بالاخره من کاملاً محاصره شدم. من این احساس را دارم که تا حدودی غرق شدهام، دیگر نمیتوانم بپیچم و بچرخم، به سادگی از بین نمیرود. آیا خودم را از ساختمان پرت می کنم یا تصمیم می گیرم کمی بیشتر گوش کنم؟ واقعا مرا وادار به فکر کردن می کند.
امروز به نظر میرسد که هر وقت یک کتاب تجاری را برمیدارم، هر فصل یک بخش دارد. همچنین به نظر نمیرسد که نمیتوانم بر تمام مقالاتی که فضیلتهای آن را ستایش میکنند، غلبه نکنم، من بیخیال آن را در گوگل جستجو میکنم و اگر تصمیم به بررسی جدی این موضوع داشته باشید، میتوانید تمام زندگیتان را در برابر شما ببینید.
من در مورد چه چیزی صحبت می کنم؟ خوب چیزی جز تفکر طراحی نیست. میدانم، بیشتر شما آنقدر به این موضوع علاقه دارید که احساس میکنید ممکن است به مقاله بعدی «تغییر» کنید، اما آیا واقعاً هستید؟
تفکر طراحی یک ذهنیت است
اگر باور داشته باشیم که میتوانیم تفاوتی ایجاد کنیم و حتی یک گام فراتر رفتهایم، به نظر میرسد که بسیاری هرگز به آنجا نمیرسند ، جایی که ما یک فرآیند عمدی داریم تا ما را به راهحلهای مرتبط جدید برسانیم که در واقع تأثیر مثبتی ایجاد میکنند. سپس به «نقطه جادویی» تبدیل خودمان و آن چالشهای پیچیده به فرصتهایی برای طراحی و توسعه برای ایجاد این تفاوت نزدیکتر میشویم. اکنون این مکان چندان بدی نخواهد بود.
کسی مرا از طاقچه رد کرده است، من تسلیم می شوم و این طرز فکر را می خواهم
- چیزی که به من اجازه می دهد در جایی که همدلی و درک نیازهای دیگران اولویت دارد، انسان محور باشم.
- چیزی که به من امکان می دهد حتی بیشتر همکار باشم، جایی که می توانم ذهن (عالی) خود را با دیدگاه های دیگران پیوند دهم، کسانی که می توانند دیدگاه های متعددی را در تفکر من وارد کنند.
- مکانی که در آن تفکر خوش بینانه غالب است، جایی که شما به دنبال راه حل هایی هستید که بر محدودیت های متعدد غلبه می کند و کار به یک فرآیند لذت بخش تبدیل می شود.
- در نهایت، جایی که اجازه داده میشود «آزمایشی» شوید و از اشتباهات خود درس بگیرید. چرا؟ چون انعطافپذیر میشوید، با ایدههای مختلف بازمیگردید، به دنبال بازخوردهای مهم در مورد آنها هستید، سپس یاد میگیرید که حتی بهتر از قبل تکرار کنید.
شما یک کار در حال پیشرفت با حرکت رو به جلو هستید. شما یک آزمایشگر میشوید و این «قرص جادویی» به نام تفکر طراحی تماماً در مورد یادگیری از طریق انجام دادن است. شما شروع به باور می کنید و اعتماد به نفس جدیدی به دست می آورید که چیزهای جدید و بهتر امکان پذیر هستند و می توانید آنها را محقق کنید. این به شما خوش بینی واقعی می دهد.
پس من از طاقچه پایین آمدم، شما؟
تفکر طراحی چه چیزی به شما کمک می کند؟ فرصتی برای مشارکت بیشتر در همکاری، فرصتی که به من اجازه میدهد خلاقتر باشم تا اعتماد به نفس خود را تقویت کنم و در آن بتوانم راههای جدیدی برای تعامل با دیگران در یک فرآیند تعریفشده و فرآیندی که به من کمک میکند گیر نکنم، بیاموزم. سرگرم کننده تر از جایی است که من بوده ام شاید در جایی نزدیک شما یک گروه Design Thinking AA وجود داشته باشد.
بنابراین این فرآیند تفکر طراحی چگونه به نظر می رسد؟
(منبع تصویر: IDEO)
بنابراین ما باید شروع به یادگیری نحوه استفاده از این تفکر طراحی در تمرینات روزمره بیشتر کنیم
تفکر طراحی واقعاً «انجام طراحی» یا «طراحی» است تا صرفاً فکر کردن. قبل از کاوش راه حل ها، کادربندی اولیه را هدایت می کند. چارچوب و راه حل ها باید از هم جدا شوند. لذت تفکر طراحی این است که یک فرآیند تکراری است، از شما میخواهد آزمایش کنید، نمونههای اولیه بسازید تا دانش خود را توسعه دهید، بیرون بروید و آنها را آزمایش کنید، درباره آنها صحبت کنید و به تدریج مفهوم را تأیید کنید.
