تغییر اندازه گیری ها و معیارهای فعلی ما به نتایج نهایی


داشبورد-متریک

بسیاری از سازمان‌ها با معیارها و راه‌های اندازه‌گیری پیشرفت و موفقیت کسب‌وکارشان درگیر هستند و از دیدگاه این نویسنده، نوآوری‌شان، درگیر عواقب ناخواسته فراوانی می‌شود.

اولاً، ما هنوز در پارادایم قدیمی فکر می کنیم که این یک اقتصاد صنعتی است که در آن ما در مورد اندازه گیری ورودی های نوآوری (هزینه تحقیق و توسعه، سرمایه گذاری سرمایه) و سپس بر مرحله میانی توان و سپس خروجی ها (انتشارات، ثبت اختراع، پایان) تمرکز می کنیم. محصولات). ما همچنین نوآوری را به‌عنوان فعالیتی در یک شرکت می‌دانیم – به‌عنوان خطی در نظر گرفته می‌شود، با ملاحظات مربوط به خدمات بیشتر یک فکر بعدی (مثل «بولت‌ها»). سیستم های تولید نیروی محرکه باقی می مانند.

امروزه دنیای نوآوری کاملا متفاوت است. ما به مجموعه ای بسیار بازتر از منابع (بسیاری خارج از شرکت خودمان) نیاز داریم تا بتوانیم نوآوری را امکان پذیر کنیم. این فرآیند به وضوح غیرخطی شناخته شده است و تعقیب و گریز برای معیارهای «زمان واقعی» بیشتر، منعکس کننده تغییر به اقتصاد شبکه مبتنی بر دانش برای تطبیق با عدم قطعیت های فزاینده، انتخاب های متعدد و نتایج متفاوتی است که نوآوری ارائه می دهد.

درک نیاز به تغییر فرهنگ اندازه گیری ما

این تغییر به این معنی است که ما باید خیلی بیشتر روی اندازه گیری ها و معیارهای به چالش کشیدن ایجاد شده فشار بیاوریم – این سوال که آیا آنها هنوز ارزشمند هستند یا فقط “به سادگی” ثابت شده اند و هرگز به گونه ای برای بازنگری کل فرآیند مورد سوال قرار نگرفته اند. به هر کجا که در سیستم های نوآوری نگاه می کنیم، میراث قابل توجهی وجود دارد.

ما باید کار بهتری در اندازه گیری جریان دانش انجام دهیم – این تاکید و استفاده روزافزون از فناوری است که به ما اجازه می دهد تا پارادایم های اندازه گیری قدیمی را به چالش بکشیم. ما هنوز دوست داریم استفاده از ماشین‌آلات، تراکنش‌ها، تولید ویجت‌ها را با یک ذهنیت کارآیی ریشه‌دار بشماریم. متأسفانه آن چنان مؤثر و مرتبط با جهان امروز نیست. در نظر گرفتن دانشی که زمینه ساز ایجاد و ارزش گذاری روش توسعه و انتشار آن است، نیست. این نیاز به درک سرمایه فکری ما را آشکار می کند. اگر این را درک کنید، شانس بیشتری برای نوآوری، خلاقیت و خلاقیت دارید.

ارزش شبکه ها هنوز آنطور که باید در اندازه گیری های ما باشد، محاسبه نمی شود. ما تعداد اتصالات را جمع‌آوری می‌کنیم، اما نمی‌توانیم دانش تولید شده توسط این تعاملات را به دست آوریم، آنها در گیرنده ساکن می‌مانند، نه مغز سازمان. فناوری به سرعت در حال تغییر این موضوع است و دانش جمعی و شبکه‌سازی بیشتر مورد استفاده قرار می‌گیرد، اما آیا واقعاً به عنوان یک معیار حیاتی که ارزش ارائه می‌کند سنجیده می‌شود؟

شرایط ایجاد نوآوری اغلب “در دید آشکار” پنهان می ماند:

  • آیا ما زمینه را مطابقت می دهیم و فعالیت های نوآوری را با نیازهای استراتژیک شرکت هماهنگ می کنیم؟
  • آیا ما به طور فعال به دنبال مطابقت با انتظارات و قابلیت ها برای ارائه نوآوری هستیم که به اشکال جدید ارزش شرکت منجر می شود؟
  • آیا ما در جستجوی شاخص‌های «هوشمند» هستیم، جایی که این ابتکارات زمین را تغییر می‌دهند و در موضوعات حل‌ناپذیر قبلی پیش می‌روند؟
  • آیا می دانیم که پویایی واقعی در نوآوری چیست، چه چیزی ثابت است یا فقط تکراری است و نیاز به نظارت مداوم بیشتری دارد، به احتمال زیاد از طریق فناوری تا دخالت انسان؟

امروز ما در حال بررسی تأثیرات اینترنت صنعتی (IoT) هستیم.

