اگر میخواهید سازمان شما نوآورتر باشد، افراد باید عادت داشته باشند که خلاقانه فکر کنند. یک راه عالی برای انجام این کار این است که هر از گاهی کارهای احمقانه انجام دهید. در اینجا ده پیشنهاد برای شرکت، واحد تجاری یا تیم شما آورده شده است.
1. با جابجایی افراد به طور تصادفی، دفتر خود را مرتب کنید
سازماندهی فیزیکی دفتر خود را با جابجایی افراد به روشی کاملاً تصادفی مرتب کنید. به جای کنار گذاشتن افراد حسابدار با سایر افراد حسابدار؛ فروشندگان با افراد فروش; افراد عملیاتی با افراد عملیاتی و غیره، افراد را قاطی کنید تا یک حسابدار میزش را در کنار یک فروشنده قرار دهد و یک متخصص تدارکات ممکن است میزش را در کنار یک دانشمند محقق قرار دهد. بهتر است سازمان فیزیکی را هر سه ماه یکبار یا بیشتر تنظیم کنید. در حالی که این امر منجر به ناکارآمدی ارتباطات می شود – افراد در یک بخش، به هر حال، اغلب نیاز به همکاری با یکدیگر دارند – مطمئناً شبکه های داخلی متنوع تری ایجاد می کند و ایده های جدیدی را ایجاد می کند زیرا افراد از بخش های مختلف با هم کار می کنند و با هر یک آشنا می شوند. دیگر و به اشتراک گذاشتن ایده ها
2. جلسات کارکنان را در مکان های غیر معمول برگزار کنید
جلسات کارکنان را در مکان های غیرمعمول و متنوع برگزار کنید. چرا باید همیشه جلسات کارکنان را در اتاق جلسات خسته کننده خود داشته باشید؟ چرا آنها را در یک کتابخانه عمومی، یک پارک نزدیک، یک زمین بازی کودکان، یک میخانه، در یک استخر یا هر مکان دیگری که کاملاً غیر تجاری است نگهداری نکنید؟ محیط ناآشنا مطمئناً الهام بخش مردم خواهد بود. برای موثرتر کردن مکانهای غیرمعمول، آنها را به نحوی با جلسه مرتبط کنید. اگر شرکت شما مشکلات مالی دارد، جلسه ای را در یک استخر شنا برگزار کنید و در مورد اهمیت ماندن از نظر مالی صحبت کنید.
3. یک فرد کاملاً بی تجربه را مسئول یک پروژه قرار دهید
شخصی را بدون تجربه مرتبط مسئول پروژه قرار دهید. آیا نیاز به تجزیه و تحلیل SWOT (نقاط قوت، ضعف، فرصت ها، تهدیدها) از مفهوم محصول جدید دارید؟ چرا باید یک فرد بازاریابی این کار را انجام دهد در حالی که یک مهندس می تواند آن را کاملا متفاوت انجام دهد؟ مسلماً، مهندس احتمالاً یک تحلیل SWOT معمولی تولید نخواهد کرد – و حتی ممکن است چند موضوع کلیدی را که یک متخصص بازاریابی به طور خودکار مشاهده می کند، از دست بدهد. اما یک مهندس تقریباً مطمئناً رویکرد متفاوتی در پیش خواهد گرفت و به روشی متفاوت از بازاریاب با تجربه به مشکل نگاه می کند. و نگاه کردن به یک مشکل از منظری متفاوت مطمئناً راه حل های متفاوت و خلاقانه ای را ارائه می دهد.
4. مسابقه ای برگزار کنید تا احمقانه ترین ایده را برای یک چالش دیوانه وار ارائه دهید و اجازه دهید برنده آن را انجام دهد.
مسابقه ای برگزار کنید تا احمقانه ترین ایده را برای یک چالش دیوانه کننده به دست آورید. به عنوان مثال، اگر لوازم لوله کشی تولید می کنید و می فروشید، ایده هایی برای احمقانه ترین بسته بندی روز ولنتاین برای یکی از محصولات خود بخواهید. 10000 یورو (تقریباً 13000 دلار آمریکا) به برنده (برندگان) ارائه دهید تا در واقع ایده آنها را تأمین مالی کنید. مطمئنا، پروژه ممکن است شکست بخورد. اما برندگان بیش از 10000 یورو آموزش خواهند دید و ایده های بزرگ زیادی را در این راه کشف خواهند کرد. علاوه بر این، ایدههای احمقانه بیشتر از آنچه فکر میکنید کار میکنند – و نتیجه میتواند بازده قابلتوجهی در سرمایهگذاری 10000 یورویی شما باشد.