این ابهام را به درک دقیقتری وارد میکند که در نهایت از تمام واگراییهایی که در ابتدا آن را احاطه کرده بود، به یک همگرایی فزاینده منتقل میشود. این به شما این امکان را می دهد که از یک مفهوم یا ایده اولیه، از طریق تعدادی فرضیه کاری، در نهایت به محصول نهایی، مدل کسب و کار یا خدمات بروید، که نه تنها برای جهان جدید است، بلکه به عنوان ارزشمند و بهبود راه حل های موجود تلقی می شود.
نکته مهم در مورد تفکر طراحی: خود در حال تکامل است
ما تفکر طراحی را به مجموعهای عالی از ابزارها مرتبط میکنیم که میتوانند به شناسایی و اجرای فرصتهای رشد و نوآوری کمک کنند. مدرسه کسب و کار Darden در کنار Ideo در این زمینه پیشتاز بوده است و اگر فقط ده مورد از این موارد را در نظر بگیریم، آیا میتوانید در سازمان خود احساس راحتی کنید که واقعاً از اینها در شیوههای نوآوری خود استفاده میکنید؟
اینها هستند:
- 1) تجسم
- 2) نقشه برداری سفر
- 3) تجزیه و تحلیل زنجیره ارزش
- 4) نقشه ذهنی
- 5) توسعه سریع مفهوم
- 6) آزمون فرضیات
- 7) نمونه سازی
- 8) ایجاد مشترک مشتری
- 9) راه اندازی یادگیری و در نهایت
- 10) قصه گویی
چه تعداد از این شیوهها را در فرآیند نوآوری خود برای کشف و بهرهبرداری میسازید؟
من به شدت به تفکر واگرا و همگرا علاقه دارم
شما هم نیاز دارید که راه حل های متعدد ممکن را کشف کنید و هم از آنها استفاده کنید. تفکر واگرا توانایی و فرصتی برای ارائه ایده های متفاوت، منحصر به فرد یا متفاوت است که به یک موضوع پایبند هستند، در حالی که تفکر همگرا توانایی (نهایی) برای یافتن راه حل «صحیح» برای مسئله داده شده است. راهحلهای زیادی را، چه ممکن و چه غیرممکن، تشویق میکنید و ایده میگیرید، و سپس از تفکر همگرا برای حرکت به سمت یک راهحل یا راهحل قابل تحقق استفاده میکنید.
من از این ساختار «واگرا و همگرا» برای بسیاری از کارگاههایم استفاده میکنم، این ساختار به مشارکت و مشارکت گستردهتر و این امکان را میدهد که در نهایت از این فرآیند دور هم جمع شوند. یک یا دو بار باید روی پاهای خود زیرک باشید تا از یکی به دیگری حرکت کنید، اما نظم و انضباط از زمان بندی این فضاها به عنوان فضاهای مشترک ناشی می شود.
تمرکز تبدیل به یکی از Validity می شود
جستجوی پاسخ های معتبر، محور تفکر طراحی است. به گفته راجر مارتین، رئیس سابق دانشکده مدیریت روتمن، این فرآیند واقعاً یک “قیف دانش” است. شما با تشویق به دیدگاه آینده نگر به سمت این «اعتبار» نهایی ادامه می دهید. برای اندیشیدن به «آینده» باید به گونهای متفاوت فکر کنیم، زیرا بیشتر ذهنهای ما در اینجا و اکنون گرفتار شدهاند و ما را در وضعیت موجود نگه میدارد.
ما باید با یک ذهنیت متفاوت طراحی کنیم. تصور وضعیت آینده آسان نیست، به مشاهده، تخیل و پتانسیل برای پیکربندی نیاز دارد. ما باید به دنبال الگوها باشیم. ما باید به اصلاح تفکر خود ادامه دهیم. تفکر طراحی بخشی ضروری از آن مجموعه از توانایی ها می شود.
بنابراین برای مرتبط بودن، به اصول طراحی نیاز دارید.
(منبع تصویر: IDEO)
اگر به الهام، ایدهپردازی و اجرا فکر کنیم، خود را از روزمرگی خارج کردهایم. برای جستوجوی و تقویت آن ارتباطات و روابط با تاثیر بالاتر چه چیزی لازم است؟ برای فراتر رفتن از شرایط موجود و تلاش برای تعریف برخی چالشهای با تاثیر بیشتر چه چیزی لازم است، سپس چگونه تأثیر بالقوه را تقویت کنیم؟
ما به اصول نیاز داریم و تفکر طراحی به شما امکان می دهد مسیر روشنی را برای تحقق نوآوری بهتر دنبال کنید. آیا می توانید احساس کنید که شروع به احاطه کردن شما نیز می کند؟ بپرید اما این بار به تفکر طراحی بپرید، ممکن است به شما کمک کند تا ایده های خود را به چیزهایی تبدیل کنید که واقعاً می توانند بر آینده و سازمان شما تأثیر بگذارند.
بدون نظر