دولت فدرال برنامه سرمایه‌گذاری و رقابت‌پذیری صنعت ملی خود را منتشر کرده است و حدود 400 میلیون دلار استرالیا را برای «مراکز رشد صنعت»، مشوق‌های مالیاتی جدید برای طرح‌های سهم کارکنان، و فشار برای آموزش علوم، فناوری، مهندسی و ریاضیات (STEM) متعهد می‌کند.

دولت تصمیم گرفته است برای مراکز رشد خود بر پنج بخش تمرکز کند: نفت و گاز، فناوری معدن، فناوری پزشکی و داروسازی، غذا و تجارت کشاورزی و تولید پیشرفته، جایی که به گفته او استرالیا یک “مزیت طبیعی” دارد که می تواند بر آن بنا شود.

هر یک از پنج مرکز تحت رهبری صنعت تا سقف 3.5 میلیون دلار استرالیا در سال بودجه دریافت خواهند کرد و ملزم به ایجاد طرحی برای خودپایدار شدن پس از چهار سال خواهند بود. کمک های مالی تا سقف یک میلیون دلار استرالیا نیز برای تجاری سازی ایده ها ارائه می شود.

دولت گفت که همچنین رفتار مالیاتی طرح‌های سهام کارکنان را برای حمایت از شرکت‌های نوپا اصلاح می‌کند و با تغییر تغییرات ایجاد شده در سال 2009 به نقطه مالیات گزینه‌ها آغاز می‌شود. همچنین رفتارهای مالیاتی امتیازی جدیدی برای گزینه ها یا سهام صادر شده توسط استارت آپ های غیر بورسی با گردش مالی 50 میلیون دلاری یا کمتر وجود خواهد داشت.

ایمیل هفتگی برای اروپایی ها توسط دانشمندان اروپایی

برنامه ویزای 457 نیز اصلاح خواهد شد، با فرآیند حمایت مالی، نامزدی و درخواست ویزا برای متقاضیان کم خطر، الزامات زبان انگلیسی انعطاف‌پذیرتر، و دوره تایید حمایت از 12 ماه به 18 ماه برای کسب‌وکارهای نوپا افزایش یافت. .

به عنوان بخشی از دستور کار مقررات زدایی مداوم خود، دولت یک اصل جدید را اتخاذ خواهد کرد که اگر سیستم، خدمات یا محصولی تحت یک استاندارد بین المللی قابل اعتماد یا ارزیابی ریسک تأیید شده باشد، تنظیم کننده های استرالیا هیچ الزام اضافی برای تأیید وضع نخواهند کرد.

دولت همچنین یک «ویزای سرمایه‌گذار ممتاز» جدید را معرفی خواهد کرد که یک مسیر 12 ماهه سریع‌تر برای اقامت دائم، برای افرادی که آستانه سرمایه‌گذاری 15 میلیون دلار استرالیا را دارند، ارائه می‌کند.

بودجه نمادین 12 میلیون دلار استرالیا برای برنامه هایی که برای بهبود تمرکز بر موضوعات STEM در مدارس ابتدایی و متوسطه طراحی شده اند، ارائه خواهد شد.

دولت همچنین یک “شورای علوم مشترک المنافع” به ریاست نخست وزیر ایجاد خواهد کرد تا به دولت در زمینه های قدرت ملی، توانایی های فعلی و آینده و راه های بهبود ارتباطات بین دولت، سازمان های تحقیقاتی، دانشگاه ها و تجارت مشاوره دهد.

دولت در ماه های آینده میزبان مجموعه ای از جلسات میزگرد برای مشورت با بخش های تجاری و تحقیقاتی در مورد این سیاست خواهد بود.

گروهی از کارشناسان در زیر پاسخ می دهند.

جوآنا هاو، مدرس حقوق در دانشگاه آدلاید

اعلام امروز توسط دولت در مورد تعدادی از تغییرات در برنامه ویزای زیر کلاس 457 نشان دهنده فرصتی از دست رفته برای اصلاح صحیح رویکرد استرالیا برای مهاجرت موقت ماهر است. نگرانی عمومی واقعی وجود دارد که از کارگران مهاجر موقت در مناطقی استفاده می شود که کمبود مهارت وجود ندارد و در نتیجه فرصت های شغلی را برای کارگران استرالیایی جایگزین می کند. این نکته توسط بررسی مستقل اخیر در برنامه ویزای زیر کلاس 457 به رسمیت شناخته شد، با گزارش نهایی که دو سؤال اصلی برنامه را مشخص کرد، یعنی «اثبات این که این موقعیت توسط یک کارگر محلی قابل پر کردن نیست و تعیین مشاغل ماهر مورد استفاده. برای این برنامه» «رویکردهای خط مشی فعلی به خوبی مورد استفاده قرار نمی‌گیرند و می‌توانند با اتخاذ رویکرد مبتنی بر شواهد قوی‌تر بهبود یابند». هنوز،

تصمیم برای ساده‌سازی فرآیند درخواست برای متقاضیان کم ریسک، و همچنین پیشنهاد افزایش دوره تایید حمایت برای شرکت‌های راه‌انداز، مثبت است. با این حال، از قضا، اصلاحی که سودهای کارایی بسیار بیشتری را ارائه می دهد و توسط بررسی مستقل توصیه شده است، اما توسط دولت تصویب نشده است، لغو آزمایش بازار کار توسط کارفرمایان است. این به کارفرمایان و وزارت مهاجرت کمک زیادی می کند، اما به نظر می رسد دولت تمایلی به مقابله با این اصلاحات ندارد زیرا عبور از سنا دشوار است. با این حال، وزن شواهد علمی و در واقع، توصیه های OECD در این مورد، نشان می دهد که آزمون مستقل بازار کار جایگزین بسیار بهتری است.

یک پیشرفت نگران کننده، پیشنهاد دولت برای تضعیف الزامات زبان انگلیسی است. این در حال حاضر حداقل پنج مورد از چهار شایستگی (خواندن، نوشتن، صحبت کردن و گوش دادن) است. عملکرد اصلی شرط مهارت زبان انگلیسی این است که اطمینان حاصل شود که دارنده ویزای 457 مورد سوء استفاده قرار نخواهد گرفت. اگر کارگران مهاجر موقت مهارت های زبانی کمتری داشته باشند، این می تواند آنها را در برابر خطرات بالقوه سلامت و ایمنی در محل کار آسیب پذیر کند.

یکی دیگر از اصلاحات نگران کننده، پیشنهاد توقف آستانه درآمد مهاجرت مهارتی موقت (TSMIT) در سطح فعلی و بررسی نقش TSMIT در مدت دو سال است. مانند یک نیاز قوی به زبان انگلیسی، TSMIT نقش کلیدی در حفاظت از یکپارچگی برنامه به طور کلی دارد. به دنبال بررسی دیگان در ویزای 457 معرفی شد تا به عنوان کف دستمزد عمل کند تا اطمینان حاصل شود که دستمزد دارنده ویزا برای حفظ استاندارد معقول زندگی با توجه به عدم دسترسی به رفاه و مزایای مالیاتی در دسترس کارگران محلی کافی است.

ایان ماکسول، استاد کمکی در RMIT *

مفهوم ارتقای مهارت های STEM در مدارس به کاهش مداوم کیفیت فارغ التحصیلان دبیرستان در این زمینه ها می پردازد – همانطور که من به طور حکایتی از دوستانی که این موضوعات را در دانشگاه تدریس می کنند شنیده ام. در واقع، در استرالیا ما فارغ التحصیلان دانشگاهی بسیار زیادی در رشته های علوم و مهندسی داریم و نتیجه این است که (الف) فشار نزولی بر حقوق فارغ التحصیلان (کاهش بیشتر کیفیت افرادی که وارد این مدارک می شوند) و (ب) افزایش می یابد. در تعداد افرادی که دارای مدرک علوم و مهندسی هستند و در مناطق غیر مرتبط مشغول به کار می شوند. ترجیح شخصی من این است که دبیرستان های با هدف ویژه را با تمرکز بر علوم و مهندسی ارتقا دهم، جایی که بتوانیم منابع محدود خود را برای تعداد کمتری از دانش آموزان بسیار ماهر و با انگیزه قرار دهیم.

این ایده که ما در استرالیا استانداردهای بین‌المللی و ارزیابی ریسک را برای تاییدیه‌های محصول خاص می‌پذیریم ایده خوبی است. برای مدت طولانی، به‌ویژه در صنایع بالغ‌تر، شاهد بوده‌ایم که الیگارشی‌ها در استرالیا از سازمان‌های استاندارد برای جلوگیری از رقابت خارجی بهره‌برداری می‌کنند. این دو پیامد ناخواسته داشته است. اولاً، فشار رو به رشدی بر قیمت‌های نسبی برای مشتریان استرالیایی وارد کرده است (به دلیل رقابت کمتر)، و ثانیاً به عنوان یک عامل بازدارنده برای تولیدکنندگان استرالیایی عمل کرده است تا تمرکز خود را در خارج از کشور گسترش دهند. سوال این است که آیا این اصل جدید فقط برای استانداردهای تازه در حال ظهور است یا اینکه این برس روی استانداردهای موجود نیز اجرا خواهد شد.

دولت می گوید 188.5 میلیون دلار استرالیا برای تأمین مالی «مراکز رشد صنعت» در پنج بخش کلیدی ارائه خواهد کرد. جزئیات بسیار کمی وجود دارد، بنابراین اظهار نظر در مورد آن سخت است جز اینکه بگوییم این هزینه (متوسط) 37 میلیون دلار برای هر یک از بخش‌های به اصطلاح رشد است و بسیار احمقانه است که انتظار داشته باشیم اقتصاد ملی قابل توجهی داشته باشیم. نتایج حاصل از چنین سطوح پایین هزینه.

جیم مینیفی، مدیر برنامه رشد بهره وری در موسسه گراتان *

برای تغییری تازه، دستور کار صنعت و رقابت، سندی قابل خواندن است که به وضوح آنچه را که دولت انجام داده است و هدف آن انجام دادن چهار هدف (محیط کسب و کار، نیروی کار، زیرساخت ها، سیاست های صنعتی) را مشخص می کند.

در حالی که فهرست «انجام کرده‌ام» شامل برخی تماس‌های مشکوک مانند پایان دادن به قیمت‌گذاری کربن و فهرست «انجام خواهد شد» شامل برخی تعهدات مشکوک مانند طرح مرخصی استحقاقی والدین است، ابتکارات جدید اعلام‌شده در دستور کار به طور کلی معقول به نظر می‌رسند و هزینه زیادی ندارند. سه مورد از این ابتکارات می‌توانند کمک بزرگی به استارت‌آپ‌ها، دستاوردهای تجارت و مهاجرت ماهر باشند. این برنامه هزینه های قابل توجهی را برای دوره های کارآموزی و چندین برنامه کوچکتر با بودجه ارائه می دهد.

اصلاحات در ترتیبات مالیاتی طرح سهم کارکنان (ESS) به تعویق افتاده است. پرداخت بخشی به کارمندان به صورت سهام یا اختیارات سهام می‌تواند راهی عالی برای استارت‌آپ‌های دارای کمبود نقدینگی برای پاداش دادن به کارمندان در حالی که حداقل پول نقد را مصرف می‌کنند، باشد، اما از سال 2009، کارمندان استارت‌آپ استرالیایی باید در هنگام صدور مالیات پرداخت کنند. کارمندان استارت‌آپ در موقعیتی پوچ قرار گرفته‌اند که باید قبل از اینکه سهامشان به صورت نقدی فروخته شود، مالیات بپردازند. در حالی که برخی از استارت‌آپ‌ها راه‌هایی برای دور زدن محدودیت‌ها پیدا کرده‌اند، بسیاری می‌گویند قوانین ارزش طرح‌های سهام در استرالیا را به شدت محدود می‌کند. تغییر نقطه مالیات به عقب، ارائه پیشنهادات جذاب به کارمندان خود را برای استارت آپ ها بسیار آسان تر می کند.

آزمایش سخت تر در مورد ایجاد استانداردهای استرالیا نیز خوش آمد و دیر شده است. قبل از تنظیم یک استاندارد جدید ویژه استرالیا، تنظیم کننده ها باید نشان دهند که دلیل خوبی برای معرفی آن وجود دارد. دولت همچنین آزمون جدید را برای استانداردهای فعلی استرالیا، نه تنها استانداردهای جدید، اعمال خواهد کرد. استانداردها می توانند یک شمشیر دو لبه باشند: آنها می توانند هزینه های ارزیابی کیفیت را برای خریداران کاهش دهند. اما می‌توان از آنها برای سود بردن شرکت‌هایی استفاده کرد که محصولاتشان با محدود کردن رقابت، استانداردها را رعایت می‌کنند. این اصلاحات همچنین باید به صادرکنندگان استرالیایی کمک کند تا با استفاده از یک گواهینامه واحد برای بازارهای داخلی و بین المللی به مقیاس تولید دست یابند.

اصلاحات برای مهاجرت ماهر نیز معقول است، اگر نسبتا جزئی باشد. تحقیقات خارج از کشور نشان داده است که مهاجران ماهر شغل را از افراد محلی نمی گیرند، بلکه می توانند درآمد خود را افزایش دهند. مهاجران ماهر می توانند افراد محلی را بهره ورتر کنند، کسب و کاری راه اندازی کنند که افراد محلی را استخدام می کند، یا به شرکت های محلی کمک کنند تا به شبکه های بین المللی متصل شوند. به طور حکایتی، شرکت های فناوری در برخی موارد در جذب استعدادهای برتر بین المللی مشکل داشته اند. روشن نیست که آیا باز کردن راه برای سرمایه گذاران به اصطلاح مهم و ممتاز به ارزش زیادی اضافه می کند یا خیر. در اصل، کاهش موانع ورود سرمایه می تواند مفید باشد زیرا سرمایه گذاران می توانند کسب و کارهای جدیدی را در محل زندگی خود راه اندازی کنند. قوانین تخصیص سود سهام استرالیا احتمالاً سرمایه گذاری خارجی را به سمت بدهی سوق می دهد تا حقوق صاحبان سهام.

آموزش STEM در مدارس استرالیا عقب مانده است، با کاهش ثبت نام در دهه 2000، و بسیاری از مدارس می گویند کمبود معلمان با مدرک ریاضی و علوم قوی دارند. در حالی که می توان در مورد اینکه آیا تقاضا برای فارغ التحصیلان STEM عالی وجود دارد یا خیر، سؤالاتی مطرح می شود، بسیار ساده تر است که برای آموزش قوی تر STEM متوسطه، که گزینه هایی را برای دانش آموزان ایجاد می کند و مهارت های پایه را ایجاد می کند، مورد بحث قرار گیرد.

در نهایت، پنج مرکز رشد صنعت کمک های مالی دریافت خواهند کرد و می توانند برای بودجه بیشتر درخواست دهند. این مدل، حوزه‌های نوآوری دولت قبل را به ذهن متبادر می‌کند. حوزه های تمرکز (غذا/کسب و کار کشاورزی، فناوری و خدمات معدن، نفت، گاز و انرژی، فناوری پزشکی و تولید پیشرفته) یک میلیون مایل از موارد پیشنهاد شده توسط شورای تجاری استرالیا با مک کینزی نیست. منطق یارانه این است که شرکت‌ها می‌توانند از نوآوری در جایی که انتظار دارند دیگران از مزایایی برخوردار شوند، بی‌میل باشند.