این نوید می دهد که تحول آفرین باشد، اساس رقابت و از این طریق اساس نحوه سنجش خود را تغییر خواهد داد. نه تنها صنایع از مرزهای خود خارج خواهند شد، بلکه موج جدیدی از شرکت‌های مخل به چالش کشیدن متصدی فعلی به وجود خواهد آمد، زیرا آنها از میراث گذشته رنج نمی‌برند. تکنولوژی باعث تغییر می شود:

  • جهان کارایی عملیاتی خود را به روش‌های بسیار متفاوتی  (زمان، استفاده از دارایی‌ها) از طریق تعمیر و نگهداری پیش‌بینی‌تر و مدیریت از راه دور افزایش خواهد داد.
  • ما با اکوسیستم‌های متصل به هم راحت‌تر خواهیم شد ، که پیرامون پلتفرم‌های نرم‌افزاری شکل می‌گیرند که صنعت سنتی و مرزهای کاری را از بین می‌برند و محو می‌کنند.
  • ما شاهد افزایش همکاری بین انسان‌ها و ماشین‌ها و حتی ماشین‌ها به ماشین‌ها خواهیم بود،  که بهره‌وری را به قلمرو جدیدی تغییر می‌دهد – که ما باید آن را درک کنیم تا از پتانسیل این پیشنهادها استفاده کنیم.
  • در نهایت، ما به سرعت به سمت اقتصاد نتایج حرکت می کنیم ، که توسط خدمات نرم افزار محور، نوآوری ساخته شده در سخت افزار، و افزایش دید محصولات، فرآیندها، مکان، مشتریان و شرکا تغذیه می شود.

در این آخرین تغییر نتایج ، ما باید اندازه‌گیری‌ها و معیارهای خود را در اطراف بسازیم.

ما به سمت عصر خدمات مبتنی بر نتیجه حرکت می کنیم.

کسب‌وکارها مجبور می‌شوند از اندازه‌گیری ورودی‌ها و خروجی‌های محصولات به نتایج مبتنی بر نتیجه تغییر جهت دهند، جایی که یک کسب‌وکار بر سر توانایی‌شان در ارائه نتایج قابل اندازه‌گیری به مشتریان رقابت می‌کنند.

این ارائه نتایج به طور اساسی نحوه اندازه گیری و پاداش پیشرفت خود را تغییر می دهد. این امر مستلزم سطوح قابل توجهی از افزایش همکاری ها در یک اکوسیستم رو به رشد، همیشه در حال تغییر، شرکای تجاری است، که افراد درگیر را برای ترکیب محصولات و خدمات برای برآوردن نیازهای مشتریان گرد هم می آورد.

پلتفرم‌های نرم‌افزاری به مکانی بسیار رایج‌تر برای تسهیل و جمع‌آوری داده‌ها، ترجمه پاکت‌های دانش تبدیل خواهند شد تا این اطلاعات در این اکوسیستم‌ها به اشتراک گذاشته، تجمیع و مبادله شوند.

این تغییرات در همکاری، دانش مرتبط گسترده‌تر، مدل‌های کسب‌وکار جدید، پیشنهادات جدید متکی به شرکای درون اکوسیستم برای توزیع و کسب درآمد از این محصولات و خدمات جدید، در مقیاس و سرعت بی‌سابقه برای سرمایه‌گذاری از فرصت‌ها و ایجاد قفل رقابتی جدید ایجاد می‌کند. اینها محصولات و خدماتی را ارائه می دهند که به طور خاص نیازهای مشتری را برآورده می کند.

اینکه ما چگونه تغییراتی را که روزانه اتفاق می‌افتد در آغوش می‌کشیم به این معنی است که باید بسیاری از روش‌های اندازه‌گیری و مدیریت نوآوری را به چالش بکشیم. نوآوری نمی‌تواند پشت درهای بسته پنهان بماند، نمی‌تواند با سیستم‌های اندازه‌گیری قدیمی که بر ورودی‌ها، توان خروجی‌ها و خروجی‌ها تمرکز دارند، کار کند، همه آنها باید به راه‌حل‌هایی مبتنی بر نتیجه تبدیل شوند تا مشکلات و فرصت‌هایی را که در نوآوری پیدا می‌کنید، حل کنند. مشتری واقعی نیاز دارد و سپس راه حل را با سرعت و مقیاس بسازید – و با توجه به ارزش نتیجه، پول بیشتری دریافت کنید.

بدون نظر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *