نتیجه، آنها را برای خلاقیت بیشتر تشویق نمی کنید. شما به آنها انگیزه می دهید که در تفکر خود متوسط باشند.
ثانیاً، برای ساختن یک ایده، باید آن را نقد کنید. شما باید بتوانید نقاط ضعف ایده ها را شناسایی کنید و راه هایی برای غلبه بر آن نقاط ضعف ابداع کنید. اگر اجرای یک ایده بسیار پرهزینه است، باید آن ضعف را شناسایی کرده و راه هایی برای غلبه بر آن بیابید. اگر نتوانید انتقاد کنید، نمیتوانید ایده را بهبود ببخشید و بعداً توسط برخی از کمیتههای تصویب به دلیل گران بودن رد میشود.
ثالثاً، وقتی ایدهها را نقد میکنید، اطلاعاتی در مورد نوع ایدههایی که برای یک موقعیت خاص نیاز دارید به مردم میدهید. این بهتر آنها را قادر می سازد تا ایده های مرتبط بسازند. به عنوان مثال، اجازه دهید تصور کنیم من و شما می خواهیم برای چند دوست از جمله چند گیاه خوار که یکی از آنها من هستم یک شام بپزیم! ما تصمیم میگیریم ایدههای وعدههای غذایی را با هم مرور کنیم. شما ایده هایی مانند مرغ کبابی، رست بیف و بره کاری را پیشنهاد می کنید. اگر هر ایده شما را با یک تعریف بپذیرم، احتمالاً به پیشنهادات گوشتی خود ادامه می دهید. اما هیچ یک از ایده های شما قابل اجرا نخواهد بود و همه باید بعداً رد شوند.
از طرف دیگر، میتوانم از اولین ایده گوشت شما انتقاد کنم، یادآوری کنم که برخی از دعوتشدگان گیاهخوار هستند و بنابراین نمیتوانستند هیچ یک از پیشنهادات غذای گوشتی را بخورند. هنگامی که این اطلاعات مهم را به دست آوردید، می توانید ایده های مرتبط تری برای شام پیشنهاد دهید. با انتقاد از پیشنهاد گوشتی شما، به شما این امکان را می دهم که خلاقیت خود را بر ابداع پیشنهادات مرتبط تر متمرکز کنید.
کمیته های ریسک گریز
فکر نمیکنم نیازی به توضیح این باشد که چرا کمیتههای ریسکگریز برای خلاقیت بد هستند. اگر کمیته بررسی ایده معمولی پروژههای خلاقانه را به طور کامل رد نکند، حداقل تمام خلاقیت را از پروژهها حذف میکند تا ایدهای که زمانی ایدهای جسورانه و درخشان به نظر میرسید ناگهان متوسط به نظر برسد. اگر ایلان ماسک مفهوم خودروی الکتریکی خود را به کمیته تایید یک خودروساز معمولی ارائه میکرد، بدون شک اعضا از او میخواستند که موتورهای الکتریکی را با موتورهای احتراق داخلی سنتی جایگزین کند و داشبورد را شبیهتر به خودرو کند، زیرا راهاندازی یک خودروی برقی با موضوع خندهدار است. داشبورد بسیار خطرناک است و مشتریان ممکن است آنها را دوست نداشته باشند.
بدتر از همه، کمیتهها معمولاً از گروههای بزرگی از افراد تشکیل میشوند که هر یک از آنها میتوانند به راحتی به عنوان عطسه کردن، عنصر خلاقانه یک پروژه را حذف کنند.
راهحل: خلاقیت را به حد افراط برسانید
اگر ابتکار خلاقانه شرکت شما ایده های متوسطی را تولید می کند که حتی توسط کمیته های تایید خلاقیت کمتری ایجاد می کند، باید نگرش خود را نسبت به خلاقیت تغییر دهید. شما باید در هر مرحله از فرآیند خلاقیت خلاقیت شدید را ارتقا دهید. در مورد کمیت، انتقاد و کمیته وسواس نداشته باشید. وسواس در مورد خلاقیت، خلاقیت و خلاقیت. با وسواس، بسیار خلاق باشید.
بیایید ببینیم که چگونه کار می کند.