دانشگاه های استرالیا نمره خوبی در “ترجمه” به صنعت ندارند. به نظر می‌رسد منطق بخش‌های انتخاب‌شده این است که سود ممکن است در بخش‌های بزرگ یا در حال توسعه سریع‌تر باشد. در حالی که می توان موردی برای اقدام ایجاد کرد، اما پایه شواهد برای ارزش چنین برنامه هایی نسبتا ضعیف است. تا زمانی که برنامه ها از ابتدا با ارزیابی داخلی (و تامین مالی) ساخته شوند، شانسی برای بازدهی دارند و حداقل به ما در مورد چیزهایی که کار نمی کنند یاد می دهند.

جان رایس، دانشیار مدیریت استراتژیک در دانشگاه گریفیث

وعده 185 میلیون دلاری برای ایجاد پنج «مرکز رشد صنعت» جدید (در حوزه‌های غذا و کشاورزی، تجهیزات معدن، فناوری و خدمات، نفت، گاز و منابع انرژی، فناوری‌های پزشکی و دارویی؛ و بخش‌های تولید پیشرفته) قابل مشاهده است. به عنوان بسته‌بندی مجدد وجوهی که قبلاً از یازده «شورای مهارت‌های صنعت» حمایت کرده‌اند، البته با تمرکز بر نوآوری به جای مهارت‌ها و کیفیت آموزشی. دستی، مخفف تغییر نمی کند!

غیبت های بخش قابل توجه در میان مراکز تازه تاسیس، صنایع خدماتی در استرالیا هستند – به وضوح برای آن صنایعی که در اختیارات محدود مراکز جدید قرار نگرفته اند، نشانه خوبی نیست. از نظر ترتیبات حاکمیتی، مراکز جدید به وضوح صنعت رانده می‌شوند، در حالی که شوراهای مهارت‌های حاشیه‌ای، کمابیش ماهیت سه جانبه داشتند و نقش روشنی برای اتحادیه‌ها داشتند.

آنچه کمبود دارد یک چارچوب سیاستی روشن برای توسعه صنعت است که مهارت ها، سرمایه گذاری و نوآوری را در بر می گیرد. دولت قبلی کارگری مجموعه‌ای از ارگان‌ها را در حوزه مهارت‌ها و نوآوری با مسئولیت‌های متداخل (که حتی خودی‌ها برای درک آن تلاش می‌کردند)، ضایعات بوروکراتیک فوق‌العاده و کلاهبرداری‌هایی که بودجه دولتی VET را از بین برد، ایجاد کرد. دولت فعلی بسیاری از این نهادها را منطقی کرده است، اما امروز اعلانات در VET و نوآوری جایگزین بریکولاژ با یک تکه کاری به همان اندازه غیرقابل قبول است.

وزیر همچنین از بودجه نیم میلیون دلاری برای ارزیابی توسعه برنامه های مشابه P-TECH در استرالیا خبر داد. اینها در ایالات متحده توسعه یافته اند و کارفرمایان خصوصی، ارائه دهندگان آموزشی و (به طور کلی) دانش آموزان با سطح اجتماعی-اقتصادی پایین را به هم مرتبط می کنند. در استرالیا، شرکت‌های خصوصی قبلاً برای آموزش کارکنان خود به بودجه عمومی دسترسی داشته‌اند – و به طور کلی این امر به خوبی پیش نرفت.

چند سال پیش حکایت هایی از باله های همبرگر که به طور مخفیانه در برنامه های VET به عنوان ابزاری برای جمع آوری بودجه عمومی ثبت نام می شدند، این بخش را خالی از سکنه کرد. مهم است که P-TECH به عنوان یک کلاهبرداری مشابه ظاهر نشود.