5. استفاده از ایمیل و تلفن برای ارتباطات داخلی را به مدت یک روز ممنوع کنید
استفاده از ایمیل و تلفن برای ارتباطات داخلی را به مدت یک روز ممنوع کنید. افراد را وادار کنید تا از جای خود بلند شوند و به ملاقات یکدیگر بروند تا در مورد ایده ها گفتگو کنند. حرکت در اطراف سلول های مغز را تکان می دهد و به افراد کمک می کند واضح تر فکر کنند. مکالمات چهره به چهره معمولاً عمیق تر از مکالمات ایمیلی یا تلفنی است. راه رفتن فیزیکی در سراسر دفتر برای صحبت با یک نفر اغلب منجر به ملاقات و صحبت با چندین نفر دیگر در طول مسیر می شود. افرادی که می توانند ایده های جدید را به مشکلات و مسائل قدیمی بیاورند.
6. یک استعاره کنجکاو برای روز به کار ببرید
با یک تم در حال اجرا برای روز، مانند «گربهها» یا «نوشیدنیها» یا «پختن کیک» بیایید و موضوع را به عنوان یک استعاره در همه جا به کار ببرید. به عنوان مثال، شما «پخت کیک» را به عنوان موضوع روز خود انتخاب می کنید. هر پروژه ای که در آن روز انجام می شود باید به نوعی با پخت یک کیک مرتبط باشد. فروشندگانی که یک ارائه را آماده می کنند باید آن را حول موضوع پخت کیک قرار دهند. افراد تحقیق و توسعه که یک نمونه اولیه برای یک محصول جدید را توسعه می دهند، باید در حین ایده های طوفان فکری برای نمونه اولیه، به پخت کیک فکر کنند. و غیره.
7. از یک کودک هشت ساله بخواهید یک روز به عنوان مشاور عمل کند
از یک کودک هشت ساله بخواهید یک روز به عنوان مشاور عمل کند. جلساتی را با کودک و واحدهای تجاری مختلف ترتیب دهید. از کودک در مورد مشکلات و پروژه های در حال انجام مشاوره بخواهید. از مدیران بخواهید در مورد توصیه های کودک و آنچه می توانند از آن بیاموزند گزارش دهند. اگر پاسخ «هیچ» است، مدیران باید دلیل آن را توضیح دهند. در حالی که توصیه های کودک ممکن است فاقد وزن تجربه یک متخصص باتجربه باشد، اما ساده لوحی نسبی آن بدون شک الهام بخش خواهد بود و منجر به ایده های جدیدی می شود که یک متخصص با تجربه از آن چشم پوشی می کند.
8. به جای اسلاید پاورپوینت از اسباب بازی استفاده کنید
به مدت یک هفته به جای اسلایدهای پاورپوینت از اسباب بازی ها به عنوان ابزار ارائه استفاده کنید. به عنوان مثال، اگر باید ایده های خود را در یک محصول جدید ارائه دهید، از یک جعبه بزرگ لگو یا بلوک های ساختمانی به عنوان ابزار ارائه خود استفاده کنید. این شما را مجبور می کند که به نحوه ارائه داده ها به صورت بصری فکر کنید و مطمئناً توجه شرکت کنندگان در جلسه را به خود جلب می کند.
9. بپرسید، “وینی پو چگونه این مشکل را حل می کند؟”
در مورد تمام مشکلات به مدت یک هفته بپرسید: «وینی پو [یا جورج واشنگتن یا ملکه الیزابت اول یا تن تن یا عیسی یا هرکس دیگر] چگونه با این مشکل مقابله میکنند». به عنوان مثال، اگر در حال تهیه یک پروپوزال پروژه برای مشتری هستید، از خود بپرسید: “وینی پو چگونه این پروپوزال را آماده و ارائه می کند؟”
10. همه پیاده روی می کنند، دوچرخه می زنند یا با وسایل نقلیه عمومی به محل کار خود می روند.
اصرار کنید، یا حداقل فعالانه تشویق کنید که همه پیاده روی، دوچرخه یا وسایل حمل و نقل عمومی به محل کار بروند. این نه تنها برای محیط زیست عالی است، بلکه برای ذهن جمعی کارمندان شما نیز مفید است. اگر به سمت محل کار خود رانندگی نمی کنند، می توانند بخوانند، فکر کنند، یادداشت برداری کنند و زمان بیشتری را صرف توجه و الهام گرفتن از مناظر هنگام رفتن به محل کار کنند.
در مورد شرکت شما چطور؟ چه نوع کارهای احمقانه ای برای الهام بخشیدن به روش های جدید تفکر با شرکت خود انجام داده اید – یا دوست دارید انجام دهید؟ لطفا در مورد آنها به من بگویید
بدون نظر