به جای اعداد به خلاقیت پاداش دهید
اولین و مهمترین کاری که باید انجام دهید این است که به جای اعداد و ارقام، به خلاقیت پاداش دهید. آیا یک مدیر بازاریابی به جای کیفیت ارائه، به گزارش مستقیم برای ارائه با اسلایدهای زیاد پاداش می دهد؟ نه! آیا یک مدیر منابع انسانی به دستیار منابع انسانی برای انتخاب تعداد زیادی از افراد فاقد صلاحیت برای مصاحبه برای یک موقعیت ارشد به جای انتخاب چند نفر واجد شرایط مناسب برای مصاحبه پاداش می دهد؟ البته که نه! به همین ترتیب، افراد را صرفاً به خاطر تعداد ایده هایی که تولید می کنند، پاداش ندهید. در عوض، پاداش برای سطح خلاقیت نه تنها در ایدهها، بلکه در راهحلهای مشکلات و کار روزمره نیز نشان داده میشود. وقتی به خلاقیت پاداش می دهید، خلاقیت را تشویق می کنید. به همین سادگی است.
ایده ها را نقد کنید
پیش بروید و ایده ها را نقد کنید، اما این کار را محترمانه و با هدف افزایش خلاقیت یک ایده انجام دهید. راه انجام این کار این است که ابتدا نقاط قوت یک ایده را بشناسید، سپس نقاط ضعف را شناسایی کنید و در مورد اینکه چگونه می توانید آن نقاط ضعف را برطرف کنید، کار کنید. در مثال برنامه ریزی برای شام، من نمی گویم “احمق نباش! ما به غذاهای گیاهی نیاز داریم، نه غذاهای گوشتی.”
من چیزی شبیه این می گویم: “این یک ایده عالی است، اما برخی از مهمانان ما گیاهخوار هستند. بنابراین، بیایید روی گزینه های گیاهخواری تمرکز کنیم.”
هیچ ایده ای به اندازه کافی خلاق نیست
وقتی روی خلاقیت شدید تمرکز می کنید، هر ایده ای مشکل دارد. به اندازه کافی خلاق نیست. بنابراین، به مردم بگویید، “این ایده خوبی است، اما به اندازه کافی خلاقانه نیست. چگونه می توانیم آن را دیوانه تر کنیم؟”
“این یک ایده هوشمندانه است، اما شما می توانید بهتر انجام دهید. چگونه می توانید آن را حتی شدیدتر کنید؟”
شما یک زن خلاق هستید!
به کمیته ها ایده های فوق العاده خلاقانه بدهید
به ارائه ایده خود به یک کمیته به عنوان یک معامله اقتصادی فکر کنید. برای توضیح، تصور کنید که می خواهید خانه خود را حداقل به قیمت 350000 دلار بفروشید که ارزش بازار آن است. احتمالاً خانه را با قیمتی بیشتر از آن، شاید 380000 دلار، تبلیغ می کنید، زیرا می دانید که خریداران بالقوه کمتر از قیمت فهرست شما به شما پیشنهاد می دهند. به این ترتیب، پس از چانه زدن، حداقل 350000 دلار برای خانه خود دریافت خواهید کرد. از طرف دیگر، اگر خانه خود را با قیمت 350000 دلار تبلیغ کنید، برای فروش آن به این قیمت مشکل خواهید داشت، زیرا اکثر مردم انتظار دارند هنگام خرید خانه در مورد قیمت گذاری مذاکره کنند.
به همین ترتیب، وقتی یک ایده خلاقانه را به یک کمیته ارسال میکنید، باید آن را حتی دیوانهکنندهتر از آنچه میخواهید باشد، بسیار دیوانهتر کنید، زیرا میدانید که کمیته دیوانهکنندهترین جنبههای ایده را از بین میبرد. با شانس، ایده تایید شده، بخش های خلاقانه مهم را حفظ خواهد کرد.
بسیار خلاق باشید به همین سادگی است
به عبارت دیگر، ترفند خلاقیت بیشتر تشویق ایده های زیاد نیست. فقدان انتقاد نیست. این اجتناب از کمیته ها نیست. خیلی ساده است: به خود و دیگران فشار بیاورید تا فوق العاده خلاق باشید و خلاقیت آنها را به حد اقل و فراتر برسانید. ایده های خلاقانه را خلاق تر کنید، پیشنهادات خلاقانه را خلاق تر کنید، پروژه های خلاقانه را خلاقانه تر کنید. زمانی که شما و همکارانتان عادت به خلاقیت فوق العاده داشته باشید و بدانید که برای آن پاداش خواهید گرفت، خلاقیت راحت تر شروع می شود.
بدون نظر