با این حال، تعلیق بدبینی طبیعی من، پیوند دادن کارفرمایان و کارآموزان اگر با احساس تعهد متقابل همراه باشد، چیز خوبی است. اگر یک کارفرمای چندملیتی تصمیم بگیرد استرالیا را ترک کند، سرمایه گذاری هنگفت بر روی مجموعه مهارت های محدودی که بی ارزش می شود، فاجعه آمیز خواهد بود. به این ترتیب، مهارت‌ها باید مرتبط و عمومی باشند و خیلی محدود روی فرآیندها و سیستم‌های مورد استفاده در شرکت‌های خاص متمرکز نشوند.

ریچل ویلسون، مدرس ارشد دانشگاه سیدنی *

تحقیقات نشان داده است که میزان پیشرفت تحصیلی (خواندن، علم و محاسبات در PISA) و معیارهای رقابت پذیری صندوق بین المللی پول همبستگی بالایی دارند. با این حال، در استرالیا، مشارکت و سطوح دستیابی به آموزش STEM کاهش یافته است که رقابت اقتصادی آینده را تهدید می کند. این را با سرمایه گذاری انبوه، مشارکت قوی و دستیابی به سطوح بالا در STEM در میان اقتصادهای رقیب و همسایه ما، مانند چین ، یا با سایرین مقایسه کنید، و تصویر تاسف بار به نظر می رسد – ما در معرض خطر عقب ماندن هستیم. بنابراین توجه به این سیاست بسیار مورد استقبال و ضروری است.

نگرانی من این است که هنوز یک سرمایه گذاری بسیار کم است و برای بهترین قیمت برای دلار ما هدف گذاری نشده است. تهیه منابع آموزشی مهم است اما نه به اندازه برنامه های توسعه حرفه ای معلم – به ویژه برنامه هایی که بر دانش محتوای آموزشی معلمان در STEM تمرکز دارند. شواهدی وجود دارد که نشان می‌دهد کسانی که وارد حرفه معلمی می‌شوند نیز مشارکت و موفقیت در علوم، ریاضی و فناوری کاهش یافته است. و تلاش‌های فعلی برای ارتقای کیفیت معلمان بر این حوزه‌ها متمرکز نیست. هیچ الزامی برای معلمان برای تکمیل ریاضیات سطح متوسط ​​یا هر علمی برای HSC وجود ندارد – و بسیاری از آنها چنین نیستند.

تمرکز بر یک برنامه آزمایشی و مدارس تابستانی برای دانش آموزان نیز اگرچه قابل تحسین است، اما دامنه وسیعی نخواهد داشت. در واقع در دو دهه گذشته چنین برنامه‌هایی برای ترویج علاقه دانش‌آموزان به STEM و نوآوری در مدارس وجود داشته است، اما همزمان بسیاری از دانش‌آموزان تحصیل در این زمینه‌ها را رها کرده‌اند و سطح دستیابی ما در میان نوجوانان 15 ساله رو به کاهش است. توجه بیشتری باید به دانش معلم و آموزش در STEM، در اوایل دوران کودکی تا دانشگاه، و مسائل سیاست ساختاری مربوط به نحوه ارزش گذاری یا عدم ارزش گذاری STEM در برنامه های درسی آموزشی معطوف شود. در نیو ساوت ولز، نیاز به ریاضی یا علوم در HSC در سال 2001 حذف شد و از آن زمان اعداد رو به کاهش بوده است.. ما نمی‌توانیم امیدوار باشیم که برنامه‌هایی برای افزایش علاقه در بین دانش‌آموزان، به طوری که در میان سیستم‌های آموزشی در سراسر جهان گسترش می‌یابند، به تنهایی در موقعیت فعلی ما تفاوت ایجاد کند. اصلاحات شجاعانه تر مورد نیاز است.

بدون نظر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *