هنگامی که ما به توسعه یک چشم انداز نوآوری فکر می کنیم، آسان است که در حین کار در جزئیات غرق شویم و سپس آن را دوباره بسازیم تا واقعیت های ما را منعکس کند. بیشتر بحث های ما مربوط به داخل است.
ما میتوانیم برخی از مؤلفههای متفاوت و حیاتی را در ساختن چشمانداز از دست بدهیم، که بر بسیاری از ناملموسهای پیرامون هر دیدگاه منعکس میشود. برای ما بسیار مهم است که به چگونگی تعبیه چشم انداز و ارتباط بخش های اساسی که نیاز به جمع شدن دارند بپردازیم. من معتقدم که ما باید سختتر برای بستن آن دسته از قطعهای ارتباطی که درک نوآوری ما را احاطه کردهاند، تلاش کنیم. ما باید با ایجاد یک هدف نوآوری منسجم و منسجم، اطلاع رسانی را تنظیم کنیم.
قدرت بازده نوآوری نه تنها با تمام تلاشهایی که برای ایجاد نتایج نوآوری موفق توسط افراد درگیر انجام میشود، بلکه با استفاده از مکانیسمها و چارچوبهای نوآوری مناسب تعیین میشود. ما به یک رویکرد یکپارچه روشن و خوب فکر می کنیم و همچنین باید تعدادی از ناملموس ها را در نظر بگیریم که نیاز به تعیین دارند.
یک تصویر عالی هزار کلمه را ترسیم می کند
چند سال پیش به تصویر زیر برخورد کردم، و برای من، در ارائه حلقههای بازخوردی که برای توسعه چشمانداز نوآوری مناسب با شناخت ارزش کاوش در موارد نامشهود درون هر یک از حلقهها که میتوانند به چشمانداز کمک کنند یا آن را محدود کنند، برجسته است. . برای رسیدن به نقطه پایانی قطعی داشتن چشم انداز نوآوری، با چالش های پیچیده ای روبرو هستید. اینها در اینجا به خوبی نشان داده شده است. هر یک بر دیگری تأثیر می گذارد و دائماً به عقب برمی گردد.
نیاز به بازخورد حیاتی برای ساختن چشم انداز نوآوری
چالشهای متفاوتی که در این تصویر بصری فوقالعاده مشاهده میشود، میتواند نوعی گفتگو و تلاشهایی را که برای ایجاد چشمانداز نوآوری نیاز دارد، آغاز کند و فراهم کند. کار سخت و متفکرانه ای است.
بیایید به هر یک از این موارد کمی بیشتر نگاه کنیم:
چالش زمان
ما در چرخههای برنامهریزی سالانه گرفتار میشویم که زمان کمی برای نظرات و بحثهای «در نظر گرفته» باقی میگذارند. برنامه های سالانه همه در یک سیل به راه می افتند و این آشکارا اشتباه است. ایجاد چشم انداز نیاز به زمان زیادی برای در نظر گرفتن همه جوانب دارد. “شکاف زمانی” به طور جدی بر موفقیت چشم انداز و وضوح هدف تأثیر می گذارد.
چالش تنوع
نه تنها در اتاق هیئت مدیره یکسان، نظرات گوناگونی دارید، بلکه در هر سازمانی نیز این تنوع را دارید. ارائه دیدگاهها در فضای باز، سپس مدیریت جنبههای متضاد و مقابله با «اثرات قطبیسازی» دشوار است. اینجاست که تمرکز اختصاصی، یک افسر ارشد نوآوری، واقعاً می تواند تفاوت ایجاد کند. وادار کردن مردم به صحبت در مورد چشم انداز، آنچه باید برای آن باشد، آنچه باید اتفاق بیفتد، در نهایت به وضوح بیشتر منجر می شود.
چالش رابطه
مدیریت روابط چه در داخل و چه در خارج از سازمان، زمانی که صحبت از تفکر صحیح در مورد نوآوری به میان میآید، سخت است، تبدیل شکها، جلب تفاوتها، بهبود کیفیت هر مکالمه پیرامون نوآوری (به طور ایدهآل با حقایق و نه حدس و گمان) و افزایش اشتیاق برای مشارکت است. برای حرکت به سمت دید درست بسیار مهم است.
چالش Vision Cap
واقعیتی وجود دارد که چه چیزی و کجا هستید و شکاف درک شده ای که نیاز به پرداختن دارد. این چیزی است که ما در آن بسیار ضعیف هستیم. داشتن یک تنش “خلاقانه” که می تواند یک چشم انداز نوآوری پر جنب و جوش و هیجان انگیز را تحریک کرده و ایجاد کند. ما سعی می کنیم خیلی زود اختلاف نظرها را کم کنیم تا بتوانیم (به سرعت) به همگرایی برسیم. این «تمایل» به از بین بردن تنش خلاق، تمایل دارد آن را با مجموعهای از تنشهای مخرب جایگزین کند، که میتواند به سرعت به ایجاد موانعی برای نوآوری منجر شود. مردم نیز از اینکه به آنها گوش داده نشود، یا فرصت مناسبی برای توسعه استدلال هایشان داده نمی شود، ناراحت هستند.
چشم انداز و موفقیت آن
اگر مردم را وادار کنید که «آزادانه» در مورد نوآوری، اهمیت آن، تأثیر آن صحبت کنند و بتوانید آینده را با قلم موی گسترده «رنگ آمیزی» کنید، به وضوح و اشتیاق فزاینده ای دست می یابند و به آن جزء حیاتی گمشده احساس هویت مشترک دست می یابند.
نوآوری پیچیده است. با مکانیسم های رسمی و غیر رسمی سروکار دارد. ساختن یک چشم انداز نوآوری مستحکم چیزهای وحشتناکی دارد، اما باور کنید، درک مولفه های درستی که استراتژی نوآوری را تشکیل می دهند، حتی سخت تر است، بنابراین در نهایت به یک استراتژی نوآوری به خوبی بیان شده تبدیل می شود و به یک چارچوب نوآوری یکپارچه تبدیل می شود.
اطلاعات بیشتر در مورد این چارچوب نوآوری یکپارچه در پست بعدی.
بدون نظر